- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجتالاسلام فرحزاد درباره چگونگی نزدیکی به خداوند گفتهاند: «اساس صحت عبادات ما، تقرب الی ا... است یعنی عبادت ما باید قربة الی ا... باشد تا بتوان به آن عبادت گفت. قرب به خدا یعنی نزدیک شدن به خدا و این قرب یک قرب معنوی است، یعنی از نظر صفات به خداوند نزدیک شویم. خداوند بخشنده است، ما هم بخشنده باشیم؛ خدا اهل گذشت است، ما هم گذشت کنیم؛ خداوند مظهر صفات پسندیده است ما هم این چنین باشیم. قرب یعنی صفات خدا در ما تجلی پیدا کند؛ بنابراین مقصد همه عبادات رسیدن به اخلاق الهی است.»
منبع: تارنمای سمت خدا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خانم کتابدار که با پاسخ مثبت پیرمرد برای عضویت در کتابخانه مواجه شد، با خوشحالی یک برگ فرم عضویت و یک خودکار جلوی پیرمرد گذاشت و گفت: «بفرمایید!» پیرمرد گفت: «ببخشید من سواد ندارم!» کتابدار با تعجب پرسید: «پس چطور میخواستید کتاب داستان امانت بگیرید؟!» پیرمرد جواب داد: «هر شب به نوه ام پول می دهم و او هم در عوض، یک ساعت برایم کتاب می خواند.»
سایت عصر ایران
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وافر داشت و طبعی نافر، چندان که در محافل دانشمندان نشستی، زبان سخن ببستی. باری پدرش گفت: «ای پسر! تو نیز آن چه دانی بگوی.» گفت: «ترسم که بپرسند از آن چه ندانم و شرمساری برم.»
گلستان سعدی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خوبی خونه های قدیمی به معماریشون بود، یه معماریِ صمیمانه. پنجره حیاط هر خونه ای توی حیاط خونه اون یکی باز میشد و هیچ مشکلی با هم نداشتن. حتی گاهی دیده میشد که در ورودی یه خونه با پنج خونه دیگه مشترک بود. امروزه دیگه اینجوری نیست، معماری زشت و یک شکل امروزی کم کم داره آدم ها رو میچپونه تو قفس، دیگه نه پشت بوم دارن، نه یه تکه از آسمون.
برگرفته از کتاب «حلزونهای پسر» نوشته احمد آرام
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هرکه گُرگش را دَراندازد به خاک
رفته رفته می شود
انسان پاک
هرکه با گرگش مدارا می کند
خُلق و خوی گرگ
پیدا می کند
فریدون مشیری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. اگر یادتون باشه برای راهنمایی درباره چهره پازل شده مسابقه این هفته گفته بودیم: «چهره پازل شده مسابقه این هفته، فردی است که این روز ها اساسی روی اعصاب مان با میخ اسکی میره و جان مون را بالا میاره تا حرفی که باید بزنه رو بزنه!». با این مقدمه، جالبه که تعدادی از پاسخ های غلط رو با هم مرور کنیم، پاسخ هایی که ظاهرا اسامی افرادی است که روی اعصاب شما هستند! 11 نفر چهره پازل شده را نیما کرمی، 10 نفر رامبد جوان، 2 نفر سیامک انصاری و یک نفر هم دانیال حکیمی تشخیص دادند! علاوه بر این افراد، 222 نفر هم جواب صحیح یعنی «احسان کرمی» را برای ما ارسال کردند. با این حال و طبق قرعهکشی، برنده این هفته مون آقای «ایزانلو» هستن که به هوش شون تبریک میگیم. عکس و کاریکاتورشون رو میتونین چهارشنبه همین هفته همراه با مسابقه بعدی ببینین.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خلاقیت با حال یک شیرازی در مناطق محروم برای ایجاد فضای سبز
* می گن هر کسی یک پیشونی نوشت داره؛ فکر کنم روی پیشونی من نوشته صندوق دریافت پند و نصیحت!
* یک مریضی هم هست که بیسکویت افتاده تو چای رو میخوای با یک بیسکویت دیگه نجات بدی و در نتیجه تلفات دو تا میشه!
* بدترین دروغ هایی که تو زندگیم گفتم، به خودم بود که می گفتم عیب نداره درست میشه.
* بریم یک پولی بذاریم کف دست آقای اصغری بلکه بی خیال بشه، دیگه واقعا گرمای هوا بیش از حد شده!
* کفش می خرید ۶۰۰ تومن؟ والا ما با ۶۰۰ تومن چهار حلقه لاستیک میگیریم دوسال کار میکنه!
* یک بارم رفتم کافه، گفتم آقا من کافه زیاد رفتم ولی کافه شما حقیقتا خیلی تاریکه! چشم، چشم رو نمیبینه. گفت برق رفته داداش!
* بدتر از اونی که وقتی هندزفری تو گوشته می خواد باهات حرف بزنه، اونیه که وقتی خوابی میاد چراغ رو روشن میکنه و درم باز میذاره و میره!
* من رو لازم نیست تو سفر بشناسی، یک ساعت از وقت غذام بگذره، شناسایی می شم!
* پاوربانک وسیله ایه که وقتی باتری گوشی داشت تموم میشد، می گی کاش آورده بودمش.
* یواشکی پیتزا بذاریم لای کاهو بخوریم رژیمی حساب نمی شه؟! می فهمه بدن؟!
* من بررسی کردم. خندوانه تو شب هایی که پخش نمی شه، قشنگ تره.
* من اگر یک میلیاردم پول تو حسابم باشه، بازم موقع کارت کشیدن استرس می گیرم نکنه موجودی کم باشه.
* تو شرکت اینستاگرام یک طبقه رو جدا گذاشتن نوشته کارمندان بخش عکس پیتزای ایرانیها!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قدیمی ها گفته اند آدمیزاد به حرف زنده است. اصلا خوراک هر دورهمی، حرف است. حرف هم نباید از هر دری باشد. معمولا رسم بوده مردها یا از سیاست حرف می زدند یا از ورزش، آن هم فوتبال! البته آن هم بیشتر حواشی اش. بین خانم ها هم حرف بر سر مدل غذا و لباس و ظرافت های بچه داری و شوهر داری و شاید هم تعریف و تمجید از ایل و تبار شوهربوده ! اما راستش این روزها همه این حرف ها تا حدی قدیمی شده. این روزها شاید ما کمتر از گذشته دور هم جمع می شویم و کمتر صحبت می کنیم اما انگار همان مکالمه های کوتاه دم دستی مان بیشتر بر سر شکاف ها و تفاوت های ماست. بیشتر از همیشه درباره اعتقادات فکری و دینی مان بحث می کنیم. البته نه از نوع عمیق و سازنده اش. بیشتر دوست داریم به چالش بکشیم. دوست داریم دم به دقیقه هر چیزی را زیر سوال ببریم. انگار از این کار لذت می بریم. به خودمان اجازه می دهیم تجربه شخصی و روانی مان را در مقولات دینی و مذهبی و اعتقادی وارد قضاوت هایمان کنیم و مدام خرده بگیریم، مسخره کنیم، زیر سوال ببریم. خشم های سرکوب شده مان را که باید در جای دیگر و در وقت مناسب تر ریشه یابی و درمان شود، بر سر دم دست ترین آدم های اطرافمان تخلیه می کنیم. اما آیا به این فکر می کنیم که بر سر روح و روان آن آدمی که در یک مهمانی ساده خانوادگی سیبل خشم ما شده و اعتقادات مذهبی اش را با بی رحمانه ترین حالت ممکن به باد انتقاد گرفته ایم چه بلایی می آوریم؟ به این فکر می کنیم که ممکن است با حرف هایمان آرامش یک نفر را که با ارزش ترین سرمایه هر آدمی است از او بگیریم؟! نه! اشتباه نکنید! بحث کردن خوب است. عالی است. حتی لازم است، اما نه هر جا و با هر ابزاری. سخن گفتن درباره هر اعتقادی چه در رد و چه در اثباتش باید در مسیر علمی اش باشد، با اصول و روشمند، وگرنه چه دستاوردی دارد جز عمیق تر کردن شکاف ها؟ جز ایجاد زخم های تازه؟
الهام یوسفی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
20 سال پوشیدن لباس زنانه به خاطر مادر!
آدیتی سنترال/ خبری که به تازگی در رسانه های چین پخش شد، قلب میلیون ها نفر را تکان داد! مردی که نامش فاش نشد 29 سال است که برای دلگرمی مادرش لباس زنانه می پوشد. 20 سال پیش وقتی خواهرش مرد، مادر دچار افسردگی شدید و طولانی شد. پسر فداکار هم از ترس این که علایم روانی مادرش حادتر شود، تصمیم گرفت برای دلگرمی او لباس سنتی زنانه بپوشد و با بهبود حال مادرش، 20 سال است که با همین لباس و سر و وضع زندگی می کند. او شخصا هیچ علاقه ای به پوشیدن لباس زنانه ندارد اما به خاطر مادرش این کار را می کند و از این تصمیم، رضایت کامل دارد.
ارکستر خانم های نابینا!
آدیتی سنترال/ ارکستر «ال نوری وال امال» مصر، نام یک گروه ارکستر 48 نفری خانم های نابیناست که مجبورند برای نواختن قطعات، تمامی آهنگ های پیچیده کلاسیک موتزارت، برامس، اشتراوس یا چایکوفسکی را به حافظه بسپرند. یادگیری سازهای موسیقی مثل ویولن و پیانو واقعا سخت است اما فکرش را بکنید که بدون این که بتوانید این سازها را ببینید، در نواختن آن حرفه ای شوید! این زنان به طرز باورنکردنی انواع قطعات موسیقی را بدون هیچ مشکلی اجرا می کنند.
طولانی ترین فیلم سینمایی تاریخ جهان!
دیلی میل/ معمولا با دیدن یک فیلم 2 ساعته خوابمان می گیرد یا حوصله مان سر می رود اما کارگردان سوئدی، «آندرس وبرگ» که دو دهه تجربه کارهای هنرهای تجسمی را دارد، تصمیم گرفته است طولانی ترین فیلم تاریخ سینما را بسازد. فیلمی که او در صدد ساختن اش است، 720 ساعت طول می کشد و تصمیم دارد آن را در سال 2020 به صورت هماهنگ در همه قاره ها به نمایش بگذارد. برای دیدن این فیلم باید 30 روز متوالی وقت گذاشت!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حمل تخت با موتور در اندونزی، عکس از گتی ایمیج
شکار لحظه ای جالب از یک پرنده دریایی به نام پافین در ولز عکس از گاردین
دوره آموزشی مراقبت از نوزادان برای خانم هایی که به تازگی مادر شده اند در چین، عکس از رویترز
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قدیما تحصیل علم و دانش خیلی خیلی مهم بود؛ تازه طرف بعد از کلی سفر و نشستن پای درس استادان و دود چراغ خوردن تهش می گفت: «همین قدر می دانم که نمی دانم»! تو ورزش هم طرف از زیر پله یعنی تیم نوجوانان و جوانان شروع می کرد و بعد از کلی ممارست اگه به تیم ملی می رسید می گفت: «همین قدر می دانم که نمی توانم»! حالا جای همه مرارت ها و دود چراغ خوردن ها رو فالوئر اینستاگرام گرفته، یعنی شما از یک تعدادی به بعد که فالوئر داشته باشی می تونی نظریه نسبیت انیشتین رو هم رد کنی و بگی دلم می خواد چون فالوئر دارم، هر کسی هم مخالفه میگم هوادارام بهش فحش بدن! بعد در همون حالی که داری شیش و هشتی می خونی و از استیون هاوکینگ انتقاد می کنی که فیزیک مدرن رو درک نکرده می تونی به خاطر فالوئر داشتن بدون این که یه روز فوتبال حرفه ای بازی کرده باشی ادعات بشه که حقته تیم ملی هم بازی کنی!! در کل فالوئر این قدرت رو به شما میده پشت بند بغ بغو کردن، نظریات کارشناسی راجع به همه چی بدی از پست مدرنیزم تا پست الکترونیک مدرنیزم! حتی درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی! خلاصه فالوئر خیلی چیز خوبیه. همین طور که به فالوئرهاتون اضافه می شه بدون هیچ توضیح علمی به معلومات ذهنی و توان جسمی تون هم اضافه می شه! طوری که وقتی به چهار میلیون نفر رسید دیگه می تونی به همه بد و بیراه بگی و نگران هیچی هم نباشی. خلاصه فالوئر جمع کنین تا بتونین زیرآب نیوتن رو تو فیزیک بزنین.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* پرونده «ایران از دریچه دوربین عکاسان» خیلی جذاب بود و مطالبی داشت که من اصلا نشنیده بودم. ممنون خانم انتصاری.
* مطالب خاطره بازی روز چهارشنبه تون خیلی جالب بود. رضا نادری، تربت حیدریه
* لطفا یک جایزه هم برای ستون «چی میگه؟» اختصاص دهید. مرسی.
* هرچند خیلی دیر شده ولی نظرم رو میگم. نقد خوب آقای صابری از خندوانه حرف دل ما بود. خندیدن به چه قیمتی؟
* از این ترسانک بامزه تر نداشتید، چاپ کنید؟ اعصاب آدم خرد می شه فقط برگه رو سیاه می کنید.
* سلام و خسته نباشید. لطفا صفحه آفتابگردان را برای کودکان همراه با شعر و داستان های زیبا و مسابقه، اگر می شه چاپ کنید. کشته گر، درگز
ما و شما: مخاطب گرامی، در حال حاضر شعر و داستان و مسابقه برای کودکان روزهای شنبه هر هفته در صفحه 2 زندگی سلام به نام «فرفره» چاپ می شود.
* یک سوال برای پرسش و پاسخ صفحه سلامت دارم. آیا خوردن تخمه کدو خام مضر است؟ شنیده ام که خوردن آن باعث می شود کرم در بدن تولید شود.
* بابا خیلی باحالین به خدا. من مدتی بود نمی تونستم صفحه قشنگ تون رو بخونم اما الان میرم سرکار می خونم. صفحه تون پرشورتر شده. از قسمت به همین سادگی بیش تر چاپ کنین. یک کنکوری
* چه خوب شد به دنیا آمدید و چه خوب تر که دنیای من شدید. تنها دلیل زنده بودنم هستید سما، محیا و عشقم علی.
* پدر عزیزم، به خاطر تمامی زحماتت از تو سپاس گزارم. امیدوارم120 ساله بشی. دخترت ملیکا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.