وقتی اسم «کنکور» میآید، یاد چه چیزهایی میافتید؟
الف) تپشقلب
کنکور (به فرانسوی: Concours)، آزمونی است برای سنجش دانستههای علمی داوطلبان ورود به دانشگاهها. اما این فقط معنای لغوی این واژه است؛ وقتی اسم کنکور میآید بیشتر از اینکه به «آزمونی برای سنجش دانستههای علمی» فکر کنیم، ترس و وحشت و اضطراب و ناراحتی اعصاب و تاریکی (!) برایمان تداعی میشود. کنکور غیر از این احساسات، ما را یاد بعضی افراد هم میاندازد.
ب) دکتر توکلی
دکتر «حسین توکلی»، مشاور عالی سازمان سنجش را همه کسانی که در 40 سال گذشته کنکور دادهاند کمابیش میشناسند؛ کسانی که الان سن و سالی ازشان گذشته ولی هنوز هم با دیدن تصویر آقای دکتر از تلویزیون، دلهره کنکور سراغشان می آید. توکلی از زمان نخستین دوره برگزاری آزمون سراسری در کشور، در سازمان سنجش حضور داشته و بیشتر این سالها بهطور خستگیناپذیری به داوطلبان، «همراه داشتن مداد سیاه نرم» را یادآوری کردهاست. آقای توکلی 69 ساله است؛ دکترای روانشناسی کاربردی دارد ولی درباره علایقش غیر از کنکور و توصیههای کنکوری اطلاعات بیشتری در دست نیست اما همه میدانند آقای دکتر از یک چیز متنفر است؛ بازنشستگی!
ج) حسینیبای
«سیدمحمدرضا حسینیبای»، خبرنگار صدا و سیما هم یکی از آن کسانی است که دیدن و شنیدن اسمش برای آنهایی که در 15 سال اخیر کنکوری بودهاند، یادآور یکی از پراسترس ترین روزهای زندگیشان است! حسینی البته در تمام این سالها همیشه سعی کرده از روز کنکور، گزارشهای سرخوشانه تهیه کند اما خب کنکور ذاتا دلهرهآور است و فرقی ندارد پای تلویزیون یک عروس و داماد خوشحال را سر جلسه ببینی یا یک گروه پسر بیخیال را که دم در حوزه امتحانی با هم شوخی میکنند. حسینیبای، 43 ساله است؛ مدرک کارشناسی تاریخ دارد؛ 15 سال است که روز برگزاری کنکور کله سحر از خواب بیدار میشود و گفته میشود در این سالهایی که زحمت کشیده تا دم در حوزه رفته، اگر کنکور هم میداد الان چندتا مدرک دکترا داشت برای خودش!