راهکارهایی برای اعتماد کردن به دیگران
تعداد بازدید : 66
من از اعتماد به تو میترسم!
نویسنده : امین طهماسبی؛ روان شناس بالینی، دانش آموخته دانشگاه شهید بهشتی
جوانی 28 ساله ام؛ همیشه در زندگی خیلی نگاه مثبتی به آدم ها داشته ام، اما با گذشت زمان فهمیدم باید واقع نگر بود و تجربه های زیادی در شناخت آدم ها به دست آوردم. همچنین درس هایی هم از زندگی گرفتم؛ اما الان از اعتماد به دیگران می ترسم، مدام فکر می کنم ممکن است علیه من کاری بکنند، چون در گذشته چند بار این اتفاق افتاده است.
دوست گرامی؛ همه افراد باید به دیگران اعتماد کنند و بر این اعتقاد باشند که آن ها نیات و مقاصد خوبی دارند تا زمانی که خلاف آن ثابت شود، از سوی دیگر با اثبات بی اعتمادی بعضی اطرافیان، تعمیم آن به دیگر افراد نتیجهگیری مناسبی نخواهد بود. اعتماد به دیگران یک اصل است، به این معنی که ما انسان ها به دلیل ماهیت اجتماعی بودنمان نیاز به روابط اجتماعی داریم و یکی از اصول ایجاد این روابط، اعتماد به دیگران است. بدون اعتماد متقابل، محکم ترین روابط فرو می پاشد. البته به هیچ وجه منظور ما این نیست که به دیگران اعتماد کورکورانه داشته باشیم؛ چون این مسئله تا حد زیادی به فرد مقابل شما و موقعیت تان بستگی دارد؛ برای مثال در صورتی که یکی از دوستان شما از اعتمادتان سوءاستفاده کرده است، دیگر لزومی ندارد به ایشان اعتماد کنید. همچنین زمانی که پای موقعیت های مالی و اعتبار شما در میان است، اعتماد به افراد به بررسی بیشتری نیاز دارد.
اعتماد کردن، شادی می آورد
واقع نگر بودن در روابط، به هیچ وجه به بی اعتمادی منجر نمی شود. کسانی که به دیگران اعتماد می کنند در مقایسه با کسانی که بی اعتماد هستند، شادترند و در جامعه بیشتر پذیرفته می شوند، این دو عامل کمک می کند این گونه افراد، دوستان مورد اعتماد بیشتری اطراف خود داشته باشند و نگرش اعتماد به دیگران در آن ها تقویت شود. واقع بینی در روابط به ما این نکته را گوشزد می کند که بدون تردید، حضور در جامعه و روابط اجتماعی بدون خطر نیست با این حال با استفاده از همین واقع بینی، زمانی که منافع و مضرات آن را بررسی می کنیم، فواید اعتماد و ایجاد روابط اجتماعی بسیار بیشتر است. از طرفی ما انسان ها بدون قدری خوش بینی در زندگی، بسیار آسیب پذیر می شویم، خوش بینی در روابط وقتی مشکل زاست که از حد بگذرد و به خودفریبی تبدیل شود.
راهبردهای بازیابی اعتماد
برای بازیابی اعتماد از دست رفته تان می توانید از راهبردهای زیر استفاده کنید:
تله بی اعتمادی خود را بشناسید: هنگامی که موردی از بی اعتمادی برایتان اتفاق افتاد، بسیار طبیعی است که رنجش، احساس گناه و آزردگی بسیار زیادی را تجربه کرده باشید، این هیجان ها باعث می شود برای اجتناب از تجربه دوباره آن ها، روابط اجتماعی خود را محدودتر کنید، در همین حال ممکن است در خاطرات خود کنکاش و دیگر موارد سوء استفاده از اعتمادتان را پیدا کنید، از این پس شما در تله بی اعتمادی به دیگران افتاده اید؛ چون ذهن شما در پیدا کردن شواهد مربوط به تایید بی اعتمادی تان بسیار سوگیرانه عمل خواهد کرد به این معنی که هنگام بررسی گذشته، تنها تحت تاثیر موارد سوء استفاده از اعتمادتان قرار خواهید گرفت و شواهد متناقض با آن که همان اعتمادهای دو طرفه است به راحتی کنار گذاشته می شود؛ این بررسی سوگیرانه نگرش بی اعتمادی شما را مستحکم تر می کند. متاسفانه این نگرش، تنها محدود به گذشته شما نیست و روابط آینده شما را نیز تحت تاثیر قرار می دهد به این معنی که تله بی اعتمادی باعث می شود از این پس روابط اجتماعی خود را محدود کنید و در روابط خود گوش به زنگ باشید و با کوچک ترین نشانه ای از سوءاستفاده، روابط خود را قطع کنید. این دو عامل باعث می شود دیگران فرصت ثابت کردن حسن نیتشان را به شما نداشته باشند و از سوی دیگر سوءظن شما تقویت شود. بنابراین، از خودتان بپرسید آیا شواهد موجود به نفع بی اعتمادی تان، بیشتر بر هیجان هایتان استوار است یا واقعیت ها؟ آیا تمایلی به دست کم گرفتن شواهد موجود علیه نگرش بی اعتمادیتان دارید یا خیر؟ سپس نتایج به دست آمده را با یکدیگر مقایسه کنید.
خودکارآمدی خویش را افزایش دهید: خودکارآمدی، ارزیابی ذهنی شما از توانایی های خود و زمان روبه رو شدن با مشکلات است. همان طور که گفتیم، خودکارآمدی بیشتر یک احساس ذهنی از تواناییهایتان است از طرفی هرچه مهارت های ارتباطی شما بیشتر باشد، احساس خودکارآمدی شما نیز تقویت می شود؛ بنابراین، اگر به خود اعتماد داشته باشید می توانید به راحتی متوجه فریب و سوءاستفاده دیگران از خود شوید و از آن جلوگیری کنید و کمتر احساس نیاز می کنید که همواره در حالت آماده باش باشید و از طرف دیگر باعث می شود نگرش بی اعتمادی شما ضعیف شود چون دیگر می دانید حتی اگر فریبی در روابط اطرافیان باشد، می توانید با آن مقابله کنید و به اجتناب و دست پیش گرفتن نیازی نخواهید داشت. با استفاده از یادگیری مهارت هایی چون رفتار جرئت مندانه، ارتباط موثر و مدیریت خشم، می توانید احساس خودکارآمدی تان را افزایش دهید و از سوءاستفاده دیگران از اعتمادتان جلوگیری کنید. پس راهبردهای دیگری به غیر از اجتناب نیز وجود دارد که می توانید با استفاده از آن ها هم در جمع اطرافیان باشید و هم از سوءاستفاده های احتمالی پیشگیری کنید.
ارزیابی مجدد تهدیدِ ادراک شده: سوءظن شما باعث می شود در تعامل با دیگران محتاط باشید، به طور طبیعی در هر تعامل اجتماعی، درخواست هایی مطرح می شود که بیشتر این درخواست ها، فریبکارانه نیستند با این حال، نگرش بی اعتمادی شما موجب می شود این درخواست های ساده را به صورت حمله تفسیر کنید. از این رو زمانی که تهدیدی را حس کردید، خیلی زود این سوالات را از خود بپرسید: ممکن است بتوان از بعد دیگری نیز به این موضوع فکر کرد؟ ممکن است صرفا یک درخواست ساده باشد؟ آیا تا به حال من نیز این گونه با اطرافیانم رفتار کرده ام، بدون این که قصد پنهان کاری داشته باشم؟ در بدترین حالت که این رفتار فریبکارانه باشد، ممکن است بدون این که اجتناب کنم، بتوانم این موقعیت را مدیریت کنم؟ در صورتی که پاسخ شما به این سوالات مثبت باشد، بهتر است در ارزیابی رفتار تهدید آمیزِ پیش آمده یا اجتناب خود تجدید نظر کنید.
گوش به زنگی خود را کنترل کنید: حال با استفاده از دو راهبرد بالا تا حد بسیار زیادی می توانید گوش به زنگی خود را مدیریت کنید؛ چون نگرانی مداوم شما از خطرناک بودن افراد می تواند عواقب بسیار بدی داشته باشد. در صورتی که گوش به زنگ یافتن کوچک ترین نشانه ای از بدخواهی در رفتار دیگران باشید، خیلی زود آن نشانه ها را خواهید یافت. این امر به چند دلیل اتفاق می افتد: افرادی که در حالت آماده باش هستند به نشانه های اعتماد و حسن نیت دیگران توجه نمی کنند؛ چون فقط نگران سوءاستفاده هستند؛ همه مردم خیرخواه و قابل اعتماد نیستند پس واقعا ممکن است این نشانه ها را درست شناسایی کرده باشید، با این حال این کشف شما در زمانی که گوش به زنگ هستید باعث تعمیم بی اعتمادی به دیگر افراد و تقویت نگرشتان می شود و نکته آخر این که در حالت گوش به زنگی، درخواست ها و تعامل های بی خطر افراد از شما به صورت سوءاستفاده تعبیر می شود.
سخن پایانی:
تا این جا، با استفاده از توضیحات داده شده، شناخت خوبی درباره پدیده بی اعتمادی پیدا کرده اید، حال می توانید به این سوالات پاسخ واقع بینانه تری بدهید: برای شما منافع و مضرات روابط اجتماعی چیست؟ تا به حال منافع و مضرات نگرش بدبینانه به روابط اجتماعی برای شما چه بوده است؟ آیا می توان به جای اجتناب از روابط اجتماعی، قاطعانه رفتار کرد و از سوء استفاده دیگران پیشگیری کرد؟ پاسخ های خود را یادداشت و آن ها را به صورت واقع بینانه بررسی کنید.