سید مصطفی صابری - «انقلاب جنسی» عنوان مستندی است که چند وقت اخیر، بخش هایی از آن در فضای مجازی و کانال های تلگرامی منتشر شد و حسابی سروصدا به راه انداخت. کل مستند کمتر از 40 دقیقه است و در برخی از سایت های رسمی، فروش اینترنتی فیلم ها برای خرید قانونی و دانلود در دسترس بود تا این که دیروز خبر رسید بنابر دستور کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه، لینک دانلود این مستند تا دستور دوباره کارگروه غیرفعال شده است و این فیلم اجازه انتشار ندارد. «انقلاب جنسی» محصولی از « آرمان مدیا» به کارگردانی «حسین شمقدری » با طرح جمله "امروز ما در ابتدای مسیری هستیم که غرب از 200 سال پیش در راه آزادیهای جنسی طی کردهاست" ، تلاش می کند زنگ خطری را به صدا درآورد که می تواند تامل برانگیز باشد اما بیشتر از آن که هشدارهایش مبتنی بر تفکر و دقیق باشد، یک کار رسانه ای است، برپایه جذابیت های کاذبی که کمتر کسی قادر به نمایش و طرح آن بود. این اثر که به تازگی توقیف شده سعی کرده است نگاهی متفاوت به زیست جنسی مردم هلند، فرانسه و اسپانیا داشته باشد و به طرح سرخوردگی های مردم ایران هم می پردازد. اما با مرور برخی از مهم ترین نکات این مستند و رد آن ها، می توان ادعا کرد این «انقلاب جنسی» آن چنان که باید مستند نیست و با رویکردی گزینشی، تلاش کرده تصویری جذاب اما غیر دقیق از جوامع غربی و ایرانی ارائه کند. برخی از ادعاهای مستقیم و غیرمستقیم این مستند را مرور می کنیم:
انقلاب جنسی چه ادعاهایی دارد؟
* مستند ادعا می کند : تقابل عده ای با مقوله حجاب ریشه در مسائل جنسی جامعه دارد.
* آرایش صورت خانم ها زیاد است چون امکان انتخاب نوع پوشش از آن ها سلب شده است.
* ادعای دیگرش این است که: حتی مردم انگلستان و ایتالیا هم در قرن گذشته روسری به سر داشتند.
* ارتباط عاطفی و علاقه بین نوجوانان در جوامع اروپایی به رابطه غیر عاطفی ختم می شود و فاصله بین شناخت جنس مخالف و توجه کامل به نیازها در این جوامع، کم و در جامعه ما بسیار زیاد است برای همین سرخوردگی و عُقده های جوانان ما بیشتر است.
* روند مستند به شکلی است که از آن برداشت می شود :
دختران اروپایی چون امکان انتخاب نوع پوشش را دارند، سلامت روانی بهتری دارند و به خاطر داشتن اعتماد به نفس بیشتر به سمت آرایش زیاد نمی روند.
* مراکز فحشا در کشورهای اروپایی مثل هلند، بیشتر مورد توجه گردشگران خارجی مثل ایرانی ها، مردم ترکیه و اعراب است.
* روند آزادی های این جوامع منجر به بروز اشکال مختلف روابط شده است که تشکیل خانواده را تهدید می کند.
* در مدارس اروپایی مثل فرانسه از همان بدو ورود، آموزش های نامتعارف به کودکان داده می شود و اگر دانش آموزی تمایل به رابطه با جنس مخالف نداشته باشد، به روان پزشک معرفی می شود.
*اما راه حل این فیلم برای حل بحران جنسی در کشور این است که : باید امکان ازدواج موقت برای دختران و پسرانی که شرایط سنی، اجتماعی، شغلی و تحصیلی ازدواج دایم را ندارند، در هر سن و وضعیتی که هستند توسط خود خانواده ها فراهم شود تا خلاء بی توجهی به نیازهایشان در فاصله ورودشان به جامعه تا ازدواج رفع شود.
چرا «انقلاب جنسی» مستند نیست؟
* چرا آرایش نامتعارف؟/ بسیاری از ادعاهای این مستند را می توان پذیرفت اما نه به طور مطلق. به طور مثال، این که دختران ایرانی به شکل نامتعارفی و بیشتر از دیگر نقاط دنیا آرایش می کنند درست است، اما ریشه این رفتار، فقط و فقط در نیاز جنسی است؟ بسیاری از افرادی که آرایش می کنند هم از نگاه ها و رفتارهای نامناسب مردان، حس خوبی ندارند اما ریشه این رفتارشان را می توان در چیز دیگری جز این نیاز جست وجو کرد. به طور مثال خودنمایی و افراط در بهتر جلوه دادن همه چیز، یکی از عادت ها و رفتارهای غلط ما ایرانی هاست. می توان این موضوع را از چیدمان غیراصولی و پرزرق و برق منازل، از نوع معماری خانه ها و فروشگاه ها، خودنمایی با خودرو، گوشی تلفن همراه و خیلی چیزهای دیگر درک و استنباط کرد. در مقابل ، منازل بیشتر مردم کشورهای اروپایی معماری و چیدمانی مینی مال و ساده دارد که راحت بودن میزبان و مهمان در آن، اولویت دارد. پس بحث ارتباط با جنس مخالف یکی از زمینه ها و دلایل آرایش زیاد و نامتعارف دختران ایرانی است و بخش زیادی از آن را باید در تمایل افراطی جامعه ما به خود نمایی جست و جو کرد.
* تصاویر گزینشی از اروپا/ عوامل این مستند تلاش کرده اند برای ادعاهای خود و زمینه هایی که در مستند چیده اند، تصاویر لازم را از خلال سفرهایشان به چند کشور پیدا کنند. نگاه گزینشی شان به مسائل در این باره را می توان در همان دقایق اول مشاهده کرد. جایی که به نحوی روسری را پوشش غالب بسیاری از مردم اروپا در سده های گذشته معرفی می کنند که اشتباه بودن آن، بدیهی است؛ اما مواجهه جوانان غربی با این تصاویر برای ما جذاب است و مستند هم برپایه همین جذاب بودن است. این گزینش های یک سویه را در جای جای مستند می توان درک کرد به طوری که اگر کتاب «مبانی جامعه شناسی» گیدنز که از منابع متداول در ایران است را برای شناخت اروپا مبنا قرار بدهیم، متوجه این سوگیری غلط مستند می شویم.
* بسط دادن های غلط و غیر آماری/ مبنای تعمیم رفتار یک نفر به یک جامعه ، باید کار پژوهشی با جامعه آماری دقیق باشد. نوع صحبت ها و حضور جوانان و نوجوانان اروپایی در این مستند، بسیار جالب و متفاوت با آن چیزی است که ما انتظار داریم. اما آیا مستند در تعمیم خود درست عمل کرده است؟ حتی در این اثر، هر وقت اسمی از مدارس سوئد و فرانسه و آموزش هایی که در آن ها به دانش آموزان ارائه می شود ، می آید ، پایه آن مدرسه و سن دانش آموزانش مشخص نیست. در خلال همین صحبت ها و ارائه تصویری شیک از اروپا ناغافل کارگردان اثر که به نوعی راوی هم هست، می گوید: «رفتار ما به اسلام نزدیک تر است یا غربی ها؟»
* تفاوت های فرهنگی جوامع/ کارگردان بسیاری از تفاوت های فرهنگی جوامع را نادیده می گیرد و بدون پیش فرض های درست، تصاویر یک مرد و زن را به جوانان ایرانی و اروپایی نشان می دهد، بعد از آن ها می پرسد برای یک شام رمانتیک کدام یک را انتخاب می کنی؟ جوانان ایرانی فرد غیرهمجنس و جوانان اروپایی همگی همجنس خود را انتخاب می کنند و لابد در این جا هم نتیجه ، این می شود که ما کمبود داریم و آن ها ندارند. در حالی که مفهوم فرض سوال در این دو جامعه متفاوت و لذا پاسخ ها هم متفاوت است.
* راه حل چیست؟/ نوع ارائه راه حل ( ازدواج موقت حتی برای نوجوانان ) هم در این اثر، محل اشکال است و با واقعیت جامعه و هنجارهای خانواده ها نسبتی ندارد و وقتی راه حل در دسترس نباشد ، ارائه آن فانتزی است. هر فعال اجتماعی و رسانه ای می داند تغییرات اجتماعی زمانبر است و در مقیاس نسلی اتفاق نمی افتد و نمی توان راه حل های این مستند را با یک بیان ساده در این مستند به جامعه تزریق کرد و انتظار داشت مشکلی که در بیان آن بزرگ نمایی شده است، به راحتی حل شود.