دانشجویانی از نقاط مختلف ایران از شرایطِ نهچندان مناسب محل اسکانشان میگویند
تعداد بازدید : 77
پای درددلِ خوابگاهنشینها
اقامت در خوابگاه هم مانند همه تجربیات زندگی، هزار بالا و پایین دارد. هر بار تلاش کنید فهرست مزایا و معایب سکونت در خوابگاه را بنویسید، آخرِ کار پی می برید که نه شیرینی هایش به سختی ها و مشکلات می چربد و نه برعکس. زندگیسلام به سراغ چنـد دانشجوی خوابگاهنشین از شهرها و دانشگاه های مختلف رفته، تا از کم و کسریهای خوابگاههای کشور بگویند و تجربیاتشان را در اختیار دیگر دانشجـوها بگذارند.
افت کیفیت زندگی!
از مریم، دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیکِ دانشگاه زنجان درباره زندگی در خوابگاه می پرسم؛ پاسخ می دهد: «کیفیت زندگی انسان در خوابگاه دچار تنزل می شود چرا که بهترین خوابگاه ها هم جای زندگی در کنار خانواده را نمی گیرد. گرچه از طرفی همین دوری از خانواده و استقلالِ بیشتر، برای خیلی از دانشجویان مزیت محسوب می شود. اولین مشکلی که خود من با آن مواجه شدم، اختصاصِ اجباری خوابگاه خصوصی به دانشجویان ترم یک کارشناسی ارشد بود که باید هزینه سنگین تری، حدود 500 هزار تومان، واریز می کردیم در حالی که هزینه خوابگاه های معمولیِ تحت نظارت وزارت علوم از 170 تا 250 هزار تومان است. علاوه بر این، اتاقی که من در آن سکونت دارم در طبقه چهارم ساختمان است و از طرفی، همه حمام ها در طبقه پایین قرار دارد و هربار برای دوش گرفتن مجبوریم چهار طبقه پایین برویم که البته این مشکل در زمستان زنجان که هوا سرد می شود، بیشتر خودش را نشان می دهد». مریم، اما جنبه مثبت خوابگاهش را سرپرست های صبور آن می داند: «معمولا در برابر بسیاری از اعتراض های ما خوب برخورد می کنند و پیگیر هستند. خیلی مهم است که سرپرست های خوابگاه، دوره های روان شناسی و مشاوره دیده باشند تا در هنگام بروز مشکلات، حتی اگر مستقیما کاری از دستشان بر نمی آید، سنگ صبور بچه ها باشند و شرایط بحرانی شان را درک کنند».
دلخوش به یک سقف در تهـران
محمود، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی اسلامی دانشگاه تهران، گلایه های فراوانی از وضعیت نامطلوب خوابگاهش دارد. از او می خواهم کمی مشکلات خوابگاه را شرح بدهد. محمود قدیمی بودن ساختمان ها و نوسازی نشدن آن ها را از بزرگ ترین مشکلات دوران خوابگاه نشینی اش ذکر می کند: «ساختمان چهارطبقه آسانسور ندارد. تخت های فلزی قدیمی بدون پتو و ملافه در اختیار دانشجویان قرار می گیرد. خوابگاه آن قدر قدیمی و امکانات در مقایسه با تعداد دانشجویان کم است که به شدت روی کیفیت زندگی دانشجویان تاثیر منفی گذاشته است. در هر طبقه فقط دو آشپزخانه برای حدود 20 اتاق وجود دارد. سطل زباله های کم و بوی نامطبوع و کثیفی آشپزخانه ها واقعا آزاردهنده است». محمود یکی از بدترین خاطرات دوران دانشجویی را وضعیت نامطلوب اینترنت خوابگاه مخصوصا در طبقات سوم و چهارم بیان می کند. او می گوید: «من همزمان با تحصیل کار می کنم و برای انجام کارم به اینترنت نیاز دارم. در نتیجه مجبورم ساعت های طولانی در راهروهای خوابگاه روی یک زیرانداز بنشینم تا بلکه به اینترنت با سرعت کمی بالاتر متصل شوم». محمود تنها مزیت خوابگاه را داشتن سقفی در شهر تهران، در قبال مبلغی مناسب و قابل پرداخت می داند.
محدودیت های فراوان برای انسان هایی بالغ
نسرین، دانشجوی رشته ژنتیک دانشگاه باهنر کرمان، مشکل اصلی اش با زندگی خوابگاهی را محدودیت ساعات رفت و آمد و سختی سازگاری با افراد مختلف، خصوصا در فصل امتحانات می داند. البته محدودیت ساعات رفت و آمد که برای دانشجویان دختر شدیدتر هم است، نقطه مشترک گلایه بسیاری از دانشجویان است. محدودیتی که استرس ها و نگرانی های فراوانی برای دختران دانشجو به وجود می آورد، نگرانی دیر رسیدن به خوابگاه و «غیبت» خوردن در فهرست حضور و غیاب شبانه. نسرین اما امکانات عمومی خوابگاهِ علوم دانشگاه کرمان را مناسب توصیف می کند، «امنیت خوابگاه عالی است. زمین ورزشی و دستگاه های ورزش هم داریم. برای رسیدگی به اعتراضات هم، یک دفتر جلوی در قرار دارد که می توانیم مشکلاتمان را با ذکر شماره اتاق در آن بنویسیم تا بعدا مسئولان رسیدگی کنند».