پروندهای درباره اهمیت و آسیبپذیری تالابهای ایران
تعداد بازدید : 116
نفس های آخر تالاب ها در ایران
مهین ساعدی- چند سالی میشود که چپ و راست، از هر طرف میشنویم که تالابی در نقطهای از کشور خشک شده یا نفسهای آخرش را میکشد؛ در حالی که عمر بیشتر تالابها در کشورمان به چندهزار سال میرسد و در تمام این سالها کمتر پیش آمده تالابی خشک شود و تنوع زیستیاش نابود شود. از آن طرف هم علاوه بر تغییرات آب و هوایی و گرم شدن هوا، گرد و غبارهای محلی را میبینیم که جدای از مشکل ریزگرد کشورهای همسایه، حالا در بیشتر شهرها، نفسمان را بریده است؛ نمونهاش را میتوان در افزایش شاخصهای آلودگی هوا و توفانهای گرد و غبار که گاه و بیگاه مهمان شهرهایمان میشود، ببینیم. با این شرایط میشود حدس زد که خشک شدن تالابها، به عنوان محیطی غنی از تنوع گیاهی و جانوری، چطور میتواند چرخه طبیعت را برهم زده و آسیبهای جبران ناپذیری به ما بزند. در پرونده امروز به شما خواهیم گفت تالاب چیست و درباره اهمیت وجود تالابهای کشور توضیح خواهیم داد. همچنین علاوه بر یادآوری پیامدهای خشک شدن تالابها، به شما میگوییم چطور بر اثر بیمبالاتیهای کوچک و سبک زندگی نادرست ما و عملکرد نامناسب مسئولان، این سرمایههای برگشت ناپذیر را از دست می دهیم!
درباره اهمیت تالابها و آثار خشکشدنشان
هر هکتار تالاب ۲۰۰ برابر یک زمین کشاورزی ارزش اقتصادی دارد
عمر بعضی تالابهای کشورمان که اینروزها یکی پس از دیگری بهسرعت در حال خشکشدن هستند، به بیش از چند هزار سال میرسد؛ تالابهایی که به جای کمک به بهبود وضعیت هوا، حالا تبدیل به کانونهای تولید ریزگرد و ایجاد گرد و غبار شدهاند. مرگ تالابهای ایران، نگرانیهای زیادی را به وجود آوردهاست، هم اکنون بهخاطر ریزگردهای عراق، هوای کشورمان در بیشتر روزهای سال آلوده است حالا تصور کنید با خشک شدن تالابها و رودخانههای کشور و ایجاد گرد و غبار داخلی، چه بر سر آبوهوای کشورمان خواهد آمد. مشکل تالابها محدود به یک استان و شهر نیست و در جایجای کشورمان، از تالابهای لرستان و همدان در غرب گرفته تا تالابهای تهران و مرکزی، تالابهای شمال کشور، تالاب «هامون» و «هورالعظیم»، هرکدام مشکلات مشابهی دارند که استمرار بیتوجهی به آنها موجب خسارات زیادی شده است. گفته میشود، هر هکتار تالاب، ۲۰۰ برابر یک زمین کشاورزی ارزش اقتصادی دارد. تالابها یکی از جاذبههای دیدنی و زیبای ایران هستند که همه ساله گروههای زیادی از مردم را به سوی خود جذب میکنند، حالت تعدیلکننده آبوهوا را دارند، زمانی که تالابها خشکشوند سطح آبهای زیرزمینی یا پایین میآید یا خشک میشود. همچنین میتوانند شغلهای پایدار و درآمدزایی در حوزه گردشگری ایجاد کنند و موجب جذب توریستهای داخلی و خارجی شوند. وجود تالابها در هر منطقه موجب ایجاد تنوع زیستی میشود درواقع میتوان گفت تالابها نقش حیاتی برای حفظ تنوع جانوری به خصوص پوشش گیاهی دارند و از فرسایش خاک منطقه جلوگیری می کنند.
به نظر فعالان محیطزیست خشک شدن هر تالاب منجر به مرگ اقتصادی آن منطقه میشود. صدها تالاب در سراسر ایران وجود دارد؛ برخی از آنها مثل «گاو خونی»، «پریشان»، «شادگان»، «انزلی»، «ارومیه»، «هامون» و «هورالعظیم» بهدلیل اهمیت مهاجر پذیریشان -که آنها را به محلی مناسب برای زادآوری پرندگان مهاجر تبدیل کردهاست- به عنوان تالابهای بینالمللی در «کنوانسیون رامسر» به ثبت رسیدهاند. داستان خشک شدن یا در معرض خشکی قرار گرفتن تالابها، با «گاوخونی»، «جازموریان»، «پریشان» و «ارومیه» شروع شد و با «بختگان»، «هامون»، «هورالعظیم»، «میقان»، «میانکاله»، «قوری گل»، «انزلی»، «صابری»، «هیرمند»، «یادگارلو» و «لپو»ی مازندران به اوج رسید اما همچنان هر چند روز یک بار خبر خشکی یا در معرض خشک شدن یکی دیگر از تالاب های کشورمان را میشنویم.
ایران، بنیانگذار اولین کنوانسیون حفاظت از تالابها در جهان
تالابها، محیطهایی هستند که مشخصات شان چیزی میان خشکی و آب است. ممکن است همواره دارای آب باشند یا اینکه گاه خشک و گاه آبدار باشند. برخی تالابهای نزدیک دریا هم هستند که با جزر و مد تغییر وضعیت میدهند. مشخصه اصلی تالابها ماندگاری نسبی آب در آنهاست؛ آب تالابها، ممکن است شور یا شیرین باشد. البته به نظر میرسد مشکل نابودی تالابها، تنها مختص ایران نیست بلکه کشورهای زیادی درگیر این موضوع هستند. نماینده مقیم سازمان ملل متحد در ایران اعتقاد دارد که در یک قرن گذشته دو سوم تالابهای دنیا از بین رفتهاند و اکنون فقط 33 درصد از کل تالابهای 100 سال گذشته باقی مانده است. ایران، بنیانگذار اولین و مهمترین کنوانسیون حفاظت از تالابها در جهان یعنی «کنوانسیون رامسر» بوده است؛ معاهدهای بینالمللی که در ۱۹۷۱ امضا شدهاست و به منظور حفظ و نگهداری تالابهاست؛ در این کنوانسیون، فهرستی از تالابهای مهم جهان تهیه شده که به «فهرست رامسر» شهرت دارد. بیش از ٢٨٠ تالاب در ایران شناخته شده که از این تعداد ٩٤ تالاب جزو تالابهای مهم کشور است و ٢٤ تالاب در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیدهاست. همچنین بریتانیا با ۱۶۴ تالاب از لحاظ تعداد و کانادا با ۱۳۰ هزار کیلومتر مربع تالاب، از لحاظ وسعت رکورددار هستند. مقر دائمی کنوانسیون در «گلند» سوئیس است. وضعیت آلودگی تالابها در ایران همواره مورد نقد بسیاری از دوستداران محیط زیست است. با اینهمه و باوجود پیشتازی ایران در زمینه محافظت از تالابها، فعالیتهایی مثل سوء مدیریت پسماندها و فاضلابها در محیط تالابی، قطعه قطعه کردن تالاب، خشک کردن تالابها و ایجاد زمین کشاورزی، آتش زدن حوضچههای نفتی در تالاب و تخلیه پسماندهای نفتی در محدوده تالابی و ارائه نکردن برنامههای احیایی، باعث درمعرض خشکی قرارگرفتن تالابهای کشورمان میشود.
گفتوگو با مدیر طرح حفاظت از تالابهای ایران درباره ریزگردها
دنیا نگران تالاب های ایران!
تالابها به عنوان نمونه بارز اکوسیستم آبی ایران، در اثر بهرهبرداری نامعقول، تغییرکاربریهای نادرست، شکار و صید غیرقانونی، خشکسالی، اجرای طرحهای عمرانی اشتباه، واردکردن گونههای گیاهی و جانوری غیربومی، احداث بزرگراهها، توسعه مزارع و تکثیر و پرورش آبزیان خشک و درحال از بین رفتن هستند. تالابها نقش مهمی در چرخه تولید آب دارند و با کنترل سیلابهای منطقه از فرسایش خاک جلوگیری میکنند اما با این وجود در معرض خطر جدی هستند ضمن اینکه به دلیل خشکی تالابها، رطوبت هوا از بین میرود؛ رطوبت هوا عامل مهم و موثری در جلوگیری از ورود ریزگردها به کشور است. با خشک شدن بیش از دو میلیون هکتار از تالابها، ایران خود به کانون ریزگردها تبدیل شدهاست. حالا بحث خشکسالی را هم به این مسائل اضافه کنید تا عمق و حساسیت ماجرا را درک کنید. «ابوالفضل آبشت»، مدیر ملی طرح حفاظت از تالابهای ایران، درباره خشکی تالابها و افزایش ریزگردها در چند سال اخیر میگوید: «افزایش ریزگردها و توفانهای گرد و غبار، رابطه مستقیمی با خشکی تالابهای کشور در هر منطقهای دارد؛ تالابها معمولا در انتهای مسیر آبهای سطحی رودخانه هستند، باران و فرسایش خاک که اتفاق میافتد رسوبات را با خودشان حمل میکنند و زمانی که تالابی خشک میشود بسته به قدرت باد، توفانهای گرد و غبار حاصل از رسوبات بلند میشود و در کسری از ثانیه آسمان را تیره میکند». وی با بیان اینکه به علت اقدامات توسعهای و مصرفی، بیشتر از حد توان آبخیزها استفاده میکنیم، تصریح میکند: «مصرف معمول با هدف توسعه کشاورزی، اقتصادی و معیشتی حداکثر 40 درصد از حوزه آبخیز است اما هم اکنون در اکثر تالابها مصرفی بیشتر از این مقدار داریم که خروجی آن، خشک شدن تالابها یکی پس از دیگری است. علاوه بر این به علت اینکه حقابه تالابها رعایت نمیشود، آبی به تالاب نمیرسد و باعث خشکی آنها میشود».
وسعت دریاچه ارومیه، 7 برابر کشور بحرین!
«آبشت» در خصوص خشک شدن دریاچه ارومیه میگوید: «وسعت تالاب ارومیه در زمان سلامتاش، بیش از پنج هزار کیلومتر مربع بودهاست، یعنی هفت برابر کشور بحرین! و در ردیف بیست و پنجم دریاچههای بزرگ دنیا از نظر مساحت قرار داشت و از نظر موقعیت دارای اهمیت جهانی است. دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه بزرگ آب شور دنیاست و تقریبا 20 سال است که دچار مشکل شده و تراز آبی آن از 67/1274 متر، در آخرین ترازبندی مهر ماه امسال به 25/1270 متر رسیدهاست یعنی حدود چهار متر و 42 سانتیمتر، افت تراز آب داشته است ولی خوشبختانه در چند سال اخیر با شکل گرفتن «ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه»، اقدامات خوبی انجام شده که میتوان گفت روند نزولی آن کنترل شده و توانستهایم تراز آب را در حالت ثابت نگه داریم». او با بیان اینکه 90 درصد این تالاب در 20 سال اخیر از بین رفتهاست و نمیتوان به سرعت آن را به حالت اول برگرداند، اضافه میکند: «به همت پروژه بینالمللی که به عهده ماست و بین سازمان ملل و محیط زیست کشور اجرایی شده، حدود 12 سال است که احیای تالاب ارومیه و بعد از آن شادگان و پریشان را به عهده گرفتهایم و توانسته ایم در سال 93 ضمن تلاش برای احیای این تالاب، الگوسازی مشارکت مردم برای احیای این تالاب را هم کلید بزنیم و با هزینه کشور ژاپن، آموزش کشاورزان 110روستای این منطقه را به عهده بگیریم؛ به طوری که هم اکنون وارد هر روستایی شوید به شما خواهند گفت که احیای تالاب و مصرف آب، جدای از وظایف دولت به عهده مردم هم است چراکه آنها اولین کسانی هستند که در معرض آسیبهای خشک شدن تالابها قرار میگیرند».
به نوعی آب کشور را رایگان به دیگر کشورها صادر میکنیم!
مدیر طرح حفاظت از تالابهای ایران با تاکید بر اینکه اقلیم کشور ما گرم و خشک است و اصلا برای کاشت صیفیجات مناسب نیست، میافزاید: «میزان بارندگی در کشور ما یکسوم بارندگی دنیاست؛ 90 درصد آب مصرفی تالابها و آبهای زیر زمینی صرف بخش کشاورزی میشود، 7 درصد آن صرف صنعت و 3 درصد هم برای مصارف شهری استفاده میشود. ما با آموزش و همکاری بیش از 10 هزار کشاورز در آذربایجان شرقی و غربی و بیان نکات بسیار سادهای مثل کوتاه بستن «کَرت»های مزارع (تقسیمبندیهای زمین کشاورزی بهطور مساوی)، شخمزدنهای کمعمق (کشاورزی حفاظتی)، ایجاد معیشت بهتر و استفاده نکردن از سموم، توانستیم به کاهش مصرف 40 درصدی آب و نهادههای شیمیایی در این مناطق برسیم». آبشت اضافه میکند: «متاسفانه با شرایط اقلیمی و کمبود آب کشور، ما بیشتر محصولاتمان در حوزه صیفیجات و میوههای آبدار مثل هندوانه است در حالیکه، برای هر کیلو از این محصولات مقدار زیادی آب استفاده میشود و فروش آن هم در حدی نیست که حتی هزینه آب مصرفی بازگردد. درواقع میتوان گفت ما با دست خودمان آب را از کشورمان به صورت رایگان خارج و به دیگر کشورها صادر میکنیم!» وی با بیان اینکه وظیفه ما کسب تجربیات موفق دیگر کشورها، بومیسازی و اجرا کردن آنهاست، ادامه میدهد: «35 درصد تالابها تحت 24 عنوان از تالابهای کشورمان به دلیل اهمیت ویژه جهانی، در «کنوانسیون رامسر» ثبت شدهاند؛ این کنوانسیون که بر پایه پیمانی بینالمللی است بر حفاظت و بهرهبرداری معقول از تالابها به خصوص با هدف فراهم ساختن زیستگاهی برای پرندگان آبزی تأکید میکند و به کمک میپردازد».
گفتوگو با رئیس حفاظت محیطزیست سرخس
خشکی تالاب ها و توقف فعالیت های معیشتی
خشک شدن تالابها مشکل بزرگ کشور است که همه شهرها را تحت تاثیر خود قرار میدهد. تالاب «بزنگان» که یک اثر طبیعی - ملی با قابلیتهای منحصر به فرد است، مدتی است در معرض خشک شدن قرار گرفته و با کاهش عمق روبهرو است. «موسی غلامزاده»، رئیس محیطزیست سرخس درباره مشکلات خشکی این تالاب و دیگر تالابهای کشور میگوید: «تالابها، اکوسیستم ارزشمند هر کشوری به حساب میآیند که خشک شدن یا در معرض خشکی قرار گرفتن هر کدام از آنها تبعاتی خواهد داشت از جمله خسارتهای جبرانناپذیر بر فعالیتهای کشاورزی و اقتصادی مردم ساکن در منطقه مثل ماهی گیری، گردشگری و قایقرانی؛ علاوه بر این خشک شدن تالابها به توفان گرد و غبار منتهی میشود و ضمن افزایش انواع بیماریها، هزینههای بهداشتی مردم را بالا میبرد». وی با بیان اینکه بروز مشکلات زیستمحیطی مثل شور یا شیرین شدن آب و مرگومیر انواع گونههای گیاهی و جانوری به نابودی تنوع زیستی منجر میشود، اضافه میکند: «دخالتهای نادرست زیستمحیطی، حیات تالابها را به خطر میاندازد که محصول آن هم خشک شدن تالابها و در نهایت افزایش گرد و غبار است و میتواند مردم منطقه به خصوص کودکان و سالمندان را به انواع بیماریها دچار کند». غلامزاده به پیامدهای خشکی و در معرض خشکی قرار گرفتن تالابها اشاره میکند و ادامه میدهد: «کویرزایی و افزایش بیابانها مهمترین و بزرگترین پیامد خشکی تالابها به شمار میرود، از طرفی خشکی تالابها باعث نابودی گونههای گیاهی و جانوری منطقه میشود در حالیکه وارد کردن هر گونه گیاهی و جانوری غیر بومی در حریم تالابها هم ممنوع است و میتواند صدمات زیادی به منطقه وارد کند».
احیای تالابها با مدیریت پسماند
رئیس محیط زیست سرخس درباره احیای تالابها میگوید: «حفاظت و احیای تالابها وقتی اتفاق میافتد که دستگاههای اجرایی توانمند شدهباشند و اعتبارات لازم برای مطالعه و کارهای اجرایی اختصاص داده شود؛ همچنین رسوباتی که به دلیل فرسایش خاک با از بین رفتن پوشش گیاهی و جنگلها در اثر بارندگیهای سیلآسا به سمت تالاب هدایت و باعث کوتاه شدن عمر تالابها میشوند، هم مدیریت شوند. ضمن اینکه افزایش آگاهی مردم و مشارکت جوامع محلی در حفظ و مدیریت تالابها هم نقش مهمی در احیای آنها دارد». وی با بیان اینکه باید پسماندهای خانگی و کشاورزی و به خصوص صنعتی را مدیریت و از ورود آنها به تالابها جلوگیری کرد، اضافه میکند: «علاوه بر تالابها، پسماند حوزه تالابها هم باید مدیریت شود. همچنین طبق قانون حفاظت از تالابها هرگونه بهرهبرداری که باعث تخریب و ایجاد آلودگیهای غیرقابل جبران تالابها شود، ممنوع است و باید رعایت شود. به علاوه وزارت نیرو در کنار محیط زیست به تعیین حقابه پرداخته و آن را مشخص کند».