تلگراف- حرکت لکوموتیو بخار در طبیعت اروپا
رویترز- ورزشکاری که توپ های هوادارانش را در حاشیه مسابقات تنیس سنگاپور امضا می کند
رویترز- شنای مردی با اسبش در سواحل شیلی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تخته موج سواری ته سیگاری!
«تیلور لین»، موج سواری که یک تخته موج سواری را با استفاده از 10 هزار ته سیگار ساخته بود، برنده مسابقات تخته های بازیافتی شد. وی گفت: «ته سیگار بیشترین آلوده کننده ساحل هاست و کسی به این فکر نمی کند که می توان از این زباله ها دوباره استفاده کرد.» در این مسابقات شرکت کنندگان از وسایلی مانند در قدیمی، پاکت مواد غذایی و دیگر مواد بازیافتی، تخته های موج سواری ساختند و آن ها را به نمایش گذاشتند. یکی از بازدیدکنندگان گفت: «دیدن این وسایل، حسی دوگانه به آدم می دهد. چه کسی فکر می کرد چیز بدی مانند ته سیگار، بتواند این قدر زیبا باشد!»
جشن تولد در آسمان!
پیرزن پنسیلوانیایی جشن تولد 94 سالگی اش را در آسمان جشن گرفت. خانم «کمپبل» به همراه دختر و نوه اش جداگانه از ارتفاع سه هزار و 50 متری به پایین پریدند. این پیرزن زنده دل در این باره گفت: «مطمئن نبودم سال دیگر را ببینم و برای همین تصمیم گرفتم در سالگرد تولد امسالم این تفریح را تجربه کنم.» مدیر مرکزی که این جشن سقوط را برای این خانم ها تدارک دیده بود، گفت رکورد سنی پرش آزاد توسط خانم کمپبل زده شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفت دانایی که: گرگی خیره سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر!
لاجرم جاری است پیکاری سترگ
روز و شب، مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زورآفرین مرد دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک
وآنکه از گرگش خورد هردم شکست
گرچه انسان می نماید، گرگ هست
وآن که با گرگش مدارا می کند
خلق و خوی گرگ پیدا می کند
در جوانی جان گرگت را بگیر!
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می کنند
وآن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای خودم چای ریختم و تنهایی پای فیلم نشستم. تا خواستم لیوان چای را بردارم، تلویزیون دوباره قطع و وصل شد. مطمئن شدم از آنتن بالاست که دیشب باد تکانش داده بود. لیوان را روی میز گذاشتم. لباسم را پوشیدم و رفتم روی پشت بام. آنتن را کمی تکان دادم و برگشتم پایین.
روی مبل نشستم و دست بردم تا چای سردتر نشده بردارمش که دیدم نصفه است. صدای تلویزیون زیاد شد. چراغ ها خاموش شد.سحر اقنوم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مخاطبا ن گرامی، شما می توانید عکس های جالبتان را به ایمیل photo@khorasannews.com
یا در تلگرام به شماره 09215203915 بفرستید تا با نام خودتان چاپ کنیم.
ماه بر روی دکل مخابراتی، شهرک شهید رجایی مشهد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. مسابقه این هفته چهره یک خانم مطرحه که آثار معروفی (با حضور قند و قندان!) داره و این روزها هم یکی از آثارش...! دیگه بیشتر از این توضیح نمی دیم که معما حل نشه! دست به کار بشین و چهره کاریکاتوری این آدم معروف رو تشخیص بدین. لازم به یادآوریه که روش مسابقه به این صورته که شما باید تشخیص بدین کاریکاتور بههمریخته چاپ شده کیه و اسمش رو تا ساعت 23 فردا پنج شنبه برای ما به شماره 2000999 پیامک کنید. جواب رو شنبه همینجا میبینید. بین کسانی که جواب رو درست بفرستن، قرعهکشی میکنیم تا یک نفر به عنوان برنده معلوم بشه. عکس و کاریکاتور برنده رو چهارشنبه هفته دیگه و با مسابقه بعدی، همین جا خواهید دید. عکس و کاریکاتوری هم که این جا میبینید، آقای «حبیب ا... خرمی کاخکی» برنده مسابقه هفته پیش هستن. دوباره به ایشون تبریک می گیم و منتظر پاسخ های شما هستیم. خوش باشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود درِ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او در سردخانه گیر افتاد. آخر وقت کاری بود. ﺑﺎ این که ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ و ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ دﻫﺪ، ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ کسی ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ پنج ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ او ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. وقتی مرد ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ زدند، نگهبان به او گفت: «۳۵ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ با ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍلپرﺳﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ، ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ می کنی و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ طوری با ما ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.» نگهبان ادامه داد: «ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ. به همین دلیل ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍل پرﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ، ﺑرای این که ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معرفت یک راننده تاکسی!
* دیکتاتوری فقط تاکسی هایی که شیشه عقب ماشین شون بالاست، دسته شیشه بالا بر رو هم برداشتن!
* استوری اینستاگرام کاری کرده که وقتی 90 درصد آهنگ ها رو گوش میدم ، شکل داشبورد میاد جلو چشمم!
* پسرخاله ام تازه به بلوغ رسیده و صداش دو رگه شده. به حدی ضایع است که چند روزه دارم از همه کسانی که صدام رو توی اون دوران شنیدن حلالیت می طلبم!
* یک مگس تو اتاقم هست، مدت هاست با وجود سرد شدن هوا هنوز این جاست. احساس دوست شدن باهاش می کنم، مگه نه؟ داره سرش رو تکون میده!
* خودکار ساختند زیر آب میشه باهاش نوشت. فرض کنیم من زیر آب بخوام بنویسم و خودکار هم باشه، خب روی کدوم کاغذ؟!
* یه عده هم هستن می گن «حالا به من ربطی نداره اما...» و دیگه سرشون رو تا گردن می کنن تو زندگی طرف!
* هر دربی حدود ۱۶ میلیارد درآمد برای صدا و سیما داره. ظاهرا اونی که سرور استقلال و پرسپولیسه، صداوسیماست!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علامه جوادی آملی درباره توبه گفتهاند: «اگر کسی معصیت کرد و حرمت الهی را هتک نمود و مثلاً در ماه مبارک رمضان عمداً روزه خود را افطار کرد و موفق به توبه شد، خدا توبه چنین کسی را میپذیرد و هنگامی که او را به بهشت میبرد تمام صحیفه قلب او را طوری شست وشو میدهد که این شخص هیچ گاه به یادش نمیآید که در دنیا معصیت کرده و توبه نموده است، لذا چنین فردی در بهشت هرگز از کسی خجالت نمی کشد.»برگرفته از کتاب «حماسه و عرفان»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد علی ندائی- متعهد شدن به انجام کار خیر یا ترک کار ناپسند به قصد قربت را نذر می گویند. البته گاه تعهد به انجام کار خیر مشروط به شرطی مانند بهبودی بیماری است و گاه مشروط به شرطی نیست. نکته مهم در نذر آن است که اولا نذر باید به زبان گفته شود و صرف نیت کافی نیست و ثانیا در نذر نام خدا را ببرد. به عنوان مثال بگوید: برای خدا بر من است که اگر بیمارم خوب شد فلان مقدار پول به فقیر بدهم. عمل به نذر هم واجب است و چنان چه عمل نکرد باید 10 فقیر را اطعام کند یا لباس پوشاند و در صورتی که توان مالی نداشت، سه روز پیاپی روزه بگیرد. حضرت آیت ا... سیستانی در استفتایی درباره نذر صحیح چنین فتوا داده اند:
پرسش: برای نذر کردن باید صیغه خاصی تلفظ کنیم تا نذر واجب شود؟
پاسخ: بله در نذر باید صیغه خوانده شود و لازم نیست آن را به عربی بخواند، پس اگر بگوید چنان چه مریض من خوب شود برای خدا بر من است که 10 تومان به فقیر بدهم، نذر او صحیح است. و اگر بگوید برای خدا نذر کردم چنین کنم ـ بنابر احتیاط واجب ـ باید عمل کند. ولی اگر نام خدا را نبرد و فقط بگوید نذر کردم، یا نام یکی از اولیای خدا را ببرد نذر صحیح نیست. و نذر اگر صحیح بود و مکلف به نذر خود عمداً عمل نکرد، گناه کرده است و باید کفاره بدهد. کفاره وفا نکردن به نذر مانند کفاره مخالفت قسَم است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من نیز در حیرتم که چرا ترسها در شب مستولی میشود؟ پس از 20 سال حیرت، اکنون میدانم ترس، زاده تاریکی نیست، بلکه ترسها همانند ستارگان همیشه هستند و این درخشندگی روز است که آنها را محو و ناپیدا میکند.
برگرفته از کتاب «وقتی نیچه گریست» اثر اروین دیالوم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جنبه محبت نداریم
ظرفیت مان که تکمیل شد
غرورمان سرریز می شود
و سِیل بی تفاوتی مان
افراد مهربان را غرق می کند!
آرام که گرفتیم
هاج و واج دنبال محبت می گردیم
آدم های عجیبی هستیم!نرگس صرافیان طوفان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک عده هستند که شانس ندارند. یعنی از بدو تولد تا لحظه مرگ (بعد از 120 سال) یک بار هم شانس در خانه شان را که نمی زند هیچ، از توی کوچه شان هم رد نمی شود و حتی به دلیل وجود این افراد در آن محدوده، شانس حتی وارد آن منطقه شهرداری هم نمی شود! این ها همان هایی هستند که تا به دنیا می آیند از دست پرستار سر می خورند. وقتی شیرخوار می شوند شیرخشک نایاب می شود. وقتی به سن مدرسه می رسند، مدرسه ها هم دو شیفته می شوند، هم پولی و هم فقط اهل همان محل را ثبت نام می کنند و تازه روی هر نیمکت باید چهار نفر بنشینند. وقتی پشت کنکوری می شوند، چنان دانشگاه رفتن سخت می شود که یا زورشان به غول کنکور یا پول شان به شهریه نمی رسد و قیدش را می زنند و می روند دنبال کار که آن را هم گیر نمی آورند و در نتیجه ازدواج هم نمی کنند و آخرش هم باید تنها و بیکار و بی پول، یک گوشه بنشینند و شانس های دیگران را ببینند و لایک کنند.
حالا نه به این شدت ولی ما هم دست کمی از این بدشانس ها نداریم. تا در مسکن مهر ثبت نام کردیم، نصفه در حد سفت کاری رها شد و خلاص. تا برای یارانه اسم نوشتیم، مشمول خطای محاسباتی شدیم و اسم خودمان و هفت جدمان از فهرست یارانه بگیران حذف شد. رفتیم برای سهام عدالت نام نویسی کنیم که آن هم گفتند دو برابرش را باید واریز کنیم تا نصف سودش را بدهند. گفتیم دست کم مشمول بیمه سلامت می شویم که اگر بلایی سرمان بیاید دیگر لازم نباشد خرجش را بدهیم و همان دردش کافی است، که سخنگوی وزارت بهداشت گفت: «از این پس دارندگان بیمه سلامت تنها در بخش دولتی رایگان پذیرش می شوند و در مراکز خصوصی باید هزینه بپردازند.» این هم از این!
برعکس ما و شانس ما، یک عده هم هستند که شانس از سر و کول شان بالا می رود و نمی دانند چطوری آن را جمع کنند، نمونه اش همین رضا پرستش خودمان که بدل مسی شده است. نه مثل ما که در بچگی در بیمارستان با بچه های مردم عوض می شویم و شبیه «برونکا» دشمن «چوبین» می شویم، آن هم بدون بیمه، یکی هم این آقا که حتی از خود مسی هم بیشتر طرفدار پیدا کرده است!
علیرضا کاردار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* آقای امیرحسین خوشحال، سیگار دشمن دوستان خویش است، تو دوست دشمن خویش مباش!
* هر هکتار تالاب 200برابر یک زمین کشاورزی چه اندازه ارزش اقتصادی دارد؟!
* آقای سعید مرادی خوشدست، دست مریزاد. تصاویرت همیشه جذاب و دلنشینه.
* بخش نیم دقیقه ای خیلی خوبه. لطفا باز هم چاپ کنید. امیررضا
* مطالب مربوط به تالاب ها خیلی تفکربرانگیز بودند، ولی چه کاری از ما مردم عادی بر می آید؟
* آق کمال پیش بینی ات برای دربی چیه؟
آق کمال: لطفا مو ره وارد بازی رنگ ها نکنن. آق کمال فراتر از قرمز و آبیه!
* همسر عزیزم مریم جان، از این که در طول 22سال زندگی مشترک مان مثل کوه پشت و پناه من بودی و مانند یک فرشته مهربان از دو پسر گل مان علیرضا و عرفان مواظبت کردی بی نهایت سپاس گزارم. همسرت خلیل محمدی
* دختران گلم محدثه، مهدیه و مطهره، از ته قلب برای وجودتان خوشحالم. دوستدار شما پدرتون حسین
* آیا این همه پیامک برای مسابقه چی شده اومده بود یا خودتون ...؟!
ما و شما: تازه این ها بخشی از پیامک های مخاطبان بود!
* گویا خودکشی ها ربطی به بازی نهنگ آبی نداشته، کاش یک پرونده هم در این باره بنویسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.