- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرحوم آیت ا... مجتبی تهرانی فرموده اند:
«رسول خدا (ص) فرمود: دنیا متحول است و ثبات و قرار ندارد. آن چه که برای تو مقرّر شده است به تو خواهد رسید، گرچه در نهایت ضعف و ناتوانی باشی؛ و آن چه که به ضرر و زیان تو باشد باز هم به تو خواهد رسید، گرچه در کمال قدرت و نیرومندی باشی و هرگز جلوی آن را نتوانی گرفت. یعنی نافع خداست، ضارّ هم خدا ست. اوست که امور را برای تو تقدیر می کند. بی جهت خودت نقشه نکش. اگر نقشه بکشی، خدا به نقشه ات ضربه میزند. بنابر این، تو برو به وظیفه ات عمل کن. این چیزها را به او واگذار کن. برو سراغ خودش که سرنخ منافع و مضارّ به دست اوست. او گفته در محدوده شرع بلند شو و به دنبال روزی برو، تو هم بگو چشم! بقیه اش را به او واگذار کن. منافع را از او بخواه، از او این را هم بخواه که ضررها را از تو دفع کند.
هنگامی هم که او برای تو تدبیر کرد و به دستت رسید، آن را که به تو داده قبول کن، خوشحال شو و راضی شو. اگر این رضایت باشد، آنوقت یک زندگی شیرین پیدا میکنی؛ نه ضعف اعصاب میگیری، نه بیجهت دنبال دنیا میدوی، بیجهت خودت را، فکرت را و بدنت را هم ناراحت نمیکنی. هم روحت راحت است هم بدنت. در آخر هم خوشحال و راضی هستی و چشمت روشن میشود.»
سایت حاج آقا تهرانی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تلفن زنگ خورد، امید بود که بعد از احوال پرسی با توپ پر گفت: «کجای کار من مشکل داره که به حمید از ایراد کار من گفتی؟ مگه جمع آوری کمک به زلزله زدگان کار بدیه؟» گفتم: «نه، خیلی هم خوبه. ولی من به کارت ایراد نگرفتم، به لفظ «دپو» که تو پیامت بود ایراد گرفتم. اون جا که نوشته بودی کمک های مردمی در چندین محل دپو شدن.» امید با تعجب پرسید: «مگه دپو واژه خارجیه؟» گفتم: «بله عزیزم. به جاش می تونیم بگیم: انباشت» امید جواب داد: «عه... راست گفتی. پس چرا به ذهن خودم نرسید؟» گفتم: «به دلیل این که شاید بی انصافی باشه که همه چیز به ذهن تو برسه!»
خداحافظی کردیم و گوشی را گذاشتم. با خودم گفتم ای کاش به این مطلب هم فکر می کردیم که این فقط زمین نیست که با تکانه های لایه های درونی آسیب می بیند، بلکه تکانه های منفی لایه های درونی ذهن ما نیز باعث آسیب دیدن زبان و فرهنگ می شود.
اسماعیل فریدونی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قدیمها که ترازوهای امروزی نبودند، برای وزن کردن اجناس مختلف در فروشگاهها، از سنگهای ترازو استفاده میشد. آن وقتها معمولاً خریداران هم برای خودشان سنگی داشتند و برای اطمینان اجناس را با سنگ خود هم میسنجیدند. اما چون معمولاً به دلیل ساییدگی یا خوردگی، وزن بعضی از سنگها تغییر میکرد، گاهی اتفاق میافتاد که بین فروشنده و مشتری به دلیل تفاوت وزن سنگها، اختلاف پیش میآمد. در چنین مواقعی دو طرف ماجرا به اماکن رسمی میرفتند و جنس را با سنگ معتبر میسنجیدند تا اختلافشان برطرف شود. مردم هم میگفتند «سنگها را واکندند». رفته رفته این جمله تبدیل به مثل شد و هروقت دو نفر با هم در مسئلهای اختلاف پیدا میکردند، میگفتند: «بیا بنشینیم و سنگها را وابکنیم.»
برگرفته از کتاب «فرهنگ نامه امثال و حکم ایرانی» گردآوری امین خضرایی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این منم تنها و حیران، نیمه شب؛
کرده ام همراز خود مهتاب را،
گویم امشب بینم آن گل را به خواب؟
من مگر در خواب بینم خواب را...
فریدون مشیری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گتی ایمیج- زیبایی روزهای برفی، چین
گاردین- اثری هنری در ایستگاه متروی سیدنی، استرالیا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آدیتی سنترال- هر روز با پیشرفت فناوری، ما هم با بیماری جدیدی در جهان روبه رو می شویم. حتما تا حالا شنیده ایم که افرادی هستند که برای حفظ سلامتی باید آب زیادی بنوشند، ولی مورد «مارک وبن هورست»، مرد 35 ساله آلمانی با همه این افراد متفاوت است. او به دلیل ابتلا به یک بیماری نادر باید روزانه دست کم 20 لیتر آب بنوشد تا زنده بماند! بدن مارک توان نگهداری آب را نداشته و با همان سرعتی که آب می نوشد، از بدنش دفع می شود. اگر ساعتی آب ننوشد، لب هایش ترک برمی دارد و سرگیجه می گیرد و احتمال مرگش می رود. ولی این مرد خوش روحیه با شوخی می گوید تنها مشکلش این است که شب ها بیشتر از دو ساعت نمی تواند بخوابد و در پروازهای طولانی مدت کمی اذیت می شود!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* یکی از بچهها تو گروه تلگرامی دانشگاه نوشته آقا کی پایه است جام جهانی بریم روسیه؟ یکی ریپلای زد بهش: سال ۹۲ ترم یک ازم ۲۵ تومن دستی گرفتی هنوز ندادی، اگه اونو بدی من میام!
* لیوانهای تو اتاقم از لیوانهای تو آشپزخونه مون بیشتر شده!
* وقتی شارژ گوشی زیر ۱۰ درصد می رسه دیگه شبیه شمارش معکوس قبل از انفجاره!
* تو بازی ایران و اسپانیا فقط یک نفره که می تونه به «دخیا» گل بزنه و اونم کسی نیست جز «پیکه»!
* خوب شد این نظرسنجی تو استوری اینستا اومد، وگرنه ملت نصف کارهاشون لنگ می موند!
* من وقتی بچه بودم کسایی که ٢٠ سالشون بود خیلی بزرگ بودن، پس چرا من الان خیلی بچه ام؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. با این که عکس این مسابقه خیلی سرد بود ولی خوشبختانه پاسخ های شما یخ نبود و استقبال خوبی شد. این بار رقابت بین آقایان رضا حسین زاده و محمدرضا صدفیان و خانم سیده ثمینا محجوب در تعداد پیامک فرستاده شده خیلی شدید بود. با تشکر از همه شرکت کنندگان و تشکر ویژه از وحید براتی از شهر اسفدن شهرستان قاین که یک داستان کوتاه نوشته بود که تو کل صفحه هم جا نمی شد!
باز هم یادآوری می کنیم پیامک های بدون اسم رو دیگه چاپ نمی کنیم، چون واقعا جا کم داریم. به هرحال دمتون گرم و خوش باشین. این هم پاسخ های منتخب:
* وقتی می خوای درباره عصر یخبندان تحقیق کنی و می خوای بهتر حس و حال اون موقع رو پیدا کنی. سیدحسین آروند
* وقتی به مامانت میگی سردمه و میگه شوفاژ رو زدم، الان گرم میشه. اکرم حبشی زاده
* وقتی از یه کاربر ایرانی می پرسی از کی داری یک فیلم دانلود می کنی؟ و طرف با دست اشاره می کنه از دو ماه پیش وقتی که هنوز یخ بندون نبود. محمدرضاحجتی
* وقتی به اخبار فضای مجازی که بر صاف و آفتابی بودن هوا تأکید داشته، اعتماد کرده و به این روز افتاده ای! رضا حسین زاده
* وقتی در فصل بهار شروع به دانلود می کنی و در فصل زمستان موفق می شوی!
علی یزدان پرست
* وقتی مدیریت شوفاژ و بخاری هم مثل کولر، زیر نظر پدر خانواده باشه. فاطمه قدرتی
* وقتی که موسسه های بانکی در قطب جنوب هم شعبه میزنن. سیده ثمینا محجوب، شیروان
* وقتی یک چیزی شنیدی که پولدارها توی وان شیر حمام می کنن و تو به تقلید از اونا چون پولش رو نداری توی حوضچه یخ باید سگ لرزه بزنی تا جونت در بیاد!
بهزاد میرسعیدی، رشتخوار
* وقتی اون قدر گرم بازی های کامپیوتری میشی و بعد از پیروزی می بینی دنیا رو آب برده و تو رو...! معصومه شیرزاد
* وقتی کارمند نمونه شدی و می خوای جلوی همکارات کم نیاری! میثم رشیدیان
* وقتی که جوان فارغ التحصیل می خواهد به مسئولان بقبولاند که نیاز به کار دارد و با سخت ترین شرایط آن نیز کنار می آید. معین شکروی، بیرجند
* وقتی تو زمستون سیل میاد و باید بین کانکس و وام، منتظر وام باشی! سیدرسول علوی
* وقتی که سرکرده باند انتشار مطالب خُنُک رو در محل کارش می بینی.
سیده ثمینا محجوب، شیروان
* وقتی قراره برنامههای خندوانه و دورهمی ویژه فصل زمستان روی یخ ساخته و پخش شود!
محمدرضا صدفیان
* وقتی ژستت شبیه اوناست که قله اورست رو فتح کردن غافل از این که تو دریاچه نمک شناوری. محمدعلی کرابی
* وقتی یک دهه شصتی از سختی های دوران دانش آموزیش برای بچه هاش تعریف می کنه و تصویری که در ذهن بچه هاش نقش می بنده! دانیال هوشمند، شیروان، روستای گلیان
* وقتی دیگه یخ رو هم از چین وارد می کنن. علی سه چوبی
* وقتی بابای خانواده مودم وای فای رو زیر آب های آلاسکا جاساز کرده ولی تو کشفش کردی!
مهدی سیدمحمدی
* وقتی زیر عکس اینستاگرامت می نویسی هوا تو قطب اون جوری که می گن سرد نیست. ولی در واقع تو حوض خونه ات نشستی. ندا ماجونی طرقی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دوره و زمانه شگفت آوری شده است. یعنی به هر طرف که سر بگردانی یک چیز عجیبی می بینی و یک چیز غریبی می شنوی که اگر حواست نباشد و مراقب نباشی و یک لحظه غفلت کنی، شاخ که سهل است، دم و عاج و بال و حتی آبشش در می آوریم. هنوز در حال هضم کردن عواقب افتادن در گروه مرگ بودیم و به حرف های کیروش دقت می کردیم که گفته بود: «تیم ملی با بزرگ ترین چالش تاریخ جام جهانیاش روبهروست. نمیتوانم در این جو کار کنم، انگار دشمن تیم ملی هستم» و با خودمان فکر می کردیم که وقتی سرمربی تیم این حرف را بزند، وای به حال بقیه. پس از حالا باید بلیت برگشت تیم را بعد از بازی سوم رزرو کنیم و رنگ حلقه گلی را که می خواهیم به گردن بازیکنان و کادر فنی و اعضای فدراسیون و دیگر همراهان و اقوام شان بیندازیم انتخاب کنیم و آماده باشیم آن ها در جواب ما تاکید کنند چیزی از ارزش های شان کم نشده است!
هنوز از شوک این حرف ها در نیامده بودیم که شنیدیم معاون اجتماعی پلیس کرمانشاه پیدا شدن اژدها همزمان با وقوع زلزله در شهر سومار را تکذیب کرده است. یعنی کارمان به جایی رسیده که سود 89 درصد یک موسسه مالی به مشتری اش را باور نمی کنیم، ولی خبر درآمدن اژدها از دل کوه را باور می کنیم!
این ها همه به کنار، شاید عجیب ترین چیزی که این روزها دیدیم، تصاویر بازیگران سریال «لیسانسه ها» در یک قسمت این سریال بود که با کت و شلوار درون استخر در حال آب تنی کردن بودند. هرچند ما نباید از دیدن این صحنه خیلی جا بخوریم، چون مدت هاست با این چیزها در فیلم ها و سریال ها آشنایی داریم. چه آن جایی که در سریال ها، لباس داخل خانه آدم بدجنس ها زرشکی براق است، یا پولدارها کنار خانه شان میز بیلیارد و سر میزشان یک پارچ نوشابه زرد دارند، یا اتاق بیمارها انتهای راهروی بیمارستان ها سمت راست است. یا هر خانمی که عوق بزند، خبر خیر است و اگر سرش گیج برود نشانه خبر خوبی نیست. یا حتی وقتی به دیدن آباژور به جای بازیگران فیلم های خارجی عادت کرده ایم، پس دیدن مردان کت و شلواری درون استخر اصلا عجیب نیست! ما دیگر از چیزی تعجب نمی کنیم، وقتی شکل و شمایل مربی تیم ملی کبدی تایلند و اخبار و تکذیبیه های بعدش را دیده ایم و خوانده ایم!
علیرضا کاردار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* آقکمال! مراکش سخت نیست، ما سختش می کنیم!
آق کمال: مویم همی ره مگم، مراکشی که ما ره نکشه، قوی تر مکنه!
* چه خوب است پیامک های اخلاقی آقای مسعود مجنون پور ابتکاری، خلاقانه و عاری از تکرار و تقلید باشد!
* اگه می شه مطلبی درباره عجایب هفت گانه دنیا چاپ کنید. ممنون از روزنامه خوبتون. داودلی، قوچان
* در انگلیش آموزی pay attentionنباید s داشته باشه. ممنون
* چقدر طرح و شعر مربوط به دهقان فداکار در صفحه همشهری سلام خوب بود، سپاس از همه شما. فرهاد
* دمتون گرم با اون کارت بازی هایی که بالای صفحه گذاشته بودین. خیلی باحال شده بود. علیرضا قاسمی
* لطفا خفن استریپ رو جمع کنین، خیلی لوسه. به جاش سه نقطه بذارین.
* از روزنامه خوبتون متشکرم و از زحمات و رنج هایی که همسرم بابت تربیت کردن فرزندانم انجام می دهد، سپاسگزارم. علی خوش سیما، قوچان
پاسخ خفن استریپ شماره قبل: جانبی - بیتاب - کم آبی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.