به یاد «راشل کوری»، که در دفاع از فلسطین به دست اسرائیلیها کشته شد
تعداد بازدید : 159
دختری آمریکایی در مقابل بولدوزر اسرائیلی
الهام یوسفی-همه آدمها برای زندگی خود به دنبال معنا میگردند. زندگی، بدون معنایی که بتواند ما را به سوی هدفی ارزشمند حرکت دهد، پوچ، تهی و یاسآور است. زیاد فرقی هم ندارد که در کجای این جهانِ بزرگ متولد شدهایم و در دامن کدام فرهنگ زیستهایم. کافی است چشم باز کنیم تا دردهایی که گریبانِ بخش بزرگی از آدمهای دنیا را گرفته است ببینیم و آن وقت معنای زندگی تعداد زیادیمان بشود مرهم گذاشتن بر آن دردها در حد وسع و توان خودمان؛ معنای زندگیمان بشود بهتر کردن حال جهان برای زندگی آرامتر. همان معنایی که «راشل کوری» دختر بیست و سه ساله آمریکایی را از واشنگتن به یکی از ناامنترین و آسیبدیدهترین نقاط جهان میکشاند؛ فلسطین! و او را به شکلی بیرحمانه در راه آرمان بزرگش که همانا تلاش برای حرکت به سوی صلح جهانی بود، توسط بولدوزرهای اسرائیلیهای اشغالگر، به کام مرگ میفرستد. این روزها که اخبار از تصمیمات اخیر دولت آمریکا و نقشه جدیدش برای انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به بیتالمقدس خبر میدهد، پرونده امروز «زندگیسلام» و مرور زندگی «راشل کوری»، جوانِ آزادیخواه آمریکایی و داستان غمانگیز و بینهایت انسانیاش به یادمان میآورد که هدف رژیم اشغالگرقدس و دولت آمریکا نه فقط اسلامستیزی، بلکه انسانستیزی است.
مروری بر سرگذشت تاثیرگذار راشلکوری
یک شهروند آمریکایی، با خونِ فلسطینی
راشل آلین کوری (Rachel Aliene Corrie) در 10 آوریل ۱۹۷۹ در واشنگتن آمریکا به دنیا آمد، زندگی کرد و از همان جا فعالیتهای صلحآمیزش را آغاز کرد. راشل، وقتی از دبیرستان کپیتال فارغ التحصیل و برای ادامه تحصیلاتش وارد دانشگاه «اورگرین استیت» شد، به دلیل دغدغههایی که در حوزه صلح جهانی داشت، در ابتدای ورود به عضویت جنبش اتحاد جهانی ISM (International Solidarity Movement) از تشکلهای حامی مردم فلسطین درآمد و در طول انتفاضه الاقصی، به عنوان یکی از فعالان این جنبش به نوار غزه رفت. پس از حضور در غزه، دوره آموزش دو روزه مقاومتِ غیر خشونت آمیز و سپر انسانی را گذراند. کمتر از دو ماه بعد، یعنی 16 مارس 2003 راشل که کاور نارنجی فلورسنت به تن داشت تا به راحتی دیده شود، سر راه بولدوزر ارتش رژیم صهیونیستی ایستاد تا از تخریب خانه یک داروساز فلسطینی به نام «سمیر نصرا...» که در این مدت با هم آشنا شده بودند، جلوگیری کند. اما بولدوزر اسرائیلی با عبور از روی راشل، جمجمه او را شکست، دندههایش را خرد و ریههایش را سوراخ کرد. اما گویی این کافی نبود؛ راننده بدون آن که تیغه بولدوزر را بالا ببرد، دنده عقب گرفت و برای بار دوم از روی بدن راشل رد شد. «آلن ریکمن» بازیگر انگلیسی و برنده جوایز امی و گلدنگلوب و «کاترین ریکمن» نمایش نامهنویس، نمایش نامهای با عنوان «من راشل کوری هستم» را بر اساس خاطرات و نوشتههای راشل نوشته اند. این نمایش نامه جنجال زیادی در آمریکا و اروپا بهراه انداخت و با این که در کشورهای زیادی اجرا شد، برای اجرا در ایالات متحده بارها با ممانعت دولت مواجه شد. این اثر را «حسین درخشان» ترجمه کرده و توسط انتشارات «نشر نی» در مجموعه نمایش نامههای «دور تا دور دنیا» منتشر شده است.
بخشهایی از آخرین نامهای که راشل از فلسطین، برای مادرش نوشت
شاهد یک نسل کشی تاریخی و حیله گرانه هستم
27 فوریه ۲۰۰۳
مامان! دوستت دارم. دلم واقعا برایت تنگ شده است. شب ها کابوسهای وحشتناکی میبینم، تانکها و بولدوزرها را می بینم که دور خانه را گرفتهاند و من و تو هم داخل خانه هستیم. در چند هفته اخیر، غروب ها یا در طول شب، مدام چنین شرایطی را در ذهنم مرور میکنم.
اگر من و تو هم بودیم، میجنگیدیم...
من خیلی روی حرف هایی که تو پشت تلفن گفتی، درباره این که خشونتهای فلسطینیها کمکی به حل قضیه نمیکند، فکر کردم. دو سال قبل شش هزار نفر از اهالی رفح در اسرائیل کار میکردند، این کارگران، امروز فقط ششصد نفرند. و از این ششصد نفر هم، بسیاریشان از این جا رفتهاند... چه چیز برای این مردم مانده؟ اگر پاسخی داری به من بگو. من ندارم. اگر هر کدام از ما زندگی آن ها را میدیدیم، میدیدیم که چطور آسایش و آرامش از آن ها سلب شده، میدیدیم که چطور با بچههایشان در جاهایی شبیه انبار و پستو زندگی میکنند، اگر این چیزها برای خودمان پیش میآمد و میدانستیم که سربازها، تانک ها و بولدوزرها میتوانند هر لحظه برسند و تمام گلخانههایی را که طی زمان ساختهایم خراب کنند، خودمان را بزنند و همراه ۱۴۹ نفر دیگر، ساعت ها و ساعت ها بازداشت کنند، فکر کن، آیا برای دفاع از خودمان و از چیزهای اندکی که برایمان مانده، از هر وسیلهای، حتی روش های خشونتآمیز، استفاده نمیکردیم؟ به نظر من چرا. من به این چیزها فکر میکنم و تا الان اوقات سختی را گذراندهام.
چه چیزهای شنیعی که اجازه میدهیم در جهان بگذرد
میدانم که در آمریکا، همه چیزِ این جا اغراقآمیز به نظر میرسد. صادقانه بگویم، گاه ملاطفت این مردم، حتی در همان زمانی که خانه و زندگیشان درهم کوبیده میشود، برای من سوررئالیستی است. برایم غیرقابل تصور است که آن چه در این جا میگذرد، در حالِ اتفاق است، بدون اینکه اغتشاش و آشوب و جنجال عمومی در پی داشته باشد. این ها قلبم را به درد میآورد، همان طور که در گذشته هم برایم دردناک بود. چه چیزهای شنیعی که اجازه میدهیم در جهان بگذرد...
میخواهم بیرحمی و شقاوت متوقف شود
من فقط میخواهم برای مادرم بنویسم و به او بگویم که شاهد یک نسلکشی تاریخی و حیلهگرانه هستم. که واقعا وحشت دارم، که مدام اعتقاد عمیق خود را به انسانیت و شفقت انسان مورد سوال قرار میدهم. اینها باید متوقف شود. فکر میکنم چقدر خوب است که همه ما، همه کارهای دیگر را رها کنیم و زندگی خود را وقف این کار کنیم. اصلا فکر نمیکنم که این کار اغراق است. من هنوز هم دوست دارم برقصم، ازدواج کنم و با دوستان و همکارانم شادی کنم و بخندم. ولی در عین حال میخواهم که این بیرحمی و شقاوت متوقف شود. من احساس ناامیدی میکنم و متأسفم که این پستی و دنائت، جزو واقعیت های جهان ماست، و ما در آن شرکت داریم. این، آنی نیست که من برایش به دنیا آمدم. این، آنی نیست که مردم این جا برایش به دنیا آمده باشند. این، دنیایی نیست که تو و بابا آرزویش می کردید؛ وقتی تصمیم گرفتید مرا داشته باشید.
منبع: ماهنامه اندیشه، شهریور 1385
نگاهی به واکنش جهانیان به کشته شدن راشل کوری
وقتی مرگ، آغاز زندگی است ...
شاید آن زمان که بولدوزر اسرائیلی بی هیچ واهمهای جلو میآمد تا آزادیخواهی و صلح طلبی را زیر تیغه بزرگ خود نابود کند، فکر نمیکرد این مرگ، یک مرگ ساده نیست و تا سالهای طولانی، میتواند الهامبخش حرکتهای انسانی بسیاری باشد. درست از همان روزی که راشل کشته شد، با همه تلاش جهانی برای پنهانکردن این فاجعه، پدر، مادر و دوستان آزادی خواه راشل در سراسر جهان آرمان او را فریاد زدند. اگر چه قاتلان این دختر آمریکایی در هیچ دادگاهی محکوم نشدند.
بیانیه جنبش همبستگی بینالمللی
بلافاصله بعد از کشته شدن راشل، دوستان وهمقطاران او در جنبش همبستگی بینالمللی بیانیهای صادر کردند و در آن جنایت اتفاق افتاده را شرح دادند و به گوش جهان رساندند.
بیانیه کریگ و سیندی کوری، پدر و مادر راشل
خانواده راشل هم پس از شهادتش، بیانیه تاثیرگذاری نوشتند: «ما اکنون در حال سوگواری هستیم و تلاش می کنیم جزئیات مربوط به مرگ راشل در نوار غزه را به دست بیاوریم. ما فرزندان مان را طوری پرورش دادیم که زیباییهای جامعه جهانی و خانواده را پاس بدارند و افتخار میکنیم که راشل توانست بر اساس باورهایش زندگی کند. او سرشار از عشق و احساس وظیفه نسبت به همنوعانش در همه جای جهان بود...»
ملاقات ادوارد سعید با خانواده راشل
بعد از این حادثه، «ادوارد سعید» نظریهپرداز ادبی، منتقد فرهنگی و فعال سیاسی فلسطینی - آمریکایی با خانواده راشل دیدار کرد و شرح این دیدار او در روزنامههای همان سال چاپ شد که در حقیقت بهانهای بود برای سخن گفتن درباره مسائل فلسطین و جهان عرب که مرگ راشل، عمق فاجعه را نمایان کرده بود.
واکنش دولت آمریکا و جرج بوش
این اتفاق در زمان ریاستجمهوری بوش روی داد اما تنها واکنش دولت، این بود که ابراز تاسف کند و از «شارون» که خود مسبب جنایتهای فلسطین و این حادثه بود، بخواهد درباره موضوع تحقیق کند. خفقان بحث درباره این موضوع تا جایی بود که روزنامهها واکنشهای مختصری نشان دادند که به هیچ وجه، در حد و اندازه عمق فاجعه نبود. از سویی رسانه های وابسته به امپراتوری رسانه ای صهیونیست ها در آمریکا، نه تنها حمایتی از راشل نکردند، بلکه او را احمق خواندند. یکی از نویسنده های روزنامه وال استریت ژورنال در مطلبی که در این روزنامه به چاپ رسید نوشت، باید جایزه حماقت سال را به راشل کوری داد!
عزاداری مردم فلسطین
گروه های ملی و اسلامی استان رفح در یکی از میدان های این استان برای این بشردوست فداکار، مراسم عزاداری برگزار کردند. «کمیته ملی پناهندگان رفح» تهیه پوستر را برعهده گرفت و مانند پوسترهای شهدای فلسطینی، آن را در استان پخش کرد. فعالان رفح یک کنفرانس خبری در استانداری تشکیل دادند و «مجید آغا» استاندار، گفت: «سنگریزه های رفح با خون راشل آمیخته شدهاند و خانههای آن، یاد این خانم فداکار را در خاطر خود حفظ خواهد کرد. کوری نمونه یک حامی صلح و حقوق بشر بود.»
واکنش سازمانهای جهانی
همه سازمانهای مدنی فلسطین و فعالان حقوق بشر، جنبش فتح، کمیته بینالمللی صلیب سرخ و دهها سازمان دیگر در سرتاسر دنیا این اتفاق را محکوم کردند. «اسماعیل هنیه» رهبر «جنبش حماس» هم واکنش نشان داد و گفت: «اگر این فعال صلح حتی اشتباهی توسط فلسطینیان کشته می شد، دولتمردان آمریکایی عکس العمل متفاوتی داشتند.» تظاهرات متعددی به خصوص در فلسطین برپا شد. در ایران هم تصویب شد خیابانی به نام این دختر آمریکایی نامگذاری شود.
پیگیری قضایی خانواده راشل
جبهه مهمی که «کریگ» و «سیندی»، پدر و مادر راشل، 9 سال تمام در آن جنگیدند و به دنبال احقاق حق دخترشان و اجرای عدالت درباره او، هم در دادگاههای آمریکا و هم در دادگاههای اسرائیل بودند، جبهه پیگیری قضایی بود. قضات اسرائیلی در ابتدا با بررسی دادخواست والدین راشل کوری مخالفت میکردند و مدعی میشدند که وی تصادفی و غیرعمدی کشته شده است. سایت «واقعیت گفته» در اینباره مینویسد: «بیتوجهی اسرائیل به شکایت مدنی والدین راشل کوری، فعال آمریکایی کشته شده، علیه ارتش اسرائیل، پیام سردی به همه فعالان و تلاشهای مسالمتآمیز آنها در تمام دنیا فرستاد.» اما بالاخره با فشارهای بسیار شدیدی که به رژیم صهیونیستی وارد شد، دادگاهی در شهر حیفا در سرزمینهای اشغالی برپا شد. در عین حال، با دستور مقامات صهیونیست، شاهدان عینی که در دادگاه حاضر شدند از پشت پرده و به دور از چشم حاضران و حتی قاضی دادگاه شهادت دادند؛ یک اقدام بسیار غیرعادی که حقوقدانان مختلف، قانونی بودنش را رد کردهاند. هرچند این دادگاه صوری هم، رأی به برائت رژیمصهیونیستی داد. والدین راشل که از دادگاه اسرائیلی ناامید شده بودند، به نهادهای قضایی کشور خودشان روی آوردند، اما باز هم با «یک دستگاه سیاست خارجی قدرتمند و شدیداً خشک» مواجه شدند که عملاً به اسرائیل مصونیت بخشیده است، حتی برای کشتن یک فعال صلحطلب آمریکایی. راشل کوری را تنها بولدوزر ساخت آمریکا نکشت، بلکه یک رژیم ساخت آمریکا کشت که بدون حمایتهای همهجانبه و بیقید و شرط سیاسی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک واشنگتن هرگز نمیتوانست دست به چنین جنایاتی بزند.