درباره «مهد پویا» ؛ برنامه ای تلویزیونی برای کودکانی که مهدکودک نمی روند
تعداد بازدید : 188
مهدکودکی برای همه بچههای ایران
اکرم انتصاری-هیچکس نمیتواند منکر تاثیر رسانههای جمعی مثل برنامههای تلویزیون در آموزش و فرهنگسازی، به ویژه بر بچهها شود. نمونهاش هم نکات و خاطراتی که همهمان از برنامههای تلویزیونی دوران کودکی و نوجوانیمان در ذهن داریم و حالا وقتی تکرارشان را میبینیم، آه از نهاد نوستالژیکمان بلند میشود. یک «یادش به خیر» حواله روزگار میکنیم و روزهایی را به یاد میآوریم که از همین کارتونها و برنامههای عروسکی، چه بایدها و نبایدها و ارزشها و ضدارزشهایی در ذهنمان به جا مانده. حتما میدانید که این روزها تلویزیون، یک شبکه تخصصی ویژه کودکان به نام «پویا» دارد و در این شبکه، برنامههای خوبی شکل میگیرد و اتفاقات خوبی میافتد. برنامه «مهدپویا» یکی از تولیدات این شبکه است که توانسته کودکان و گاهی پدر و مادرها را هم پای تلویزیون بنشاند تا برای دقایقی، خودشان را در یک مهدکودک واقعی، با تمام آموزشها و بازیها و سرگرمیهایی که در یک مهدکودک وجود دارد، حس کنند. مهدکودکی برای همه بچههای ایران که هزینه تجربهاش، داشتن تلویزیون و یک دستگاه دیجیتال و گرفتن شبکه پویا در ساعتهای 10 صبح و 13 است و اگر کودک تان را به هر دلیل مهد نمیفرستید، این برنامه میتواند تا حدی، جای خالی این فضــا را برایش پر کند. منتها اگر میخواهید بدانید وجود چه ویژگیهایی، مهدپویا را تبدیل به یک برنامه محبوب کرده؛ ملاحظات ساخت یک برنامه موفق برای کودکان چیست و سازندگان این برنامه، چه اهداف و رویکردی دارنــد، خواندن پرونده امروز را به شما پیشنهاد میکنیم.
چرا بچه ها را ترغیب کنیم مهد پویا ببینند؟
مهدپویا یک برنامه 90 قسمتی است که ساخت آن از سال 1395 برای گروه سنی خردسالان تولید شده. این برنامه که سعی میکند کودک را همان طور که پای تلویزیون نشسته، به فضای یک مهدکودک واقعی ببرد، به طور تقریبی شامل 12 بخش مختلف مثل اجرای عروسکی، داستانخوانی، آموزش ساخت کاردستی، شعرخوانـــی و آموزش مفاهیم ابتدایی است. در مهد پویا که محتوایش زیر نظر «دکتر آزیتا محمودپور» روان شناس و سردبیر محتوایی برنامه شکل گرفته، بچه ها هر روز چند مفهوم جدید مثل زیر و رو، چپ و راست، کوتاه و بلند، سبک و سنگین و چیزهای خوبی مثل صبحانه خوردن، سلام کردن و دقت و توجه به اطراف و اتفاقات را یاد می گیرند. با ما همراه باشید تا با مرور نکات مثبت این برنامه، راز محبوبیتش را کشف کنیم.
یک راوی، شبیه مادربزرگهای دوستداشتنی
صدای دوست داشتنی «مریم نشیبا» به عنوان راوی برنامه مهد پویا که برای خیلیها تداعیگر صدای او در برنامه نوستالژیک «شب به خیر کوچولو» است، یکی از نقاط قوت این برنامه به حساب میآیــد. صدای گرم و جذابی شبیه صدای مادربزرگهای قصهگو که ناخودآگاه بچهها را به دنیای پر رمز و راز قصهها میبرد، آنها را با فراز و نشیبهای داستان همراه میکند و کودک را، مشتاق و منتظر پایان قصه باقی میگذارد. در واقع استفاده از صدای دلنشین و نوستالژیک خانم نشیبا که قبلتر از اینها نشان داده هم به کودک آرامش میدهد و هم در آینده برایش خاطره ساز میشود، یکی از عوامل موفقیت این مهدکودکِ مجــازی است.
ترکیبی دلنشین از همه آن چــه بچهها دوست دارند
هر قسمت از برنامه مهدپویا 25 دقیقه است. زمانی که برای یک برنامه تلویزیونی کودک، شاید کم وکوتاه به نظر بیاید اما اتفاقا یکی از نکتههای مثبت آن است. به این دلیل که بچهها به طور معمول نمیتوانند ساعتها پای یک برنامه بنشینند و جذابیت یک برنامه برای شان در کوتاه بودن و در عوض، پرهیجان بودن آن معنی میشود. زمان کوتاه اما سرشار از تنوع با در کنار هم گذاشتن بخشهای جذابی مثل آموزش ساخت کاردستی، قصه و شعر و نمایش عروسکی، همه در قالب آیتمهایی با گرافیک شاد و رنگارنگ، باعث شده مهد پویا بتواند سلیقههای مختلف کودکانه را همراه کند و برای هر کودکی با هر علاقهای، بخش دلخواهش را در آستین داشته باشد.
کودکان، صداپیشه عروسکها
در بخش نمایش عروسکی مهدپویا، چند حیوان عروسکی وجود دارند که هر کدام شخصیت ویژه خود را دارند. به طور مثال گربه حرف میزند و فیل فقط شیپور می نوازد و این جاست که راوی، فراز و فرود شیپورهای او را برای بچهها ترجمه میکند. اما نکته جالب این جاست که صداپیشه عروسکهای این برنامه، همگی کودکان زیر پنج سال هستند که از دفترهای بازیگری یا کانونهای پرورش فکری انتخاب شدهاند. این صدا پیشگی کودکانه و شعر و سرودهایی که خود بچه ها در برنامه اجرا میکنند، یک امتیاز بسیار بزرگ برای برنامهای است که قرار است مخاطبش کودکان باشند.
«اکرم جمشیدی فر» کارشناس ارشد روان شناسی بالینی کودک و نوجوان از اهمیت محتوای برنامه های کودک می گوید
یک برنامه موفق کودکانه باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
در کشورهای پیشرفته دنیا، به طور معمول قبل از شروع برنامهسازی برای کودکان، سازندگان آن برنامه به سراغ روانشناسان میروند تا از علم و دانش آنها برای تولید یک برنامه مناسب و موفق مشاوره بگیرند. روندی که کموبیش در کشورمان برای ساخت برنامههای تلویزیونی از آن استفاده میشود. در روان شناسی کودک، مولفههایی وجود دارد که میتواند راهنمایی مان کند یک برنامه تلویزیونی، باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا موفق به جذب مخاطب هدفش شود و بتواند علاوه بر برقراری ارتباط، تاثیراتِ مثبت مدنظرش را بر کودک بگذارد. «اکرم جمشیدیفر»، کارشناسارشد روان شناسی بالینی کودکونوجوان از دانشگاه شهید بهشتی، برایمان از ملاحظات ساخت برنامه تلویزیونی برای کودک میگوید. پاسخ های ایشان به سوالات ما را بخوانید:
توجه به قصهگویی و شخصیتپردازی شخصیت ها
به طور معمول باید هر برنامهای که برای کودک ساخته میشود، قالب و ریتم یک قصه را داشته باشد؛ یک قصه تصویری. شروع و پایان و نتیجه، به همراه یک راوی که داستان را روایت کند. برنامه هایی در قالب مستند که میخواهد در زمان کمی، انبوهی از اطلاعات را به کودک منتقل و به قول روانشناسها کودک را گلوله باران اطلاعاتی کند، برای بچهها جذاب نیست. همچنین برای این که کودک بتواند با پویانمایی یا هر برنامه مناسب سنش ارتباط برقرار کند، باید به شخصیتپردازی شخصیت های قصه، اهمیت ویژه داد.
با کودک، غیرمستقیــم و خلاقانه حرف بزنیم
در کنار حفظ روال داستانگونه برنامه، باید مراقب باشیم انتقال مفاهیم و مهارتها، در قالب دیالوگهای مستقیم مجری به کودک منتقل نشود. در عین حال باید توجه کرد که وقتی میگوییم مستقیمگویی نشود، منظورمان این نیست که باید به سراغ مفاهیم سخت و انتزاعی برویم. چون کودک هنوز در مرحله تصورعینی است و زمانی که با مفاهیمِ پیچیده در مدت زمانی کوتاه مواجه می شود، نمیتواند آنها را تمام و کمال درک کند و این خطر وجود دارد که از مفاهیم گفته شده، پردازشی سطحی و اشتباه داشته باشد که در ذهنش ماندگار شود. پس مفاهیــم ساده را در قالب قصه و بازی و سرگرمی به کودک آموزش دهیم.
به اشیاء، جان ببخشیــم
ویژگی دیگری که مهم است در تولید محصولات تصویری برای کودک مدنظر قرار داد، «جاندار پنداری» است. کودکان زیر پنج سال با هر چیزی که جان داشته باشد، به خوبی ارتباط برقرار میکنند؛ به طور مثال خودرو یا حیوانی که حرف میزند، اسباببازی که دردش میآید و گریه میکند یا گیاهی که خوشحال است و میخندد. روی همین حساب، استفاده هنرمندانه از چنین شخصیت هایی در برنامههای کودکانه، به ارتباط عمیقتر با کودک منجر میشود و رفتارهای هیجانی این شخصیت ها، به بهبود هوشهیجانی بچه کمک میکند.
از موسیقی غافل نشویم
بعد از همه این ویژگیها به «موسیقی» میرسیم؛ مولفه مهم دیگری که دلیل برانگیختگی هیجانی در کودک و جذاب شدن یک برنامه برای اوست. موسیقی که روح کودک را نوازش و حالش را خوب کنــد. در نهایت، یک برنامه کودک خوب باید بتواند کنجکاوی کودک را تحریک کند تا بتواند پس از تمام شدن هر قسمت، کودک را منتظر اتفاقات بعدی برنامه نگه دارد.
گفتوگو با «سارا روستاپور» تهیه کننده و کارگردان برنامه مهدپویا
برای بچه هایی که مهدکودک نمی روند
مائده کاشیان-«سارا روستاپور» که بیشتر بچهها او را با نام «خاله سارا» میشناسند، دارای مدرک کارشناسی ارشد نمایش عروسکی از دانشگاه تهران است. او از سال78 فعالیتش را در زمینه اجرای برنامه کودک در شبکه دو آغاز کرد و از سال85 کارگردانی، تهیه کنندگی و اجرای بسیاری از برنامههای محبوب کودکان مانند گلآموز، اتل متل تماشا، خونه خاله، همیشه بهار و شب بخیر بچهها را بر عهده داشته است. روستاپور هم اکنون برنامه پرطرفدار «مهد پویا» را روی آنتن دارد و قرار است سری دوم این برنامه پرمخاطب را هم تولید کند. حالا که پرونده امروز به معرفی و مرور ویژگیهای مهدپویا اختصاص دارد، مهم است درباره اهداف و رویکرد سازندگانش، حرفهای تهیه کننده کار را بشنویــم.
ایده ساخت برنامهای با ویژگیهای مهدپویا از کجا آمد؟
مهد پویا طرحیاست که من حدود پنج سال است به صورت تخصصی روی آن کار میکنم. دلم میخواست برای بچههایی که به مهدکودک نمیروند و این امکان را ندارند، کاری انجام دهم تا در خانه آموزشهای لازم سن خودشان را ببینند؛ به همین دلیل این طرح را به شبکه پویا دادم. من برنامه های کودک خارجی زیاد نگاه می کنم، چند نمونه از آن ها را نشان تیم دادم و درباره ساختاری که میخواستم کار کنم توضیح دادم. با آقای سرشار، مدیر شبکه پویا جلساتی داشتیم و متوجه شدم که آنها هم به صورت موازی دنبال ساخت چنین برنامه ای بودهاند. در این کار ترجیح دادم مجری نداشته باشیم و به جای مجری از راوی استفاده کردیم. چون نیاز به اتفاقی جدید در کنار استفاده از المانها و آیتمهای جذاب بود.
یعنی ایده مهد پویا را از یک برنامه کودک خارجی گرفتید؟
ایده طراحی عروسکها، صداپیشگی بچهها و ساختار برنامه، با الهام از یک برنامه خارجی است اما آیتمها و دکور کاملا متفاوت است.
چه هدفهایی داشتید که نتیجهاش شد مهدپویا؟
هدف ما آموزش و سرگرمی بچههای سنین قبل از دبستان، به ویژه آن هایی که مهدکودک نمی روند است. ما در هر برنامه یک واحدکار، یعنی یک مفهوم از مفاهیمی را که مربیها در مهد به بچه ها یاد میدهند آموزش میدهیم. سه پلاتو برای آن واحدکار داریم؛ یک قصه، کاردستی و نقاشی با اشکال هندسی. در هر برنامه، سه کلیپ هم داریم که یک شعر درباره واحدکار آن برنامه است که تصویرگذاری شده. یعنی شعر و آهنگی که بچهها آن روز میشنوند، صرفا جنبه سرگرمی ندارد.
با توجه به طراحی آیتمهای مهد پویا، خلاقیت نقش پررنگی در برنامه دارد...
قطعا ما دلمان میخواهد وقتی بچهها پای برنامه مینشینند، از طریق آموزش غیرمستقیم، خلاقیتشان شکوفا و فعال شود. آیتم نقاشی با اشکال هندسی، شعر و سرودها، ساخت کاردستی و حتی صداپیشگی عروسکها، همگی به بچهها کمک میکند ذهنشان درگیر شود و در ذهن شان تخیل کنند اگر در این موقعیت بودند، چه میکردند. همه این ها، نیاز به طراحی خلاقانه برنامه داشت و ما تمام سعیمان را کردیم.
مریم نشیبا به عنوان راوی، انتخاب بسیار خوبی است؛ چه شد که سراغ ایشان رفتید؟
بله، خانم مریم نشیبا قبول زحمت کردند و نریشنهای ما را گفتند. یکی از دلایل مهمی که دوست داشتم ایشان راوی باشند این بود که هم خیلی با آرامش صحبت میکنند و هم کلمات را خیلی خوب بیان می کنند. آرامشی که در صدای شان دارند و آن تن صدای مادربزرگ گونهای که در لحن شان است، به بچهها حس خیلی خوبی میدهد. مجریها به ویژه برای گروه خردسال، باید درست صحبت کنند چون بچهها الگوبرداری میکنند. اگر برای بامزه بودن، بعضی کلمات را غلط بگوییم و نوع صحبت کردنمان لوس باشد یا مثلا فکر کنیم که اگر میخواهیم با بچههای کوچک صحبت کنیم، باید خیلی کوچولو شویم و ادای بچهها را در بیاوریم، به نظرم راه را اشتباه رفتیم. این باعث میشود بچه تا سالهای سال بعضی کلمات را اشتباه بگوید. به همین دلیل چندین جلسه گذاشتیم و با مدیر گروه و تیم اجرایی به این نتیجه رسیدیم که مریم نشیبا بهترین گزینه است.
صداپیشگی بچهها جای عروسکها، اتفاق جذابی است. چه شد که عملیاش کردید؟
فکر می کردم اگر بخواهیم مثل بقیه برنامهها، یک بزرگ سال صدای بچه را تقلید کند، در کنار راحتی و جذابیتش، باز مجبوریم کلماتی را اشتباه و کودکانه بگوییم که نامفهوم است و تاثیرنامناسبی دارد. وقتی به مهدکودکها میرفتم، میدیدم شاید منِ بزرگ سال، صحبت های بسیاری از بچهها را متوجه نشوم اما دوستانشان کاملا میفهمند که آنها چه میگویند. احساس کردم بچهها در دنیای خودشان با زبان مشترک خودشان صحبت میکنند و همه متوجه منظور یکدیگر میشوند. بنابراین تصمیم گرفتیم به رغم سختی هایش، صداپیشهها را از بین کودکان زیر شش سال انتخاب کنیم.
کار با این بچهها خیلی سخت بود؟
واقعا سخت و طاقت فرسا بود. اول من و خانم نشیبا بر اساس داستان و فیلم نامه ای که داشتیم، جای تمام شخصیت ها صحبت می کردیم و بعد یک روز می گفتیم، عروسک گربه بیاید و یک روز دیگر، مثلا عروسک خرس بیاید و جای شخصیتش حرف بزند. بچهها دیالوگهایی را که ما گفته بودیم میشنیدند و تکرار میکردند. سنشان کم بود و استودیو رفتن برای شان سخت. وقتی میخواستیم یک کلمه از این بچهها بگیریم، شاید ده تا کلمه اضافی میگفتند تا آن یک کلمه را بگویند. جایگذاری صداها هم بسیار مشکل بود؛ عروسک گردان های ما باید گوش میکردند که صدای شخصیت شان کی پخش میشود و به وقتش عروسک را تکان بدهند. در بیشتر کارهای دیگر، صداپیشه حضور دارد یا حتی اگر صدا ضبط شده باشد، عروسکگردانها تن صدای او را تشخیص میدهند. اما تن صدای بچهها تقریبا شبیه هم است و تشخیص واقعا سخت است و اگر عروسکگردانها جایی اشتباه میکردند، باید دوباره ضبط میکردیم. به همین دلیل فقط ضبط استودیویی ما که قرار بود طی 10 یا 15روز انجام شود، تقریبا 45روز طول کشید!
صداپیشهها را چطور انتخاب کردید؟
چون بچهها باید صدای بامزه و جالب و توانایی دیالوگ گفتن داشته باشند، من به کلاس های تئاتر کودکان رفتم و به طور تقریبی از 30 کودک تست بازی گرفتم. اوایل خیلی کار سخت بود اما کمکم عادت کردند و روزهای آخر راحتتر با هم کار میکردیم.
به نظر شما بچههایی که این روزها پای تلویزیون مینشینند، از برنامه کودک چه میخواهند؟
بستگی به گروه سنیشان دارد. ولی بهطور کلی بچهها خیلی دوست دارند غیرمستقیم، مهارتهای ارتباطی و زندگی را آموزش ببینند و دوست دارند از یک سری شخصیت ها، الگوبرداری کنند. به همین دلیل بعضی شخصیت های برنامه های کودک، خیلی موفق هستند؛ چون یک الگوی موفق و جذاب برای کودک به حساب می آیند.