توصیه هایی برای مدیریت دوران پس از شکست در کسب و کار
تعداد بازدید : 65
پسا ورشکستــگی!
نویسنده : فرزانه شهریاردوست، روان شناس بالینی و دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبایی
همه چیز از آن جا شروع می شود که روزی به خودتان می آیید و متوجه می شوید کار از کار گذشته است، هیچ شوخی در کار نیست، هر قدر که برای نفی آن تلاش کنید، امکان پذیر نیست و شما در کارتان شکست خورده اید. بنابراین یا شرکتی در آستانه ورشکستگی دارید یا مغازه ای با سوددهی منفی یا شاید هم موسسه ای با حقوق معوق چند ماهه کارکنان و طلبکاران بسیار و... اتفاق ساده و قابل اغماضی نیست و این موضوع شروع یک مسیر جدید است؛ مسیری که می تواند با دلهره، شماتت دیگران، سرزنش های درونی، ناامیدی و حتی افسردگی همراه باشد. با این حال، شکست در کار اتمام بازی نیست. تقریبا می توان ادعا کرد شاغلی که در کسب و کار خود هیچ شکستی نخورده، احتمالا دست به ریسک بزرگی نزده است. قرار نیست این تجربه تلخ در دنیای کسب و کار پایان راه کاری شما باشد. برای پیمودن آسان تر تجربه تلخ پس از شکست شغلی، توصیه هایی برای تان داریم که در ادامه خواهید خواند.
از پذیرش شکست فرار نکنید
احتمالا این مرحله برای شما سخت ترین و مهم ترین کاری است که پس از شکست باید انجام دهید. شوک حاصل از شکست خوردن در کسب و کار چنان شدید است که احتمالا اولین واکنش طبیعی شما پس از شکست، انکار آن خواهد بود. به خصوص اگر شما سرمایه گذاری زیادی از نظر وقت، انرژی و هزینه کرده باشید و با کار خود بسیار اخت باشید، ممکن است نتوانید به موقع متوجه شوید که سیستم کاری شما دچار اشکال قابل توجهی شده است. در این مواقع اطرافیان، همکاران و کارکنان تان شاید زودتر از شما متوجه این اشکال شوند و به شما تذکر دهند که برای جلوگیری از ضرر بیشتر، بهتر است کار را زودتر متوقف کنید. بهتر است حرف ها و دلایل آن ها را بشنوید، گارد نگیرید و جلوی زیان بیشتر را بگیرید. عبور از این مرحله، یعنی پذیرش شکست و اعتراف به این که در کار خود شکست خورده اید، به شما کمک خواهد کرد مراحل بعد را بهتر طی کنید.
در برابر هیجانات از خود مراقبت کنید
تجربه شکست در کار، یک تجربه تلخ و توام با هیجانات منفی است. شوکه شدن، انکار موضوع، پنهان کردن شکست از افراد دیگر، مواجهه با سرزنش های دیگران و ملامت های درونی خود، همه با هیجانات منفی همراه هستند که ممکن است شما را به سمت احساس بی ارزشی، ضعف، یاس و ناامیدی سوق دهند. بهتر است به خودتان اجازه مواجه شدن با این هیجانات را بدهید، از آن ها فرار نکنید، فرار از آن ها بالاخره شما را در دام خود خواهد انداخت. به خود اجازه دهید که این احساسات را تجربه و سپس از آن ها عبور کنید. برای عبور از این احساسات نامطلوب و اجتناب از بی انگیزه شدن، باید توانمندی های خود را دوباره به یاد آورید، یادآوری این که در چه زمینه هایی دارای توانمندی هستید انگیزه های مثبت شما را برای شروع دوباره و از نو ایستادن احیا خواهد کرد.
از دلایل شکست آگاه شوید
تا زمانی که شما از دلایل شکست خود به طور کامل آگاه نشوید، نمی توانید از این شکست در تجارب کاری بعدی استفاده کنید و مانع دوباره اتفاق افتادن این ماجرا شوید. بنابراین پس از این که از هیجانات اولیه پس از شکست رهایی یافتید و قادر به واقعیت سنجی شدید، کار اصلی شما آغاز می شود؛ حال وقت آن است که دلایل شکست تان را شناسایی و فهرست کنید. در این راه، شنیدن نظرات و استدلال های افراد دیگری که با شما همکاری می کرده اند و مرور مسائل گذشته و بررسی های واقع گرایانه، به شما کمک خواهد کرد.
شکست را کنار بگذارید
پس از تحلیل کامل دلایل شکست، وقت بلند شدن و کنار گذاشتن تجربه شکست پیشین است. درس هایی را که از تجربه قبلی آموخته اید، به یاد بسپارید و کار جدیدی را شروع کنید. کاری که فرصت آن را داشته باشید تا از آن چه از شکست آموخته اید، به درستی بهره ببرید. یک واکنش بسیار طبیعی پس از هر شکست شغلی، ترس از شروع کار جدید و مواجهه با مخاطرات آن است چراکه بر اثر شکست قبلی اعتماد به نفس شما تغییر می کند و قدرت گشودگی شما درباره تجارب جدید و مواجهه با ریسک های تازه کاهش می یابد. در آغاز یک کسب و کار جدید، خود را تحت نظر بگیرید. ممکن است بر اثر شکست قبلی بسیار محتاط شده باشید یا این که عادات قبلی خود را هنوز ترک نکرده باشید. اجازه ندهید تجربه تلخ پیشین بر کارایی شما در تجربه جدید تاثیر نامطلوبی داشته باشد.