مرحوم آیت ا... آقا مجتبی تهرانی که امروز سالروز درگذشتشان است در جواب آن عده ای که می گویند «خداوند برای من خوب نخواسته است»، می فرمایند:
«انسان باید بداند که خداوند هیچ وقت برای او بد نمی خواهد، خداوند که خیر مطلق است، هرچه از او صادر شود خیر است و برای هیچ موجودی بد نمی خواهد و گره به کار هیچ انسانی نمی اندازد؛ بلکه این خود انسان است که به خود بد کرده است و این اثر و محصول عمل او است. انسان باید دقّت کند در اعمال خود و ببیند چه کرده است؟ اگر انسان حنظل را که میوه ای تلخ است بکارد، گلابی شیرین نطنز برایش می آورد؟ هرگز چنین نخواهد شد. خداوند هرگز گره به کار انسان نمی اندازد، بلکه گره از کار او باز می کند.»

خبرآنلاین
 

باران به شدت می بارید. ناگهان تعادل خودرو به هم خورد و از نرده های کنار جاده به سمت خارج منحرف شد. از شانس خوب راننده خودرو صدمه ای ندید، اما لاستیک های آن داخل گل رفت. راننده به ناچار زیر باران از ماشین پیاده شد و به سمت مزرعه نزدیک دوید و در زد. کشاورز پیری در را باز کرد. راننده ماجرا را شرح داد و از پیرمرد کمک خواست. پیرمرد گفت: «بذار ببینم فردریک چی کار می تونه برات بکنه.» با هم به سمت طویله رفتند و کشاورز افسار قاطری پیر را گرفت و با زور حیوان را بیرون کشید. تا راننده قیافه قاطر را دید باورش نشد که این حیوان نحیف بتواند کمکی کند، اما چاره ای نداشت.
با هم به کنار جاده رسیدند و کشاورز یک سر طناب را به خودرو و سر دیگرش را دور شانه های فردریک بست. سپس با زدن ضربه پشت قاطر داد زد: «یالا فردریک، هری، تام، پل، فردریک، تام، هری، پل... یالا... همگی با هم سعی تون رو بکنین...»
راننده با ناباوری دید که قاطر پیرموفق شد خودرو را از گل بیرون بکشد. با خوشحالی از کشاورز تشکر کرد و پرسید: «هنوز هم نمی تونم باور کنم که این حیوان پیر تونسته باشه، حتما هر چی هست زیر سر اون اسامی دیگه است، نکنه جادویی در کاره؟!» کشاورز پاسخ داد: «جادویی در کار نیست، اون کار رو کردم که این حیوون باور کنه عضو یه گروهه و داره یک کار گروهی می کنه، آخه قاطر من کوره!»
آکا ایران
 

احمد برای من پیامک فرستاده بود که: «می خوام متنی بفرستم جایی، اما نمی دونم به جای واژه «اتوماتیک» چی بنویسم.» پاسخ دادم: «می تونی به جاش بنویسی خودکار.» احمد جواب داد: «مرسی» پاسخ دادم: «این واژه آخری نامفهوم بود!» جواب داد: «ببخشین، همین طور اتوماتیک سر زبونم اومد!» گفتم: «ما رو باش که با کی رفتیم سیزده به در! پسر تو پاک همه چیز رو فراموش کردی!»
به واقع چقدر خوب است که اگر ما به دنبال جایگزینی یک واژه در متن مورد نظر خودمان هستیم، به فکر اصلاح کلمات بیگانه ای که پیشتر به زبان ما رسوخ کرده اند نیز باشیم.
فریدون اسماعیلی
 

عینکم را
دوست دارم برای بهتر دیدن
اما
دریغ برای دیدن باطن آدم ها
تنها عینک کافی نیست!
مجید حاجی آبادی
 

«تو سبزه‌ای، هرچیزی به تو نمی‌آید»، «وای این قدر پیشانی‌ات را چین ننداز، زشت هستی، زشت‌تر می‌شوی»، «وای خداااا، تو چقدر غر می‌زنی؟»، «ما که اصلا شانس نداریم»، «تو استعداد این را هم نداری؟!» یا هزاران برچسب و انگ این مدلی که اگر دقت کنیم متوجه می‌شویم در طول مکالمات روزمره‌مان بارها استفاده می‌کنیم یا در برابر ما استفاده می‌شود، بدون آن که از آثار مخرب آن آگاهی داشته باشیم یا بدانیم چقدر راحت می‌شود با برچسب زدن به دیگران، به آن ها صدمه زد.
 قدرت کلمات واقعا بالاست، تا آن جا که می‌توانیم با کلمات آسیب جدی به اطرافیانمان وارد کنیم که هزار بار بدتر از خشونت فیزیکی است، به‌خصوص آن ها که نظرشان برایمان مهم است یا حرف های ما را می‌پذیرند، به قول یکی از بهترین استادهای دانشگاهم که اتفاقا درباره «نظریه برچسب زنی و تاثیر آن در اجتماع» درس می‌داد؛ ساده‌ترین کار این است که به کسی یا چیزی برچسب بزنیم، مثلا فلان کار خیلی سخت است، از عهده هرکسی برنمی‌آید یا فلان آدم تنبل و بی استعداد است. چون وقتی به کسی برچسب می‌زنیم طی یک فرایند ذهنی، هنگام قضاوت یا تصمیم‌گیری درباره آن فرد یا کار، اولین چیزی که به ذهن ما می‌‎رسد، همین برچسبی است که خودمان به آن کار یا فرد زده‌ایم. آن وقت ذهن ما وقت تصمیم‌گیری برای ساده کردن کار خودش از میانبرهای تصمیم‌گیری استفاده و همین برچسب‌های ساخته ذهن خودمان را به عنوان حقیقت قبول می‌کند و به عبارت دیگر آن چیزی را که ساخته ذهن خودمان است آن قدر باور می‌کنیم که طبق آن به قضاوت می‌پردازیم! از آن بدتر هم زمانی است که بدون این‌که بخواهیم، با برچسب زدن هایمان به آدم‌ها صدمه می زنیم و کاملا ناخودآگاه آن‌ها را به همان سمت سوق می‌دهیم که تلاش داشتیم دور کنیم و به این ترتیب در آینده‌شان چه خوب چه بد دخیل می‌شویم!

مهین ساعدی
 

مجسمه های دریایی
تاکسل- یک هنرمند لهستانی مجسمه هایی شیشه ای با طرح عروس دریایی ساخته است که بسیار واقعی به نظر می رسد. این مجسمه ها به قدری زیباست که نمای اقیانوس را به خانه و اتاق شما می آورد. «ریک ساتاوا» هنرمند لهستانی قصد دارد تا جانوران دریایی دیگری را به مجموعه بی نظیرش اضافه کند.

 رکورد شکنی به کمک پدر
گینس ورلد رکورد- «رافایل» پسر 9 ساله کلمبیایی از زمانی که سه سالش بود رویای قهرمان بیس بال شدن را در سر داشت، تا زمانی که این پسر و پدرش تصمیم گرفتند هرچه در توان دارند به کار گیرند تا رافایل به رویایش برسد. او حالا در 9 سالگی توانسته است رکورد بیشترین تعداد توپ گرفته شده در بیس بال را به نام خودش در گینس ثبت کند. او توانست 61 توپ را در مدت 60 ثانیه از فاصله 10 متری دریافت کند!

شنا روی زمین تنها با 2 انگشت!
گینس ورلد رکورد- «مسعود» مرد جوان پاکستانی، توانست رکورد جالبی را در گینس به نام خودش ثبت کند. او در حالی که یک کوله 18 کیلوگرمی روی پشتش داشت تنها با دو انگشت شستش شنای روی زمین رفت. او در این حالت توانست 22 بار شنا برود و رکوردی جدید را به نام خودش ثبت کند.

لباس هایی از جنس کاغذ کادو
آدیتی سنترال- «اولویا میررز» طراح لباس 26 ساله اهل کارولینای شمالی تمام کاغذ کادوهای هدایای کریسمس اش را جمع کرده و با آن ها لباس های بی نظیری برای خودش طراحی کرده است. هیچ کس با دیدن این لباس ها حتی فکرش را هم نمی کند که از کاغذپاره های هدایای کریسمس ساخته  شده باشند. او با این کاغذپاره ها لباس های شاهزاده ای برای خودش درست می کند.
 

چرا یک فیل در فروردین ماه، بیشتر از مهرماه آب می خورد؟
 

تمامی رویدادهای منفی زندگی گشایشی در بر دارند. برخی از ما بر می‌گزینیم  با این توهم زندگی کنیم که در پس رویدادهای شر هیچ خیری وجود ندارد، در حالی‌که هر درد و رنجی هدفی در بر دارد.
درد و رنج به ما می‌آموزد و ما را به سطوح والاتر آگاهی هدایت می‌کند.
برگرفته از «نیمه تاریک وجود»، اثر دبی فورد، ترجمه فرناز فرود
 

جذابیت ضرب المثل به این است که به جای نصیحت مستقیم، یک پند را در قالب یک مثال و گاهی اوقات با زبان طنز بیان می کند. هشت مورد از ضرب المثل های مدیریتی جالب از هشت کشور دنیا را گردآوری کرده ایم که  علاوه بر جالب بودن خواندن شان، شما را به فکر فرو خواهد برد.

جامائیکا
ضرب المثل: قبل از آن که از رودخانه عبور کنی، به تمساح نگو «دهن گنده»!
توضیح: تا وقتی به کسی نیاز داری، او را تحمل کن و با او مدارا کن.

هاییتی
ضرب المثل: اگر می خواهی جوجه هایت سر از تخم بیرون آورند، خودت روی تخم مرغ ها بخواب!
توضیح: اگر به دنبال آن هستی که کارت را به بهترین شکل انجام دهی، آن را به شخص دیگری مسپار.

آمریکا
ضرب المثل: یک خرگوش احمق، برای لانه خود سه ورودی تعبیه می کند!
توضیح: اگر خواهان امنیت هستی، عقل حکم می کند که راه دخالت دیگران را در امور خودت بر آن ها ببندی.

آفریقا
ضرب المثل: هر سوسک از دید مادرش به زیبایی غزال است!
توضیح: معادل فارسی اش می شود که اگر در دیده مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی.

روسی
ضرب المثل: بشکه خالی بلندترین صدا را ایجاد می کند!
توضیح: هیاهو و ادعای زیاد نشان از تهی بودن دارد.

اسپانیا
ضرب المثل: برای پختن یک املت خوشمزه، حداقل باید یک تخم مرغ شکست!
توضیح: بدون صرف هزینه به نتیجه مطلوب دست نخواهی یافت.

روسی
ضرب المثل: هر که چاقوی بزرگی در دست دارد، لزوما آشپز ماهری نیست!
توضیح: دسترسی به امکانات مطلوب، ضامن موفقیت نیست.

ژاپنی
ضرب المثل: اگر می خواهی جای رئیس ات بنشینی، پس هلش بده بره بالا!
توضیح: برای پیشرفت زیر آب کسی را نزن.

افکارنیوز
 

* طرف 300هزارتومان داده یک مسواک خریده. اون وقت من یک ماه پیش رفتم رستوران، یک خلال دندون برداشتم، هنوز دارم باهاش هم گوشم رو پاک می کنم هم دندونام رو!
* محمد علیزاده جوری می خونه که انگار توپش افتاده خونه همسایه، با چاقو به جای توپ، خودش رو زدن!
‏* تنها کسی که تو زندگی باهام سرد برخورد نکرده، بخاری مون بوده!
* از وقتی تلگرام قطع شده، فهمیدم یه برادر کوچک تر هم تو خونه دارم!
* بعضی ها چه جوری اول صبح میرن پارک می دوَن؟ من از اتاق تا دستشویی سینه خیز میرم که مبادا خوابم بپره!
* من اگه درخت کاج می شدم، همه درخت گلابی رو تزیین می‌کردن!
* فکر کنم اسم سرخ پوستی من «همه همیشه از دستش ناراحتن ولی اون هیچ وقت حق نداره از دست هیچ کس ناراحت باشه» باشه!
‏* من اگه گوجه فرنگی هم بودم، همه با خیار رب درست می کردن!
* محمدرضا گلزار از استعداد خوانندگی فقط عکس تبلیغاتی خوب رو بیلبوردها رو داره!
* اینایی که همه ش می گن هیچی به اندازه کتاب خوندن لذت بخش نیست احتمالا تا الان کتاب نخوندن رو امتحان نکردن!

آسوشیتدپرس- سینه سرخی به سوی طعمه پرواز می کند، آلمان
 

گاردین- پسربچه ای با لباس خرس در رژه مراسم سال نو، رومانی
 

گتی ایمیج- آتش بازی سال نو در بندر سیدنی، استرالیا

یادش به خیر، چند روز پیش که اینستاگرام وصل بود و می توانستیم در آن بچرخیم و دابسمش ها و کلیپ ها را لایک کنیم و با دیدن غذاهایی که دیگران در رستوران های لوکس می خورند، یا شنیدن آهنگ هایی که پشت ترافیک گوش می دهند، همراه با دیدن مارک وسط فرمان خودرویشان، کادوهای تولدی که می گیرند یا مسافرت هایی که می روند، حسرت بخوریم، همان زمان، الناز شاکردوست در صفحه اینستاگرامش عکس هایی از خودش در یک فضای منجمد که شبیه هتل یخی مشهوری در سوئد بود منتشر کرد و زیرش نوشت: «فکر کنم یخ بزنم تا صبح، چون دمای این جا منفی ٢٨ درجه است.» حالا که اینستاگرام موقتاً بسته شده است و دیگر نمی توانیم این کارهای آدم معروف ها و سبک زندگی آن چنانی شان را ببینیم، پس تصور می کنیم که اگر اینستاگرام باز بود بقیه این دوستان چه چیزهایی در صفحه هایشان می گذاشتند.
مثلا نوید محمدزاده در حالی که موی سر و صورتش به هم گره خورده بود و لباس هایی تکه پاره به تن داشت، می رفت زیر یک پل و یک کارتن دور خودش می گرفت و می نوشت: «فکر کنم ترک کنم تا صبح، چون چند روزه چیزی گیر نیاوردم... سمیه همه چیزهام رو ریخته تو چاه... هی گفتم سمیه نرو، ولی گوش نکرد!» یا مهدی طارمی زیر عکس مراسم تولد دوست سحر قریشی کامنت بگذارد که «فکر کنم دیگه دارم کم کم به تیم برمی گردم، ولی زیاد نمی مونم، خودتون رو آماده کنین برای سکته کردن، حتما خیریتی توشه!» یا بهاره رهنما یک عکس از خودش و همسرش در حالی که حلقه گل به گردن شان انداخته اند و دارند دور تنه درخت می چرخند بگذارد و بنویسد: «فکر کنم تا سال دیگه هم بتونیم همین طوری بچرخیم تا لاغر بشیم، الهی دورش بگردم...»
در ادامه همین عکس های دو نفره، رامبد جوان و نگار جواهریان عکس هایی از پشت صحنه و جلوی صحنه و وسط صحنه و همه جای صحنه خندوانه بگذارند و بنویسند: «فکر کنیم از ما دو نفر باحال تر و با نمک تر و همه چیزدان تر پیدا نمیشه، مگه نه؟ ما خیلی باحالیم، خیلی...» زیر این عکس ها هم علی اوجی و همسرش نرگس محمدی کامنت بگذارند که: «ولی ما دوتا خیلی باحال تریم! اوه چه بوی سوختنی می آد... باز غذا رو سوزوندیم! هر هر هر...» در آخر هم استاد جمشید مشایخی و همسرش با گذاشتن یکی از عکس های استاد در نقش پهلوانان نمی میرند، از مردم و هنرمندان و ورزشکاران و سیاستمداران و همه عذرخواهی کند که اینستاگرام بسته است و مجبوریم این چیزها را تجسم کنیم!

علیرضا کاردار
 

چون فروردین ماه یک روز بیشتر از ماه مهر دارد!
 

* دیگه هیچی نبود بهش گیر بدین شروع کردین به انتقاد از برنامه 90 و عادل فردوسی پور؟ دلش می خواد از کی روش انتقاد نکنه!
* لطفا مسائلی که مربوط به خصوصی ترین مشکلات همسران هست نذارید، خیلی زشته.
* خفن ‌استریپ ‌جان، در تصویر یک مسابقه ‌شماره۲۱۲ بانام ‌کِتاب ‌‌‌کسره ‌(ک)‌ ‌کجا رفت‌ و آن را چکار کردی؟ گرسنه ‌بودی ‌قورتش‌ دادی؟!
* نیاز طنزی ‌عزیز؛ برای‌ خلاص‌ شدن ‌از ‌شر یک ‌جفت ‌چکمه ‌بنجل ‌ و ‌‌روی ‌دستت ‌باد کرده، ‌چه ‌خوب ‌است‌ ‌‌‌‌آن ‌را ‌به‌ همین ‌بنده ‌خدایی ‌که ‌عکسش‌ ‌شده ‌سوژه ‌مسابقه ‌چی‌ شده؟ بدهی ‌که‌ ‌مثل ‌موش ‌آب ‌‌کشیده ‌‌دارد از سرما یخ ‌می زند‌ و می میرد!
* وقتی دلتنگم، هیچ چی آرومم نمی کنه. دلم یه پای رفتن می خواد و یه دنیا راه... مسعود مجنونپور
* سه نقطه درباره لباس های زمستانی واقعیت داشت، به ویژه پسرهایی که با پوشیدن کاپشن فکر می کنند آرنولد شدن!

پاسخ خفن استریپ شماره قبل: کتابدار - کنجکاوی - دستکش