- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرحوم علامه محمدتقی جعفری در جملاتی، حیات انسان را این گونه بیان می فرمایند:
«حیات را نباید قربانی وسیله حیات کرد. اندیشه درباره حیات جلوه ای عالی از آن است. تنها حیات معقول است که می تواند عظمت و ارزش تکلیف را عنصر اساسی حیات تلقی کند. کسی که حیات را نمی شناسد، نمی تواند از حیات واقعی برخوردار شود. معمای حیات قابل حل نیست مگر این که ابدیت در مقابل آن باشد. اگر حیات انسانی صحیح شناخته نشود و به همه اهداف اعلای خود توجیه نگردد، پست ترین پدیده های عالم طبیعت خواهد بود. فلسفه حیات و هدف آن را از کسانی بپرسیم که نبض حیات واقعی آن ها در پیکر هستی حرکت می کند، نه از مرده های زنده نما که در سایه خود می جنبند.»
فردانیوز
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هیچ میدانی عزیز
سال هایی که گذشت،
غمِ تنهایی و دلِ تنگ،
با من چه کرده است؟
زخم هایی که بر جانِ من است...
دو نگاه خسته خیره به در،
داغ جانکاهی که بر روح
نشست
امیر هنردوست
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
می تونین زیر هر تصویر، یه کلمه معنادار با چاشنی شوخ طبعی بنویسین؟ خب ما این کارو کردیم براتون! فقط هر حرف الفبا رو به یه علامت رمز تبدیل کردیم. تا ساعت 23 به خط اختصاصی 300072252 سه کلمه رو پیامک کنین. جایزه نقدی به قید قرعه برای شماکه پاسخ صحیح سه مسابقه پیاپی رو دادین! پاسخ توی ستون «ما و شما»ی بعدی و اطلاعات بیشتر هم توی وب سایت 1sargarmi.ir هست.
کم شانس با۲۰۰ پاسخ صحیح !
سلام.بازم چندپیامک داریم باجواب.
* ۳۴۵...۰۹۱۵۴: سلام به همه خفن بازان باهوش. بابا بسه دیگه زشته که انقدر سراغ جایزه رو می گیرید! مگه پنجاه تومن بیشتره که انقدر هلاکِشید! انقدر آبرو ریزی نکنید.فعلا!
- انقدر خوب گفتی! انقدر عالی بود!
* ۵۴۸...۰۹۱۵۱: خجالتی شُدیا! چند وقته دیگه خودت حرفی نمیزنی و فقط پیامک ها رو جواب میدی!چرا؟
- بس که خفن دوستان حرف دارن!
* ۸۷۷...۰۹۱۵۲:چند وقتیه یک کم سختش کردید گفتم دوباره پیام بدم.وگرنه مدتها بود دل و دماغ نداشتم شرکت کنم.
- الان بحمدا... هم دل دارین هم دماغ؟
* ۹۴۷...۰۹۳۵۸: با وجود ارسال بیش از ۲۰۰ پاسخ صحیح شانس برنده شدن ندارم،خواهشا شماره منو در قرعه شرکت نده که سیستم رایانه ات مثل من دپرس میشه و دق میکنه!
- به نظرم شانست رو بِبَر دکتر! فعلا!
طراح: محمدمهدی رنجبر
تصویرساز: سعید مرادی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* همیشه دوست داشتم اسم بیماری روانیم با کلاس باشه. مثلا سایکوپث، هیستریک، اسکیزوتایپالی یا چیزی تو این مایه ها. ولی از هر جا پرسیدم میگن تو فقط یک اسکلی!
* از لذتهای زندگی می تونم به قولنج شکوندن اشاره کنم. لعنتی روح و روان رو آروم می کنه!
* این فیلتر کردن تلگرام هر چقدر هم بد باشه حداقل اینجاش خوب بود که مامانم رو از گوشی جدا کرد. تو این چند روز غذای تازه خوردیم!
* نزدیک ترین برخوردم با یک سلبریتی این بوده که وقتی چهار سالم بود تو بیمارستانی بستری شدم که الان علی پروین بستری شده!
* ده تا آلارم پشت سر همم بذارم... صبح بلند میشم دونه دونه قطعشون می کنم و می خوابم!
* یک سری از دوست ها پتانسیلش رو دارن که از هر دشمنی برات دشمنتر بشن!
* کارتون های شبکه پویا یه جوری قدیمی ان که می بینمشون استرس می گیرم مشقامو ننوشتم!
* طولانیترین شب سال یلدا نیست، شبعیده که سهماه طولشه!
* یه بار ترم ۳ یکی از دوستام بهم تقلب رسوند، نمره من از خودش بیشتر شد. تا ترم ۸ دیگه روم نشد تو صورتش نگاه کنم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دخترا دو دسته هستن: «مامان من دارم میرم بیرون» و «مامان میشه من برم بیرون؟» و این قضیه رو هر کسی درک نمیکنه چون مراحل بیرون اومدن از خونه که برای همه یکسان نیست. مثلا من به عنوان یک دستهدومی بهتون بگم، اول باید به این موضوع دقت بشه که این هفته (این ماه یا امسال) چندبار رفتین بیرون؟ آیا اون چند بار پشت سر هم بوده؟ آیا برای سوال: «چه خبرته هر روز بیرون بیرون بیرون؟» جواب قانع کنندهای دارید؟ اگه بله، میرسیم به مرحله بعدی که به وسیله یک شام رمانتیک، باید خانواده رو دور هم جمع کنین و خیلی سربسته و در لفافه، شرایطی رو مطرح کنین که یه دخترِ نوعی، نه دقیقا خود شما، با شرایطی شبیه شما، میخواد با دوستاش بره بیرون.
اگه این مرحله خوب پیش رفت، باید برین سراغ مرحله بعدی. حدودای ساعت بیرون رفتن تون رو مشخص کنین. این مرحله خیلی حساسه و به راحتی نمیشه درباره دیر و زود بودنش قضاوت کرد. چون ساعت ۵ تابستون، بعد از ظهر محسوب میشه. همین ساعت توی پاییز، دم غروب و توی زمستون کاملا نصفه شبه.
خب فرضا گذاشتن برین بیرون، از دقیقه دوم پیامها شروع میشه که «کی برمیگردی؟» و کلا بیرون رفتن زهرمار میشه و با احتساب رایزنی و استرس و زحمات شام و اینهاش اصلا نمیصرفه. اما در هر صورت مادر و پدر خیر و صلاح شما رو میخوان. اگه یهو ساعت از دوازده شب بگذره و کالسکهتون تبدیل به کدو حلوایی بشه، کی پاسخگویه؟ اون مرتیکه، پسر پادشاه؟ اصلا برین همون جایی که تا الان بودین!
زهرا فرنیا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اولین بار که به کیش سفر کرده بودم، روز اول با ذوق و شوق از هتل بیرون آمدم و خیلی شاداب از کارمند هتل پرسیدم: «ببخشید دریا از کدوم طرفه؟»
طرف که بومی جزیره بود گفت: «عامو این جا جزیره است، از هر طرف بری به دریا می رسی!»
خلاص!
سوتی های بامزه تون رو در تلگرام به شماره 09215203915 بفرستید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آسوشیتدپرس- دیروز پلیس کالیفرنیا یکی از عجیب ترین ماموریت هایش را انجام داد. بعد از این که رهگذران و رانندگان در یکی از بزرگراه های لس آنجلس به پلیس خبر دادند که چندین مرغ و جوجه بزرگراه را بند آورده اند، گشت پلیس به محل رسید و با صحنه عجیبی روبه رو شد.
حدود 20 مرغ در عرض بزرگراه سرگردان به این سو و آن سو می دویدند و رفت و آمد را مختل کرده بودند. پلیس با تلاش زیاد و پس از ساعتی این مرغ ها را جمع آوری کرد و متوجه شد مسبب این ترافیک راننده بی مبالات خودروی حمل جوجه بوده که در کامیونش را باز گذاشته بود. همزمان با این حادثه، عکس و فیلم های این اتفاق در شبکه های اینترنتی دست به دست می شد و توجه بازدیدکنندگان را جلب می کرد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گتی ایمیج- فعالیت آتش فشانی در اندونزی
گاردین- توفان در ایرلند
یاهو- ماهیگیری سنتی در چین
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هر شب که مخوام از سر کار راه بیفتُم برُم سمت خانه، یَگ پیام به عیال مدُم که مو درم میام، چیزی نِمخی سر راه بیگیرُم؟ قبلا ای پیاما ره مفتی تو تلگرام مِدادُم که خب به سلامتی درش تخته رفت و الان باید یا زنگ بزنُم و نیم ساعت حرف بزنُم، یا ده تا پیامک بدُم که یَگ خیری هم به مخابرات برسه. چند شب پیش همی پیام ره دادُم و عیال جواب داد: «لطفا یه ظرف کوچیک سرشیر هم بگیر» زدُم: «ای به چشم» و هرچی دنبال شکلک قلب گشتُم که بچسبونُم تنگ پیامُم، نِبود. یادُم آمد که ای پیامکه و از ای قرطی بازیا نِدره. ای استیکرها و شکلک های تلگرام ما ره بد عادت کرده بودن. هرچی مخواستِم به همدگِه بگِم، یَگ استیکری براش داشتِم. دیدُم عیال دوباره پیام داد: «کوچیک ها!» جواب دادُم: «چشم عزیزُم، چشم!» و گشتُم تو گوشی و یَگ دانه از ای علامت های لبخند فرستادُم. هنوز تیک رسیدن پیامک کنار نخورده بود که عیال واز دوباره جواب داد: «مسخره می کنی؟» اِنا حالا خوب رفت! باید زود سر و ته قضیه ره هم می آوردُم تا کار بیخ پیدا نکنه. آمدُم زنگ بزنُم بهش که مشغول بود. پیامک دادُم: «نه عزیزُم، مسخره چیه؟ یَگ بسته سرشیر توپ مخرُم و میام.»
با ترس و لرز و عجله رفتُم ماست بندی و یَگ ظرف سرشیر ورداشتُم و بدو رفتُم خانه. خیلی عشقولانه رفتُم تو و ظرف سرشیر ره تقدیم کردُم ولی... ای داد بیداد، اخمای عیال تو هم بود. گفتُم: «چی کار رفته؟» دو سه باری پرسیدُم و نمک ریختُم، ولی خودشه زد به او راه. تا آخرش گفت: «این ظرف کوچیکه؟» یَگ نگاه به ظرفه کردُم، یَگ نگاه به عیال. گفت: «ظرف های کوچیکش دو تا رول سرشیر داره ولی این سه تا!»حالا بیا و درستش کن!
درد سرتان ندُم، دو روز طول کیشید تا با کمک انواع فنون منت کشی و یَگ شال و دو دسته گل نرگس و یَگ شام بیرون، قهر عیال ره تبدیل به آشتی نصفه نیمه بکنُم. چند روز بعد که آبا از آسیاب افتاد و عیال از سر قوز پایین آمد و مو هنوز تو کف قهر سر یَگ رول سرشیر بودُم، فهمیدُم که نگو شکلک لبخندی که او شب براش فرستاده بودُم، تو گوشی مو لبخند بود ولی تو گوشی عیال زبون درازی! ایَم از ای.
آق کمال
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* این که فرمودید دو تا بچه کافی نیست یعنی سرتون رو مثل کبک تو برف کردین. اون هایی که لیست کردین مثل دیوید بکهام و اشکان دژاگه و... که میلیارد دلاری هستن. کاش کمی فهم... کاش..
* چهاردهم دی ماه تولد دوقلوهای عزیزمان نگار و نازنین رو بهشون تبریک میگیم. از طرف بابا مامان و داداش معراج
* دوست عزیز منم اگه درآمدم به اندازه درآمد آدم هایی که معرفی کردین باشه، باور کن یکی دو جین بچه دوست دارم. شما باید قشر کارگری مد نظرتون باشه که با درآمد حداقل قانون کار و تمام هزینه های روزمره زندگی گذران عمر کنه.
* چرا راجع به مشکلاتی که باعث میشه خانواده های ایرانی تمایلی به بچه دار شدن نداشته باشن تیتر نمی زنین؟
* این چه پیامک هاییه که برای «چی شده؟» چاپ کردی؟ خودت واقعا از چاپ شون رضایت داری؟ یه خواننده واقعا شاکی
* 15دی تولد دختر عزیزم یاسمین جان را بهش تبریک می گم. دوست دارم زیاد.
* فتونکته دیروز تاثیرگذار بود و جای تامل داشت. ممنون از مطالب خوب و مفیدتون.
* ستون «فارسی بنویسیم» خیلی جالبه.
* سلام به خورشید زندگیم، مریمم، که اگه طلوع نمی کرد خدا می داند چه بر سر من و زندگیم می اومد. مریمم سپاس که با وجود گرمت زندگی سرد و بی روح من رو گرما و دل و جان بخشیدی. با تمام وجود دوستت دارم. جمیلی جواد
* من با یک فرزند از پس هزینه اش بر نمیام. رونالدو و افراد مشهور رو با ما مقایسه نکن.
* عکس صفحه اول زندگی سلام با این که نوستالژی بود ولی یک کم دست برده بودین توش، رنگ پای دختر خانواده دکتر ارنست!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.