تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 58
پیدا کردن حال خوب برای عبادت
مرحوم آیت ا... حاج سیدعلی قاضی تبریزی فرموده اند:
«در یک مسجد همیشه نماز نخوانید. به مساجد دیگر نیز بروید و هر جا دیدید حال پیدا کردید، آن جا نماز بخوانید و هر جا دیدید حال پیدا نکردید، مکان خود را تغییر دهید و از این مسجد به مسجد دیگر انتقال یابید! خلاصه آن که توقف در یک مکان، بی مورد است و باید دایم دنبال حال بود و از هرجا به جای دیگر منتقل شد و هرجا حال بهتر بود، آن جا را انتخاب کرد. اگر در مسجد کوفه نشد، به مسجد سهله بروید و اگر در سهله نشد، به مسجد کوفه بروید و هکذا.»
برگرفته از «جلوه های ملکوتی»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 77
فتو شعر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
احکام
تعداد بازدید : 68
دریافت دیرکرد در معامله
محمد علی ندائی- قیمت فروش نقد و نسیه کالاها متفاوت است و این امری معمول در بازار است. حال اگر خریدار و فروشنده بعد از معامله نسیه ای، توافق کنند که در صورت پرداخت فوری، خریدار قیمت کمتری بپردازد، چنین معامله ای به فتوای فقها اشکالی ندارد. اما اگر عکس این اتفاق بیفتد به این معنا که بعد از انجام معامله، فروشنده به خریدار بگوید می توانی قیمت کالا را دیرتر بپردازی به شرط این که مقدار بیشتری بدهی، در این جا حضرت آیت ا...خامنه ای فتوا می دهند؛ چنین کاری ربا و حرام است (زیرا با انجام معامله، خریدار به فروشنده بدهکار شده است. حال اگر فروشنده (طلبکار) بخواهد بابت تاخیر بدهی، مبلغ بیشتری از بدهکار بگیرد در حقیقت زیادی گرفته و رباست. هرچند دوطرف می توانند معامله اول را به هم بزنند و دوباره به نحو دلخواه معامله کنند):
سوال:الف) اگر پس از معامله به مشتری بگوییم، میتوانی ثمن را دیرتر تحویل دهی به شرط آن که مقدار بیشتری بپردازی، اشکال دارد؟
ب) اگر پس از معامله به مشتری بگوییم می توانید ثمن را زودتر از زمان تعیین شده بدهید و مقدار کمتری بپردازید، اشکال دارد؟
جواب:الف) ربا و حرام است.ب) اشکال ندارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک
تعداد بازدید : 54
ارزان نفروش
ﻓﺮﺩﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: «میشود ﻫﻤﻪ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟!» ﮔﺮﺩﻭﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «میشود ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟» ﻭ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ. «ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ میکنم ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ.» ﺍﻭ ﺁنقدر ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ بالاﺧﺮﻩ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ گرﻓﺖ و گفت: «ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ» ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭی دیگر ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ.
ﮔﺮﺩﻭﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: «ﺯﺭﻧﮕﯽ! ﺍﯾﻦﻃﻮﺭ میخواهی ﯾﮑﯽ، ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ؟» ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ: «ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ. ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ، ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ نمیکنی، ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگیات ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ میدهی ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎیی ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.»
سایت داستان ما
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 97
فتو نکته
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 59
برای من کافی است
خیالی نیست
اگر مرا نشناسند...
همین که
چشم های تو مرا بشناسند
برای من کافی است...
کوثر صارمی مقدم
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه این کیه؟
تعداد بازدید : 65
شوخیه مگه؟
سلام. برای مسابقه این هفته به سراغ یک چهره به روز رفتیم که این روزها خیلی طرفدار پیدا کرده. قبول داریم آسونه و برای همین منتظریم که صندوق پیامک ما رو منفجر کنین با پاسخ های درست تون. عکس و کاریکاتوری هم که این جا میبینید، برنده مسابقه قبلی، آقای «مسعود فتح آبادی» از مشهد هستن که یک شنبه اسمشون اشتباهی چاپ شده بود. چون از خواننده های پیگیر و بامرام ما هستن و نکات خوبی بهمون گفتن، حتما این اشتباه ما رو هم خواهند بخشید. دوباره بهشون تبریک می گیم و فایل باکیفیت کاریکاتورشون هم براشون فرستاده خواهد شد.
یادآوری روش مسابقه: شما باید تشخیص بدین کاریکاتور بههمریخته چاپ شده کیه و اسمش رو تا ساعت 23 فردا پنج شنبه برای ما به شماره 2000999 پیامک کنید. جواب رو شنبه همینجا میبینید. بین کسانی که جواب درست رو بفرستن، قرعهکشی میکنیم تا یک نفر برنده معلوم بشه و کاریکاتور برنده رو چهارشنبه هفته دیگه با مسابقه بعدی، همین جا خواهید دید. خوش باشین همیشه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 86
زندگی سلام
* محققان علوم تغذیه هیچی کشف نمیکنن... فقط هی متوجه میشن اون چیزی که تا حالا فکر می کردن مفیده، ضرر داره و بالعکس!
* من دمپایی نو بخرم، ببرم تو دست شویی، از تو نایلون درش بیارم، بپوشم، بازم خیسه!
* سختتر از کار تو معدن کار تو پیتزا فروشیه. فکر کن باید پیتزا درست کنی بدی بقیه بخورن!
* یهو به خودم اومدم دیدم یه ربعه تو متروی خالی سرپا ایستادم... دست خودم نیست، تو ناخودآگاهم یا جا نیست، یا جامو دادم به یه پیرمرد!
* انشالا همین جمع سال دیگه موزه لوور با اسپری قرمز رو دیواراش بنویسیم با تاریخ دیگران برای خود موزه نسازید!
* هیچی به اندازه بیدار شدن صبح زود نمی تونه غرور یک مرد رو بشکونه!
* دمسیاه معطر آستانه اشرفیه، میتونست اسم یک جلد از کتاب های هریپاتر باشه، نه برنج!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دی روزنامه
تعداد بازدید : 120
مصاحبه یا مصالحه؟
حتما مصاحبه آقای رشیدپور با رئیس جمهور را در تلویزیون دیدید یا خبرش را شنیدید. کاری به این نداریم که مصاحبه چطور بود و اصلا مصاحبه بود یا گپ و گفت و حال و احوال؟ یا باید چه چیزهایی پرسیده و پاسخ داده می شد که نشد، فقط به این فکر می کنیم که اگر به جای آقای رشیدپور، مصاحبه کننده های دیگر بودند، روند برنامه به چه سمتی می رفت.
مهران مدیری- بعد از این که از تعداد دفعاتی که رئیس جمهور تا حالا عاشق شده سوال می کرد و می پرسید که آیا واقعا احساس خوشبختی می کنند یا نه، چهار تا متلک به ایشان می انداخت و مردم هم که منتظر نشسته بودند، کف و سوت می زدند. ولی برای این که از دل رئیس جمهور دربیاورد، در آخر یک تبلت به ایشان می داد و از حامی مالی برنامه بیشتر از خود رئیس جمهور تشکر می کرد!
فرزاد حسنی- اول این که آقای رئیس جمهور باید خیلی جرئت به خرج می داد تا با این بشر رو به رو می شد. بعد از آن هم ایشان باید پیه انواع و اقسام پرسش های باربط و بی ربط و بی ادبانه و تمسخر و متلک را به جان می خرید و در آخر هم با یک لبخند موذیانه مصاحبه تمام می شد!
کامران نجف زاده یا حمید معصومی نژاد- طبیعی است در صورتی که این دو عزیز یا امثال این ها قرار بود با آقای رئیس جمهور مصاحبه کنند، آن قدر زمین و زمان به هم دوخته می شد و از بدبختی های ما و اروپاییان و آمریکاییان چیزی می شنیدیم که گریه به رئیس جمهور امان نمی داد و مصاحبه را نصفه رها می کردند!
احسان علیخانی- در حالت قبلی رئیس جمهور از شدت ناراحتی از اوضاع خراب جهان به گریه می افتاد، در این حالت که علیخانی قرار بود با ایشان مصاحبه کند، خود بینندگان از شدت گریه بیهوش می شدند و برنامه نیمه تمام می ماند!
عادل فردوسی پور- شاید اگر فردوسی پور با رئیس جمهور مصاحبه می کرد، زوایای پنهان خیلی چیزها آشکار می شد و حتی از دست های پشت پرده گرانی شیر و تخم مرغ و بنزین ودلار هم رونمایی می شد. چیزهایی که روح خود رئیس جمهور هم خبر نداشت!
گزارشگری که از مزایای فیلترینگ تلگرام پرسیده بود- اسم این دوست عزیز را نمی دانیم ولی بدیهی است اگر او با رئیس جمهور مصاحبه می کرد، نهاد ریاست جمهوری تا دوره بعد ریاست جمهوری باید تکذیبیه می داد که این طور نبود و آن طور نبود و قضیه اصلا یک چیز دیگر بود!
علیرضا کاردار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 134
دور دنیا
طریقه عجیب آرام کردن کودکان بیش فعال در مدرسه
آدیتی سنترال- وزارت آموزش و پرورش آلمان از روش عجیبی برای آرام کردن کودکان دچار بیش فعالی استفاده می کند. این کودکان باید در مدرسه جلیقه های حاوی شن و ماسه بپوشند که وزن آن ها بین 2/1 تا 6 کیلوگرم است! وزن زیاد این جلیقه ها باعث می شود که بچه ها سر جای خودشان بنشینند و زیاد سر و صدا نکنند. هرچند والدین و برخی روان شناسان با این روش مخالفند اما معلمان این راهکار را بسیار بهتر از مصرف قرص برای این کودکان می دانند.
دستگیری به جرم خوش تیپی
شین هوا- از آن جایی که گزارش دزیده شدن لباس و جواهرات در هلند زیاد است، پلیس طرح عجیبی را برای مقابله با سرقت در محله های فقیر نشین این کشور اجرا کرده است. طبق این طرح، هر شخصی که لباس گران قیمت یا جواهرات و زیورآلات سنگین داشته باشد، بازخواست می شود و اگر نتواند پلیس را توجیه کند که چطور با وضع مالی ضعیف توانسته این لباس ها را بخرد، به جرم دزدی دستگیر می شود و لباس و زیور آلاتش مصادره خواهد شد!
هنرنمایی روی کیسه چای مصرف شده
آدیتی سنترال- بسیاری از ما چای کیسه ای را بعد از مصرف دور می اندازیم اما برای ذهن خلاق یک هنرمند، همین کیسه های مصرف شده هم می تواند شروع خلق یک اثر هنری باشد. «رابی سیلی» 361 تابلوی نقاشی را با استفاده از تفاله چای و قهوه و تی بگ ها طراحی کرده است. تصاویر مینیاتوری او روی کیسه های مصرف شده چای به قدری زیباست که به قیمت بالایی به فروش می رسد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سوتی سرا
تعداد بازدید : 99
خیابان گردی در کله سحر!
دوره راهنمایی بود، یه روز صبح یهو از خواب پریدم، دیدم ساعت ۷ شده (ساعت ۵ بود و من اشتباهی ۷ دیده بودم) فکر کردم دیرم شده. پا شدم تندتند حاضر شدم و زدم از خونه بیرون. هی می رفتم، می گفتم خدایا چرا این قدر هوا تاریکه؟ چرا کسی نیست تو خیابون؟ تا این که متوجه شدم ساعت رو اشتباه دیدم و زود از خونه اومدم بیرون.
خلاصه برگشتم خونه. کلید نداشتم و مجبور بودم زنگ خونه رو بزنم. اصل بدبختی ماجرا این جا بود که باید برای بابام که در رو باز کرده بود و با چشم های گرد نگاهم می کرد، توضیح می دادم ساعت ۵ صبح کجا بودم؟!
سوتی های بامزه تون رو در تلگرام به شماره 09215203915 بفرستید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سفرنامه
تعداد بازدید : 56
حمایت از فلسطین در غرب
محمد دلاوری در سفرش به اروپا درباره حمایت مردم غرب از مردم مظلوم فلسطین نوشته است:«طی مدت اقامتم در بلژیک این دهمین تجمع در حمایت از مردم فلسطین و علیه اسرائیل بود. بر خلاف تصور ما تعداد حرکتهای مردمی دفاع از فلسطین در اروپا اگر از ایران بیشتر نباشد کمتر نیست. فقط تفاوت این است که چون دولتها تمایلی به این تجمعات ندارند، صورت مردمی آن حفظ شده که به نظر میرسد این رویه نقطه ضعف که هیچ، بلکه نقطه قوت این حرکتهاست.»
برگرفته از «976 روز در پس کوچههای اروپا» نوشته محمد دلاوری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 43
ما و شما
* واقعا چرا دیگر امثال دکتر شیخ خیلی کم هستن؟
* ای کسی که فروشنده چندتا دلار قدیمی فقط به آقکمال صاف و صادق ما هستی؛ به شما بگویم: دیوار کوتاه تر از ایشان پیدا نکردی؟! در کوی ما شکستهدلی می خرند و بس، بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است!
* برای جایزه مسابقه «چی شده؟» یک ماهه که دارید رایزنی و مذاکره و تلاش می کنید! صد رحمت به مذاکرات معروف دیگر!
* وای بر من؛ چرا دختر خواستگاری کنه؟ آقایون خودشون پیش قدم میشن، دلشون رو میزنه؛ تو رودربایستی ادامه میدن. خانم ها هم در این زمینه احساسات شون بر منطق شون می چربه، می زنن خودشون و یکی دیگه رو بدبخت می کنن.
امیری
* تشکر می کنم برای نوشتن زندگی نامه دکتر قریب. کاش از سرگذشت بچه هاشون می نوشتین. رضا نادری، تربت حیدریه
* لطفا از بدخطی دکترها مطلب بنویسید که چرا این جور باب شده؟
* برای مسابقه «این کیه» جایزه ای را هم به عنوان رسم یادبود به شرکت کنندگان تقدیم کنید. باتشکر فهیمه کشته گر، درگز
ما و شما: کاریکاتور چهره ای که تقدیم دوستان برنده میشه در اصل جایزه شون هست.
* دخترم فائزه جان، تولدت مبارک. امیدوارم همیشه خوش و خرم باشی. پدر و مادرت
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 71
اعتراف می کنم
ایده و اجرا:صابری و مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از اون لحاظ
تعداد بازدید : 58
وزیر تنهایی یا تنهاییِ وزیر
به تازگی شنیدیم که در انگلستان وزیر تنهایی را به مجموعه وزرایشان اضافه کردهاند. مطمئنا دهه شصتیهای آن ها چون به میلادی حساب میشوند و سن و سالی ازشان گذشته مشکلساز نمیشوند ولی اگر به صورت رندوم هریک از ما دهه شصتیها را به انگلستان میبردند، به راحتی جایگزین وزیر تنهایی آن ها میشدیم. یعنی با توجه به اندازه تنهایی لژیونر دهه شصتی ما، وزیر تنهایی آن ها درنهایت میتوانست در قسمت دبیرخانه با رطوبت زبانش نامههای وزارتخانه را مهر و موم و ارسال کند. البته کار به همین جا نیز ختم نمی شود. دهه شصتی ما که حالا وزیر تنهایی شده، ابتدا با پیژامه در وزارتخانه میچرخد و با دهان باز متراژ ساختمان آن جا و تعداد ظرف و بشقاب ها را می شمرد و ضمن مقایسه با خانه خودشان، قیمت تخمینی کل دارایی وزارتخانه را ذهنی حساب میکند. کار این جا هم تمام نمیشد. وزیر تنهایی دهه شصتی ما که تا قبل از این تمامی درخواست هایش مبنی بر ایجاد ارتباط عاطفی و امر خیر با «ببین تو پسر خوبی هستی ولی...» رو به رو میشد، حالا با صف مشتاقانش روبه رو شده است. مشتاقانی که او را فقط برای خودش میخواهند یا در نهایت خودش و یک وزارتخانه ناقابل که بساط عشقشان را پهن کنند.
وزیر تنهایی دهه شصتی ما که از دو تا پیشدستی بلور دهانش وا میمانده، مسلما برخوردی گرم و درخور توجه با آن صف مشتاقان خواهد داشت به گونهای که از وزیر تنهایی به وزیر ارتباطات آن جا تغییر کاربری میدهد. کار باز هم به این جا ختم نمیشد؛ بعد از گذشت دو ، سه ماه، با توجه به روند طبیعی دهه شصتیها آن قدر وزیر ارتباطات زیاد میشد که چند میلیون وزیر ارتباطات دهه شصتی بیکار خانهنشین میشدند. بعد شما تصور کنید چه هرج و مرجی به وجود میآمد؛ در خیابان اگر صدا میزدی وزیر همه برمیگشتند؛ داخل صف نانوایی، وزیری در صف دیگر وزرا میزد؛ در خیابان دو وزیر بر سر نگاه کردن از ماشین پیاده و گلاویز میشدند؛ خلاصه که وزیر به وزیر نبود.
اصلا قربان مملکت خودمان بروم که این سوسول بازیها را ندارد و نیازی به اضافه کردن وزیر جدید نیست. تازه معمولا همینهایی که هستند هم زیادیاند.
محمدامین فرشادمهر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 116
دنیا به روایت تصویر
گاردین- در حاشیه مسابقات رالی داکار
نشنال جئوگرافیک- پرواز دسته جمعی فلامینگوها برای فرار از سرما، ترکیه
گتی ایمیج- بارش برف سنگین در محل برگزاری اجلاس اقتصادی داووس، سوییس
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.