تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 55
اهداف و وظایف تعلیم و تربیت
مرحوم علامه جعفری فرموده اند:
«در تعلیم و تربیت اهداف و وظایف زیر دنبال می شود: تعدیل احساسات خام و غرایز حیوانی و تصحیح اندیشه های غلط حاکم بر ذهن انسان. تلقین و قابل پذیرش ساختن واقعیات و آرمان ها و ارزش های عالی انسانی به انسان مورد تربیت. تفسیر و توجیه قدرت برای انسان و چگونگی بهره برداری از آن. (این امر هنگامی تحقق می پذیرد که انسان آن چه را برخود می پسندد، بر دیگران هم بپسندد.) و آشتی دادن انسان با خویشتن.
افراد بسیاری در جوامع انسانی نداهای وجدانی را در خود خاموش ساخته اند، عقل و اندیشه را به انحراف کشانده واحساسات عالی انسانی را نیز مختل ساخته اند. در ابتدا باید اولین هدف تأمین شود تا سپس هدف دوم تحقق پذیرد، زیرا تا احساسات خام و تموجات وابسته به غرایز حیوانی تعدیل نشود و خطاهای ذهن انسان اصلاح نشود، آرمان ها و ارزش های عالی مورد پذیرش انسان قرار نخواهد گرفت.»
موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 60
پند نیکان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک
تعداد بازدید : 67
قایقمان را کجا بستهایم؟
نیمه شبی چند دوست به قایقسواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند. سپیده که زد گفتند: «چقدر رفتهایم؟ تمام شب را پارو زدهایم!» اما دیدند درست در همان جایی هستند که شب پیش بودند! آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند!
در اقیانوﺱ بیپایان هستی، انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید.
سایت یکی بود
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غلط ننویسیم
تعداد بازدید : 56
فرار دادن، فراری کردن
واژه «فرار» کلمه ای عربی است که به علت استفاده زیاد در زبان پارسی رایج شده است. «فرار» به معنای «گریز»، اسم است و «فراری» صفت است به معنای «گریزان». بنابراین می توان گفت: «فرار دادن» به معنای «گریزاندن» و «وسیله گریز کسی را فراهم کردن». و ترکیب «فراری کردن» یعنی «گریزان کردن» و «بیزار کردن». اما نمی توان گفت: «فراری دادن»، زیرا این ترکیب معادل «گریزان دادن» خواهد بود که مطلقا بی معنی است.
برگرفته از «غلط ننویسیم» اثر ابوالحسن نجفی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 64
انگلیش آموزی
نویسنده: میترا تاتاری، تصویرساز:سعید مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 35
دوری
ز دوری تو چشم آیینه شکست
صافی دل رفت و جویبار گل آلود شد
اشک چشم خاطره ها را شست
قاب عکس تو را هم با خود برد
ذره ذره قطره قطره
وجودم را با تو برد، با تو مرد
محمد پوریعقوبی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش های یک مریخی
تعداد بازدید : 59
گزارش شماره بیست و هفتم: عاشقیهای خرسی
من یک مریخی هستم که به زمین آمدهام. ما آن جا سردمان بود و تصمیم گرفتیم وضعیت زمین و زمینیها را برای سکونت بررسی کنیم. گزارشهای دنبالهدار من در این ماموریت را این جا میخوانید.
این زمینیها یک چیزی دارند به اسم شانس که به شکل عجیبی بین آدمها نامتوازن تقسیم شده و بعضی آن قدر ازش دارند که هر جا پایشان را بگذارند همه چیز برایشان به بهترین شکل فراهم میشود و بعضی جوری شانس ندارند که دریا هم بروند باید یک تشت آب و گلبرگ و نمک دریایی با خودشان ببرند. طبیعتا من هم که زمینی نیستم اصلا موقع توزیع شانس نبودهام و ذرهای از آن به من نرسیده. موضوع از این قرار است که به محض نامزد اعلام شدن من و ناهید که قرار شد مدتی با هم در ارتباط باشیم، ببینیم به درد هم میخوریم یا نه؟ ناگهان خوردیم به یک مناسبت عجیب و غریب که نزدیک بود آینده زندگی مشترکمان را به هم بریزد.
آن جور که من فهمیدم این روز به نام عشق شناخته میشود و زمینیها برای نشان دادن عشقشان کارهای عجیب و غریب میکنند. راستش من خیلی از این مسائل خبر نداشتم تا این که عصر آن روز دیدم آقایان هر کدام با یک خرس گنده قرمز وارد ساختمان شدند. نفر اولی که آمد خرس قرمز را زیر بغلش زده بود. نفر دوم خرس را سر دست بلند کرده بود. نفر سوم خرس قرمز را با وانت آورد. آخرین نفر هم آقای رانتیزاده بود که با کمک خاور خرس را آورد و از آن جایی که خرس از در وارد نمیشد با جرثقیل خرس را به پشت بام ساختمان منتقل کردند. همه هم آخرش گفتند آقای رانتیزاده از همه عاشقتر است.
من هم که خیلی دیر باخبر شدم، تا برای خرید خرس به بازار رفتم همه را برده بودند و تنها چیزی که توانستم پیدا کنم یک قلک پلاستیکی خرس بود. حالا ناهید را که هر جور بود راضی کردم و قول دادم سال آینده خرس قطبی بدهم برایش رنگ کنند. اما تهش واقعا نفهمیدم عشق چه ربطی به خرس داشت. تحقیقات من در این زمینه همچنان نتیجه خاصی نداشته چون خودشان هم هیچ کدام نمیدانند.
با تشکر، مامور ولنتاینی شما، بهرام625. پایان گزارش بیست و هفتم
محمدعلی محمدپور
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 164
دور دنیا
انتقام گیری با پیتزا!
آدیتی سنترال- «گیدو گرول» وکیل آلمانی، به تازگی به دلیل دریافت بیش از 100 پیتزا در محل کارش، شکایتی را برای پلیس تنظیم کرده است. او می گوید دو ماه است که هر روز برای او پیتزا می آورند در صورتی که او هرگز پیتزا سفارش نداده است! طبق گفته او احتمالا یکی از موکل هایش برای انتقام گیری این کار را می کند و کار او را مختل کرده است چرا که در بعضی روزها او بیش از 10 پیتزا را در مدت زمان 10 دقیقه دریافت کرده است! پلیس هنوز سرنخی از شخصی که به جای این وکیل، پیتزا سفارش می دهد پیدا نکرده است.
ازدواج قلابی
دیلی میل- «کریشنا سن» زن هندی که چهار سال است خودش را شبیه مردان می آراید، توانسته است تاکنون با دو زن ازدواج کند و از خانواده آن ها پول زیادی بابت جهیزیه بگیرد! او که بعد از گرفتن پول فراری می شد، به تازگی توسط پلیس دستگیر شده است. این زن هیچ مشکلی از نظر فیزیولوژی ندارد و از طریق شبکه های اجتماعی با زنان دوست شده و از آن ها اخاذی کرده است. او ظاهرش را به قدری تغییر داده است که توانسته دو زن را متقاعد کند که با او ازدواج کنند!
لذت ترکاندن جوش های بزرگ!
آدیتی سنترال- هر چند جوش های بزرگ و چرکی چندش آور هستند، اما برای خیلی ها ترکاندن این جوش ها حسابی لذت بخش است! یک شرکت تولید اسباب بازی، به تازگی قطعه سیلیکونی را طراحی کرده است که جوش های بزرگی در آن تعبیه شده است! هرکسی بدون این که منت یک نفر را بکشد تا جوش هایش را بترکاند، می تواند با این اسباب بازی که بسیار شبیه به جوش واقعی است، لذت ببرد و البته حال اطرافیانش را هم به هم بزند!
رویایی که غرق شد
آدیتی سنترال- زوج میان سال آمریکایی که تمام سال های عمرشان را کار کرده بودند و از کار و زندگی شان هیچ لذتی نمی بردند، تصمیم گرفتند تا همه پول هایشان را پس انداز کنند و از کار استعفا دهند و با خرید یک قایق، دور قاره آمریکا را دور بزنند و از زندگی لذت ببرند. آن ها دو سال همه پول هایشان را جمع کردند و قایقی با قدمت 49 سال به قیمت 5000 دلار خریدند و پول زیادی هم بابت تعمیرش خرج کردند. بعد از این که از کار استعفا دادند و همه دارایی شان را فروختند، سفر رویایی شان آغاز شد اما در روز دوم این سفر، قایق کهنه با برخورد به سنگی کوچک، سوراخ و غرق شد! زوج بخت برگشته خود را به سختی به سواحل مکزیک کشاندند، در حالی که از کل دارایی آن ها تنها 90 دلار و یک دست لباس مانده بود!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 141
دنیا به روایت تصویر
گاردین- گل های یخزده در ساحل دریاچه، ژاپن
یاهو- صحنه ای از مسابقات کرلینگ المپیک زمستانی، کره جنوبی
گتی ایمیج- پروانه ها در حال میوه خوردن در نمایشگاه
«چای با پروانه ها»، ایتالیا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 152
زندگی سلام
کلاغی که با دقت به درد دل های شکارچی گوش می کند!
* اگه این قدر که مامانم به ته قابلمههای تفلونش اهمیت میده، به من می داد، الان یک کسی برای خودم شده بودم!
* اگه مهران مدیری از مهموناش بپرسه کسی بین شما هست که سیاره نپتون رفته باشه؟ یکی بلند میشه میگه آره، من یه بار تو خورشید کار داشتم دیگه گفتم تا اون جا رفتم یه سر به نپتون هم بزنم!
* بزرگترین درد رو تو زندگی وقتی تجربه می کنی که به یک نفر تقلب می رسونی و نمره اش از تو بیشتر میشه!
* پرکاربردترین دروغ بعضی ها هم اینه که «مسئله پولش نیست». برعکس همیشه هم مسئله، پولشه!
* هوای بارونی فقط اونجاش که پشت فرمون داری استوری می گیری، حواست نیست، می کوبی به ماشین جلویی!
* ولی بهترین شغل دنیا منتقد فیلم بودنه... هر روز صبح پا میشی پفک و تخمه می گیری می ری چندتا فیلم می بینی. آخرش هم یه نمره میدی و برمی گردی خونه!
* بین زبون های خارجی که نمی فهمم، فرانسوی رو بهتر از بقیه نمی فهمم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اینستاگردی
تعداد بازدید : 141
آدمیزاد چند بار می میرد
شبنم مقدمی، بازیگر خوب کشورمان در سالگرد فوت پدرش در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«سالی یک بار، یک تکه از دلم دوباره می میرد... سالی یک بار دوباره یتیم می شوم. سالمرگ بابای آدم که باشد، انگار یک بار دیگر، همه چیز از اول! می گویند آدمیزاد، یک بار دنیا می آید و یک بار می میرد. من می گویم برای خودش شاید... اما برای دیگرانی که دوستش دارند، تولد و مرگش بیش از یک بار است. این را اشک هایم می گویند به من، وقتی روز تولد و روز مرگ بابایم باشد...»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه چی شده؟
تعداد بازدید : 105
علف بر سر!
سلام. باز برگشتیم به مسابقه «چی شده» تا براتون عادی نشه مسابقه ها. ببینیم چه می کنید. فراموش نکنید پیامک های بدون اسم، بی نمک و کلیشه ای در مسابقه شرکت داده نمیشن.
یادآوری مسابقه: باید برای این عکس یک شرح حال بامزه بنویسید و تا ساعت 24 امشب (یک شنبه) برای ما به پیامک 2000999 یا تلگرام 09215203915 بفرستید. در ابتدای هر پیامک، نام ستون «چی شده؟» و در آخر پیامک هم نام و نام خانوادگی تون رو حتما بنویسید. بنابراین پیامک ارسالی باید این جوری باشه: چی شده؟ وقتی ... (نام و نام خانوادگی). بانمکترین و خلاقانهترین جملههای فرستاده شده، روز سه شنبه به اسم خود نویسندهها چاپ میشه. همیشه خوش باشید. اما چند مثال:
* وقتی منتظر پیامک از طرف کسی هستی و رو سرت علف سبز میشه!
* وقتی برای یکی که باهاش رودربایستی داری پیام می فرستی و منتظری «سین» کنه!
* وقتی گوشیت رو برای شارژ زدی به پریز توی گلخونه!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 32
ما و شما
آقای خوشحال؛ همین مصراع « عِتا بدته فِتا سَدته کَتا جه» با چه لهجه و زبانی است و معنیاش چی میشه؟!
* با تشکر از شما بابت قسمت زیبای آیات نور. در صورت امکان فضای بیشتری برای این موضوع اختصاص دهید.
* از شما خواهش می کنم آیات قرآن تو صفحه همشهری سلام چاپ نکنید. به خدا گناهه، بابا این روزنامه زیر دست و پا میفته. ازش برای پاک کردن شیشه و تو قفس پرنده استفاده میشه. حرمت کلام خدا رو نگه دارید. سید جواد چراغ سحر
* حق رو باید گفت. همشهری سلام خراسان خیلی عالی شده. هم طنزش هم ادبیاتش.
* کاش تصویر خبرنگار شهیدمون رو هم چاپ می کردید. وحید، نیشابور
* چنان گرفته دلم از جهان که مثل سکوت
اگر به نام صدایم کنند می شکنم. مسعود مجنونپور
* هزاران بار خدا را شکر که چنین روزی را آفرید تا باغ جهان نظاره گر شکفتن گلی چون تو باشد و اکنون 16سال آرام بخش زندگی ام در کنارمی. 28بهمن سالروز شکفتنت مبارک فاطمه جان.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با خانمان
تعداد بازدید : 86
جواهری در خانه
تئوری آشپزی و راههای نفوذ به قلب همسران از وقتی که پایمان به تلگرام باز شده کاملاً باطل شده است. راستش فرصت آشپزی کردن دیگر به همین سادگی پیدا نمیشود و همین باعث حضور مردان خلاق خانه در عرصه آشپزی شده است. همین چند وقت پیش همسرم با «آن چه گذشت» غذاهای طول هفته یک پروژه سنگین را کلید زد. نتیجهاش یک هفته استفاده از دیفنوکسیلات بود، اما نگذاشتیم اعتماد بهنفسش را از دست بدهد.
آشپزی مردان یک تفاوت مهم و اساسی با آشپزی زنان دارد، مردان در آشپزی بیشتر از حد تصورتان شوآف میکنند. آن ها در هر مرحله شما را وارد بازی میکنند و نظر تخصصیتان را میپرسند تا بعدها سر سفره نتوانید از غذا ایراد بگیرید. فرقی نمیکند غذا تهچین گوشت باشد یا املت. جوری که مردها برای چککردن نمک و فلفل و ادویه در هر مرحله شما را فراخوان میکنند، بانو یانگوم به عنوان جواهری در قصر این میزان از وسواس را بهخرج نمیداد. دانشمندان معتقدند بعد از حل مشکل تشخیص رنگ در عموم مردان، باید سراغ حل مشکل تخصصی تشخیص طعم هم در آن ها بروند. در همین زمینه قرار است با یکی دو تا مطلب پراکنده درباره تفاوت نیمکره چپ و راست در مردان و زنان سر و ته قضیه را هم بیاورند، اما در دنیای واقعی هیچ مردی این تفاوت نیمکره را قبول نمیکند و واقعیت این است که همه تلاشها برای توجیه رفتار مردان هنگام آشپزی بیفایده است.
آن ها استراتژی عجیب «اِستپبایاِستپ» را دنبال میکنند. نباید گول آن ها را بخورید. شلوغ کردن صحنه برای آشپزی در واقع یک ترفند قدیمی مردانه است که وسواس تقارن در زنان را تحریک میکند. آن ها خوب میدانند با صحنهآرایی این آخرین باری است که آشپزی میکنند. برای همین هنگام مشاهده یک آشپزخانه شلوغ و یک مرد وسط آن، خونسردی تان را حفظ کنید، سرماخوردگی را بهانه کنید و اجازه بدهید به سبک خودش کولاک کند. حتی اگر نتیجه فاجعه بود، در دام تله انتحاری انتقاد سازنده نیفتید و اجازه تمرین را از آن ها نگیرید. واقعیت این است، امتحان کردن غذاهای فوری تلگرامی توسط مردان میتواند با روش آزمون و خطا جلوی غرزدنهای آن ها را بگیرد. بگذارید چالش من یک آشپز ماهر هستم را روی خودشان اجرا کنند، به امید روزی که قورمهسبزی و فسنجان و باقالیپلو با ماهیچه هم به منوی غذاهایشان اضافه شود.
در همین باره سیمرغ بهترین طراحی صحنه را هم به همسرم میدهیم، برای فیلم مردیم اینقدر ماکارونی به خوردمون دادی و بازیافت ماکارونیها و تبدیل آن به کوکوی فریتاتا! ضرر این غذاها از پالم و هوای آلوده و رنگهای مصنوعی که بیشتر نیست. به آرامش بعد از توفان فکر و ریلکس کنید و وانمود کنید یک غذای خوشمزه خوردید.
مهدیسا صفریخواه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.