دانش بیاموز، زیرا اگر ثروتمند باشی آراستگی ات بخشد و اگر تهیدست باشی تو را حفظ کند.
امام علی(ع)، غررالحکم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجتالاسلام قرائتی درباره جلب رضایت خداوند گفتهاند:
«امام علی(ع) هروقت یارانشان ابوذر، سلمان، مقداد و عمار را میدیدند لذت میبردند. آیا شده یک مرتبه حضرت مهدی(عج) به من و شما نگاه کند و لذت ببرد؟ این را یکی از علما در حرم مطهر امام رضا(ع) به من گفت. او گفت: «قرائتی چند سال است طلبه هستی؟» گفتم: «از 15 سالگی طلبه شدم و الان 55 سال است.» او گفت: «آیا شده که حضرت مهدی(عج) به تو نگاه کند و لذت ببرد؟» این حرف عالم، من را حسابی به فکر فرو برد. باید توجه کنیم که رضایت امام زمان(عج) را به دست آوریم که رضای ایشان همان رضای خداوند است.»
تارنمای سمت خدا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آدم وقتی جوان است، به خودش می گوید که تحمل خیلی چیزها را ندارد. اگر ازدواجت به اندازه کافی پرشور و هیجان نباشد، اگر زندگی با طرف مقابلت طبق انتظاراتت پیش نمی رود، خُب ولش میکنی و میروی یکی دیگر پیدا میکنی. اما بعد که سِنَت بالا میرود، فکر شروع دوباره... وای خیلی وحشتناک است... من ترجیح میدهم تحمل کنم، تا این که بخواهم خانواده را از هم بپاشم. شاید آدم یاد میگیرد که کنار بیاید.
برگرفته از «میوه خارجی» اثرجوجو مویز
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* به فرمان بهار، نوروز با گل هایش آمد.
* از بی کاری بارش را بست!
* بعضی ها چشم دیدن «سیاهی» را ندارند!
* فصل لشکرکشی ابرها، بهار است.
* فقط در شطرنج دستم به شاه می رسد.
* بخار، عینک را از کار انداخت.
* سایه خورشید از سر زمین کم نشود!
رضا وارسته
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یکی از جمله صالحان به خواب دید پادشاهی در بهشت و پارسایی در دوزخ بماندند. پرسید که موجب درجات این چیست و سبب درکات آن که مردم به خلاف این معتقد بودند. ندا آمد که این پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندرست و این پارسا به تقرب پادشاهان در دوزخ.
برگرفته از گلستان سعدی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دوست داشتنت
بذرِ کوچکیست در دلم،
که صبح ها، چند شاخهاش
با هوایِ عشقِ تو شکوفه میدهند...!
شبنم نادری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعطیلات عید تمام شد اما سندروم «بیرون نیامدن از تعطیلات» در خیلی از ما بهصورت پنهان وجود دارد که باعث میشود تا جای ممکن برای لینک کردن تعطیلات وسط هفته به آخر هفته و هفتههای بعدش تلاش کنیم. بچه زرنگهای دنیای مدرن آن هایی هستند که بعد از ۱۴ فروردین تعطیلاتشان را شروع میکنند. اینها علاوه بر ترافیک روان، به ساحل خلوت دریا و جنگل بدون زباله هم دسترسی دارند و یک «حالا نوبت شماست که با عکسهامون زخمی بشین» خاصی توی نگاهشان است.
وقتی شما سرگرم فعال کردن تنظیمات پیش فرض بدنتان به حالت قبل از تعطیلات هستید، آن ها در حال شوآف مجازی و حقیقی در مناطق بکر هستند. این دسته از زرنگها از هیچ دیدی بدون بازدید در عید جا نماندند، عیدی بچهها را اختلاس و برنامه بازدید را بهکل از برنامههای کلان عیدهایشان حذف کردند و شما را در هالهای از ابهام باقی گذاشتند. برآیند آخرین مهمانی قبل از مسافرتشان دو کشته و چهار مجروح بود؛ یعنی در حالی که شما روی ژله تزریقی انار و پاناکوتا و باقالیپلو با ماهیچه برای شام تمرکز کردید، آن ها مشغول نابود کردن بقیه مهمانها با متد آلبوم یک روز خوب سال گذشته هستند.
خبر بد این که علاوه بر این که شما از اول عید تا اواسط آن را مشغول دوره کردن خاطرات سفر سال گذشته آن ها هستید، کل فروردین امسال را هم باید صرف آنالیز سفر اخیر آن ها کنید. جوری هم عکسها و فیلمها را در فضای مجازی منعکس میکنند که میترسی مجبور شوی دُنگ سفرت را هم بدهی. برای همین از یک جایی بهبعد قید فضولی کودک درون فضول و بالغ نکوهش گرخود را میزنی و اقدام به آنفالو کردنشان میکنی.
اما یک نکته مهم را هیچوقت فراموش نکنید، این که این خاطرات سفر مثل خاطرات سربازی تمام نشدنی هستند و شما محکوم به شنیدن آن تا آخر عمر هستید. خود من تا حالا 10 ورژن مختلف از این خاطرات را در 10 مهمانی متفاوت شنیدهام، اما میبینید هنوز زندهام و به زندگی هم امیدوار هستم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سید مرتضی آوینی سال ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. او مستندساز، روزنامهنگار و نویسنده بود و مجموعه فیلمهای مستند تلویزیونی اش درباره جنگ ایران و عراق با نام «روایت فتح» بیش از هر اثر دیگرش در یادها مانده است. آوینی روز بیستم فروردین ۱۳۷۲ در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم به همراه محمدسعید یزدانپرست، با مین باقیمانده از دوران جنگ برخورد کرد و به شهادت رسید.
خود آوینی درباره جوانی اش میگوید: «من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقا بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود... باید در جست وجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس به راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت.» به گفته همسرش: «چند سال از انقلاب گذشته بود که مرتضی سیگارش را ترک کرد. دلیلی که برای این کار ذکر کرد این بود که آقا امام زمان(عج) در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند، در این صورت من چطور میتوانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟ اینگونه بود که دیگر هرگز لب به سیگار نزد.»
جملاتی از شهید آوینی
* هنر از لحاظ محتوا نوعی معرفت است و از این قرار، عین حکمت و عرفان. پس چگونه می توان مظاهر مختلف حیات انسان را، علم و حکمت هنر و فلسفه و دین را، آن چنان که امروز معمول است از یکدیگر جدا کرد؟
* آزادی هنرمند در «درک تکلیف» اوست نه در «نفی و طرد التزام به همه چیز» و البته این التزام باید از درون ذات بیرون بجوشد نه آن که از بیرون سایه بر وجود هنرمند بیندازد.
* جذابیت سینما از جانبی به داستان برمی گردد، از جانبی دیگر به تصویر، از جانب سوم به این ملغمهای که از ترکیب داستان و تصویر پدید آمده و می تواند توهمی از واقعیت را ایجاد کند. این ملغمه دیگر نه داستان است و نه تصویر؛ ماهیتی دیگرگونه یافته است. نه آرد است و نه شکر؛ حلواست. توهمی جذاب و لذتبخش از واقعیت است که می تواند آدم را در خود مستغرق کند و رنج خودآگاهی را در وجود او موقتا تسکین دهد.
منبع: سایت آوینی و مجله سپیده دانایی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تلگراف | روبات هوشمندی که به عنوان راهنمای شبانه روزی از توریستها پذیرایی می کند، چین
گاردین| سر زدن مردم به آرامگاه درگذشتگانشان در یک روز برفی بهار، چین
کاتر نیوز| شکار لحظه ای که خرگوشی قیافه خندان به خود گرفته! اسکاتلند
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. بعد از مدت ها باهاتون هستیم با یک عکس باحال! این بار باید بترکونین صندوق پیامک های ما رو! فقط فراموش نکنید پیامک های بدون اسم، بی نمک و کلیشه ای در مسابقه شرکت داده نمیشن.
یادآوری مسابقه: باید برای این عکس یک شرح حال بامزه بنویسید و تا ساعت 24 امشب (دوشنبه) برای ما به پیامک 2000999 یا تلگرام 09215203915 بفرستید. در ابتدای هر پیامک، نام ستون «چی شده؟» و در آخر پیامک هم نام و نام خانوادگی تون رو حتما بنویسید. بنابراین پیامک ارسالی باید این جوری باشه: چی شده؟ وقتی ... (نام و نام خانوادگی). بانمکترین و خلاقانهترین جملههای فرستاده شده، روز چهارشنبه به اسم خود نویسندهها چاپ میشه. همیشه خوش باشید. و حالا چند مثال:
* وقتی از بس درباره کمبود آب میگن، مجبور می شی این جوری دوش بگیری!
* وقتی برای مسابقه مردان نمکین ریکاوری و ریفرش می کنی!
* وقتی می خوای برای اینستا عکس بامزه بگیری ولی یادت می ره شامپوهایی که به کارت نمیاد رو از تو طبقه پشت سرت برداری!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خلق پرتره های بی نظیر با خیاطی
آدیتی سنترال- «ساسو کرونیک»، هنرمند اسلوونیایی روی قاب های دایره ای کوچک، پرتره های بی نظیری خلق می کند که تنها با استفاده از خیاطی خطوط مستقیم از یک طرف قاب به طرف دیگر، جزئیات صورت را نشان می دهد! او آن قدر خطوط مختلف راست را روی هم خیاطی می کند تا شبیه به پرتره فرد شود. از همپوشانی خطوط راستی که او خیاطی می کند، تصاویر بی نظیری ساخته می شود.
موچین های منحصر به فرد
آدیتی سنترال- موچین ها هیچ وقت اختراع منحصر به فردی به نظر نرسیده است، اما یک شرکت ژاپنی با طراحی موچین ها و قیچی های جدیدش، از آن ها وسایلی جالب و بی نظیر ساخته است. این شرکت موچین هایی را که معمولا خانم ها از آن ها برای ابرو برداشتن استفاده می کنند، شبیه شمشیر شوالیه ها ساخته است تا زنان هنگام استفاده از آن ها حس خوشایند یک قهرمان را داشته باشند!
نگهدارنده تلفن همراه در حمام و زیر دوش!
تاکسل- اعتیاد برخی به گوشی تلفن همراهشان به قدری زیاد است که حتی وقتی در حمام و زیر دوش هم هستند، نمی توانند از آن دل بکنند. یک شرکت چینی نوعی محافظ ضد آب گوشی های همراه طراحی کرده است که می تواند در حمام آویزان شود و گوشی داخل آن قرار گیرد تا فرد در زمان دوش گرفتن هم بتواند آهنگ گوش کند یا با گوشی همراه ارتباط برقرار کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* فقط فردوسی پور می تونه به برد یک بر صفر پرسپولیس بگه آتیش بازی، نکشیمون بایرن مونیخ!
* استقلال هنوز رو برگه شانس قهرمانی داره. برگه مسابقات لیگ سال دیگه رو میگم!
* فکر کنم دلار تو زندگی قبلیش لوبیای سحرآمیز بوده!
* همین جوری نشستی سر جات، یکهو می بینی از صبح تا حالا ۵ درصد از ارزش داراییت کم شده!
* اگه هر دفعه که بارون میاد، همراهش آش داغ هم از آسمون بیاد دیگه فکر کنم مشکلی نداشته باشم!
* قبلا فکر میکردم چون خیلی متفاوتم باید کارهای متفاوتی هم بکنم، مثلا میخواستم به یک جوجه کلاغ حرف زدن یاد بدم. بعدها فهمیدم متفاوت نیستم، اسکلم!
* از بدترین موقعیتها دیدن یک همکار برای بار دهم در راهروست! بار اول سلام می کنی، بار دوم خسته نباشید می گی، از بار سوم به بعدش رو باید چی بگیم؟!
* سعی می کنم از این جمله بابا پنجعلی توی زندگیم استفاده کنم: «بود بود، نبود نبود!»
* یکی از مزایای امضام اینه که امکان نداره دو بار شبیه هم بشه!
* من شب برم دانشگاه راحتترم... چرا کلاس ها رو نمیذارن ۱۰ شب یا مثلا ۲ بامداد؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در زمانهای قدیم، شبی مردی ژندهپوش در حال عبور از کوچهای بود که چشمش به در بازی افتاد. (همیشه افسانههای مان «روزی» اتفاق میافتاد، ولی این یکی «شبی» رخ داده بود.) در آن زمان مردان ژندهپوش کارشان این بود که روز و شب در کوچه و گذر ول میگشتند تا دری باز پیدا کنند و بروند یک لقمه غذای مفت بخورند. مرد نزدیک در شد که ناگهان یک نگهبان قلچماق جلویش را گرفت و با عصبانیت افزود: «کجا؟» مرد ژندهپوش که انتظار چنین برخوردی را نداشت به تته پته افتاد و افزود: «تته... پته... چی شده؟» نگهبان، ژندهپوش را به عقب هل داد و افزود: «برو رد کارت، این جا جای تو نیست!» ژندهپوش ناگهان یادش آمد در مکتبخانه درسی خوانده بود که چنین داستانی پیش آمده و مرد رفته لباس نو پوشیده و برگشته که به مجلس راهش دادند و او هم سر سفره باقالی پلوها و مرغها و ژلهها و دوغها را توی آستینش ریخته و خطاب به پیراهنش می گفته: «آستین نو، بخور پلو!» به همین دلیل خواست به خانه برود و لباس های پلوخوریاش را بپوشد که در همان زمان یک مرد ژنده پوش دیگر به آن خانه در باز نزدیک شد. ژنده پوش اولی کمین کرد تا ببیند ژنده پوش دومی چه میکند.
دومی تا به خانه رسید، نگهبان قلچماق جلو آمد و با روی گشاده در برابرش تعظیم و در را برایش بازتر کرد و بفرما زد و مرد را به داخل راه داد. ژندهپوش اولی که هم تعجب کرده بود و هم اعصابش به هم ریخته بود، جلو رفت و با حالت طلبکارانه و بدون تته پته به نگهبان گفت: «چطور من رو راه ندادی، ولی این یکی رو راه دادی؟ با این که تیپ هر دوی ما یکی است و ژندهپوش هستیم!» نگهبان پوزخندی زد و افزود: «تو خودت رو با ایشون مقایسه میکنی؟ این آقای قبلی مهمان رسمی ما هستند ولی تو... ها ها ها... برو رد کارت» تعجب ژندهپوش بیشتر شد و این بار با تته پتهای افزونتر گفت: «خب فرق ما دو تا چیه؟... تته... هر دو که ژنده میپوشیم... پته...» نگهبان که پوزخندش به ریشخند تبدیل شده بود بیحوصله افزود: «اوشون فرزند یکی از کارخانهدارهای بزرگ این دیار هستن و این جا هم پارتی با تم ژنده پوشی است. میدونی لباس تن اون آقا که فشنالسلطنه طراحیش کرده چقدر قیمت داره؟ بدو برو رد کارت تا زنگ نزدم داروغه بیاد ببردت! بدو برو!» و اینگونه بود که اولین «خزپارتی» جهان مد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بابای من وقتی جوان بوده یه بار دندونش رو جراحی می کنه. نمی تونسته صحبت کنه، میره تو یه مغازه ای تا قیمت یخچال رو بپرسه. با علامت و اشاره از فروشنده قیمت می گیره، اونا هم فکر می کنن کر و لال هست. بابام تعریف میکنه فروشنده سرش رو با ناراحتی تکون داده و به دوستش گفته «جوان خوبیه، حیف که لاله» بابام هم جوگیر شده خواسته بیشتر دلشون بسوزه، برگشته گفته «تازه گوشام هم نمی شنوه»!
سوتی های بامزه تون رو در تلگرام به شماره 09215203915 بفرستید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک ، ترسانک ، سوتی ، شعر ، طرح ، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به تلگرام 09215203915 یا پیامک 2000999 بفرستید.
* سلام و خسته نباشید. بابت چاپ مطالب خواندنی و زیباتون در زندگی سلام سپاس گزارم. با تشکر
فهیمه کشته گر
* تولد دو عزیز بهتر از جانم، دختر و عروسم را که بیستم فروردین است تبریک عرض می کنم. سالم و شاد باشید. مامان عصمت
* لطفا اشعار حافظ را بگذارید. بعد از نام خدا بسیار لذت بخش است و پر انرژی و به فال نیک می گیرم. یک عاشق ادبی
ما و شما: سعی می شود هر روز در بخش پند نیکان و فتوشعر از اشعار شاعران قدیم و جدید بیاوریم.
* خدایا؛ ما را آشامنده نهر رجب در بهشت کن!
* آقکمال؛ همه گویند: تا پول داری رفیقتم، قربون بند کیفتم. اما برعکس من می گویم: تا کمال داری رفیقتم، قربون بند کیفتم!
آق کمال: الان مو ای وسط در نقش پول بودُم؟ کاش مشخص مکردن که تومن هستم یا دلار، چون خیلی توفیر دره!
* با تشکر از معرفی کتاب چای نعنا نوشته آقای منصور ضابطیان. لطفا هر روز یک کتاب خواندنی را در زندگی سلام معرفی کنید.
* ولی جدی سالار عقیلی تون بیشتر شبیه مهدی یغمایی بود ها! کاش به اونایی که اسم یغمایی رو هم فرستاده بودن جایزه می دادین!
* برعکس خیلی ها که به شکل جدید صفحه ایراد می گیرند و غر می زنند، اتفاقا از نظر من خیلی هم خوب و شکیل و خواندنی تر شده. سپاس
* کاش یادمان باشد که چند ماه پیش برای بارش باران دست به دعا شده بودیم و اکنون این نعمت و برکت خدا به رایگان بر سرمان می بارد. باید قدرش را بدانیم.
* اختلاف طبقاتی یعنی دوستم ازم پرسید چقدر عیدی گرفتی؟ گفتم 70 تومن. خندید و گفت امروز رو نگفتم. کلا چقدر گرفتی؟!
مسعود مجنونپور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.