لبخند آدمی به روی برادر دینی اش حسنه است .
امام محمد باقر(ع)، بحارالانوار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجتالاسلام رنجبر درباره تاثیر تحمل رنجها و سختیها در سرنوشت انسان گفتهاند:
«مداد وقتی تراش میخورد درست است چیزهایی از آن کم میشود، اما روانتر و راحتتر مینویسد. مصیبتها هم مثل مداد تراشاند؛ درست است از ما چیزهایی کم میکنند اما سیر و حرکت ما را در راه خدا روانتر میکنند. این است که خداوند در سوره انشراح به ما توصیه میفرماید: «از این عسرتها و سختیها رنجیده خاطر مباش، چون آنها با خود راحتی و موهبتها را به ارمغان میآورند و البته بهره مند خواهی شد.»
تارنمای سمت خدا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جوگیها، قبایل چادرنشینی بودند که به تناسب فصل، به روستاها میرفتند و در خارج از آبادی چادر میزدند. حرفه اصلی آنها آهنگری بود. پس از نصب چادرها، اولین کارشان این بود که زمین جلوی چادر را میکندند و «کَلَک» را جلوی آن نصب میکردند. کلک آتشدانی سفالی بود که برای سرخ کردن فلزات به کار میبردند. بعضی اوقات بین روستاییان و جوگیها به دلایل مختلفی از جمله سرقت شبانه جوگیها اختلاف پیدا میشد. کشاورزهای روستا هم به محل اقامت جوگیها میرفتند و کلک نصبشده را میکندند و در عرفشان میگفتند «کلک فلانی را کندند» یعنی مزاحمتش را رفع کردند.
برگرفته از «ریشههای تاریخی امثال و حکم»، گردآوری مهدی پرتوی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی به مجید گفتم: «بی زحمت اون افشانه پشت سرت رو بده تا فضا رو خوشبو کنم»، مجید به همه آن چیزهایی که روی میز پشت سرش بود نگاه کنجکاوانه ای کرد و گفت: «افشانه کدوم یکیه؟!» گفتم: «همون اسپری شما دیگه!» مجید ابروهایش را بالا انداخت و افشانه را برداشت و چند بار تکرار کرد «افشانه... افشانه...» بعد گفت: «بد نیست، واژه خوبیه. من خودم زبون فارسی رو خیلی دوست دارم ولی کسی نیست ما رو توجیه کنه.» بعد افشانه را به من داد تا هوای اتاق را خوشبو کنم. ولی من گفتم: «دیگه لازم نیست. الان بوی خوش افکار تو همه فضا رو پر کرده.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زخمهای من
مرهم نمی خواهد
تو که باشی
درد، «درد» ندارد...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راه رفتن روی دست
آدیتی سنترال- «دیرار آبوهوی» مرد 32 ساله اهل اتیوپی، می تواند روی دستانش بهتر از پاهایش راه برود! این مرد جوان که از کودکی مشغول تمرین راه رفتن با دست هایش بوده است، می گوید وقتی در کودکی فیلم های اکشن می دیده، حرکات آن ها را تقلید کرده و هیچ گاه تصور نمی کرده است که آن کارها امکان پذیر نیست. دیرار اکنون به عنوان مربی حرکت روی دست به شاگردانش این کار را آموزش می دهد.
کشتی لگویی
گینس ورلد رکورد- رکورد بزرگ ترین کشتی ساخته شده از لگو در کتاب گینس ثبت شد. این کشتی که نمونه ای از یک کشتی کروز است، از سوی یک شرکت گردشگری هنگ کنگی و با دو و نیم میلیون قطعه لگو توسط هزار نفر از مهمانان یک کشتی واقعی ساخته شده است. این مدل دو هزار و 800 کیلوگرم وزن و حدود 8 متر و نیم طول دارد و در آن تمام ریزه کاری های یک کشتی واقعی در مقیاس ریز طراحی شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از انتشار کاریکاتور چهره بهرام افشاری در مسابقه این کیه، در تماسی که خبرنگار ما با این هنرمند محجوب داشت، از انتشار کاریکاتورش ابراز خوشحالی و از سعید مرادی، کارتونیست «زندگی سلام» هم به طور خاص تشکر کرد. پیام صوتی «بهتاش» را می توانید با این کیو آر کد بشنوید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فقط با کشیدن چهار خط صاف، در حالی که دست تان را از روی کاغذ برنداشته اید، این 9 نقطه را به هم وصل کنید!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* همه جا تو بهار پرستوها کوچ می کنن به سمت اون جا، ولی الان بهار ما جوری شده که پنگوئن ها دارن هجوم میارن به سمت مون!
* تو هوای سرد این روزها، خبر خوب اینه که می تونید یه بار دیگه بوت های زمستونی تون رو که تو حراج خریدید بپوشید!
* دلارهاتون رو بدین بانک مرکزی نگه داره، هروقت بزرگ شدین بهتون برمی گردونه!
* پیراهن تیم ملی یه جوریه که حریف رو از تو داغون می کنه. بازیکن حریف تا بیاد با خودش فکر کنه اینا اومدن آشغال بذارن دم در یا فوتبال بازی کنن، سه تا خورده!
* پیراهن جدید تیم ملی جوری طراحی شده که اگه زیر پیرهن مردونه بپوشی، یقه اش بیرون نمی زنه. برای خریدهای سبک تا سر کوچه هم جایگزین مناسبی برای زیرپوش رکابیه!
* دندون ها یه ریشه دیگه هم دارن که وصله به کیف پولت!
* یه گوریل تو عروسک فروشی دیدم می گفت دو میلیون تومان. پس واقعیش چنده؟ اگه اون رو بخری و فیلم کینگ کونگ ۲ رو نسازی، ضرر کردی!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گویا آقای رضا رشیدپور اعلام کرده است می خواهد با بیل گیتس گفت و گو کند. اگر احیانا نمی دانید بیل گیتس کیست، یادآوری می کنیم که بنیان گذار شرکت مایکروسافت (صاحب همین ویندوزی که روی رایانه تان دارید و گاهی هنگ می کند و باعث می شود شما روح درگذشتگان صاحبش را یاد کنید) و همچنین ثروتمندترین مرد جهان است. البته کاری به این نداریم که شاید خواسته آقا رضا شبیه خواسته خواستگارها باشد که یک طرف می خواهد ولی یک طرف دیگر اصلا عین خیالش هم نیست، ولی آقای مجری گفته منتظر صدور ویزا و سفر است. قبل از این که رشیدپور عزیز به این دیدار نایل شود، به عنوان دست گرمی یک مصاحبه خیالی با آقای بیل گیتس تصور و ترجمه می کنیم تا وقتی گفت و گوی اصلی انجام شد، خیلی ذوق زده نشویم و آبروریزی نکنیم.
رشیدپور: سلام جناب گیتس عزیز، چون وقت کمه و هزینه های دیدار با شما برای ما ثانیه میندازه، یک راست بریم سر پرسش ها. فقط سوال های کوتاه، پاسخ های کوتاه! راسته که اگه از جیب شما یک اسکناس صد دلاری بیفته، وقت شما اون قدر باارزشه که نمی صرفه خم بشین و برش دارین؟
گیتس: کی همچین حرفی زده؟
رشیدپور: دقیق یادم نیست، یا تو کانال پروفسور حسابی خوندم یا صفحه پروفسور سمیعی.
گیتس: با تمام احترامی که برای این دو نفر قایلم، خیر، این حرف غلطه. مگه من خلم پولی که این قدر براش زحمت کشیدم، از جیبم بیفته و برش ندارم؟ اونم دلار با این قیمت!
رشیدپور: پس ما خیالمون بابت اون دلارها راحت باشه آقای بیل گیتس؟
گیتس: بله بله!
رشید پور: خب سوال بعدی، چرا شما تحصیلات دانشگاهی تون رو ادامه ندادین؟
گیتس: حالا شما که ادامه دادین و مهندس شدین، الان این جا چیکار می کنین؟!
رشیدپور: حق با شماست! سوال بعدی این است که شما با این ثروتی که دارین چرا خسیس بازی درمیارین و روی سی دی های ویندوزتون قفل می ذارین که نشه کپی کرد؟
گیتس: نه که شما هم اصلا کپی نمی کنین و همه تون از اورجینالش استفاده می کنین!
رشیدپور: راست می گین! حالا یه عکس نشون می دیم، می شناسینش؟
گیتس: عی خدایه؟
رشید پور: احسنت. به عنوان سوال آخر، تا حالا عاشق شدین؟
گیتس:جان؟! مطمئنی درست اومدی این جا؟
رشیدپور: راستش دم پله های هواپیما دوستان گفتن حالا که داری میری، سوال های ما رو هم از آقای بیل بپرس. اوه اوه... اشاره می کنن که وقت تمومه. ممنون از شما. می شه یه سلفی یادگاری هم با هم بندازیم؟ می خوام بذارم پس زمینه ویندوزم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رویترز | هنرنمایی یک بندباز روی رودخانه، سوئیس
فرانس پرس| محیط بانی سعی دارد یک کرگدن 2 سال و نیمه را که از صدای بالگرد امدادگران ترسیده ، آرام کند، کنیا
یاهو| حراج مدل دو اسکلت دایناسور دوره ژوراسیک، پاریس
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام و خداقوت، تیم ملی فوتبال کشور ما جزو اولین تیم هایی بود که حدود یک سال قبل، رفتنش به جام جهانی قطعی شد و بیشتر از همه فرصت داشت بازی های تدارکاتی خوب و برنامه های تبلیغی جالب رو پیش بینی کنه! اما هنوز جزئی ترین چیزها مثل این که کدوم خواننده قراره آهنگ تیم ملی رو بخونه هم معلوم نیست. حالا بدون آهنگ هم تیم ملی می تونه بره جام جهانی ولی بدون لباس که اصلاً نمی شه! اما داره می شه! چون آقای ممبینی یکی از مدیران فدراسیون فوتبال، که همزمان کار کارشناسی داوری هم انجام می ده و عضو شورای شهر یکی از شهرهای دور از تهران هم هست،چیزهایی با این مضمون گفته که به علت کمبود وقت امکان طرح زدن برای پیراهن تیم ملی نیست و تیم ملی با پیراهن ساده و یکدست به جام جهانی می ره! ایشون حتی در دفاع از این که پیراهن تیم ملی داره شبیه زیرپوش مردونه می شه گفته: پیراهن طرح دار روزنه تنفس رو می بست!
خب با صحبت های ایشون فهمیدیم بازیکنان تیم ملی آلمان، آرژانتین و... که روی پیراهنشون طرح وجود داره در معرض خفگی هستن و اگه تا الان بازیکنان تیم های باشگاه های مطرح مثل یوونتوس و آژاکس هم خفه نشدن، مشکل از مجراهای تنفسشونه و گرنه آدمیزاد با لباس طرحدار کارش تمومه، چون همچین لباسی مثل حمومه! البته این که طرح لباس های اون ها از جنس برچسب هم نیست تو ماجرا بی تاثیر نیست
از طرفی فهمیدیم طراحی لباس کار خیلی خیلی وقت گیریه و غیر از این که چند ماه اخیر وقت حساب نمی شه، چند ماه بعد هم وقت نیست و اصولاً زمان همان طوری که انیشتین در نظریه نسبیت می گه کاملاً ماهیت نسبی داره، تیم های دیگه برای هر کاری وقت دارن اما فدراسیون ما فقط اندازه برنامه ریزی برای بازی با تیم منتخب کوچه پایین سیرالئون وقت داشته و داره.
در کنار همه این مسائل بدون طرح بودن لباس تیم ملی این مزیت رو داره که هر ایرانی با یک زیرپوش ساده اگه با ماژیک یه عدد پشتش بنویسه می تونه لباس تیم ملی رو داشته باشه؛ اتفاقی که تو کشورهای دیگه بعیده بیفته و باید کلی پول بدن تا پیراهن تیم ملی شون رو بخرن!
تازه پیراهن های تیم ملی ما یه آپشن دیگه هم داره و باعث می شه بازیکنان ما با تجربه تر از بقیه باشن چون به خاطر کیفیت پایین لباس، مجبورن چهارتا پیراهن بیشتر از بقیه پاره کنن.حتی میگن لباس ها یه جوریه که هیچ کس نمی تونه با گرفتن پیراهن روی بازیکن ما خطا کنه چون لباس تو دستش می مونه و بازیکن با بخش باقی مونده لباس راحت به کارش ادامه می ده. ای کاش یکی از اقوام کی روش تو کار بوتیک و لباس دست دوم و تاناکورا باشه تا با استفاده از رانت سرمربی عزیز و پرنفوذ با یک مبلغ کمی بتونه چند تا طرح شاد مثل سفید ساده، سفید با راه راه سفید، سفید شیری و سفید رنگ پنبه ای و حتی زیتونی سفید برامون جور کنه تا لباس ها خیلی هم ساده و بی طرح نباشن. پای آبروی تیم در میونه.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پسری دلباخته دختر خانمی شده بود. بعد از کلی تلاش سرانجام توانست به خواستگاری او برود. در اولین جلسه دیدار، وقتی هر دو نفر داشتند از خود تعریف می کردند، دختر پرسید: «ببخشید، نگفتین شغل تون چیه؟» پسر گفت: «من با حیوانات سر و کار دارم...»
دختر با شوق گفت: «وای چقدر عالی... من عاشق حیواناتم. دقیقا برای این موجودات گوگولی مگولی چه کار می کنید؟» پسر این بار باافتخار سینه اش را جلو داد و گفت: «قصاب هستم!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک ، ترسانک ، سوتی ، شعر ، طرح ، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به تلگرام 09215203915 یا پیامک 2000999 بفرستید.
* در ستون سوتی سرای دوشنبه چرا مطالبی چاپ می کنین که به هر طریق شده زنان رو دور از جامعه نشون بدین؟
ما و شما: ممنون از نظر شما خواننده خوب. اول این که مطلب خاطره بوده و خود شخص آن را تعریف کرده است و ما داستان سرایی نکرده ایم. بعد از آن، این سوتی ربطی به جنسیت ندارد، مگر سوتی های قبلی که آقایان مرتکب شده بودند باعث ایجاد سوءتفاهم شده بود؟ مطمئن باشید زندگی سلام ذره ای تفکر ضد زن ندارد، نمونه تازه اش همان صفحه دوشنبه همشهری سلام که دو یادداشت از بانوان داشت.
* چرا دیگر مریخی را چاپ نمی کنید؟
ما و شما: گویا آقای مریخی بعد از ازدواج سرش شلوغ شده و تا مدتی وقت گزارش نوشتن ندارد!
* آقکمال، بیا با هم مشاعره کنیم. به افتخار اسمت از «کاف» شروع می کنم: کمتر از ذره نئی، پست مشو، مهر بورز، تا به خلوتگه خورشید رسی چرخزنان! حالا شما «نون» بده!
آق کمال: نمدنُم چی بخوانُم!نون ندرم!
* آقای امیرحسین خوشحال، در توالت های مردانه دقیقاً از چی عکس می گیری؟! شفاف سازیکن!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.