در مجازات خطاکار شتاب مکن و میان خطا و مجازات، راهی برای عذرخواهی قرار ده .امام حسن(ع)، بحارالانوار
ذکر سه شنبه
صد مرتبه «یا ارحم الراحمین»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را این گونه تشریح میکنند:
«سوال شد امام زمان(عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند. بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیا و اولیا، پدران خلق اند و دست خلایق را میگیرند تا آن ها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلایق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند. امام زمان(عج) گم و غایب نشده است، ما گم شدیم و محجوب گشتهایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.»
برگرفته از کتاب «امام زمان(عج) در کلام اولیای ربانی»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من عادت دارم عکس های قدیمی را بایگانی کنم و پاکیزه نگه دارم. گویا آقا رضا هم با چنین کارهایی موافق است. چون وقتی بایگانی من را دید گفت: «به به، عجب آرشیوی درست کردی.» گفتم: «آره، من خیلی به عکس های قدیمی علاقه دارم.» هنگام خداحافظی رضا بلند شد که برود، گفتم: «صبر کن، دست خالی نباید بری.» رضا با خنده ای از سر شوق گفت: «یعنی می خوای بهم عکس هدیه بدی؟» گفتم: «بله، ولی به این شرط که به جای واژه بیگانه آرشیو از این پس بگی بایگانی...» رضا پذیرفت اما آن چه که من را بیشتر خوشحال کرد این بود که او درباره به کار بردن بقیه واژه های بیگانه هم از آن پس احتیاط کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گاهگاه، بیقرار و بیپناه
مثل اشتیاق شب به نور ماه
در پی نگاه یک مسافرم...
تا که خنده و امید را
صبح عید را
بین گریههای شهر من میهمان کند
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آدیتی سنترال- تلویزیون کره جنوبی به تازگی برنامه عجیبی نمایش داد که در آن زن جوان 30 ساله ای ادعا کرد در طول دو سال گذشته، 200 جلسه خواستگاری با 200 مرد داشته اما هیچ کدام از آن ها را نپسندیده است و تعداد کمی موفق شده اند در جلسه دوم هم با او صحبت کنند! او از هر رفتار مردها ایراد می گیرد و سراغ خواستگار بعدی می رود اما طی دو سال حدود 92 هزار دلار هدیه از قبیل پول و طلا و زیورآلات و گل و... از آن ها دریافت کرده است!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها ویدئوی کوتاهی از صحبت های علی اکبر رائفی پور - که سال هاست مورد اقبال مخاطبان زیادی از جمله جوانان است - پخش شده که ایشان غیر مستقیم و بدون ذکر نام، کریم باقری را به خاطر تبلیغ خمیر دندان و مهدی مهدوی کیا را به خاطر تبلیغ محصولات لبنی مورد تمسخر قرار داده و طوری ادای آن ها را در می آورد که باعث خنده حضار و حتی سوت و کف آن ها می شود؛ یعنی چیزی شبیه برنامه «خنداننده شو» خندوانه، با این تفاوت که در آن برنامه اشخاص حقیقی سوژه کمدی ها نبودند. در نهایت هم آقای رائفی پور با انتقاد از مهدوی کیا بابت اظهارات چند ماه قبلش، خطاب به او می گوید: «برو دوغت رو تبلیغ کن!» میزان شوخی و به نوعی تمسخر این دو بازیکن با اخلاق و محبوب فوتبال کشورمان در همان ویدئوی کوتاه از آن چه گفته شد بیشتر است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «کسى که مردم را مسخره مى کند، نباید به دوستى خالصانه آن ها چشم امید بندد.» (میزان الحکمه ج 5)
آقای رائفی پور قطعاً با هدف انبساط خاطر حضار دو قهرمان ملی را مورد تمسخر قرار نداده چون فرق است بین کسی مثل ایشان که در نظر مخاطبان استاد هستند با کسی که کارش خنداندن محض است. اما اگر با هدف نقد و اصلاح رفتاری که به زعم ایشان اشتباه بوده ، تبلیغ خمیر دندان و ماست توسط باقری و مهدوی کیا را دستمایه شوخی خود قرار داده باید گفت این روش نقد که توام با تمسخر است چنان دافعه ای دارد که باب اصلاح اشتباه را می بندد. هر چند زبان بدن و ادبیات آقای رائفی پور طوری است که به نظر می رسد ایشان فقط با یک رفتار احتمالاً اشتباه دو ورزشکار کاری ندارند و ...
بگذریم؛ کریم باقری و مهدوی کیا چه در زندگی شخصی، چه در زندگی حرفه ای خود اشتباهاتی داشته و دارند. من هم با آن اظهارنظر مهدوی کیا مخالفم و بسیاری از مواضع سلبریتی های ورزشی و هنری در امور اجتماعی و سیاسی را به نفع هر کدام از جریان های موجود کشور باشد ، نمی پسندم اما این که به صرف ورزشکار بودن و حضور در تبلیغات حق اظهارنظر دیگری را با تمسخر نادیده بگیریم موضوع دیگری است.
کریم باقری فعالیت سیاسی و اجتماعی چندانی ندارد و مشخص نیست علت مورد تمسخر واقع شدن او فقط و فقط تبلیغ یک خمیر دندان با دهان بسته است یا موضوع دیگری باعث دلخوری استاد رائفی پور شده است؟
اما مهدوی کیا با همان مواضعی که شاید بسیاری از آن ها را نپسندیم، کسی است که با آن که امکان زندگی و فعالیت در خارج از کشور را دارد، در حالی سه سال است با هزینه شخصی آکادمی فوتبال پیشرفته ای را برای بچه های کم بضاعت راه انداخته و آن ها را که در معرض آسیب های فراوان هستند در رقابت های بزرگ جهانی حاضر می کند که در کشور ما بازیکنان برای بازی در تیم های درجه چندم لیگ یک و دو حاضرند ده ها میلیون پول هزینه کنند، اما در آکادمی کیا و با کمک حامی مالی او که تازه به کارش اضافه شده، برای والدین بچه ها اشتغال هم فراهم می شود تا خانواده به خاطر بی بضاعتی یک کودک مستعد ورزش را به کار و ترک تحصیل وادار نکند. مهدوی کیا می توانست یک محصول خارجی را تبلیغ کند، حتی می توانست در بین محصولات داخلی یک محصول دیگر را به جز فراورده های لبنی انتخاب کند اما در انتخاب آن هم هدف و عمدی داشته است. این اشکال که مهدوی کیا در مواردی اظهارنظر کرده که تخصص ندارد به او وارد است اما به خیلی های دیگر که از فوتبال، تا سینما و دیپلماسی و تاریخ را تخصص خود می دانند به شکل جدی تری وارد است.
از آن طرف جامعه فوتبالی ما هم نباید به بهانه حمایت از پیش کسوتان، دیگری را مورد توهین و تمسخر قرار دهد چون چرخه تولید خشم و نفرت شکل می گیرد و مراوده ای با نیت حل مشکل به وجود نمی آید.
باید همه ما این کلام حضرت حق در قرآن را مدنظر داشته باشیم که: «اى کسانى که ایمان آوردهاید هیچ قومى حق ندارد قومى دیگر را مسخره کند چه بسا که آنان از ایشان بهتر باشند...» (سوره حجرات آیه 11)
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پی ایی | باغ شکوفه های گیلاس، اسکاتلند
گاردین| پیرمردی مشغول هنرنمایی برای رهگذران، چین
تلگراف| اسب شیطان مانع عکس گرفتن عکاس شده است! انگلستان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
با درد صبر کن که دوا میفرستمت
حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر توست
بشتاب هان که اسب و قبا میفرستمت
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از اخبار مهم آخرین پستهای اینستاگرامی محسن افشانی، بهاره رهنما و... خبر بعدی این روزهای سینمای ایران جشنواره جهانی میرکریمی و دوستان -ببخشید!- جشنواره جهانی فجر بود که بالاخره تمام شد و آقای میرکریمی و اعضای خانواده و همکارانشان در فیلم «دختر» که این جشنواره را کنترات برداشته بودند، رفتند برای جشنواره سال بعد آماده شوند و به قول رامبد جوان برای مراسم اختتامیه بیشتر تمرین کنند.
راستش اختتامیه این مراسمی که ما دیدیم آن قدر نظم داشت که انگار برنامهریزیاش را به معلم پرورشی دوره راهنمایی ما سپرده باشند که تازه اگر میسپردند قطعا نتیجه بهتر و آبرومندانهتری حاصل میشد. اما اجرای مراسم اختتامیه به رامبد جوان سپرده شده بود و او که انگار همان لحظه ناگهانی از تخت بلندش کرده بودند برای اجرا بیاید، همان اول تکلیف را مشخص کرد و گفت: «فقط برای دو دقیقه اول مراسم تمرین کردیم» که منظورش همان سلام و احوال پرسی بود که خیلی زود تمام شد. یک مترجم هم از سر کوچه آورده بودند که در حد Let's go آن جاهایی که درسشان رسیده بود را برای حضار ترجمه کرد.
در این مراسم از آقای استون دعوت شد بیاید جایزه اهدا کند که دوستان برای بالا بردن سطح جشنواره، اسکاروار پاکت را اشتباهی دادند و از آن پس سر شوخی باز و همه چیز اشتباهی شد، طوری که بعید نبود رامبد جوان برود دست گردن الیور استون بیندازد و از او بخواهد در همخوانی آهنگ «دُب وَ دُب وَ» او را همراهی کند. البته با این وضعیت، مناسب بود اجرا را به جواد خیابانی میسپردند تا یک کریستوفر نولان تر و تمیز از الیور استون دربیاورد.
همچنین هنگام اهدای یکی از جوایز، لوح تقدیر گم شد و هر چه رامبد جوان صدا زد لوح نیامد و در نهایت رامبد مجبور شد آن را با بوس جایگزین کند که خوشبختانه برنده جایزه یک آقا بود و مشکل رفع و رجوع شد. به هرحال این هم فکر خوبی است که از سال بعد دوستان برای صرفهجویی در هزینهها به جای سیمرغ بلورین، جشنواره را با ماچ بلورین برگزار کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با حرکت 2 سیخ کبریت، جهت شنای این ماهی را عوض کنید!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک ، ترسانک ، سوتی ، شعر ، طرح ، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به پیامک 2000999 بفرستید.
* خدایا ما را مهدی(عج) پسند و پسند مهدی(عج) کن!
* آقکمال؛ تلویزیون ما همه کانال ها رو می گیره بهجز کانال کولر، چرا؟!
آق کمال: مشکل از آنتنه، آنتن تان ره ببندن به پره های کولرتان، دکمه سرعتش رم بزنن، درست مشه!
* طنزهای بخش باخانمان خیلی خوب و کاربردی هستند. امید که زوج های جوان هم این مطالب را بخوانند. مقیمی
* هیچ وقت یه موضوع رو این قدر برای بقیه مهم جلوه ندید که فکر کنن نقطه ضعفتونه و می تونن باهاش اذیت تون کنن. محمد جواد سلیمی
* انصافا موضوع کارتون عمل های زیبایی خیلی درست بود. دمت گرم آقا مصطفی!
* مطلب زندگی سلام درباره جزیره های خلیج فارس خوب بود ولی تکراری نبود؟!
* اگه تو خیابون یکی از فامیل هاتون رو دیدین که حواسش جای دیگه است، بدونین اون زودتر شما رو دیده! مسعود مجنونپور
* در ستون غلط ننویسیم به جای حد و سقف، کلمه دیگری هم هست. مانند مرز و اندازه که خیلی هم زیباست و همه می فهمند. با تشکر ایرانی!
* ممنون از زندگی سلام بابت مطالب مشاوره و سلامت. خیلی کارآمد و مفید هستند. بابای آرنیکا و آرسام، قوچان
* فاطمه جان، تولدت را که همزمان شده با سالروز میلاد آقا صاحب الزمان(عج) تبریک می گویم. امیدوارم همیشه سایه لطف آقا بر روی زندگی مان باشد. سعید
* ضمن تبریک نیمه شعبان، از همه خوانندگان زندگی سلام التماس دعا برای شفای مریض ها و آمرزش اموات داریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ساعت هشت صبح نامزدم پیامک داد: «صبحت به خیر عزیزم. یه سوال دارم ازت... اگه قرار به انتخاب باشه، من رو انتخاب می کنی یا فوتبال رو؟»
ساعت یازده ظهر وقتی کفش های فوتبالی ام را در می آوردم جواب دادم: «این چه حرفیه عشقم؟ معلومه که تو رو!»
ترجمه و تصویرسازی: فرنگیس یاقوتی، سعید مرادی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* فکر کنم یه قانون بین کافه دارها هست که می گه کافه هر چی تاریک تر، قیمت هاش بیشتر!
* اسکار بهترین لحظه هم می رسه به اون لحظهای که لباس قدیمیت که خیلی دوسش داشتی و تنگت شده بوده، اندازه میشه!
* هنوز نفهمیدم چرا باباها با کمربند که دنبال بچه ها می کنن، می گن واستا کاریت ندارم؟!
* سر کوچهمون مدرسه است. پشت پنجره کلاسشون وایساده بودم، بچهها داد و بیداد می کردن. معلم گفت: بچهها می شه خواهش کنم ساکت باشین؟ یکصدا گفتن نه. بعد همهشون خندیدن. زمان ما معلم ها یه طوری دقیق با گچ می زدن تو حلقت که لال بشی!
* جعبه شکلات مجلسی هرگز خورده نمی شه، بلکه از منزلی به منزل دیگه برده می شه!
* لیگ یک ما جوریه که بعد از لیگ جزیره باید بگیم جذاب ترین لیگ دنیاست!
* بارون تا جایی خوبه که اگه بشینی جایی، بوی موکت خیسخورده ازت نیاد!
* این قدر به خواسته هامون که تو زندگی می خواستیم نرسیدیم که کلا خواسته هامون عوض شد!
* کلاس هشت صبح واقعا برزخه... نه خواب می ذاره حرف استاد رو گوش کنی، نه حرف استاد می ذاره بخوابی. دو ساعت بین خواب و بیداری عین خیار می شینی سر کلاس، الکی حرف استاد رو تایید می کنی که نفهمه مغزت خوابه!
* یک عکس گذاشته پشت جت اسکی تو دریا، کلی هم خوشحال زیرش نوشته: یه روز خوب میاد می دونم... فکر کنم دلش می خواد پشت نهنگ بشینه گاز بده، روز خوب همینه دیگه، چی می خوای مگه؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.