چهارشنبه ها
تعداد بازدید : 46
انواع سبک های آینه کاری در خانه
دکوراسیون داخلی
راحله عجم اکرامی
طراح و ایده پرداز در زمینه دکوراسیون داخلی
در مطالب چهارشنبه های گذشته این ستون، شما را با ایده پردازی هایی درباره دکوراسیون داخلی منزل آشنا کردیم. چیدمان اتاق پذیرایی، اتاق نشیمن، اتاق خواب، آشپزخانه و اتاق دانش آموز به بهانه شروع سال تحصیلی مواردی بود که به آن ها پرداخته شد. به مدت چهار هفته، سعی داریم تا شما را با روش های متفاوت استفاده از آینه و انواع آن برای جذاب تر شدن دکوراسیون خانه تان آشنا کنیم. به آینه کاری به سبک مدرن در مقالات پیش رو خواهیم پرداخت. در این سلسله مطالب، سبک هایی از آینه کاری را برای لوکس تر جلوه دادن منزل تان به شما معرفی می کنیم که کمتر شنیده اید و به شدت هم کاربردی است. بنابراین با ما همراه باشید تا بهترین چیدمان داخلی از آن منزل شما باشد.
تاریخچه استفاده از آینه کاری شکسته
این روزها برای متفاوت جلوه دادن خانه، راهکارهای بسیاری ارائه شده است. طراحی متفاوت سقف، دیوار و کف پوش منزل هر کدام می تواند ایده مناسبی برای رسیدن به یک دکوراسیون متفاوت باشد. با این حال، شکی در این نیست که آینه کاری سبب منحصر به فرد شدن منزل شما می شود زیرا سبکی است که از دوره ساسانیان تا کنون مورد توجه بوده است، به شکلی که در گذشته قصر پادشاهان با استفاده از آینه کاری با سبک های متفاوت تزیین می شده است. در سده دهم میلادی از ونیز به داخل کشور آینه وارد می شد و به دلیل مسافت طولانی، متخصصان این حرفه همیشه با بار شکسته آینه روبه رو می شدند. به همین دلیل از روش های متفاوتی برای آینه کاری توسط آینه های شکسته استفاده شده و طراحی هایی متفاوت در این زمینه شکل گرفته است. برای رسیدن به طرح اولیه روی دیوار یا سقف به یک متخصص حرفه ای نیاز است. سپس با استفاده از یک خط کش، میز برای برش آینه، الماس مخصوص برای برش و قلم برای طراحی طرح اولیه می توان کار را آغاز کرد. آینه برش خورده و چسب سیریش و گچ نرم، مواد اصلی برای ایده پردازی و آینه کاری محسوب می شود. آینه هایی که برای این کار اختصاص داده شده است، رنگ های متفاوتی دارند. شما بر حسب سلیقه و نیاز خود می توانید از رنگ طلایی، برنزی، مشکی، دودی، سبز، آبی و رنگ های متنوع دیگر بهره بگیرید. از همین رو به سادگی می توانید با هر تم رنگی هارمونی رنگ را در فضا مشاهده کنید. در مطالب بعدی شما را با سه سبک آینه کاری لوزی، جورچین و آنتیک آشنا خواهیم کرد و توضیحات کاملی درباره شان خواهیم داد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
توصیه هایی به آن ها که این روزها با «ای کاش... ، ای کاش ...» روزگار می گذرانند
تعداد بازدید : 58
چه کنیم با حسرت های زندگی مان؟!
محوری
گروه خانواده و مشاوره
معمولا همه انسان ها در زندگی شان برای خودشان «ای کاش ...»هایی دارند. به طور مثال
می گویند: «ای کاش در جوانی برای پزشک شدن درس می خواندم»، «ای کاش فلان زمین را
می خریدم»، «ای کاش در دانشگاه بهتری قبول می شدم»، «ای کاش قدر پدر و مادرم را تا زنده بودند بیشتر می دانستم» و ... . این روزها هم بالا و پایین رفتن قیمت دلار و طلا، گفتن «ای کاش... » را به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بعضی ایرانی ها تبدیل کرده است! تا چند وقت پیش که قیمت دلار هر روز بالا و بالاتر می رفت، جمله هایی همچون «ای کاش کمی دلار خریده بودیم»، «ای کاش همه پول های مان را به طلا تبدیل می کردیم» و صدها ای کاش دیگر را اگر خودمان نگفته باشیم، بارها و بارها شنیده ایم. حالا هم به بهانه پایین آمدن قیمت دلار و طلا، ای کاش هایمان رنگ دیگری گرفته است. «ای کاش همه طلاهایمان را دیروز می فروختیم»، «ای کاش دلارهای مان را به موقع می فروختیم» و صدها ای کاش دیگر که می گوییم یا از زبان بعضی ها می شنویم. در ادامه مطلب نکات جالبی درباره حسرت خوردن در زندگی خواهید خواند.
دومین احساس منفی رایج
زندگی کوتاه تر از آن است که بخواهید ثانیه ای از آن را به حسرت بگذرانید.
با این حال حسرت و پشیمانی دومین احساس منفی رایجی است که معمولا انسان ها هر روز آن را احساس می کنند. انسان همان زمانی که مفهوم «ای کاش» را می شناسد، احساس پشیمانی را تجربه می کند. به گزارش سلامت نیوز، معمولا ما به جای استفاده از آن چه در اختیار داریم در آن چه گذشته و از دست رفته غوطه می خوریم. روان شناسان بر این باورند که آن قدرها هم بد نیست اگر هر از چند گاهی به این فکر کنید که چه می شد اگر کارها جور دیگری پیش می رفت. اما چیزی که مهم است پیامد این افکار است.
همه چیز دست شما نیست
علم جامعه شناسی می گوید ما باید درباره رفتار دیگران، در متن آن قضاوت کنیم. فردی که عملکرد غیرقابل قبولی دارد، باید با توجه به فشارها و شرایطی که در آن قرار داشته، وی را قضاوت کرد. در نظر نگرفتن زمینه ها، خطایی است که ما دایم درباره خودمان مرتکب می شویم. بعضی افراد وقتی به شکست های خودشان فکر می کنند، این عوامل را فقط به اشتباهات شان یا بدشانسی ربط می دهند اما گاهی عملکرد بد آن ها ناشی از خطا یا بدشانسی نیست. بنابراین و در این صورت سرزنش کردن خود کاری غیرضروری است.
زمانی که اتفاق بدی می افتد و خود را مقصر
می دانید، به این توجه کنید که عوامل دیگری نیز در این اشتباه دخیل هستند که در کنترل شما نیستند. همه گاهی تا اندازه ای مستاصل و درمانده می شوند که این مسائل باعث افسردگی شان
می شود اما اگر با دیگران حرف بزنید شاید به این نتیجه برسید که همه چیز دست شما نبوده و دیگران هم ممکن است در همان موقعیت، اشتباه مشابهی را انجام داده باشند. اگر به این نتیجه برسید که همیشه مقصر هر اتفاق بدی شما نیستید، کمتر
حسرت می خورید.
جوان ترها بیشتر حسرت می خورند
پژوهش های متعدد نشان می دهد هرقدر به سن انسان افزوده می شود، تمایل به مقصر انگاشتن خود کمرنگ تر می شود و افراد به عوامل زمینه ای بیشتر اهمیت می دهند. شاید این به دلیل آن است که بالاخره هر انسانی درخواهد یافت که زندگی در حسرت و پشیمانی، فرصت لذت بردن را از شما می گیرد.
احساس پشیمانی به یک شرط بد نیست
احساس پشیمانی درباره یک موضوع نشان دهنده اهمیت آن است اما افسوس خوردن بی فایده است. از خودتان بپرسید چه کار متفاوت یا بهتری
می توانستید انجام بدهید و حالا چگونه می توانید آن را جبران کنید. ذهن تان را برای اتفاقات مشابه در آینده آماده کنید تا مانع اشتباهات بعدی شوید. پشیمانی می تواند شما را برای عملکرد درست در موقعیت های مشابه آماده کند.
البته به شرط این که شما توان و اختیار کافی برای پیشگیری از اشتباهات را داشته باشید. اگر شما قادر به مدیریت موقعیت های مشابه در آینده نباشید، بدون شک حسرت های بیشتری در انتظارتان خواهد بود.
می توانست بدتر باشد
وقتی افسوس می خورید معمولا به این فکر می کنید که ای کاش همه چیز جور دیگری پیش می رفت اما در واقع آن چه شما می خواهید این است که کارها بهتر انجام می شد. اکنون به این مسئله طور دیگری نگاه کنید: «چه می شد اگر کارها بدتر از این پیش می رفت؟» در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بارسلونا یک روان شناس در مراسم اهدای مدال ها متوجه شد که برنده مدال برنز لبخند می زند و چهره برنده مدال نقره مغموم است. چطور ممکن است جایگاه سوم از جایگاه دوم بهتر باشد؟ او نتیجه گرفت که مغز ما در مواجهه با شکست ها با توجه به رویکردی که ما نسبت به مسائل داریم، عمل می کند. از خودتان بپرسید محتمل ترین جایگزین برای هر کدام از این ورزشکاران چه بود؟ برنده مدال نقره جایگاه اول را از دست داد؛ یعنی او تمام توجه ها، سخنرانی ها و تحسین های بی نظیر را از دست داده است. جایگاه دوم، اولین جایگاه بازنده هاست: «چه می شد اگر من یک درصد بیشتر تلاش می کردم؟» جایگاه دوم فقط به موقعیت بالاتر نگاه می کند اما برنده مدال برنز به جایگاه پایین تر از خودش توجه دارد. او آن قدرها هم به برنده شدن نزدیک نبود و اگر کمی کمتر تلاش می کرد در جایگاه چهارم قرار می گرفت؛ بدون مدال، بدون توجه و بدون این که فردی از او یادی کند. نفر سوم فقط از موقعیت خود لذت می برد و کمتر به مدال طلا اهمیت می دهد.
پژوهش ها در باره دانش آموزان نیز نتایج مشابه دارد. کسانی که نمره ۱۸ می آورند از کسانی که نمره ۱۹ می گیرند، راضی ترند. در حالی که هر دو نمره خوبی گرفته اند. کسانی که نمره ۱۹ گرفته اند به خود می گویند:« اگر کمتر می خوابیدم، بیشتر تمرکز می کردم، کمتر بازی می کردم و ... الان ۲۰ گرفته بودم.» در حالی که دانش آموزی که نمره ۱۸ گرفته است به نمره ۲۰ فکر نمی کند و از این که نمره اش کمتر نشده، راضی است.
اصول صحیح حسرت خوردن
اولا خوب است اثرات منفی احساس پشیمانی را با راهکارهای مثبت جبران کنید. احساس پشیمانی زمانی مذموم است که عادت همیشگی تان باشد. اما اگر بخواهید تجربیات و اتفاقات گذشته را بررسی و از آن استفاده کنید، این احساس حسرت و افسوس می تواند مفید باشد. با این حال و اگر می خواهید خودتان را به عنوان یک انسان با حق اشتباه در برخی از موارد بپذیرید و در عین
حال شاد باشید، به این موارد توجه کنید:
* از احساس پشیمانی و حسرت به عنوان ابزاری استفاده کنید تا در آینده عملکرد بهتری داشته باشید.
* وقتی افسوس می خورید، سعی کنید به جای فکر کردن به موقعیت از دست رفته، به موارد بدتری که می توانست بیفتد فکر کنید.
* درباره خطایی که باعث ایجاد افسوس شده است، صادقانه بیندیشید و خودتان را برای چیزی که مقصرش نیستید، سرزنش نکنید.
مراقب حسرت های فردایتان باشید
گاهی اشتباهات گذشته راهی برای رشد هستند اما گاهی هم اثر مثبتی ندارند. پختگی یعنی بتوانید تفاوت این دو را درک کنید. یادتان باشد حسرت و پشیمانی برای اشتباهی که گذشته، نتیجه آن را تغییر نخواهد داد. از فرصت های پیش رو استفاده کنید تا آن چه را از دست رفته است، جبران کنید مبادا که روزی حسرت امروز را بخورید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تربیت فرزند
تعداد بازدید : 44
لزوم برخورد والدین با خواسته های غیرمنطقی بچه ها
نحوه واکنش نشان دادن والدین در برابر خواسته های کودکان از چهار سالگی به بعد، می تواند باعث لوس شدن آن ها در بزرگ سالی شود. بنابراین
خانواده ها باید غیرمستقیم با خواسته های غیر منطقی کودکان برخورد کنند. حالا این سوال پیش می آید که چرا و چگونه، کودکان ناز پرورده می شوند؟ به گزارش باشگاه خبرنگاران، «فاطمه منفرد پویا» در این باره نکاتی را می گوید که در ادامه مطلب خواهید خواند.
مخالفت با فرزند تا 18 ماهگی ممنوع!
در خصوص این که چرا بعضی از کودکان ناز پرورده می شوند، بدانید که تمام نیازهای کودک باید تا 10 ماهگی او برطرف شود و از 10 ماهگی به بعد کودک متوجه می شود که ممکن است با خواسته های او موافقت نشود.
البته 10 تا 18 ماهگی سنی حساس است که اگر نیازهای کودک برآورده نشود، اضطراب جدایی می گیرد. از 18 ماهگی تا چهار سالگی کودک متوجه می شود ممکن است گاهی با خواسته هایش موافقت نشود و زمانی که والدین متوجه شوند در نیازهای کودک شان منطقی وجود ندارد، می توانند به صورت غیر مستقیم در برابر نیازهای کودک مخالفت کنند.
از چهار سالگی به بعد، کودک مفهوم نه را می فهمد و باید با خواسته های غیر منطقی اش برخورد غیرمستقیم شود.
مخالفت والدین نباید تنبیهی باشد
کودک از چهار سالگی به بعد ممکن است نازپرورده شود. از چهار سالگی به بعد کودک معنای نه گفتن را می فهمد و باید متوجه شود که این کار خوب است یا نه و خانواده ها باید از این سن به صورت تدریجی این موضوع را به کودک خود آموزش دهند.
از شش سالگی به بعد کودک با بایدها و نبایدها آشنا می شود که این موضوع باید توسط خانواده به صورت جدی (نه به صورت تنبیه) به کودک آموزش داده شود. در خور ذکر است که سه نوع خانواده در تربیت کودک وجود دارد، خانواده های سهل گیر، سخت گیر و خانواده های مقتدر. گفتنی است که خانواده های سهل گیر به همان اندازه که خانواده های سخت گیر می توانند آسیب برسانند، آسیب زا هستند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 60
ارتباط های کلامی غلط و جایگزین صحیح آن (دوشنبه ها - پنج شنبه ها)
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره ازدواج
تعداد بازدید : 78
همسرم خیلی روی بچه مان حساس است
نویسنده : هدی معتمد الصنایعی |روان شناس بالینی
خانمی 27 ساله و دارای یک فرزند یک ساله هستم. همسرم واقعا مرد خوبی است ولی به شدت روی تنها بچه مان حساس است و به خاطررفتار های او جلوی همه مرا کتک می زند.
احتمالا همسرتان احساسات بسیار زیادی به فرزندتان دارد که هربار و با هر اتفاق و ناراحتی که پیش می آید، بسیار به هم می ریزد و احتمالا شما را مسئول اتفاقات افتاده می داند که باعث می شود خشمگین شود و شما را کتک بزند. این که شوهرتان را دوست دارید و خوبی هایش را می بینید، قابل ستایش است. اما درباره میزان این کتک ها، دفعات تکرار و شدت شان چیزی ننوشته اید و بسیار مهم است که در صورت نیاز و در خطر بودن جان تان، از صدای مشاور بهزیستی یا پلیس اجتماعی و ... کمک بگیرید. با این حال و در اشتباه بودن این رفتار همسرتان شکی نیست اما در ادامه چند توصیه برای تان دارم.
شاید شوهرتان مسئولیت پذیر نیست
قبل از هر چیز بهتر است مسئله مسئولیت پذیری همسر شما بیشتر بررسی شود. آیا قبول مسئولیت برایش سخت است؟ افرادی که این گونه هستند، همیشه از دیگران توقع دارند و طلبکار، ناراضی و خشمگین هستند و عادت دارند مسئولیت اتفاقات را به گردن دیگران بیندازند. به طور مثال اگر شوهرتان، شما را مسئول اتفاقات افتاده توسط فرزندتان می داند، به این مشکل دچار است. اگر این طور است، باید یک روان شناس به ایشان آگاهی بدهد و کمک شان کند تا مشکل حل شود.
شاید شوهرتان دنبال کسب توجه است
موضوع دیگری که باید به آن توجه شود، این است که آیا وجود فرزند باعث نشده شما خواسته های همسرتان را نادیده بگیرید؟ معمولا وقتی کودک تازه متولد می شود، مادر و کودک برای مدتی با هم یکی می شوند چون نیازهای اولیه کودک مرتب باید رفع شود و پدر احساس تنهایی و فکر می کند خواسته های او برآورده نمی شود. بنابراین ممکن است ناخواسته از فرزندش خشمگین شود ولی چون نمی تواند خشمش را به کودک ابراز کند، ناخواسته این خشم را به شما ابراز می کند. در این صورت توصیه اکید می شود که به نیازهای همسرتان بیشتر توجه کنید.
آسیب های رفتار شوهرتان را به او بگویید
مسئله دیگر این که بهتر است همسرتان برای مدیریت خشم از یک روان شناس کمک بگیرد و این که شما هم به وی بگویید که هر بار با این اتفاق چه قدر شما آسیب می بینید و این اتفاق نه تنها به شما بلکه به فرزندتان هم آسیب می زند زیرا کودک هم در آرامش نخواهد بود. در ضمن بهتر است همسرتان ارزش های خودشان را در رابطه با شما و فرزندتان تعیین کنند یعنی مشخص کنند در آینده چطور همسر و پدری می خواهند برای شما و فرزندتان باشند؟ در این باره چه اصول اخلاقی و رفتاری برای شان مهم است؟ و این که فرزند که بزرگ شد، چگونه پدری را در ذهن تداعی کند؟ پدری که تکیه گاه امنی بوده و باعث عشق و امنیت بیشتر خانواده می شده یا پدری که نه تنها آرامش نمی داده بلکه خشونت و نبود احساس امنیت را در خانواده پرورش می داده است؟ صحبت درباره چنین موضوعاتی، به طور قطع و به مرور روی ذهن شوهرتان تاثیر خواهد داشت. امیدوارم که شرایط تان بهتر شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 40
پیامک های شما
لطفا در سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) درج کنید.
تو این آشفته بازار و مسائلی که باعث رنجش خاطر مردم شده، موضوع کاظمیان و بلوچی طنز جالبی بود که جایش در صفحه خانواده نبود. ممنون.
انصاریان فقط به دنبال معروف تر شدن و دیده شدن دوباره است و انتظار نمی رفت که این قدر به او در همین زمینه کمک شود.
نوجوانی 18 ساله ام که عاشق یک خانم بازیگر هستم. اتاقم پر از عکس ها و دیالوگ های ماندگار اوست. مطلب تان درباره عشق جواد به مونیکا، جالب و خواندنی بود اما بسوزد پدر عشق که حتی دلم نمی آید یکی از عکس های او را از روی اتاق بکنم. هر روز بیشتر شیفته اش می شوم.
یک پسر 9 ساله دارم که به تازگی رفتارهایش خیلی نگرانم کرده. او می گوید سوپرمن شده است. عاشق این شخصیت و فیلم هایش است. به تازگی میگه من صداهایی رو می شنوم که هیچ فردی نمی تونه بشنوه یا مثلا من پشت سرم دو تا چشم دارم و می تونم همه رو ببینم. این حرف هاش خیلی نگرانم کرده. باید چه کار کنم؟
دوست دارم با یک انسان خوب، کمی درد دل کنم. دعا کنید آن انسان خوب، پیدا شود.
شوهری 35 ساله دارم. پنج سال است که با هم ازدواج کرده ایم. با هم هیچ مشکلی نداریم و بی نهایت خوشبختیم. شوهرم شش ماه پیش، پدرش را به خاطر سرطان از دست داد. از اون به بعد، هر وقت یادش می افته، اشک هاش سرازیر میشه. هرقدر هم دلداری اش می دهم، بی فایده است. به نظرتون باید چه کار کنم که حالش بهتر بشه؟ نمی ذاره تابلوی عکس باباش رو از دیوار خونه بردارم.
من 24 ساله ام و شوهرم 28 ساله است. دو سال از شروع زندگی مشترک مان گذشته است. تقریبا پنج ماه پیش متوجه خیانت شوهرم شدم. بعد از آن، من را ترک کرد و حتی یک زنگ هم به من نمی زند. برای طلاق در حال انجام روال قانونی هستم اما نمی خواهم بدون گرفتن انتقام، پایم را از زندگی اش بیرون بکشم. هنوز امید دارم که برگردد اما در ذهن ام نمی توانم او را ببخشم. فکر انتقام و شیوه اش، خیلی اذیت ام می کند. چه طور باید انتقام بگیرم که بعدش پشیمان نشوم؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.