تعداد بازدید : 70
دنیا به روایت تصویر
رویترز| دوچرخه سواری در برف، کانادا
پی اِی| همزیستی مسالمت آمیز!
تلگراف | کارگران در حال پاک کردن گوجه فرنگی، بنگلادش
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 24
حدیث روز
امام حسین(ع) به مردی که در حضور ایشان از دیگری غیبت کرد، فرمود: ای مرد! دست از غیبت بردار؛ زیرا غیبت خورش سگهای دوزخ است. تحف العقول
ذکر روزیک شنبه
صد مرتبه «یا ذاالجلال و الاکرام»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 20
انتظار، مبارزه با فقر و محرومیت
علامه محمدرضا حکیمی می فرمایند:
منتظران ظهور دولت حق و حکومت عدل، که دینشان اسلام است و کتابشان قرآن، و نخستین امامشان علی ابن ابی طالب(ع) است (یعنی تجسم اعلای عدالت و دادگری)، و خود در انتظار تحقق حکومت عدل جهانی به سر میبرند، باید پیوسته نمونه این عدل و عدل طلبی باشند و این چگونگی را نشان دهند و جامعه خویش را از احسان سرشار سازند و با نفوذ محرومیت و استضعاف، به شدت مبارزه کنند. باید جامعه آنان، نمونه آن عدل و دادی باشد که از آن دم می زنند و منتظر ظهور ابعاد کلی و جهانگیر آنند.
«خورشید مغرب»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غلط ننویسیم
تعداد بازدید : 20
سبقه / صبغه
«میتوان بقایای کورههای ذوب آهن را در بخشهایی از این روستا مشاهده کرد که سبقهای تاریخی دارد.» «سبقه» در اصل به معنای «سبقت گرفتن» است ولی در نوشتههای امروز و به ویژه روزنامه نگاری به معنای «سابقه» و «پیشینه» هم استفاده میشود و «صبغه» به معنای «رنگ» است. بنابراین باید دید در بافت جمله کدام واژه کاربرد دارد یا کدام به مفهوم اصلی جمله نزدیکتر است. در جمله بالا بهتر است به جای «سبقه» از «پیشینه» استفاده کرد که به معنای اصلی هم آسیب نزند.
کانال «زین قند پارسی»
علیرضا حیدری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 14
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 12
باران نگاهت
نویسنده : علی نیکو
زیر باران نگاهت یک شب
لرزه افتاد به اندام غزلهای سپید
اطلسی بود و هزاران عاشق
شمعدانی، ناهید
زیر باران نگاهت مُردَم...
خاک گلدان میان پرچین
خاک اندام من است
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدنی ها
تعداد بازدید : 39
جشنواره لیمو
اکونومیست- جشنواره لیمو هر سال در نیمه دوم ماه فوریه در شهر «مانتون» فرانسه برگزار می شود. در طول پانزده روز برگزاری این جشنواره بیش از 200 هزار بازدیدکننده از آن دیدن می کنند که به دلیل افزایش گردشگران به این مناسبت، کلیه هتل ها در شهر مانتون پر می شوند. این شهر که محصول اصلی اش مرکبات و به خصوص لیمو است، در امتداد ساحل و در نزدیکی کشور ایتالیا واقع شده است و به دلیل مجسمه های عظیمی که با مرکبات ساخته شده، مشهور است و مورد توجه گردشگران قرار می گیرد که به نوعی جذب این تبلیغات برای شهر و محصولش می شوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 8
ما و شما
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* خانم فرنیا، واقعا آفرین به طرز بیانت. تمام مسائل اطراف مون و مشکلات و عادت های اشتباه اجتماع ما رو خیلی ساده و روان رو کاغذ میاری! من که از اون دسته افراد هستم که واقعا با این رسوم عجیب مشکل دارم و دنبال زندگی آروم هستم، با خواندن مطالب قشنگت از خنده روده بر شدم؛ ممنون.
* حرفای دلم رو میذارم همونجا باشه، جاش بهتره.
مسعود مجنونپور
* پرونده های مجهول رو همیشه می خونم، بسیار هیجان انگیز و جالب است. هرچی تو زندگی سلام بخوای هست، لطفا ادامه بدید!داودلی، قوچان
* از زحمات بی دریغ پدر و مادرمان ممنونیم. مامان و بابا عاشقتونیم. احسان و بهار، نیشابور
* آق کمال چشمم روشن، شمایم رفتن تو خط رشوه گیریفتن؟ الان زنگ مزنم به تعزیرات خبر مدم.
مجید شادلو
آق کمال: مجید جان شله دوست دری؟ با اهل و عیال بیان در خدمتم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 4
مارپیچ(سختی 60 ٪)
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شعر طنز
تعداد بازدید : 23
سخت است!
نویسنده : امیرحسین خوش حال | شاعر و طنزپرداز
خودمانیم؛ شاعری سخت است
خوردن شامِ حاضری سخت است
شستن کله کچل؛ آسان
شستن موی فرفری سخت است
مثل یک عده خواندن آسان است
منتها مثل «ناظری» سخت است
آی بازیکنِ پر از جنجال!
زندگی مثل «باقری» سخت است
دخلمان کم شده لذا تفریح
در مکان های لاکچری سخت است
من فقط «وان» و «تو» بلد هستم
چون عددها پس از «تری» سخت است!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه چی شده؟
تعداد بازدید : 55
دورهمی خرس های گنده!
سلام. این بار یه عکس بانمک برای مسابقه داریم که میشه حسابی براش داستان ساخت! حالا شما باید برای این عکس، یک شرح حال کوتاه یا دیالوگ بامزه بنویسید و تا ساعت 24 فردا شب (دوشنبه) برای ما به پیامک 2000999 یا شماره 09354394576 در تلگرام بفرستید. حتما کلمه «چی شده؟» و نام و نام خانوادگیتون رو هم بنویسید. بانمکترین و خلاقانهترین پیامها که اسم نویسنده دارن، روز چهارشنبه به اسم خود نویسندهها چاپ میشه. همیشه خوش باشید. و حالا چند نمونه:
* آی درو نبندی، پام مونده بیرون!
* داداش سر صبحی عسل با اسانس سیر خوردی؟!
* وقتی خانواده خرس های مهربون می خوان برن گردش ولی یادشون می افته خرس هستن و تو ماشین جا نمیشن!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خودمونی
تعداد بازدید : 28
عاشقی با خرس قرمز
نویسنده : الهه توانا | روزنامه نگار
خرسهای قهوهای و قرمز چندمتریِ چندصدهزار تومانی که چند روز گذشته ویترین مغازهها را قرق کردهبودند و وانتهای شهر را در اختیار گرفتهبودند، همان شب سر از سایتهای فروش اینترنتی درآوردند. این عروسکهای بیقواره که قرار بود نشان عشق و محبت باشند، 24 ساعت از روز «عشق» نگذشته، حراج شدند. هرچند کل ماجرا بسیار مضحک است و بیهیچ اضافهای خودش بر بیمعنی بودن خودش صحه میگذارد اما اگر غیر از این بود، باید تعجب میکردیم. وقتی چشم و ابرو و قد و هیکل و دارایی و مایملک معیار علاقه باشد، به چه شیوه دیگری غیر از اندازه خرس عروسکی میشود ابراز علاقه کرد؟ وقتی احساس محترم دوست داشتن و دوست داشتهشدن، در فضای مجازی به پستها و عکسهای مهرآمیز تقلیل داده و ابزاری برای خودنمایی میشود، چه استعارهای بامعنیتر از بهحراج گذاشتنِ نماد عاشقی؟ باید فرق باشد بین زمانی که «هرچه از دوست» میرسید، نیکو بود و هدیههای -هرچند کوچک- رسیده از معشوق در گنجه و کمد دور از چشم اغیار نگه داشته میشد، با دورهای که عاشقی در بوق و کرنا میشود و کسی عاشقتر است که در رقابتِ از پیشباخته سورپرایز کردن، دست بالا را دارد.
حتما در این دوره و زمانه هم کسانی پیدا میشوند که دوست داشتن پیششان حرمت دارد، یکروزه عاشق نمیشوند که یکشبه فارغ شوند و روی احساسشان معامله نمیکنند؛ ولی علیالحساب تصویر غالب روزگار ما از عشق، چیزی که در ترانهها و فیلمها و قصهها و فضای مجازی به نمایش گذاشته میشود، با اتفاقی که شب های گذشته در سایتهای فروش اینترنتی رخ داد، در کمال هماهنگی است. وقتی سعدی گفته بود «من صید وحشی نیستم، در بند جان خویشتن / گر وی به تیرم میزند، استادهام نُشاب را»، حالا جوانترها زمزمه میکنند«کجای قلبمو زدی/ که هیشکی بعد تو ندید/ چی به سر دلم اومد/ ببین چی آوردی سرم/ اصلا دیگه نه تو نه من».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 43
تاپخند
با کاهو کیلویی 15 تومن، گیاه خواری هم جواب نمیده، باید کمکم حشرهخواری رو شروع کنم!
خواستین به مامانتون بگین ساعت 7 بیدارتون کنه، بهش بگین ساعت 9 بیدارتون کنه، چون مامانها از دو ساعت قبلش شروع میکنن به گفتن پاشو که دیره!
دیگه وقتشه توی جنگل بین گوسفند و مرغ یه رأیگیری انجام بشه تا سلطان واقعی جنگل مشخص بشه!
یه بار رفتم شهربازی شروع کردم به جیغ زدن، دیدم یکی گفت داداش چته؟ گفتم چیه خب همه وقتی میان شهربازی جیغ میکشن. گفت آره ولی تو فقط میخوای یه سکه بندازی این تو!
واقعا هیچ وقت نفهمیدم چهره من اونیه که آینه نشون میده، یا اونی که دوربین سلفی نشون میده؟!
بعضی وقتها فکر میکنم مامانم ته قابلمههای تفلونش رو بیشتر از من دوست داره!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 39
تا حالا دقت کردین
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 60
دوردنیا
برف سیاه در روسیه
آدیتی سنترال- ساکنان دو شهر کوچک در روسیه با انتشار عکس هایی از برف سیاهی که شهرشان را فرا گرفته است، از این اتفاق ابراز نگرانی کرده اند. گویا بعد از چندین ساعت بارش برف، به علت آلودگی زیاد دو شهر کییزلوسک و پروکوپسفسک، برف به رنگ سیاه در آمده است. لایه سنگینی از گرد و غبار زغال سنگ که مربوط به معدنی در شهر است، شهر را سیاه پوش کرده است.
عروسک های کم توان
سی ان ان- شرکت سازنده عروسک های مشهور «باربی»، اولین عروسک های کم توان خود را روی صندلی چرخدار یا با پا و دست های پروتز و اندام مصنوعی وارد بازار خواهد کرد. هدف این شرکت تغییر دیدگاه عمومی به ویژه کودکان درباره زیبایی فیزیکی و ظاهری انسان هاست. مدیران این شرکت امیدوارند با توجه به این که بیش از یک میلیارد نفر در دنیا دارای معلولیت هستند، تولید این عروسک ها در شمایل جدید باعث شود که نگاه مردم به این موضوع اصلاح شود. این شرکت پیش از این هم در راستای رفع تبعیض نژادی، اقدام به تولید عروسک هایی با رنگ پوست و مو و چشم مختلف کرده بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 9
تفأل
تویی که خوب تری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل
حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت
ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دی روزنامه
تعداد بازدید : 18
بچه مربی
نویسنده : علیرضا کاردار | طنزپرداز
بعد از رفتن کیروش، حرف و حدیث فراوان بود. انتقاد از این که چه بر سر تیم آورد و خوب شد رفت، یا تعریف از این که چه تیمی ساخت و حیف شد بیشتر نماند. طوری که علاوه بر مردم و مسئولان، خودش هم گیج شده بود که برود یا بماند که خب وقتی مبلغ قیمت قرارداد با تیم کلمبیا را دید، دلش را یک دله کرد و رفت! ولی تنها نکتهای که بین طرفداران و منتقدان کیروش مشترک بود، نگرانی از این بود که بعد از او، چه کسی سرمربی تیم ملی خواهد شد. این نگرانی ادامه داشت تا این که علی آقای پروین نظرش را اعلام کرد: «کیروش مربی خیلی خوبی بود اما یک بار به شهرستان رفت تا بازی تیمی را ببیند؟ خودم وقتی مربی تیم ملی بودم به شهرستان می رفتم و تمام بازیها را نگاه میکردم.» هرچند با این انتقاد عدهای خیالشان راحت شد که برای رفتن کیروش نباید ناراحت باشند، ولی گروهی هم ترس برشان داشت که نکند علیآقا برای سرمربیگری تیم ملی دورخیز کرده است. چون بلافاصله آقا پروین راهکاری ارائه داد و گفت: «تا دو سال دیگر تیم ملی هیچ مسابقهای ندارد. به نظرم یکی از بچهها را با یک سرپرست انتخاب کنند تا بروند و بازی کنند. سپس سر فرصت سرمربی انتخاب کنند.» پس موضوع مربی شدن خود آقای پروین منتفی بود ولی مسئله این جا بود که یکی از بچهها دقیقا یعنی کدام بچه؟ همبازیهای علیآقا که سنی ازشان گذشته و دیگر جزو بچهها حساب نمیشدند. سردار آزمون و میلاد محمدی هم که اهل مربیگری نبودند، در این فکر بودیم که شاید منظور علی آقا محمدشان است که به صراحت تکلیف همه را روشن کرد: «اگر جای فدراسیون باشم، مربی ایرانی میآورم. دایی، گل محمدی و قلعه نویی مربیان خوبی هستند.» تمام! چه کسی جرئت دارد روی حرف این پیش کسوت فوتبال حرف بزند و نظر کارشناسیاش را زیر سوال ببرد؟
تازه مربی شدن این بچهها، علاوه بر سفر به شهرستان برای دیدن بازیها، مزایای دیگری هم دارد. اول این که به ریال دستمزد میگیرند و در این اوضاع نیاز به تامین دلار نیست. همچنین زیر و بم فدراسیون و قوانینش را میشناسند و میدانند کدام مسئول از چه برند لباس ورزشی خوشش میآید و کدام یکی از چه جملههایی توی مصاحبه بدش میآید! همچنین نیازی به اجاره خانه و خودرو و مترجم و راننده و ماساژور و آشپز و... ندارند و حتی میتوانند بدون گوشت قرمز و کاهو و فقط با اشکنه و املت هم سیر شوند و سر تمرین بیایند! چه از این بهتر؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سوتی سرا
تعداد بازدید : 42
تمنا نکن!
یه بار رفته بودیم مهمونی، به برادرم شیرینی تعارف کردن، برادرم اول گفت نه، ممنون. برای بار دوم تعارف کردن و گفتن تمنا می کنم! برادرم میگه با خودم گفتم خب حالا که تمنا می کنن بذار بردارم. دستش رو آورد بالا که برداره ولی صاحبخونه زودتر رفته بود، دستش همین جور تو هوا موند! برادرم هنوز بعد از چند سال میگه خب نمی خوای شیرینی بدی نده، چرا تمنا می کنی الکی؟!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.