شمشیر دولبه؛ هویت نسل آینده در گرو فناوری
فناوری چه تاثیراتی بر زندگی دارد و چطور باید آن را کنترل کرد؟
نویسنده : کورش چایچی
یکی از مباحث مهم و بعضا مبهم جوامع امروزی، مربوط به تاثیر فناوری بر شکلگیری شخصیتها یا حتی پنهان سازی آن در نوجوانان است اما چرا باید این مبحث، در دنیای امروز تا این حد مبهم باشد؟ مگر تا پیش از این نوجوانان چه میکردند؟ چه چیزی باعث میشود در حالی که وارد دهه سوم قرن ۲۱ می شویم، به فکر درک نوجوانان بیفتیم؟ پاسخ این سوال فناوری دنیای اطراف ماست.
فناوری؛ آن شمشیر دو لبه
تیلور فنگ (Taylor fang) نویسنده مطرح، تجربیات دگرگونی شخصیتها در فیس بوک، اسنپ چت، تیک تاک، اینستاگرام و پلتفرمهای دیگر را به خوبی توضیح میدهد. او میگوید هرکدام از این تجربهها، هنجارهای نانوشتهای از بیان ذات و در میان گذاشتن آن با دیگران را بازگو میکنند اما فارغ از مشکلاتی که نوجوانان با آنها دست و پنجه نرم میکنند، این بزرگسالان هستند که نمیدانند یا نمیتوانند نقش فناوری در زندگی فرزندانشان را درک کنند. از همین رو، همواره سوالاتی مطرح میشود که چگونه این دستگاههای دیجیتالی شایع، نحوه یادگیری، دوستیابی، دنیاشناسی و خودشناسی را تحت تاثیر قرار میدهند؟ برای پاسخ دادن به این سوال، باید دو حالت را بررسی کنیم.
آثار بنیانکن
شواهد روزافزونی وجود دارد که میگویند مجهز کردن مدارس به لپتاپها و تبلتها، هیچ کمکی به یادگیری دانشآموزان نکرده است. شرکتی در چین وجود دارد که میگوید با شخصیسازی کردن مباحث توسط هوش مصنوعی، توانسته یادگیری پیشرفته را در اختیار کودکان قرار دهد که اتفاقا بسیار هم محبوب شده است اما آیا این کار، دانشآموزان را تبدیل به ماشینهایی نمیکند که صرفا باید تستهای استانداردی را پشت سر بگذارند؟ تعدادی از دانشگاهها، خوابگاههای خود را به دستیارهای صوتی مجهز کردهاند. بسیاری عقیده دارند این دستگاهها اولین برخوردهای دانشجویان با بزرگسالی را از بین میبرند یا برداشتهای اولیه آنها را دستکاری میکنند. همچنین هیچ درکی از این پدیده وجود ندارد که در آینده از این دادهها چه استفادهای میشود. یکی از پروفسورهای فلسفه در یک دانشگاه، از تاثیر گوشیهای هوشمند بر دانشجویان شگفتزده است. او از آنها درخواست کرده بود برای دو هفته از گوشی خود استفاده نکنند. این پروفسور میگوید وضعیت تحصیلی و روابط اجتماعی آنها به شدت بهبود یافته ولی مشکل این جاست که هیچکدام از آنها نمیتوانند زندگی خود را بدون گوشی تصور کنند.
آثار بنیانساز
با کمی پرس و جو از کودکانی که علاقه داشتند یوتیوبری معروف شوند ولی در این راه شکست خوردهاند، به خوبی میتوانیم لبه دیگر [این شمشیر] را درک کنیم. دید کلی جامعه در این رابطه اینگونه است که همواره انتظار دارد شخصیت کودکان تحت این تجربیات خرد شود، ولی در عمل اینگونه نیست و این کودکان بیشتر از شکستهای خود درس گرفتهاند تا این که سرخورده شوند. گروهی از محققان به این نتیجه رسیدهاند جوامع کوچک آنلاین که حول محتوای علمی-تخیلی شکل گرفته است، برای میلیونها کودک منزوی، حکم یک کلاس درس انشا و آموزش دورههای زندگی داشته است تا سایتی صرفا برای سرگرم شدن. خبرنگاری از کره جنوبی گزارش میدهد که حاصل چهار دهه بررسی عوارض مخرب بازیهای ویدئویی روی کودکان، به هیچ نتیجهای نرسیده است و هنوز مشخص نیست که چیزی به اسم اعتیاد به بازیهای ویدئویی وجود دارد یا نه.
«فنگ» در مقاله خود توضیح میدهد که با تمام نگرانیها درباره حریم خصوصی و اضطرابهای اجتماعی، اعتیاد دیجیتالی و ناامیدی، ساختن و پرداختن شخصیتهای آنلاین که توسط نوجوانان نسل او صورت میگیرد، امری حیاتی است. از طرفی این بحث هم مطرح میشود که ثبت لحظات مختلف زندگی در شبکههای اجتماعی، باعث میشود آن شخص همواره درگیر بیخردی دوره نوجوانی خود باشد. به عبارتی شخصیت خام نوجوان او، شاید برای خود او مشکلساز نباشد، اما زمانی که یک جامعه اینچنینی را داشته باشیم، تغییر نگرش در آن جامعه غیر ممکن میشود.
ما فناوری را کنترل میکنیم
پیچیدگی در زندگی دیجیتالی را به خوبی میتوان درک کرد، زیرا دو لبه بودن شمشیر فناوری بیش از پیش ملموس شده است، از طرفی میتوان آثار بنیانکن آن را در زندگی دید، از طرفی میتوان آثار بنیانساز آن را ستود، از طرفی میتوان به آن وابسته شد، از طرفی میتوان از آن بیزار بود. این دست ماست که چگونه خمیر فناوری را شکل دهیم، نه این که بگذاریم فناوری ما را شکل دهد.