محوری
تعداد بازدید : 79
عوامل بیکاری که در مغزتان لانه کرده!
درحالی که نرخ بیکاری در پاییز امسال 2/1 درصد کاهش یافته اما هنوز حدود 3 میلیون بیکار در کشور داریم و یک سری عوامل روانشناسی در این زمینه دخیل است
نویسنده : نرگس عزیزی|کارشناس ارشد مشاوره
جدیدترین اطلاعات سایت مرکز آمار کشور نشان میدهد که نرخ بیکاری در پاییز امسال به 6/10 رسیده که نسبت به پاییز سال گذشته، 2/1 درصد کاهش داشته است. همچنین از جمعیت حدود 9/2 میلیون نفری بیکار در ایران، حدود 2/1 میلیون نفر دانش آموخته آموزش عالی هستند. (منبع: ایسنا) در این بین پیدا کردن یک «کار خوب»، قدم اول برای سر کار رفتن برای بسیاری از جوانهاست. در واقع اگر از بسیاری از جوانان بیکار به ویژه در شهرهای بزرگ سوال کنید که چرا سر کار نمیروند، با جوابی مانند: «کار خوب پیدا نمیشه»، «کاری که به درد من بخوره، نیست» و ... روبهرو خواهید شد. واقعیت این است که در بسیاری از موارد، وقتی با چنین گزارههایی به عنوان دلایل بیکاری روبه رو میشویم، در واقع موضوع نه نبود کار که کمالطلبی منفی فرد جویای کار است. این افراد کمالگرا غالبا استانداردهای متعدد مرتبط با کار دارند و گزینههای زیادی را به عنوان کارهای سطح پایین در نظر می گیرند و در نتیجه به هیچ عنوان حاضر نیستند که سراغ آنها بروند. این استانداردها میتواند مرتبط با میزان دریافتی، نوع محیط کار، ساعت کاری، نوع ارتباط با مدیران، وضعیت رابطه با همکاران و ... باشد. اگر شما نیز به واسطه استانداردهای متعددی که در ذهن دارید تا به امروز نتوانستهاید سر کار بروید یا بعد از شروع به کار، خیلی زود دلزده و ناراحت از کار بیرون آمدهاید، بهتر است با ما همراه باشید.
برای جویندگان کار کمالگرا استانداردهای شخصیتان را هرس کنید
گفتن اینکه در شرایطی قرار داریم که اقتصادمان رکودی چند ساله دارد و البته تعداد متقاضیان کار در برخی حوزهها بیش از موقعیتهای شغلی است، توصیف امیدوارکنندهای نیست اما متاسفانه واقعیتی است که وجود دارد و ما ناچاریم تا حداقل در کوتاه مدت آن را بپذیریم و برنامهریزیهای شخصیمان را متناسب با آن پیش ببریم. بر این مبنا اگر به دنبال کار هستید بهتر است به دو نکته توجه کنید.
1- استانداردهای ذهنی خود درباره شغل مطلوبتان را فهرست کنید؛ میزان درآمد، وضعیت قرارداد، ساعت کار، نوع همکاران، وضعیت مدیریت، موقعیت مکانی و ... . بعد از تهیه این فهرست، مواردی را که ضروری هستند از مواردی که مطلوب هستند جدا کنید. به عنوان مثال ممکن است برای شما نزدیک بودن محل کار، مطلوب باشد اما ضروری نیست اما در مقابل ساعت کاری مشخص برای شما یک ضرورت باشد و در صورت سیال بودن آن، امکان همکاری برایتان به هیچ عنوان میسر نباشد.
2- اگر تازهکار هستید و در مرحله قبل تعداد استانداردهای ذهنیتان بیش از پنج، شش مورد است، ادامه مطلب را با دقت بیشتری بخوانید چرا که به نظر میرسد شما از جمله افراد کمالگرایی هستید که با داشتن استانداردهای متعدد مانع حرکت خود میشوند و حتی به فرض اینکه سر کار هم بروید، احتمال استعفای شما بالاست.
برای ناراضیها از موقعیت شغلیشان عادت مقایسه را به بند بکشید
یکی از مهمترین مصائب افراد کمالگرا، توانایی عجیب آنها در مقایسه خود با دیگران است! آنها دایم در دوستان، آشنایان و همکلاسیها میگردند و افرادی را پیدا میکنند که در موقعیت بهتری قرار دارند و در مرحله بعد، خود را به واسطه این افراد سرزنش میکنند. اگر جزو این گروه از افراد هستید به چند نکته توجه کنید.
1- اگر میخواهید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، این کار را در بازههای طولانیتر انجام دهید مثلا پنج ساله، چراکه تجربه نشان داده در بسیاری از موارد در بازههای طولانیتر افراد رشد متناسبتری با تلاشهای خود میتوانند کسب کنند.
2-ابتدا درباره مسیری که این افراد موفق رفتهاند، اطلاعات بیشتری کسب کنید و بعد خودتان را شکست خورده فرض کنید. در بسیاری از موارد، این افراد خود با گذر از مسیری پر پیچ و خم به این نقطه رسیدهاند.
3-تکبعدی دست به مقایسه نزنید. توجه کنید که هر موفقیتی بهایی دارد. گاهی ما فراموش میکنیم فردی که در کنار ما به موفقیت شغلی قابل توجهی رسیده، در زندگی خانوادگیاش چه بهایی داده یا حتی سلامتیاش با چه مخاطراتی روبه رو شده است.
اگر مدام به استعفا فکر میکنید راهبردهایی برای بقا در شرایط دشوار
کارتان را دوست ندارید، پیش از اینکه به فکر استعفا بیفتید، بهتر است چند روش دیگر را امتحان کنید. شاید این روشها بتواند به شما کمک کند هم با این شرایط بهتر کنار بیایید و هم از این موقعیت نتایج خوبی استخراج کنید. این تلاش برای ماندن در یک موقعیت شغلی نه چندان مطلوب، از آن نظر است که به شرط مدیریت فشار، ما میتوانیم در شرایط دشوار، رشد قابل توجهی کنیم.
1-خودگویی منفی را متوقف کنید و به دیگران نیز اجازه ندهید درباره کارهایتان زیاد صحبت کنند و نظر بدهند. اگر هم ناچار از شنیدن دیدگاههای انتقادی هستید، از بگو مگو خودداری کنید، چرا که خود این بگومگوها و تلاشها برای قانع کردن اطرافیان، خود منبع مهمی برای استرس و فشار است.
2- اگر از قضاوت دیگران وحشت دارید، حداقل در کوتاه مدت میتوانید وضعیت کاری خودتان را برای دیگران بازگو نکنید. البته برای طولانی مدت این وضعیت توصیه نمیشود چرا که مخفی کاری در طولانی مدت اضطراب و فشار روانی را افزایش میدهد.
3- یکی از توصیههای همیشگی در قبال مشکلات غیرقابل حل، مدیریت عوارض مشکلات است. به عنوان مثال مدیرتان شخصیتی عیبجو است، از شوخطبعی برای کم کردن عوارض بددهنی او استفاده کنید یا دست به قلم ببرید و در این مورد بنویسید. این نوشتن، مشکل بددهنی مدیرتان را حل نمی کند اما به آرامش بیشتر شما کمک خواهد کرد.
اگر از سر ناچاری سرکار میروید به فکر نجات خود باشید
اگر کسی گفت: «گرسنگی نکشیدهای وگرنه ماندن در کاری که مطلوب نیست، هیچ عارضهای ندارد!»، حرفش را باور نکنید چراکه بر خلاف این ادعا، ماندن در کاری که به رغم تمام اقدامات، با ناراحتی سر آن حاضر میشویم، در طولانی مدت عوارضی جدی بر سلامت روان ما خواهد داشت اما در این وضعیت چه میتوان کرد؟
1- وقتی ناچارید سر کاری بروید که مطلوب نیست و به نوعی از انجام آن احساس بیارزشی میکنید، سعی کنید بخشهای دیگر زندگیتان را غنیتر کنید. با دوستانتان برنامه بگذارید، مهارت جدید یاد بگیرید و اطلاعات خودتان را در یک حوزه جدید افزایش دهید. این فعالیتها به خود شما پیام بسیار مهمی میدهد؛ این که ارزشمند و دوستداشتنی هستید!
2- خواندن کتاب از جمله فعالیتهایی است که به شدت در این شرایط توصیه میشود، چرا که به دانش شما میافزاید، خیالپردازی شما را تحریک میکند و البته طبق یافتههای محققان دانشگاه تورنتو به افزایش هوش هیجانی شما منجر شود.