قرار و مدار
تعداد بازدید : 12
روز بازی 20 سوالی
امروز و تو اوقات فراغتتون، بازی ساده و بدون هزینه 20 سوالی رو با اعضای خانواده انجام بدین. هرچند این بازی رو بلدین اما یک نفر، یک کلمه بنویسه روی کاغذ و بقیه باید تلاش کنن با پرسیدن 20 سوال که جوابش بله یا خیر باشه، اون کلمه رو حدس بزنن.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 22
ما و شما
* درباره پرونده زندگیسلام میخواستم بگم که منصور ضابطیان یکی از با کلاس ترین و البته فرهیختهترین هنرمندانیه که تو عمرم دیدم. خوشتیپ، اهل کتاب و بدون حاشیه.
* من آهنگ «یه کم با خودت عشق و حال کن» رو تو زندگیسلام سال پیش دیدم و باهاش آشنا شدم. تقریبا هر روز گوش میدم و حالم رو خوب میکنه. الانم فکر کردم درباره همون در صفحه خانواده نوشتید که خورد تو پرم.
* در یک قسمت پرونده نوشته اید، کچل خوشتیپ! این خودش یک جوکه به نظرم. آخه مگه میشه با کچلی، خوش تیپ هم بود؟
* طبق مصاحبهتون در زندگیسلام با علی مشهدی، اون خودش گفته که مو نداره یعنی کچله دیگه. پس نمیشه بگیم سرش رو میتراشه تا خوشگل بشه، مجبوره، مجبور! مثل من. خخخ.آرش، مشهد
* در صفحه سلامت گفتهاید که بیشتر موارد ابتلا به تهوع، استفراغ و کم اشتهایی علامت کرونا نیستند و این خیلی ترسناک است چون هر روز، نتایج تحقیقات قبلی دانشمندان تکذیب می شود. خدا به همه مردم دنیا رحم کند.
* در پرونده سرتراشیدهها، اسمی از اون بازیگر زن هم میآوردین که در جشنواره فیلم فجر، موهاش رو زده و حاشیه ساز شده بود.
* هر چی هستی، یه دونه خوبش باش.
مسعود مجنونپور
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محوری
تعداد بازدید : 85
9 اشتباه مرگبار در پساطلاق
جدایی یکی از تلخترین اتفاقاتی است که ممکن است برای یک زنوشوهر بیفتد اما یک سری رفتارها شرایط دو طرف را بدتر و بغرنجتر خواهد کرد
نویسنده : مرضیه دیندوست | کارشناسارشد مشاوره خانواده
امیدواریم هیچ طلاقی نباشد. اما متاسفانه کماکان شاهد این اتفاق تلخ هستیم که موجب دگرگونی مسیر زندگی میشود، بنابراین بخشی از خود فرد (زن یا شوهر) در این مسیر آسیب میبیند. البته اگر از جنبهای دیگر نگاه کنیم، طلاق میتواند فرصتهایی را برای تغییر فراهم کند. در این مطلب قصد داریم به این مطلب بپردازیم که چطور بعد از طلاق، بتوانیم تغییرات رفتاری درستی داشته باشیم و از پیامدهای آسیب رسان طلاق در حد امکان بکاهیم. به هر دلیلی که متاسفانه طلاق گرفتهاید، توصیه میکنیم نکاتی را که در ادامه مطرح میشود، برای کمک به خودتان انجام دهید.
بیخیال بدگویی از همسر سابقتان نمیشوید
همسر سابقتان، زمانی همسر شما بوده و اکنون از یکدیگر جدا شدهاید. ویژگیهای مثبت و منفی او دیگر ارتباطی به شما ندارد؛ اگر به دلیل خصوصیات منفی او از یکدیگر جدا شدهاید، گلایه کردنتان، دوباره برای شما یادآور همان خصوصیات است و باعث ناراحتیتان می شود. به خصوص اگر در حضور دیگران این کار را انجام دهید چراکه با حمایت دیگران، احتمالا بیشتر به این نتیجه میرسید که شما قربانی بودهاید. بهتر آن است که برای رشد شخصی خودتان تلاش کنید و آن ویژگیهای منفی را از خود دور سازید.
پیگیر زندگی خصوصی همسر سابقتان میشوید
از دنبال کردن زندگی همسر سابقتان بپرهیزید؛ اگر دایم در حال مقایسه شرایط خود و همسر سابقتان بعد از طلاق هستید، بهتر است از این کار دست بکشید. ممکن است همسرتان بعد از طلاق وضعیت بهتری نسبت به شما داشته باشد که این امر احتمالا خشم یا حسرت شما را برمیانگیزد یا اگر وضعیت بدتری داشته باشد، موجب غرور و احساس خودبرتربینی شما شود؛ حال که تصمیم گرفتهاید از او جدا شوید، باید تلاش کنید تمام ابعاد وجودتان اعم از فکر و احساستان را هم از او جدا کنید. البته این کار آسانی نیست و نیاز به تمرین دارد.
افراطی به خوبیهای همسرتان فکر میکنید
از فکر کردن افراطی به خوبیهای همسر سابقتان دوری کنید؛ واقعبین باشید، شما برای مدتی با همسرتان زندگی کرده و خوبیها و بدیهای او را دیدهاید، با وجود این تصمیم به جدایی از یکدیگر گرفتهاید. اکنون طلاق اتفاق افتاده و فکر کردن به خوبیهای همسرتان باعث آزار شما میشود. میتوانید برای مدیریت احساسات و افکارتان با یک دوست یا خانواده خودتان یا یک مشاور صحبت کنید.
نقش والدی را جدی نمیگیرید
اگر فرزند یا فرزندانی دارید، به خاطر داشته باشید که با طلاق تنها نقش همسری شما به پایان رسیده است ولی نقش والدینیتان همچنان پابرجاست. از بدگویی درباره همسرتان نزد فرزندان بپرهیزید. همسر سابق شما، پدر یا مادر فرزندتان است و او همچنان به هر دو نفر شما نیاز دارد. حال که با طلاق از این موهبت محروم شده است، تلاش کنید بیش از این آسیب نبیند و تصویر پدر یا مادر را در ذهن او خراب نکنید. برای اینکه فرزندتان بتواند با هر دو نفر شما ارتباط داشته باشد، با کمک همسر سابقتان برنامهریزی کنید.
برای رشد شخصیتان برنامهریزی نمیکنید
به رشد شخصی خودتان بپردازید تا بهتر بتوانید از عهده مسئولیتهای زندگی برآیید. اگر خانم یا آقا هستید، احتمالا کمی بعد از طلاق، متوجه شدهاید که همسرتان در انجام برخی کارها بهتر از شما عمل میکرد. اکنون همه مسئولیت بر دوش شماست و باید در برخی زمینهها مهارتهای لازم را کسب کنید. مثلا ممکن است لازم باشد درست خرید کردن را بیاموزید، احساسات خود را مدیریت کنید، کمی خانهداری یاد بگیرید، بیاموزید چطور با فرزندتان بهتر ارتباط برقرار کنید و... .
مدیریت دخل و خرج را یاد نمیگیرید
بیاموزید بر دخل و خرجتان، مدیریت داشته باشید. با جدایی از همسرتان، همانطور که بخشی از هزینههای مالی کاسته شده، بخشی هم بر آن افزوده شده است؛ تا زمانی که دوباره دستتان بیاید که چطور دخل و خرجتان با هم همخوانی داشته باشد، محتاط باشید. میتوانید از کتابها یا مجلاتی درباره مدیریت مالی کمک بگیرید.
به تنهایی و افسردگی روی میآورید
بعد از طلاق احتمالا احساس تنهایی یا افسردگی و ناراحتی به شما دست میدهد. برای کمک به حال خوب خودتان، با دوستان و اطرافیان بیشتر ارتباط برقرار کنید. برخی پیامدهای ناخوشایند به دنبال طلاق اتفاق میافتند، خودتان بیشتر به آن ها دامن نزنید و کارهایی را برای کاهش آنها انجام دهید. مثلا میتوانید با کسانی که تجربهای مشابه شما دارند، ارتباط بگیرید و از تجربههای هم برای زندگی بهتر استفاده کنید.
حد و مرز برای دیگران تعیین نمیکنید
طوری رفتار کنید که دیگران حدود خودشان و شما را رعایت کنند؛ از آن جا که مطلقه بودن در جامعه ما چندان پذیرفته نیست، ممکن است برخی افراد بعد از شنیدن اینکه شما طلاق گرفتهاید به خصوص اگر خانم باشید، در پی سوء استفاده از این موضوع باشند. این خودتان هستید که به دیگران پیام میدهید چطور با شما رفتار کنند. از آنجا که شما نمیتوانید با همه این افراد درگیر شوید یا از آنها بخواهید مطابق میل شما رفتار کنند، بهتر است طوری در اجتماع ظاهر شوید که اجازه رفتارهای نامناسب و بعضا غیراخلاقی را به کسی ندهید.
خیلی زود به ازدواج مجدد فکر میکنید
اگر به ازدواج مجدد فکر میکنید، همه جوانب آن را در نظر بگیرید؛ با وجود تجربه قبلی و جدایی از همسر سابق تان، اکنون برای ازدواج مجدد لازم است دقت بیشتری به خرج بدهید، زندگی آنقدر به افراد فرصت نمیدهد که اشتباهی را دوباره تکرار کنند. اولا باید حداقل شش ماه از ازدواج قبلیتان گذشته باشد تا با نگاهی که کمتر رنگ و بوی احساسی دارد، تصمیم به ازدواج بگیرید و در ضمن قبل از گرفتن تصمیم نهایی به علتهای طلاقتان فکر کنید، در ازدواج مجدد نباید دوباره به همان مشکلات برخورد کنید. با خودتان فکر کنید که دقیقا چرا میخواهید دوباره ازدواج کنید و در زندگی جدیدتان چه انتظاراتی دارید؟ آن گاه با فردی که برای ازدواج دوباره در نظر دارید تطبیق دهید تا متوجه باشید که قرار است قدم در چه راهی و چه زندگی بگذارید.
طلاق پایان راه نیست
بدون شک مهارتهای گفته شده، نیاز به تمرین دارند و برای آموختن آنها لازم است خودتان را به چالش بکشید. کم نیستند کسانی که بعد از طلاق شروع به ساختن دوباره زندگی کرده و بسیار هم موفق شدهاند. میتوانید سرگذشت آنها را مطالعه کنید تا برای شروع این راه، قوت قلب بیشتری داشته باشید. به خاطر داشته باشید با طلاق فقط بخشی از زندگیتان به پایان رسیده است نه تمام آن!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره خانواده
تعداد بازدید : 87
پسرم به عروسم خیانت کرد
نویسنده : بنفشه دولتآبادی | رواندرمانگر و مشاور خانواده
پدری ۶۴ سالهام، پسری ۳۴ ساله دارم که چهار سال پیش ازدواج کرده است. چند روز پیش او را با خانمی غریبه در خیابان دیدم که مشغول خندیدن و خرید بودند. یک لحظه خشکم زد! به نظرم دارد به همسرش خیانت میکند. میخواهم از ارث محرومش کنم. اصلا نمیدانم چه کار کنم. راهنماییام کنید.
با سلام خدمت شما مخاطبگرامی. در ابتدا باید بگوییم که نگرانی شما را به عنوان پدر درک میکنیم و کاملاً طبیعی است اما این مسئله بسیار پیچیده است و نباید سریع و بدون فکر واکنش نشان دهید. دقت داشته باشید که نباید عکسالعمل انفجاری داشته باشید. منکر اتفاقی که افتاده نمیتوان شد اما واکنش اشتباه شما اوضاع را قطعاً بدتر میکند و باعث انکار فرزندتان میشود که در ادامه ممکن است آثار منفی بیشتری در مسیر زندگیاش مشاهده شود. در ادامه راهکارهایی را پیشنهاد میکنیم که امید است به آرامش شما و همچنین اصلاح شرایط کمک کند.
تا موقعی که مطمئن نشده اید، حکم صادر نکنید
اشخاصی که خیانت میکنند برای این که از خودشان دفاع کنند، به راحتی دروغ میگویند. پس ابتدا باید از این موضوع مطمئن شوید و سپس سوالات مربوط به موضوعی که ذهنتان را مشغول کرده است از فرزندتان بپرسید تا مسئله برایتان روشن شود. شاید موضوع آنطور نباشد که شما فکر میکنید.
از ارث محرومش نکنید!
حالا که با چنین بحرانی مواجه شدهاید، احساسی برخورد نکنید. سعی کنید به فرزندتان فرمان بدهید و به طور منطقی با او به گفتوگو بنشینید. حتی ممکن است با در نظر گرفتن مشکل فرزندتان و همسرش بتوانید به آنها کمک کنید. قطعا با گذشت کمی زمان، احساس بیاعتمادی و عصبانیتتان کمتر خواهد شد و تصمیمهایی مثل محروم کردن پسرتان از ارث، راه برگشت و حتی گفتوگو با او را به احتمال زیاد خواهد بست.
روابط فرزندتان با همسرش را بررسی کنید
متاسفانه والدین گاهی اوقات آیین همسرداری را به فرزندان خود آموزش نمیدهند به طوری که فرزندان وقتی به سن ازدواج میرسند، با نیازهای خود آشنا نیستند. به شما پدر گرامی پیشنهاد میکنیم، رابطه فرزندتان را با همسرش بررسی کنید. شاید دلیل بسیار مهمی برای سرد شدن رابطهشان وجود دارد که باعث این مسئله شده است. به دنبال علت نواقص موجود در رابطه فرزندتان با همسرش باشید.
او را ببخشید و به او فرصت دهید
اگر به این نتیجه رسیدید که او مرتکب اشتباه شده، ممکن است نتوانید اعتماد از دست رفته به پسرتان را دوباره به دست بیاورید زیرا او را متهم و با رفتاری که داشته مستحق بیاعتمادی میدانید ولی باید درک کنید که بخشیدن او باعث آزادی روحی و هیجانی خودتان و همچنین موجب تمرکز و جلب توجه فرزندتان به حادثهای که رخ داده می شود و نه تنها از وقوع مجدد آن پیشگیری می کند بلکه باعث میشود، فرزندتان برای قطع آن ارتباط اشتباه، برنامهریزی کند.
به روانشناس مراجعه کنید
گاهی این تجربه آنقدر برایتان گران تمام میشود که قدرت فکر کردن را از شما میگیرد. در چنین مواقعی از یک روانشناس کمک بگیرید. همچنین به فرزندتان پیشنهاد کنید که برای حل مشکلات و نواقص موجود در زندگیاش به صورت حضوری به مشاور خانواده مراجعه کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بانوان
تعداد بازدید : 52
خاطرههای بامزه خانومانه
اگر مخاطب همیشگی ستون بانوان باشید، میدانید که هرازگاهی و در همین ستون از خاطرههای بامزه خانمها مینویسیم. در خور ذکر است که شما هم میتوانید خاطرههای بامزه تان را در تلگرام به شماره 09354394576 بفرستید تا در ستون بانوان به نام خودتان چاپ کنیم.
* من چند سالی از خواهرم بزرگتر هستم و همیشه به او احساس مادرانه دارم. روزی که او برای اولین بار به مدرسه رفت، من کلاس پنجم بودم. مادرم به من توصیه کرده بود که تو باید مواظب درسهای خواهرت باشی و من مدام به این فکر میکردم که دقیقا باید چه کار کنم؟ روز اول مهر که تمام شد، رفتم پشت در کلاس خواهرم و بعد از تمام شدن کلاس از معلمش پرسیدم که درسهای خواهرم چطور است؟ امروز که اذیت نکرد؟ اگر نکتهای درباره رفتارهاش دارین، راحت به من بگین؟ باهوشه یا نه؟ و... . معلمه که تو تمام این مدت خیره داشت به من نگاه میکرد، آخرش خندید و گفت: «درسته که مامانت گفته هوای خواهرت رو داشته باشی ولی نه این جوری! این راهش نیست!»
* داشتیم با شوهرم درباره اینکه باید برای مهمونی آیندهمون برام لباس بخره، صحبت میکردیم. شوهرم مخالف بود و می گفت که پول الکی به لباس ندیم و... که دیدیم ساعت 10 شده و هنوز شام نخوردیم. زنگ زدیم پیتزا فروشی. شوهرم موقع سفارش به صندوقداره گفت که پیتزاهاتون تک سایزه یا بزرگ هم دارین؟ طرف هم گفت اگه قبلا از اینجا گرفته باشین، می دونین که فقط یک سایز داریم. بعدش شوهرم گفت که آهان، پس فری سایزه! اون گفت که داداش، مگه لباسه! بعد تلفن به شوهرم گفتم حالا این قدر تو فکر لباس نباش اما دفعه بعدی باید برای من، یک پیتزای دو ایکس لارج سفارش بدی!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چهره ها
تعداد بازدید : 50
تاج «دلنگران» و «میثاقی» شلوغکار
زبان بدن رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در آخرین لحظات حضورش در برنامه جنجالی «فوتبالبرتر» را بررسی کردیم و به نتایج جالبی رسیدیم
نویسنده : محسن عبداللهیان | دارای مدرک تخصصی تشخیص ریز حالتهای چهره از آمریکا و نویسنده تنها کتاب زبان صورت ایران
جنجالی شدن برنامه «فوتبالبرتر» و گفتوگوی میثاقی و مهدی تاج از آن گپو گفتهایی بود که به ندرت شاهدش هستیم. برنامهایکه در زمان پخش زندهاش، بینندههای زیادی را برای چند ساعت میخکوب کرد و چندین ویدئو از قسمتهای مختلف این برنامه در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. در ادامه و بر اساس چند عکس اسکرینشات گرفته شده از لحظات آخر این برنامه که به نوعی شامل جمعبندی بحثهای مطرح شده هم بود، تلاش کردیم تا زبان صورت «مهدی تاج»، رئیس سابق فدراسیون فوتبال را واکاوی کنیم. یک نکته درباره مجری این برنامه هم اینکه در زمان سوال کردن کمی هیجانی عمل میکرد. از زبان بدن میثاقی به این نتیجه میرسیم که بعضی لحظات به شدت احساساتی می شد که نتیجهاش، خارج شدن کنترل اوضاع از دست او بود. او چندین بار در این برنامه به اصطلاح معروف دست به شلوغ کاری زد و باید بیشتر روی خودش مسط باشد، چیزی که آموختنی است.
ورود به اولین مرحله خواب در برنامه!
همانطور که در این عکس ملاحظه میکنید، آقای تاج در لحظات آخر برنامه به شدت از لحاظ بدنی خسته شده یعنی وارد مرحلهای شده که پلکها باز است اما مردمک های چشم به سمت یکدیگر میروند. به عبارتی دیگر آقای تاج در اواخر برنامه، وارد اولین مرحله خواب شده است!
ناامیدی که بیشتر از امیدواری است
در مجموع و در بسیاری از لحظات برنامه اخیر فوتبالبرتر، طبق آن چه من در زبان صورت آقای تاج به وضوح میبینم، او هرلحظه به مسائل بزرگتر و مهمتری نسبت به سوالهای مجری برنامه فکر میکند که به نظر میرسد همان ماجرای احتمال ضرورت پرداخت پنج میلیون یوروی دیگر به ویلموتس باشد. انگار او مدام توی فکر میرود و به یک مسئله دیگری به جز سوال مجری برنامه فکر میکند. به نوعی یک دل نگرانی و افسردگی دارد. این نگرانی شاید حل بشود و آقای تاج از حل شدن این مشکل ناامید نیست اما ناامیدیاش بیشتر از امیدواریاش است و انگار خودش هم منتظر یک اتفاق خوب در این زمینه نیست.
تلاش برای پنهان کردن غم
بالا کشیدگی گوشه داخلی ابروها زمانی که گوشههای دهان به سمت پایین میرود، نشان میدهد که فرد مذکور دارای یک غم است. البته خستگی فیزیکی هم ممکن است عامل این اتفاق باشد اما آنچه محتملتر به نظر میرسد، همین غمگین بودن آقای تاج به خاطر مباحث مطرح شده در این برنامه است. در ضمن چون این فرم صورت از اواسط برنامه در صورت آقای تاج بیشتر از قبل خودنمایی میکند، نشان دهنده یک نوع احساس ناکامی در ایشان است. وی مدام توی فکر میرود و ظاهرا آن فکر هم خوشحال کننده نیست بنابراین یک غم در چهرهاش پنهان است یا تلاش میکند که آن را پنهان کند.
او اصلا خودش را مقصر نمیداند
از نوع نشستن، حرکات دست ، مدل تکیه دادن و انقباضی که در گردن وی باعث عقب نگه داشتن سر می شود و... به این نتیجه میرسیم که در به وجود آمدن شرایط پیش آمده، اصلا خودش را مقصر نمی داند. او اعتماد به نفس بالایی دارد که به خاطر تجربه زیادش به دست آورده است.
لبخندهایی تصنعی که دلنشین نیست
بعد از اینکه در یکی از جنجالیترین بخشهای برنامه، میثاقی به تاج میگوید که بیایید با مخاطبهایی که در اینستا دایرکت دادهاند، تماس بگیریم تا باور کنید مردم هستند، زبان صورت آقای تاج، چند نکته قابل تامل دارد. او یک لبخند کاملا تصنعی میزند چراکه گوشه سمت چپ دهانش به عقب کشیده شده که این نشانه تمسخر است و فقط دهان درگیر این رفتار شده است. در بیشتر این لحظات، نگاه وی به پایین است تا مجری برنامه را از دید خود خارج کند اما مفهوم این رفتارها چیست؟ واضح است که تاج حرفها و ادعاهای میثاقی را قبول ندارد و به این جملهاش که به نظرم این پیامها مردمی نیستند، درست یا غلط باور قلبی دارد. در ضمن، گوشه سمت چپ دهان وی در آخرین لحظات برنامه به سمت بالا میرود که نشان دهنده تمسخر و حتی تنفر از چیزی است، شاید از ادامه بحث یا احساس نگرانی از مشکل بزرگتری که در انتظارش است و امید زیادی به حل شدنش ندارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.