پرونده
تعداد بازدید : 62
دستِــ یاری مــردم به سوی «دشتـیاری»
ماجرای پروژه آبرسانی به روستاهای منطقه دشتیاری که به همت مردم و گروههای خیریه انجام، بدون حضور مسئولان افتتاح و در شبکههای اجتماعی خبرساز شد، چه بود؟
نویسنده : الهه توانا| روزنامه نگار
«یک گروه خیریه تونستن آب لوله کشی برسونن به پنج روستا در منطقه دشتیاری تا دیگه مجبور نباشند از آب هوتگ ها بنوشن، این پروژه بدون حضور مسئولان دولتی افتتاح شد. مردم این روستا از آب همین هوتگ استفاده می کردن، آبی که حیوانات هم ازش استفاده می کردن». این چندخط از توئیت «نوید برهان زهی»، فعال اجتماعی، این روزها در فضای مجازی دست به دست می چرخد به علاوه چند عکس از لوله و شیرآب و حیرت و افسوس و چندتا سوال! چرا هنوز مردم بعضی مناطق کشور به آب لوله کشی، حداقلی ترین امکان زندگی، دسترسی ندارند؟ این گروه خَیِر از چه نیروی عجیبی برخوردار بودند که توانستند وظیفه چندین و چند ساله معوق مانده مسئولان را به سرانجام برسانند؟ کل پروژه چقدر هزینه و زمان برده و آیا واقعا امکان نداشته است زودتر از این ها به مردم دشتیاری آب برسد؟ مردم منطقه دشتیاری، حالا حال وروزشان چطور است؟ سه نفر از ساکنان مناطق «دشتیاری»، «چابهار» و «وشنام ها» به این سوالات جواب داده اند. سوال اول البته از آن جایی که درحوزه اختیارات مصاحبه شونده ها نبود، بی جواب ماند. مسئولان مرتبط اگر توضیحی در این زمینه دارند، زندگی سلام حاضر است پاسخ شان را به گوش مردم برساند.
سالها بیآبی به خاطر 1300 متر کسری لوله!
جوانی که در تمام مراحل لوله کشی پای کار بوده
می گوید این کار با 350 میلیون تومان جمع شده است
«جواد محمدیان» اهل چابهار است و مدیرعامل یک شرکت گردشگری؛ همان شرکتی که روی بنر افتتاحیه این پروژه آب رسانی روی عکس ها، اسمش را می بینید. محمدیان که در تمام مراحل لوله کشی پای کار بوده است، ماجرا را این گونه تعریف می کند: «در جریان سیل دی ماه سال گذشته برای امدادرسانی به روستاهای دشتیاری رفته بودیم. در بعضی از روستاها چندین رودخانه طغیان کرده بود و زمان زیادی طول کشید تا راه های شان باز شود. وقتی بالاخره بعد از کلی سختی رسیدیم، فهمیدیم علاوه بر خرابی ها و خسارات سیل چندتا از روستاها لوله کشی هم ندارند. ماجرا از این قرار است که هشت سال پیش در پروژه لوله کشی منطقه، خط لوله به روستای شان می رسد ولی 1300متر کم می آید و همان طور رها می شود! بعدا فهمیدیم غیر از این کسری، 50 متر هم وسط لوله گذاری ها، نقصی وجود دارد. همچنین در هشت نقطه خط لوله ها به هم وصل نبودند و علاوه بر 1300متری که باید تامین می شد، 32 میلیون تومان هم صرف اصلاح خط لوله هایی شد که هشت سال پیش قرار بوده پیمانکار بگذارد و بازرس تأیید کند. معلوم نیست بازرس چطور چنین پروژهای را تایید کرده است. بگذریم! خَیری اهل مشهد به اسم آقای «حسین وحیدپور»، یک سری اقلام ضروری آورده بود. ما چون منطقه را میشناختیم، راهنمایشان بودیم. ایشان وقتی وضعیت روستاها را دیدند، گفتند کمکهای مردمی جمع میکنند و به منطقه آب میرسانند. دو، سه تا گروه داوطلب دیگر هم بودند که کمک کردند و پولهای ریزودرشت از سراسر کشور جمع شد. از زمان برآورد هزینهها تا وقتی پول جمع شد و لوله و اتصالات رسید، پنج یا شش ماه طول کشید. بعد هم خوردیم به 20 روزی که وضعیت سیستان به خاطر کرونا قرمز شده بود. در نهایت دو پیمانکار از خراسان آمدند و طبق آخرین برآورد با 350 میلیون تومان کار جمع شد».
تمام هزینههای پروژه بر عهده مردم بود
میپرسم کار چطور پیش میرفت، محمدیان توضیح میدهد: «مشکلات زیادی در اجرای پروژه پیش آمد. مثلا همانطور که گفتم لولههایی که قبلا آبوفاضلاب کار گذاشته بود، بر اثر سیل شکسته بودند. مثلا کار را شروع میکردیم، چندمتر جلوتر میدیدیم آب دارد از زمین بیرون میزند و مجبور میشدیم لولههای قبلی را هم تعمیر کنیم. همچنین باید یک سری قطعه سفارش میدادیم ولی زمان و هزینه زیادی نیاز داشت و مجبور بودیم خودمان بسازیمشان. مسئولان هم اگر تک وتوک کمکهایی کردند، تحت فشارها و سفارشهای معاون فرمانداری چابهار، «دکتر علیرضا میر» بود. مثلا آبوفاضلاب روستایی بهمان بیل مکانیکی داد ولی سوختش را خودمان تامین کردیم. حتی هزینه تعمیر کولر بیل مکانیکی را هم پرداختیم تا کار پیش برود. جز این، هیچ کمکی از بخشداری و دیگر مسئولان نرسید و همه هزینهها برعهده مردم بود. حتی در اجرای پروژه هم خود اهالی روستا آمدند پای کار. به خاطر گرما، روزها نمیتوانستیم کار کنیم. پیمانکارها به گرمای منطقه عادت نداشتند و روزهای اول گرمازده شدند. این شد که شبها کار میکردیم؛ از پنج بعدازظهر تا 9 صبح روز بعد. باید درباره این پیمانکارها بیشتر برایتان بگویم. خانه به خانه رفتند و لوله و شیرآب وصل کردند در حالیکه وظیفهشان نبود. خود مردم باید امتیاز آب میگرفتند و انشعابات خانگی را فراهم میکردند. پیمانکارها با این که تعهدشان همان 1300متر خط لوله بود، وقتی وضعیت زندگی اهالی را دیدند نصف اجرتشان را بخشیدند و تا کار را کامل انجام ندادند، کوتاه نیامدند. نمیخواستند این پروژه هم مثل خیلی از پروژههای دیگر فقط افتتاح بشود. میخواستند مطمئن شوند بعد از نصب لوله، مردم واقعا میتوانند در خانهشان از آب شیر استفاده کنند».
دردسرهای سیل سال گذشته، تمامی ندارد
حالا اوضاع در دشتیاری چطور است؟ محمدیان پاسخ میدهد: «هنوز روستاهای دیگری در منطقه هستند که آب لولهکشی ندارند یا داشتهاند و سیل از بین بردهشان. مردم مصارف روزانهشان را با آبی که تانکر توی حوضچههایشان تخلیه میکند و آبهای فصلی که توی گودالها جمع میشود، تأمین میکنند. من با چشمهای خودم در روستای «جنگارک پایین» دیدم که یک سرِ رود حیوانات بودند و سرِ دیگرش مردم آب برمیداشتند. مشکلات این روستا با لولهکشی تمام نشده است. اهالی ملک و املاکی ندارند که کشاورزی کنند. از دار دنیا، چند رأس دام داشتهاند که آن را هم سیل برده است. خانه بهداشت هم ندارند. برای دسترسی به سادهترین خدمات بهداشتی باید 30 کیلومتر طی کنند. آن هم در حالی که از نظر اقتصادی در مضیقهاند و طبیعتا خودرو هم ندارند که خودشان را به مرکز بهداشت روستاهای دیگر برسانند. سیل اخیر، در منطقه فرسایش زیادی ایجاد کرده است و مارها وارد محل زندگی مردم شدهاند. چند وقت پیش بچهای را مار گزید و خانوادهاش نتوانستند به پزشک مراجعه کنند. پای بچه تا مدتها ورم داشت و آخر سر با داروهای سنتی خوب شد. مکان مرکزبهداشت را شاید بشود مثل خط لوله با کمک مردم نیکوکار فراهم کرد اما برای تأمین دارو و امکانات به حمایت دولت نیاز است. علاوه بر مردم که باعث شدند آب به شش روستای دشتیاری برسد، «ناصر سالاری»، یکی از کلیدیترین افراد در به سرانجام رسیدن پروژه بود. آقای سالاری، حدود 16سال است که در چابهار و دشتیاری خدمت میکند. در سیل دی ماه، تمام مدتِ امدادرسانی درمنطقه حضور داشت و در جریان لولهکشی همه هماهنگیهای لازم با فرمانداری چابهار و اداره آبوفاضلاب را هم انجام داد. اصلا مجموعه روستاهای جنگارک را آقای سالاری هدف گذاری کرده بود وگرنه بدون راهنمایی ایشان نمیتوانستیم روستاها را پیدا کنیم».
قرار است فقط یک روز در ماه آب به داخل لولهها بیاید!
به سراغ یکی از ساکنان دشتیاری درباره وضعیت دسترسی به آب در منطقهشان رفتیم که میگفت ، لولهکشی مشکل آب را حل نمیکند
«حکیم پادهبان»، در روستای نوبندیان، مرکز تجاری دشتیاری، زندگی میکند. پاده بان، کاسب است و مسئول یک انجمن مردم نهاد. حرفهای او درباره وضعیت دسترسی منطقه به آب، نشان میدهد مسئله جدیتر از آن است که امیدوار باشیم با کمکهای مردمی حل شود: «روستای ما که نزدیک به دشتیاری است و حدود 50 روستای دیگر از 15 سال پیش لولهکشی شده است ولی به خاطر خشکسالی، هفت سالی بود که آب توی لوله نمیآمد. تازه یک ماه است که آب داریم آن هم نه دایم، بلکه یک هفته در ماه که قرار است کمتر شود. گفتهاند به دلیل کم آبی، این یک هفته به یک روز در ماه کاهش پیدا خواهد کرد. برای همین بیشتر طول سال از آب چاه استفاده میکنیم. 15کیلومتری روستا، چاهی است که با تانکر از آن آب برمیداریم. هر تانکر 150 هزار تومان هزینه دارد. اینجا در هر حیاط دو، سه خانواده با هم زندگی میکنند. یک تانکر 12 هزار لیتری آب مصرفی یک هفته دو خانواده را تأمین میکند. آنهایی که در روستاهای دورتر زندگی میکنند، برای حمل تانکر هزینه بیشتری متحمل می شوند؛ مثلا روستاهای لب مرز هفتهای تا حدود 400 هزار تومان خرج آب میکنند. وضعیت روستاهای لولهکشی نشده از این هم بدتر است. ما حداقل یک هفته در ماه میتوانیم آب ذخیره کنیم، آنها همین امکان را هم ندارند و از آب هوتگ استفاده میکنند. خطر غرق شدن و غیربهداشتی بودن هوتگها واقعیتی است که نمیشود انکارش کرد ولی چارهای نداریم. اگر خیلی روی این موضوع تمرکز کنید، همین گودالها را هم از دست میدهیم و مردم بدبخت میشوند. مشکل ما اما لاینحل نیست. رودخانهای در دشتیاری وجود دارد که به طور مستقیم به دریای عمان میرسد. این رودخانه در هر بارندگی، پرآب میشود ولی به طورمستقیم به دریا میریزد در حالی که ما تشنه این آب هستیم. این آب را میتوانند هدایت کنند حالا یا با سد زدن یا با ساختن چاه نیمه(چاههایی به عمق 40، 30متر و شعاع 10متر) ولی این کار انجام نمیشود. هر بار هم موضوع را در جلسات جوانان چابهار مطرح کردهایم، وعده بررسی دادهاند ولی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است».
بیآبی بیخ گوش بندر همیشه بهار!
یکی از اهالی منطقه وشنامها درباره محرومیت مردم این منطقه از آب آشامیدنی و دردسرهایش میگوید، روستایی که تنها 25 کیلومتر با چابهار فاصله دارد
حالا که دشتیاری در معرض توجه قرار گرفته است و در روزهای آینده احتمالا اسمش بیشتر شنیده میشود، لازم است بدانیم مشکل آب فقط مختص این منطقه نیست که با چند عکس و خبر و فعالیتهای نمایشی مسئولان حل شود. مردم در استان سیستان وبلوچستان سالهاست که آب ندارند. «عبدالقادر بلوچ»، فعال فرهنگی و اجتماعی، اهل روستای «وشنام دری» است و یک سالی میشود که در این روستای بی امکانات کتابخانه راه انداخته است. آقای بلوچ درباره دسترسی وشنامها به آب برایمان نوشته است: «منطقه وشنامها با جمعیتی حدود چهارهزارنفر در ۲۵کیلومتری چابهار قرار دارد. 26روستای این منطقه همچنان از آب آشامیدنی و بهداشتی محروم است در حالی که خطوط لولهکشی از پنج کیلومتری روستاهای وشنام میگذرد. چندین سال است که دهیاران و شوراهای این منطقه خواسته خود را از بخشداری، فرماندار و نماینده حوزه انتخابیه خود مطالبه کردهاند اما کماکان مردم این خطه ایران از آب آشامیدنی محروم هستند. این منطقه ازطریق تانکرها و به صورت سقایی آب رسانی میشود و هر تانکر کوچک 60هزارتومان قیمت دارد. گذشته از فشار اقتصادی سنگینی که بر مردم تحمیل میشود، این آب به دلیل ماندگی در تانکرها و ناخالصی به شدت برای آشامیدن ناگوار است و باعث ناراحتیهای گوارشی و دیگر بیماری ها به خصوص در کودکان میشود. از مسئولان محترم خواستار رسیدگی به این مسئله هستم. امیدوارم که مردم این روستاها هرچه سریعتر به آب تمیز و بهداشتی دسترسی پیدا کنند».
آب اینجا جان میگیرد!
درباره هوتگ، دردسرهای استفاده از آن و خطراتی که برای مردم این منطقه ایجاد کرده است
در گفتوگوهای این پرونده، چندین بار به «هوتگ» اشاره شد. چیزی دربارهاش شنیدهاید؟ هوتِگ یا هوتَک، گودال مصنوعی یا طبیعی نسبتاً بزرگی است که آب حاصل از بارندگیها در آن هدایت و جمع آوری میشود و در طول سال به مصارف کشاورزی و آشامیدنی انسان و حیوانات اهلی و وحشی میرسد. درست خواندید؛ آب این گودالها به طور مشترک به مصرف انسان و حیوان میرسد. اما غیربهداشتی بودن هوتگ ها تنها مشکل نیست. معمولا بچهها و بیشتر دختربچهها مسئول آب برداشتن از هوتگ هستند و هرازگاهی خبر میرسد چند کودک و نوجوان در هوتگ غرق شدهاند. آب، مایه حیات، اگر در روستایی محروم و دورافتاده زندگی کنید، میتواند قاتل جانتان شود. آن چه در ادامه میآید، آخرین اخبار حوادث هوتگهاست.
کودک 5ساله قربانی هوتگهای مرگ
در سیستانوبلوچستان شد
پانا، 21 فروردین 99
به گزارش پانا در سیستان وبلوچستان، «علی اصغر برا» پسربچه پنج ساله اهل روستای عارف آباد از توابع بخش مرکزی شهرستان دشتیاری عصر امروز در هوتگ غرق شد و جان خود را ازدست داد.
یک دختر 4 ساله در چابهار غرق شد
اقتصادنیوز، 31 فروردین 98
رئیس شورای اسلامی روستای «سیتل دلگان» اظهار کرد: متأسفانه به علت بی احتیاطی، یک دختر چهار ساله دیروز در بخش دشتیاری در آب غرق شد. وی افزود: به علت بارندگی های اخیر و پُرشدن هوتگ ها در کنار روستا، زمانی که این کودک برای بازی به آن مکان می رود در هوتگ غرق میشود. رئیس شورای اسلامی روستای «سیتل دلگان» بخش دشتیاری شهرستان چابهار ادامه داد: همچنین یک دختر ١۶ساله دیگر نیز روز گذشته به علت بی احتیاطی و آشنانبودن به شنا در رودخانه روستای «رادو پایین» بخش «پلان» جان خود را ازدست داد.
هوتگهایی که جان میگیرند
همشهری، 19خرداد 98
یسرا دلشب، منیره و مریم خدمتی از توابع روستای کموبازار، بخش پلان شهرستان چابهار، قربانیان تازه هوتگها در بلوچستان هستند. این سه دختر ۹ ساله در ۸ خردادامسال برای برداشتن آب به هوتگ یعنی همان گودال دست ساز آب رفته بودند که غرق شدند.
تا کی «هوتگ ها» در دشتیاری قربانی می گیرد
تسنیم، 17مهر 98
امروز در روستای مرزی ریمدان دو دختر 14 و 16ساله که طبق معمول برای شست وشوی ظروف و پوشاک به هوتگ رفته بودند، به علت ناایمن بودن درون گودال آب افتادند و در دم جان باختند.