این‌روزها که بیشتر اوقات‌مان را در خانه می‌گذرانیم، بیشتر از همیشه با یخچال و خوراکی‎های روی میز سروکار داریم. اگر حواس‌مان را جمع نکنیم، یا دچار اضافه‌وزن خواهیم‌شد یا به‌دلیل نرسیدن مواد لازم به بدن‌مان ضعیف می‌شویم. پس بهتر است بدانیم چند وعده‌غذایی در روز برای ما لازم است. در مرحله اول باید بگویم بدن شما درطول روز به میوه، سبزیجات، پروتئین، لبنیات و غلات احتیاج دارد. برای نوجوان‌های در سن رشد حدودیک لیوان سرخالی  میوه و یک لیوان کامل  سبزیجات در روز لازم است. لبنیات هم همان‌طور که می‌دانید به‎دلیل داشتن کلسیم به رشد و استحکام استخوان‌ها به‎ویژه در نوجوانی کمک می‎کند. میزان لبنیات لازم برای شما تقریباً ۶۰گرم (نصف لیوان) در روز است. پروتئین، کلید ساخت ماهیچه‌ است و سهم پروتئین‌تان در روز، حدود ۱۷۰ گرم (یک لیوان). غلات درطول روز انرژی شما را تأمین می‎کند و میزان کافی برای یک نوجوان حدود ۱۷۵گرم (یک لیوان) است. متخصصان تغذیه می‌گویند بهتر است در روز بین پنج تا شش وعده غذایی مصرف کنید که شامل سه وعده اصلی و دو یا سه میان‌وعده است. خب پس همین‎ الان دست‎به‎کار شوید و در برنامه غذایی‌تان کمی خلاقیت به خرج دهید. پیشنهاد من به شما شروع روز با غلات و خوردن میان‌وعده‌هایی از پروتئین و میوه است. 

 

من کی‌ام؟

 محسن مرادی خرم‌آباد هستم. سال 1360 در مشهد به دنیا آمدم، اکنون آتش‌نشان و رئیس اداره سه ایستگاه عملیاتی در مشهد هستم.

    چطور آتش‌نشان شدم؟ 

ماجرا از علاقه زیاد من به این حرفه شروع شد. یکی از اقوام پدری هم که در آتش‌نشانی مشغول به کار بود، راهنمایی‎ام کرد. به این‎ترتیب در آزمون‌های ورودی آتش‌نشانی شرکت کردم و پس از قبولی استخدام سازمان شدم.

    شما چطور می‌توانید همکار من شوید؟ 

آتش‌نشانی از آن کارهایی است که حتما باید با عشق همراه باشد پس باید مطمئن شوید که به این حرفه علاقه دارید. یک آتش‌نشان باید دغدغه کمک‌رسانی به انسان‌ها را داشته‌باشد و به این کار اهمیت بدهد چون در این حرفه، نجات جان افراد و اموال، بسیار مهم است. حالا اگر فکر می‎کنید برای این کار مناسب هستید، باید پیگیرِ آگهی‎های استخدامی و اطلاعیه‌هایی باشید که سازمان آتش‎نشانی بنا به‌نیاز خود صادر می‌کند. آزمون‌های علمی آتش‎نشانی با نظارت سازمان سنجش در جهاددانشگاهی برگزار می‌شود. پس از قبولی، وارد آزمون عملی می‌شوید که ازسوی سازمان آتش‌نشانی اجرا می‌شود و در نهایت با گرفتن نمره قبولی از آزمون‌ها، استخدام سازمان می‌شوید.

    کارم را چطور انجام می‌دهم؟

سازمان آتش‌نشانی به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش اداری سازمان که ستاد آتش‌نشانی است و بخش عملیاتی. ما در ایستگاه‌های عملیاتی به صورت شیفت‌بندی به شکل 24ساعته آماده به‌خدمت هستیم و 24ساعت دیگر وقت‌مان آزاد است. البته باتوجه به دستور کار جدید به‌زودی با ورود نیرو‌های جدید، کار ما به شکل 24ساعت کارکرد و 48ساعت استراحت تبدیل می‌شود.

    یک آتش‌نشان باید چه ویژگی‌هایی داشته‌باشد و چه آموزش‌هایی ببیند؟

توانایی جسمی در این کار بسیار مهم است. آتش‌نشان نباید هیچ‌گونه معلولیت، مصدومیت و بیماری‌ خاص داشته‌باشد. برای آزمون‌های عملی و شرکت در تست‌های ورزشی باید نسبت به قد‌ش وزنی نرمال داشته‌باشد. پسرها حتما باید خدمت سربازی رفته‎باشند و درصورتی‎که کارت معافیت دارند، معافیت‌شان نباید از نوع پزشکی باشد. ازنظر تحصیلات هم، رشته‌های فنی برای شغل آتش‎نشانی مناسب‎ترند. یک آتش‌نشان باید صبور باشد و در شرایط سخت بتواند از نظر روحی و روانی اوضاع خود و دیگران را تحت‌کنترل بگیرد. همچنین شجاعت و بالابودن آستانه تحمل، دو ویژگی دیگری است که در این کار ضروری است. داوطلبان پس از گذراندن آزمون‎‌های ورودی و استخدام، وارد کلاس‌های آموزشی در مرکز آموزش عالی سازمان می‌شوند و کلاس‌های تخصصی ازجمله معرفی تجهیزات، آشنایی با خودرو‌ها، شناخت خاموش‌کننده و... را پشت سر می‎گذرانند.

    یک آتش‌نشان باید خودش را برای چه روزهایی آماده کند؟ 

آتش‌نشانی مانند خیلی از کار‌های دیگر محدود به زمان و مکانی مشخص نیست. وقتی اعلام حریق می‌شود، ما نمی‌دانیم قرار است با چه صحنه‌ای مواجه شویم. به‎همین دلیل یاد می‎گیریم که همیشه و تحت هر شرایطی، آرامش داشته‎باشیم و بتوانیم از خودمان و دیگران مراقبت کنیم. شرایط حریق و حادثه همیشه متفاوت است.

اسم کتاب: فکرهای بکر من خنگالو

ناشر: ضریح آفتاب

نویسنده: ملیکا گلی

 امروز می‌خواهم کتابی به شما معرفی کنم که با خواندن‌اش اشک از چشمان‌تان سراریز می‌شود البته از شدت خنده. نام این کتاب «فکرهای بکر من خنگالو» است. قصه آن، خاطره‌های نویسنده یعنی خانم «ملیکا گلی» است البته واقعیت به این پرفلفلی که در کتاب آمده‎، نبوده‎است. برای آن‎که بدانید با چه کتاب بامزه‎ای طرف هستید، اسم بعضی از فصل‎های کتاب را  ببینید: چگونه کچل شدم، چگونه خدمت مبصر رسیدیم، چگونه ببعی سبزی‌ها را پاک کرد. به‎نظر من «فکرهای بکر...» بسیار جذاب، جالب و دل‎انگیز است. بد نیست بدانید این کتاب پنج‌جلد دارد که تعداد صفحات در هر جلد متفاوت است ولی به‎طور میانگین هرکدام 40 تا 50 صفحه دارد. قسمتی از جلد اول را برای‎تان انتخاب کرده‎ام: «یک‎روز که بابام رفته‌بود سر کار و مامان هم برای خرید بیرون رفته‎بود، من یک‌دفعه چیز عجیبی دیدم. اول فکر کردم اشتباهی دیدم اما وقتی جلوتر رفتم باورتان نمی‎شود یک تمساح بود! جیغ زدم و گفتم: «کمک، کمک،تمساح اومده!» اما هیچ‌کس خانه نبود. دست‌وپایم می‌لرزید. بدوبدو رفتم سراغ تلفن و به موبایل بابام زنگ زدم و گفتم: «باباجون زود بیایین. یک تمساح اومده خونه‌مون!». بابا گفت: «بچه با تلفن شوخی نکن». گفتم: «نه به خدا راست میگم. مثل همون‎های تو فیلم‎هاست!». بابا گفت: «دیوانه شدی داری چرت‎وپرت میگی. مامانت کجاست؟». گفتم: «مامان رفته خرید». بابا گفت: «چیزی نیست الان مامانت میاد! دیگه زنگ نزنی‎ها!» و گوشی را قطع کرد. گوشی را که گذاشتم ناگهان دیدم، تمساح لعنتی پررو وارد خانه شد. با خودم گفتم الان است که مرا بخورد حالا چه‎کار کنم؟ زود به موبایل مادرم زنگ زدم. تمساح هرلحظه به من نزدیک‌تر می‌شد. مامان تا موبایلش را برداشت، تمساح به طرفم آمد. جیغ زدم...»

 رفقای جوانه! شما هم اگر کتاب، پادکست، فیلم یا پویا نمایی خوبی سراغ دارید کــه می‌خواهید به دوســتان‎تان معرفی کنید، ازطریق شــماره‎های بالای صفحه برای‌مان بفرستید. 

شاید فکر کنید پیام های  ارسالی شما به مجلات و روزنامه های مورد علاقه تان، خوانده نمی شود در صورتی که این طور نیست ؛ خوانده می شود،   آن هم به طور کامل اما در کمال ناباوری با بی توجهی که کشنده ترین سلاح است، تکه و پاره 

می شود .ما چون خیلی طرفدار صلح ایم،  این ستون را راه انداختیم که با شما دوست باشیم و اختلاط کنیم . نویسنده این ستون می داند که چطور به 

پیام هایتان جواب بدهد چون بین خودمان بماند به شکل شگفت انگیزی خودش هم یک روز نوجوان بوده . 

 

یک‎شنبه‎هااین جا با هم زبان تمرین می کنیم.به ما بگویید یاد گرفتن چه چیزهایی در زبان انگلیسی برای تان سخت است تا راه آسان تر کردنش را با هم پیدا کنیم .

 

متن و اجرا:

آیدا کمالی‎فر، 18ساله از مشهد