پرونده
تعداد بازدید : 136
200 میلیاردر جهان را پای کار آوردم
گفتوگوی اختصاصی با کارآفرین و خیّر مشهدی که طرح جهانیاش برای ریشهکنی فقر مورد توجه سازمان ملل قرار گرفته است و موسسهاش شعبههایی در چندین کشور دارد
نویسنده : علیرضا کاردار| روزنامهنگار
«اگر همه ثروتمندان دنیا یک درصد از ثروت خود را اهدا کنند، فقر مطلق در دنیا ریشهکن خواهد شد»، این نظریه جعفر شالچی است که این روزها در دنیا حسابی سروصدا کرده است. بسیاری از ثروتمندان جهان مانند «بیلگیتس» و حتی دبیرکل سازمان ملل هم آن را مطرح و از آن حمایت کردهاند. مهندس جعفر شالچی، کارآفرین و خیر مشهدی چند سالی است که تمام هم و غم خود را برای ریشهکنی فقر گذاشته است. او به همراه همسرش بنیادی تاسیس کرده که از ثروتمندان جهان میخواهد دست فقرا را بگیرند که هم از لذت و پاداش معنویاش بهره ببرند و هم سود مادیاش دوباره به جیب خودشان بازگردد. شالچی سالهاست که در دانمارک زندگی می کند و در سفر اخیری که به مشهد داشت، فرصتی دست داد تا در گفتوگویی صمیمانه بیشتر با او، زندگی و اهدافش آشنا شویم و ببینیم از کجا و پس از گذراندن چه مشکلاتی، به اینجا رسیده است. همچنین بیشتر با کمپین یک درصد او آشنا میشویم و میبینیم که تلاشهایش برای شیرین کردن زندگی فقرا به چه نتایجی رسیده است؟
عاشق ایران، به یاد مشهدالرضا
آن چه باید درباره مهندس شالچی و بنیاد نیکوکاریاش که شعبههایی در ایران، دانمارک، آمریکا و ... دارد، بدانید
یک روز بعد از هماندیشی هیئتمدیره بنیاد نیکوکاری «حرکت انسانی» که در مشهد برگزار شد و دلیل حضور مهندس در ایران بود، قراری با ایشان در دفتر بنیاد گذاشتم تا بتوانم در محیطی اختصاصی و خلوت با ایشان صحبت کنم. خانهای در خیابان احمدآباد مشهد که به صورت سنتی بازسازی شده و وقتی وارد میشوید، انگار به گذشته ای خاطرهانگیز با انرژی مثبت سفر کردهاید. در ابتدای ورود باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم. مهندس شالچی حداقل سالی یک بار به مشهد میآید تا هم در جریان عملکرد بنیاد خیریهاش قرار بگیرد و هم به شهر مادریاش سری بزند. از خودش و با لهجهای که فارسی را به سختی ولی شیرین بیان میکند، میشنوم که هر سال با همسر و فرزندانش به مشهد میآمده و دو نوه خردسالش عاشق ایران هستند. تا حدی که دخترش هر بار اصرار میکند حتما نوههایش را به حرم امامرضا(ع) ببرد تا برایشان دعایی بکند و لذت ببرند. متوجه میشوم در کنار احترامی که کارمندان بهعنوان موسس این بنیاد برای مهندس شالچی قائل هستند، یک نوع محبت دیگر هم به وی ابراز میکنند که پس از همکلام شدن با او، میفهمم ریشه در شخصیت بیریا و مهربانش دارد. وقتی در کنارش هستید، انگار نه انگار با یکی از ثروتمندان مطرح دنیا صحبت میکنید. بنیاد حرکت انسانی دو دفتر بزرگ در مشهد و دانمارک دارد. همچنین یک شعبه در آمریکا دارد برای هماهنگیهای سازمان ملل و شعبههایی در نپال، اوگاندا، فلسطین، افغانستان و بنگلادش که در مجموع حدود 30 کارمند در آنها مشغول به کار هستند. آقای شالچی قصد دارد در شهرهای دیگر ایران مانند تهران، اصفهان و شیراز هم شعبههای دیگری بزند. اجرای پروژههای عامالمنفعه مانند ساخت مدرسه در مناطق روستایی و زلزلهزده کشور نپال، ساخت سرپناه برای کودکان بیسرپرست کشور اوگاندا، کمک به صندوق فقرزدایی سازمان ملل، خرید ساختمان برای اسکان کودکان بیسرپرست و بدسرپرست در ایران، کمک به ساخت و تجهیز مدارس روستایی در مناطق محروم مشهد و... برخی از اقدامات این بنیاد است.
سختیهای مهاجرت و زندگی در پرورشگاه، جرقه تغییر دنیا
میلیاردر مشهدی از زندگی پرفراز و نشیباش میگوید و اهداف بزرگی که برای بهبود وضعیت مالی فقرا در گوشه و کنار دنیا دارد
مهندس شالچی در کودکی، سختیهایی کشیده و تجربههایی کسب کرده است که او را مصمم کرده وقتی بزرگ شد، دنیای خودش و دیگران را تغییر دهد تا جای بهتری برای زندگی شود. او در این باره، میگوید: «جعفر داوردوست شالچی هستم. در سال 1340 از پدر و مادری مشهدی در تهران متولد شدم. پدرم فرش فروش بود و برای پیشرفت در کارش میخواست به آلمان مهاجرت کند. هنگامی که تنها هشت سال داشتم، والدینم به دنبال اقامت در اتریش بودند. درخواست اقامت ما پس از یک سال رد و باعث شد خانواده از یکدیگر جدا شوند. زمانی که مادرم، من، سه برادرم و خواهر کوچکترم به ایران برگشتیم، پدرم به دانمارک سفر کرد. خوشبختانه اقامت ما در دانمارک پذیرفته شد. پدرم دایم در مسافرت بود و برای همین مدت کوتاهی پس از آن، والدینم برای همیشه از هم جدا شدند و به پیشنهاد مسئولان شهر، ما بچهها برای مدتی از مادرمان جدا شدیم تا زیر نظر شهرداری هم زبان بیاموزیم و هم با فرهنگ کشور دانمارک آشنا شویم. همچنین مادر هم فرصت داشته باشد تا شرایط مناسب زندگی را فراهم کند. اینگونه من و خواهر و برادرانم به پرورشگاه منتقل شدیم.»
حسرت زندگی آرام، نیروی محرکه تلاش بیشتر
«بعد از انقلاب و همزمان با جنگ تحمیلی، دو تن از برادرانم برای کمک به بازسازی کشور به ایران بازگشتند. متاسفانه برادر بزرگترم بهشکل عجیبی در تهران گم شد و دیگر خبری از او به دست نیامد. برادر کوچکترم هم در ایران بر اثر بیماری مغزی نادری درگذشت. اکنون خواهر و برادرم در مشهد هستند و پدرم 16 سال پیش همینجا فوت کرد و مادرم هم یک سال بعد از او.» هنگام بیان این خاطرهها چهرهاش درهم میرود. انگار هنوز حسرت زندگی خانوادگی آرام را میخورد، داغ برادرش تازه است و کورسوی امیدی برای یافتن برادر دیگر دارد. بعد از چند ثانیه سکوت، حرف هایش را ادامه میدهد: «پس از بازگشت خانوادهام به ایران، من تصمیم گرفتم در دانمارک بمانم و تحصیلاتم را به پایان برسانم. در سال 1988 مدرک خود را در مهندسی عمران گرفتم و در سال 1991 هنگامی که شرایط فراهم بود تصمیم گرفتم به طور مستقل کار کنم، این تصمیم موفقیت مالی بزرگی برای من داشت. سیستم مالیاتی پیشرفته دانمارک تحصیلات در مقاطع بالاتر را ممکن و امنیت اجتماعی من را فراهم کرد و باعث شد بتوانم کسب و کار خودم را راه اندازی کنم.» سرگذشت اش تایید همان صحبتی است که میگوید اگر ثروتمندان مالیاتشان را بپردازند، هم سطح رفاه جامعه بالا میرود و هم خود آنها میتوانند در سایه امنیت شغلی، به کارآفرینی بپردازند.
خانواده همراه، کلید موفقیت
«حالا دانمارک خانه دوم من شده است. من با یک دختر دانمارکی ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدم. پسرم 26 ساله و دخترم 28 ساله است که از او هم دو نوه شیرین 2 و 4 ساله دارم.» هنگام نام بردن از فرزندان و نوههایش چشمانش برق میزند و لبخندی عمیق روی صورتش نقش میبندد. او ادامه میدهد: «من و خانوادهام امیدواریم همه کودکان فرصتهایی مشابه آنچه به من داده شد، داشته باشند تا بتوانند زندگی بهتری بسازند. ما مصمم هستیم به تمام کسانی که نیازمند کمک ما هستند کمک کنیم. در سال 2015 من و همسرم تصمیم گرفتیم بیش از 30 میلیون دلار از دارایی خود را به بنیاد Human Act (حرکت انسانی) بخشیده و از این طریق تغییری در زندگی انسانها ایجاد کنیم و الهام بخش دیگران باشیم. هنگامی که این تصمیم را به همسرم اعلام کردم با خوشحالی قبول کرد و همراهم شد. سپس این ایده را با فرزندانمان مطرح کردیم و آن دو هم استقبال کردند. قصد خانواده ما این است که همه ثروتمان را به این خیریه ببخشیم و زندگی سادهای را درپیش بگیریم.» اکنون همسر و فرزندان مهندس شالچی مهمترین همراهان و یاوران او در رسیدن به هدف بزرگ حرکت انسانی هستند.
چرا فقط یک درصد؟
همانطور که گفته شد، ایده مهندس این است اگر همه ثروتمندان دنیا یک درصد از ثروت خود را اهدا کنند، فقر مطلق در دنیا ریشهکن خواهد شد. از او میخواهم که در این باره برایمان بیشتر توضیح دهد:
«از 19-18 سالگی فهمیدم دنیا به چه سمتی میرود و به فکر افتادم که باید تغییری ایجاد کنم. اما وقتی 40 ساله شدم جرقهای در فکرم خورد. از کودکی فقر را دیده بودم و در 40 سالگیام دنیا داشت جای ناامیدکنندهای میشد. فقر زیاد میشد و پولدارها ثروتمندتر. آن زمان حدود 30 درصد ثروت دنیا در دست پولدارها بود و 75 درصد از ثروت دنیا هم در دست یک درصد آدمها. اگر مراقب نباشیم آن یک درصد همه دنیا را در دست خواهند گرفت. من 35 سال است که «بیزینسمن» هستم، مهندس ساختمانم، آپارتمان میسازم و ثروتم را از همین راه به دست آوردهام. پس در جریان حساب و کتاب هستم. از طرف دیگر نمیخواستم یک خیریه بزنم که مثل بقیه خیریهها فقط مدرسه بسازیم یا مراقب بیماران باشیم و هیچوقت نتوانیم فقر را ریشهکن کنیم. بررسی کردم که چقدر هزینه لازم است تا فقر را ریشهکن کرد، دیدم مبلغ زیادی نیست و این خیلی عجیب بود. وقتی خیریه را تاسیس کردم، سازمان ملل و کشورهای دنیا 17 هدف برای ریشهکنی فقر مطرح و پای آن را امضا کردند. این 17 هدف فقط تامین خوراک و بهداشت نبود. سازمان ملل حساب کرد برای تامین این هدف سالی 7 تریلیارد دلار لازم است و الان 3 تریلیارد کم دارد. پس اگر ثروت کلی دنیا 300 تریلیارد باشد، یک درصدش کافی است.»
اعلام آمادگی 200 میلیاردر دنیا برای همکاری با من
از مهندس شالچی درباره واکنش ثروتمندان به این طرح میپرسم که میگوید: «امروز 2200 میلیاردر در دنیا داریم که باید از آنها یک درصد بیشتر مالیات بگیریم تا به کشورهای فقیر بدهیم. تاکنون بیش از 200 نفر از میلیاردرهای جهان به دعوت ما پاسخ مثبت دادهاند. در نهایت ما مردم را آگاه میکنیم تا بدانند دولتها باید از پولدارهای کشورشان یک درصد بگیرند. مدیریت این برنامه زنجیرهای و صندوقی است. دور میز این صندوق، دولت، مردم، پولدارها، کارشناسان، نخبگان و سازمان ملل نشستهاند. کشورها آن را قانون میکنند، پول را میگیرند و در این صندوق میگذارند تا خرج ریشهکنی فقر شود. این روش سادهای است که تاکنون چند کشور آن را داشته و اجرا میکردهاند. نمونهاش همین کشور دانمارک که من 50 سال است در آن زندگی میکنم. از پولدارها میگیرد و خرج فقرا میکند. در خیلی کشورها دولت اصلا پولی ندارد، بلکه مخارجش را از پولدارهایش میگیرد. ما هم باید به آنجا برسیم. البته خیلی وقتها زور دولتها به پولدارها نمیرسد. مثلا در دانمارک، سه سال پیش چند خاندان قوی و گردنکلفت دولت را تحت فشار قراردادند تا قانون را عوض کند. تا قبل از آن 15 درصد ثروت هر شخصی که فوت میکرد به دولت میرسید، ولی با لابی آن خانوادهها این مبلغ به 7 درصد رسید.»
همراهی بیلگیتس و استقبال دبیرکل سازمانملل
این خیر مشهدی با «بیل گیتس»، مدیرعامل مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا هم دیدار داشته است. در این باره میگوید: «پولدارها خودشان پای کار نمیآیند و مردم باید از آن ها بخواهند بیایند. سال 2018 با بیلگیتس صحبت کردم تا به بنیاد ما بپیوندد. او در پاسخ گفت باید خودمان پول را بدهیم، نه این که دولت بگوید و به دولت بدهیم. بیل گیتس خیریهای دارد که در 10 سال گذشته فقط توانسته 6 درصد پولدارها را جمع کند. چون پولدارها نمیآیند و باید دولت مجبورشان کند. این نیازمند یک حرکت انسانی است که از دولتها بخواهند. الان دنیا درگیر کووید19 است و برای همین نامهای تنظیم کردیم که پولدارها برای همین مسئله هم کمک کنند. برای کمک به درمان و ریشهکنی کووید19 تاکنون 83 نفر از ثروتمندان دنیا تعهدنامه را امضا کردهاند و آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل هم آن را اعلام کرده است. برای مبارزه با کرونا هم با همان یک درصد کار انجام خواهد شد.»
طعم ماندگار اولین بخشش
از مهندس شالچی میپرسم به ثروتمندترین افراد دنیا چه میگوید که راضی میشوند در چنین طرحی شرکت کنند که پاسخ میدهد: «من خودم از اولین حرکت خیر نسبتا بزرگی که انجام دادم و یادم میآید هنوز لذت میبرم. آرایشگری فلسطینی داشتم که میخواست به کشورش سفر کند. چون میدانستم وضع کودکان فلسطینی چگونه است، 10هزار دلار پساندازی را که داشتم برداشتم و به او دادم و گفتم رفتی فلسطین بین کودکان تقسیم کن. هنوز ثروتمند نشده بودم و تمام آن مقدار پول را به زحمت جمع کرده بودم ولی لذتش هنوز همراهم است. برای همین میخواهم به پولدارهای دنیا بگویم که اگر پولی میدهید، خوشبختی سراغ خودتان و خانوادهتان میآید و دست فرزندانتان را میگیرد. هرچه داشته باشید و اهدا کنید حتی یک لبخند، هم خودتان را شاد میکند و هم چندبرابر مبلغش به خودتان بازمیگردد، چون یک مسئله الهی است. در ضمن قرار نیست همه مردم پول بدهند، هرکسی با هر استعداد و دارایی که در توان دارد، میتواند به ریشهکنی فقر کمک کند.»
شباهت فتح اورست و نابودی فقر
بعد از تاسیس خیریه، مهندس شالچی برنامهریزی میکند تا برنامه جالبی اجرا کند. به ایران که میآید با جواد نوروزی، کوهنورد حرفهای مشهدی که جایزه بینالمللی «پلنگ برفی» را گرفته آشنا میشود و ایدهاش را با او درمیان میگذارد: نمایش آرم بنیاد در بلندترین نقطه جهان. نوروزی قبول میکند و اینگونه می شود که بنیاد «حرکت انسانی»، قله اورست را فتح میکند. همانطور که فتح اورست کار خطرناکی است، بحث با پولدارهای جهان هم کار سختی است تا راضی شوند ثروتشان را در اختیار دیگران بگذارند. همچنین به صورت نمادین نشان داده میشود که وقتی از بالای قله اورست یک گلوله برف را به پایین قل بدهند تبدیل به یک بهمن میشود که نشاندهنده همان کمکهای یک درصدی است که مبلغ عظیمی خواهد شد. نوروزی در این باره توضیح میدهد: «به صورت نمادین وقتی میخواهیم حرف مهمی بزنیم به یک نقطه بلند میرویم و به مردم میگوییم گوش کنید. برای همین به بالاترین نقطه جهان رفتیم تا مردم به حرفمان گوش بدهند. فعالیت بنیاد ما تمام نمیشود. مخصوصا در این اوضاع کرونایی که اعلام آمادگی کردهایم تا در کنار مردم و کادر درمان در خط مقدم مبارزه با کووید19 باشیم و اگر درخواستی برای مواد و لوازم باشد در خدمتشان هستیم. حرف ما این است که نمیخواهیم یک درصد از پول کسی را بگیریم، بلکه وسیلهای هستیم تا مال شخص زیاد شود. اول این که خدا به مال آن شخص برکت میدهد. دیگر این که با این پول جامعه توانمند میشود و جامعه توانمند، باعث توانمندی بیشتر ثروتمندان میشود. چون مردم در خرید و هزینهکردن قویتر میشوند. همچنین بحث امنیت در جامعه است و ثروتمند خیالش راحت است که در اجتماعی که فقر نیست، امنیت وجود دارد. این یک بازی برد برد است. یک زنجیره بههم پیوسته است و رسانه باید این دید را در جامعه و بین ثروتمندان ایجاد کند.»
با تشکر از «علی ناصری» برای هماهنگی گفتوگو و روابط عمومی بنیاد نیکوکاری حرکت انسانی برای تهیه عکسها
اطلاعات بیشتر در صفحه اینستاگرام بنیاد به این نشانی موجود است: @harkatensani