پرونده
تعداد بازدید : 1021
یحیی در مسیر فرافکنی
عادت بد مربیان تیمهای بازنده این است که با فرار از مسئولیت، شکستشان را ناشی از ارادهای خارج از زمین بدانند، اظهارات گلمحمدی آخرین نمونه این رفتار بود
دربی که تمام شد، گلمحمدی در کنفرانس بعد از بازی سخنانی را بیان کرد که خیلیها آن را فرافکنی درباره علت شکست تیمش دانستند. او از تغییر داور دربی انتقاد کرد که نقد درستی هم بود. از این گفت که تصمیمات داور باعث عصبی شدن بازیکنانش شده است اما از این نگفت که این تغییر داور و تصمیمات اشتباهش، داخل زمین برای حریف هم وجود داشت. در نهایت هم باخت تیمش را به کسانی که دوست داشتند استقلال برنده باشد، تبریک گفت و در واکنش به سوالی درباره نوع ترکیب غلط تیم در ابتدای بازی هم گفت ترکیب از اختیارات سرمربی تیم است و کسی نباید درباره آن نظر بدهد! خب حدس اولیه این بود که یحیی از باخت در دربی و نرفتن به فینال حذفی ناراحت است و این حرفها را زده اما فردایش در پستی اینستاگرامی از ارادهای گفت که میخواهد تحت هرشرایطی استقلال یک جام بگیرد. از این نوشت که چارهای جز خرید اوساگونا و استوکس در دقیقه 90 نداشته و با این پست اینستاگرامی نشان داد اظهاراتش بعد از بازی، ناشی از خستگی و ناراحتی نبوده و واقعاً باور دارد قدرتی در فدراسیون یا وزارت تصمیمگرفته استقلال برنده باشد. خب اولین بار نیست که چنین اظهاراتی را در فوتبالمان میشنویم. البته یحیی مربی با دانش و آرامی است و کمتر وارد چنین حواشی عجیبی میشود اما به نظر میرسد جو فوتبال ما چنان برای این جنس حرفها آماده است که حتی یحیی گلمحمدی بهعنوان موفقترین مربی ایرانی چند سال اخیر هم فهمیده چنین رفتاری خریدار دارد و میتواند سرپوشی بر اشتباهات و نواقصش باشد. رفتاری که مشابهش را در ماجرای اظهارات نسنجیده مربیان تیمهای دیگر درباره پوکر پرسپولیس و نقش وزارت ورزش در آن دیدیم و افرادی امثال گلمحمدی آنرا نفی میکردند. در این پرونده میخواهیم ببینیم چرا حق با یحیی نیست؟ اصلاً چرا بهعنوان دانشآموز، دانشجو، کارمند و مربی فوتبال دوست داریم از زیر بار مسئولیت کارها فرار و طوری وانمود کنیم انگار همه چیز از کنترل ما خارج بوده است. رفتار مربیان خارجی را با داخلی مقایسه میکنیم و از راههای رسیدن به یک رفتار مسئولانه میگوییم.
آقا یحیی این مسیر برازنده تو نیست
چرا حق را به گلمحمدی نمیدهیم و معتقدیم چنین اظهاراتی هیجان فوتبال را خراب میکند؟
برای اینکه بدانیم حق با یحیی بوده یا نه باید کل دربی جام حذفی را مرور کنیم. جایی که تغییر مکرر و عجیب داور برای هر دو تیم مسئله بود. جایی که داور برای هر دو تیم یک پنالتی نگرفت. خب در خطاهای جزئی داوری ممکن است هر دو تیم مدعی باشند داور به ضررشان کار کرده. پرسپولیسیها از خطایی میگویند که داور حدود یکی دو دقیقه قبل از گل دوم استقلال روی بازیکنشان نگرفت و آبیها هم معتقدند فرشید اسماعیلی قبل از گل اول پرسپولیس خطایی مرتکب نشده است. یعنی کلاً داوری به رغم اشتباهاتش آن چنان اثر مستقیمی نداشت. پیش از اینها نمونههای جنجالی و بحثبرانگیزی از داوری داشتیم که کلاً مسیر بازی را عوض کرد اما مربیانی مثل برانکو به رغم اشتباهات داور، چندان روی آن تاکید نمیکردند. از جنبه خستگی بازیکنان و فرسایشی بودن لیگ و درخواست برای تعویق بازی هم که به ماجرا نگاه کنیم، تعداد مصدومان استقلال بیشتر بود و دست یحیی روی نیمکت بازتر. خلاصه تمام ادعاهای مربی قرمزها بحثبرانگیز است و نمیتوان بهراحتی آنها را پذیرفت. اما آن چه مسلم بود، ترکیب اشتباه تیم در شروع بازی بود که باعث سردرگمی تیم و خوردن گل در دقایق اول شد. اما دقیقاً همین جاست که یحیی ترجیح میدهد صحبت نکند و بگوید ترکیب از اختیارات من است. خب کسی در این موضوع شکی ندارد اما بهتر است ایشان راجع به چگونگی استفاده از اختیاراتش به رسانهها و هواداران پاسخگو باشد. نکته بعدی حفظ نکردن بازی در دقایق آخر بود و بعد هم چینش پنالتیزنها. یحیی از این میگوید که چارهای جز خرید اوساگونا نداشته اما از این نمیگوید چرا به رغم آمادگی بالای مهدی عبدی در هفتههای اخیر، باز هم از اوساگونا استفاده بیشتری کرد؟ برانکو هم گولچ را خرید اما وقتی دید آن بازیکن کارایی ندارد از محمد انصاری در پست دفاع وسط استفاده کرد و قهرمان شد، حتی فصل بعدش با دست خالیتر از یحیی تا فینال لیگ قهرمانان آسیا رفت اما هیچ وقت کمبودها را دلیل ناکامیها معرفی نکرد. یحیی مربی با دانش و بااخلاقی است، اگر هواداران حوصله به خرج دهند و باشگاه هم برخلاف شعار و وعده، خواستههایش را پیاده کند، تیم گلمحمدی سال آینده هم مدعی است. دانش یحیی برکسی پوشیده نیست، او زمانی در پدیده سابق و شهرخودروی امروز با بازیکنانی که چندان ستاره نبودند، زیباترین فوتبال را ارائه میکرد. منتها اگر بخواهد در مسیر موفقیت گام بردارد باید بداند مسئولیت انتخابها با اوست. اگر مشکلات زیاد هم باشد، در نهایت او میتواند بر آن چیره شود، همانطور که میتوانست در همین شرایط موجود با کمی تدبیر برنده دربی باشد اما مادامی که بخواهد دنبال انواع مقصر باشد، میشود مثل برخی فوتبالیها که مدام از توطئهها میگویند و دیگر باورشان شده نتایج خارج از زمین شکل میگیرد و برای همین برنامهریزی و تلاش بیشتر در نظرشان اهمیتی ندارد. فوتبال بدون این بهانهها قشنگ است و اگر هر تیمی بخواهد موفقیت رقیب اعم از پوکر یا برد در یک دربی را کوچک کند، نفس برگزاری مسابقات موضوعیت نخواهد داشت چون همه چیز از قبل مشخص شده است. راستی اگر رادو روی سانتر میلیچ از دروازه خارج میشد بازهم یحیی همین حرفها را میزد یا از ترکیب خوب خودش و برنامهریزی باشگاه و داوری خوب بازی میگفت؟
مربیهای مسئولیتپذیر
از زیدان بگیرید تا پپگواردیولاو برانکو؛ همهشان در کنار انتقاداتی که به بازیکنان، داور، مسئولان باشگاههایشان و. .. وارد میدانستند اما در زمان شکست، مسئولیت باخت را قبول میکردند. شاید یکی از اصلیترین دلایل موفقیتشان همین قبول مسئولیت شکست باشد، چیزی که بسیاری از مربیان از آن بی بهرهاند و همیشه به دنبال بهانه یاانداختن تقصیرها به گردن یک نفر دیگر هستند. در ادامه، مروری داریم بر اظهار نظر چند مربی نامآشنا بعد از تلخترین شکستهای تیمشان.
از دست خودم عصبانی هستم چون اشتباه کردم
چه کسی؟ زینالدین زیدان
سرمربی رئالمادرید که تقریبا با این تیم به هر آرزویی داشته، دست یافته است در فصل 2017-2018 از کوپا دل ری حذف شد، آن هم نه در مقابل تیمی اسم و رسمدار بلکه در مقابل لگانس. زینالدین زیدان پس از شکست ۱-۲ تیمش مقابل لگانس و حذف از کوپا دل ری به جای گشتن دنبال بهانه یا مقصر، گفت: «از حذف تیمم عصبانی هستم و این اتفاق یک ناکامی برای من محسوب میشود. از خودم و تصمیمهایم خیلی ناامید شدم و مسئولیت این شکست را قبول میکنم. قبول این شکست سخت است اما باید خودمان را برای بازی بعدی آماده کنیم. من ترکیب تیم را انتخاب کردم و از دست خودم عصبانی هستم چون اشتباهات زیادی کردم. برای تغییر شرایط باید به تلاش کردن ادامه دهیم و.. .. »
اشتباهات من باعث شکستمان شد
چه کسی؟ پپگواردیولا
تیم فوتبال بایرنمونیخ در دور برگشت مرحله نیمهنهایی لیگقهرمانان اروپا در سال 2013 برابر رئال مادرید با نتیجه سنگین 4 بر صفر شکست خورد تا پس از دو فینال متوالی، این بار در مرحله نیمه نهایی از دور رقابتها کنار برود. حالا سوال این است که «پپ» بعد از آن باخت سنگین چه کرد؟ او در نشست خبریاش گفت: «مسئولیت شکست با من است. آن را میپذیرم. من در این بازی اشتباه کردم. در چیدمان برخی مسائل تاکتیکی اشتباه کردم. مسئولیت همه چیز این باخت را میپذیرم. من بابت این ناامیدی بزرگ ایجاد شده واقعا متاسفم. قبول این نتیجه برای من و بازیکنانم سخت است اما در نهایت به رئالمادرید تبریک میگویم.»
تیم نه، من مقصر هستم
چه کسی؟ دراگان اسکوچیچ
در فصل اخیر لیگبرتر و در روزهایی که استراماچونی روی نیمکت استقلال تهران بود در یک بازی یک طرفه، مهمانش را با 5 گل بدرقه کرد. سرمربی فعلی تیمملی کشورمان که در آن زمان روی نیمکت صنعت نفت مینشست، درباره این شکست تحقیرآمیز گفت: «استقلال بازی خوبی انجام داد و به این تیم تبریک میگویم. امروز خیلی بد بودیم. بدترین باخت من در دوران مربیگری و بازیگری رخ داد اما درسهای زیادی یاد گرفتم و چیزهایی را درباره تیم نیز فهمیدم. تیم من مقصر نیست و خودم مسئولیت این باخت را میپذیرم. هنوز در جدول بالا هستیم اما امروز بد شکست خوردیم. با هر نتیجهای باید شخصیت خود را نشان دهیم. تکرار میکنم که بازیکنان مقصر نیستند و من مسئولیت شکست را میپذیرم.»
باختم و دنبال توجیه شکست نیستم
چه کسی؟ برانکو ایوانکوویچ
9 مهر 1395، تیم فوتبال پرسپولیس تهران با ذخیره هایش در نخستین بازی خود در جامحذفی به مصاف تیم قشقایی رفت و در ضربات پنالتی شکست خورد. مربی آن زمان تیم پرسپولیس برانکو بود که پس از پایان بازی با شهامت مسئولیت باخت تیم را به عهده گرفت و گفت: «متاسفانه با این شکست شرمساری برای خودمان و شرمساری بزرگ برای باشگاه و ناامیدی برای هواداران به وجود آمد. بر همین اساس از طرف خودم از هواداران عذرخواهی میکنم که آنان را ناامید و مایوس کردم. تاکنون و در دوران مربیگریام در جامهای حذفی اینگونه نباخته بودم و امیدوارم این موضوع دیگر تکرار نشود. تصمیم من بود که بدون حضور ملیپوشان تیم در جام حذفی به میدان برویم و مسئولیت آن را به گردن میگیرم.» او تاکید کرده بود که اصلا دنبال توجیه شکست برابر تیم قشقایی نیست.
شکست را میپذیرم چون من مربی تیم هستم
چه کسی؟ پرویز مظلومی
پرویز مظلومی سرمربی استقلال پس از شکست در دربی فروردین 1395 در مصاحبهای تلویزیونی گفت: «از هواداران عذرخواهی میکنم که نتوانستیم خوشحالشان کنیم و باعث ناراحتی آنها شدیم. من و بازیکنان و مجموعه استقلال در تلاش بودیم که بازی خوبی انجام بدهیم و پیروز از زمین خارج شویم و برای باخت به میدان نرفته بودیم و خوشحالیم هر دو تیم یک بازی خوب و سطح بالا از لحاظ تاکتیکی انجام دادند...» او که سعی میکرد تقصیر را گردن فرد دیگری نیندازد، گفت: «بعضی دوستان خیلی کم لطفی میکنند و مربی خارجی را برجسته میکنند، من همان مظلومی هستم که چهار دربی پشت سر هم را بردم، حالا یک دربی باختم درست نیست این برخورد شود. درست است سرمربی همیشه سیبل میشود اما من شکست را قبول میکنم چون مسئولیت تیم با من است و من مربی تیم هستم. همیشه مسئولیت تیم با مربی است و تصمیمات او، نتیجه را رقم خواهد زد.»
چرا از پذیرش اشتباهاتمان
فراری هستیم؟
اینکه گلمحمدی بعد از شکست در جامحذفی، تلاش کرده تا همه تقصیرها را گردن دیگران بیندازد، از منظر روان شناسی قابل بررسی است
نرگس عزیزی| کارشناسارشد مشاوره
شکست پرسپولیس از استقلال در جامحذفی، به خودی خود اتفاق عجیبی نیست؛ چه اینکه اصلا بخشی از جذابیت فوتبال به همین اتفاقات خارج از انتظار است. اما واکنش گلمحمدی سرمربی پرسپولیس چه؟ آیا واکنش یک مربی در جایگاه گلمحمدی که توانسته امسال قهرمان لیگ برتر شود، در مقابل این شکست جای تعجب ندارد؟ واقعیت این است که پاسخ به این سوال منفی است چرا که فرار از پذیرش اشتباهات، یکی از آن رفتارهای شایعی است که نه فقط مربیان فوتبال و بازیکنان که بسیاری از ما هم درگیر آن هستیم اما چرا چنین رفتاری بین ما این قدر شایع است و چطور میتوانیم کمتر درگیر چنین تبیینهایی در زمان تجربه شکست شویم؟
ما از تحت فشار قرار گرفتن، بیزاریم
به دنبال شکست، همه ما فشار روانی و اضطرابی را تجربه میکنیم. هر چه انرژی و وقتی که برای کاری گذاشتهایم بیشتر باشد، بعد از شکست در آن، فشار شدیدتر و تحمل آن، دشوارتر خواهد بود. نسبت دادن عوامل شکست به چیزی خارج از خودمان (فردی یا تیمی)، در این شرایط تا حدی طبیعی است. چرا؟ چون میزان فشار را کاهش میدهد و برای ما فرصتی ایجاد میکند تا بتوانیم از نظر روانی خودمان را جمع کنیم.
احساس بیارزشی هرگز
در بسیاری از جوامع، ارزش افراد بر مبنای عملکرد آنها تعیین میشود و اگر قرار باشد کسی چند شکست پشت سر هم را تجربه کند، احساس بی ارزشی زیادی را به تبع آن احساس خواهد کرد. فرار از این احساس بیارزشی کار آسانی نیست. یکی از سادهترین روشها نسبت دادن دلیل شکست به چیزی خارج از خود و حتی خارج از کنترل شخصی است چرا که به مدد این روش، افراد میتوانند احساس تقصیر کمتری داشته باشند اما خب گاهی داستان، داستان چندین شکست پشت سر هم نیست. داستان پرسپولیس است که بعد از قهرمانی در لیگ برتر، وقتی در بازی انتخابی برای فینال جام حذفی شکست میخورد، مربیاش سراغ چنین روشی در تبیین شکست میرود. در این باره چه میتوان گفت؟
صفر یا صد؛ وقتی حد وسطی وجود ندارد
یکی از باورهای غیرمنطقی که متاسفانه شیوع زیادی هم دارد؛ سیاه و سفید دیدن موضوعات است. یعنی افراد تصور میکنند یا باید بیعیب و نقص باشند یا اگر ایرادی متوجه آنها باشد، به معنای آن است که آنها به هیچ دردی نمیخورند. در نتیجه این موضوع هم گاهی میبینیم افراد موفق حتی از پذیرش معدود اشتباهات خود هم گریزان هستند.
چطور تقصیر خود را گردن دیگران نیندازیم؟
1- وقتی هنوز طعم تلخ شکست برایتان تازه است، در پی پیدا کردن تمام عوامل شکست نباشید. در ابتدای تجربه شکست، هیجانات نقش پررنگتری در ارزیابیهای ما دارند. کمی به خودتان زمان بدهید. بعد از فروکش هیجان اولیه، شروع به بررسی کنید.
2- چه در زمان تبیین شکست و چه به صورت کلی در زندگی، سعی کنید برخی کلمات را از دایره لغات خود تا حد امکان حذف کنید. همیشه، هیچوقت و قیدهایی از این دست، تقویتکننده تفکرات غیرمنطقی در ما هستند. هر چه کمتر از آنها استفاده کنیم، ارزیابی واقعبینانهتری از عملکرد خود خواهیم داشت.
3- موضوع احساس شرم یکی از موضوعاتی است که نقشی مهم در ارزیابیهای ما از عملکردمان دارد. درباره احساس شرم، بیشتر بخوانید و موقعیتهایی را که در شما احساس شرم ایجاد میکنند، شناسایی کنید. هر چه بتوانید بهتر با این موضوع کنار بیایید، کمتر دست به دامن عوامل بیرونی برای تبیین دلایل ناکامی خود خواهید شد.