همه ما در زندگی‌مون، یک سری تصمیم‌های اشتباه گرفتیم که باید ازشون درس بگیریم تا تکرار نشن. امروز به تصمیم‌های اشتباه‌تون فکر کنین و بهتره که اون‌ها رو بنویسین و بررسی کنین که چه درس‌هایی باید ازشون بگیرین.

 

* در پرونده «نقاشی‌های محرمی در موزه‌های بین المللی»، هنر استاد فرشچیان در تابلوی بی‌نظیر عصر عاشورا، انسان را مسحور خودش می‌کند. نمی‌دانم چرا این اثر برایم تکراری نمی‌شود و با هر بار دیدنش، دلم می‌لرزد.

* سندروم خستگی پس از ابتلا به کرونا که در صفحه خانواده درباره‌اش نوشتید، نشون میده که هرچه قدر بیشتر به مسائل بهداشتی توجه کنیم، به نفع‌مونه چون ظاهرا خط پایانی برای درمان این بیماری وجود نداره.

* قصه «عاشورای متفاوت» و کودکی که نوحه‌خوان امام حسین(ع) شد، اشکم را جاری کرد. یاد پدرم افتادم که هر سال روز عاشورا می‌گفت باید یک شعر درباره امام حسین(ع) حفظ کنم و برایش بخوانم. روحش شاد.

* روی بخش‌هایی از نقاشی آقای روح‌الامین، مطلب نوشته‌اید که تصویر را مخدوش کرده است. این کار از لحاظ حرفه‌ای درست نیست.

 سهراب‌زاده، یک نقاش

* درباره مطلب صفحه سلامت با موضوع علایم 4 سردرد شایع باید بگم که استامینوفن، هر 4 نوعش رو خوب می‌کنه. جالب نیست؟

* پاسخ مشاور صفحه خانواده به مردی که گفته: « خانمم آستانه تحمل پایینی دارد»، بسیار جامع بود. به ویژه که به مرد هم گفته بود باید رفتارهایش را بررسی کند. ما عادت کرده ایم که همیشه طرف مقابل را مقصر بدانیم، نه خودمان را.

 

 پدر و مادرها، الگوی فرزندان شان هستند و مشورت کردن یکی از بهترین شیوه های تربیتی است و اگر والدین به آینده فرزندشان اهمیت می‌دهند، باید آن را به صورت عملی، آموزش دهند. مشورت با فرزندان در شکل ابتدایی و در مقدماتی‌ترین مراحل خود از زمانی آغاز می‌شود که شما به کودک‌تان اجازه می‌دهید درباره بخشی از امور خود اظهار نظر کند. نمی‌توان محدوده سنی دقیق و قطعی برای شروع این مرحله در نظر گرفت زیرا فرزندان به فراخور جنسیت، میزان رشد هوش اجتماعی و رشد شناختی، قابلیت‌های متفاوتی دارند بنابراین ممکن است کودکی در سه سالگی بتواند بین چند گزینه، کفش مناسب با فصل و موقعیت قرار گرفته در آن را انتخاب کند ولی کودکی دیگر در همان سن حتی از انتخاب یک اسباب‌بازی مناسب برای خودش عاجز باشد. با این حال و در ادامه، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.

مخاطب گرامی، در پیامک خودتان به ترسو بودن تان اشاره کرده‌اید اما در نگرانی‌های‌تان، اعتماد به نفس پایین شما بیشتر قابل مشاهده است تا ترس. در ادامه مطلب توضیحاتی درباره مشکل‌تان ارائه می‌دهم و درخواستم این است که به دلیل در خطر بودن زندگی مشترک‌تان، با دقت بخوانید و در صورت نیاز به مشاور هم به صورت حضوری مراجعه کنید.

  فکری به حال اعتمادبه‌نفس‌تان کنید

اعتماد به نفس یکی از شرایط روحی است که شخص در آن به خاطر تجربه‌های قبلی، به توانایی‌ها و استعدادهای خود در انجام کارها به طور موفقیت‌آمیز اعتماد و باور دارد. پایین بودن اعتماد به نفس می‌تواند یک ترس پنهانی همیشگی در فرد ایجاد کند که زندگی را در ابعاد مختلف حرفه‌ای و شغلی، زناشویی، فرزندپروری، ارتباط در جمع، مواجهه با غریبه‌ها و ... تحت تاثیر خود قرار دهد. ابعادی که تقریبا شما به همه‌شان در پیامک‌تان اشاره کرده‌اید. حال که مهم‌ترین مشکل شما، نداشتن اعتماد به نفس است، چند نکته درباره پیامدهای آن باید بدانید؛ چنین افرادی همواره از خودشان انتقاد می‌کنند. احساس می‌کنند که قربانی رفتارهای دیگران شده‌اند. احساس تنهایی می‌کنند حتی زمانی که در یک جمع قرار دارند. از موقعیت‌های نو و جدید می‌ترسند. از ابراز عقاید و احساسات خود اجتناب می‌کنند زیرا از چگونگی واکنش دیگران هراس دارند. حتی در مقابل همسر قادر به بیان نیازها، شکایت‌ها و خواسته‌های خود نیستند.

  از سرزنش خودتان دست بردارید

تصور نکنید که الزاما باید فرد بسیار موفق و بی‌اشتباهی باشید تا اعتماد به نفس پیدا کنید. از تحقیر و سرزنش خود دوری کنید و مثبت اندیشی را فرا بگیرید. این‌که مدام به خودتان یادآور شوید که ترسو هستید و نمی‌توانید حرف دل‌تان را به دیگران بگویید، مشکلی را حل نخواهد کرد. بیاموزید که با پشتکار و سماجت قادر خواهید بود به موفقیت دست یابید. خود را بر اساس یک سری استانداردهای منطقی و دور از دسترس قضاوت کنید.

  هرم ترس را ترسیم کنید

بپذیرید که همه ما استعدادهای خاص خودمان را داریم و باید به آن افتخار کنیم تا به این باور برسیم که فرد ارزشمندی هستیم. اگر بعضی نسبت به شما یک سری توانایی‌های خاص خود را دارند به معنی بی‌عرضگی و نالایق بودن شما نیست. برای این‌که اعتماد به نفس‌تان بیشتر شود با ترس‌هایتان روبه‌رو شوید. هرم ترس را ترسیم کنید. بزرگ‌ترین ترس‌ها را در بالا و کوچک‌ترین را در پایین هرم قرار دهید. سپس از پایین هرم به بالای آن حرکت کنید و درباره هر کدام از ترس ها باور به توانایی‌هایتان را افزایش دهید.

  تنها مشکل‌تان با خانم‌تان زیبا نبودن اوست؟

در پیام خود از زیبا نبودن همسرتان، ابراز نارضایتی کردید. هم اکنون و به دلیل پایین بودن اعتماد به نفس‌تان، احتمالا این موضوع بهانه‌ای است که نشان از ماجرای جدی‌تری می‌دهد. اصلا آیا او به تازگی جذابیت ظاهری‌اش را از دست داده یا از ابتدای ازدواج، همین نظر را درباره او داشته‌اید؟ آیا تنها مشکل شما با خانم‌تان، زیبا نبودن اوست؟ به نظر نمی‌رسد که این‌گونه باشد بنابراین و اگر مشکلات دیگری هم در این رابطه وجود دارد باید از یک مشاوره حضوری کمک بگیرید.

 این روزها ما عادت به استفاده از گوشی تلفن برای اهداف مختلف داریم، اما گاهی میزان استفاده از گوشی از حساب خارج و باعث می‌شود عوارض این استفاده بیش از حد یا استفاده اعتیاد گونه بر رابطه بین همسران هم تاثیر منفی بگذارد. در این مطلب سراغ نکاتی رفته‌ایم تا با کمک آن‌ها بتوانیم زمانی که همسرمان دچار این عادت شده است، به او کمک کنیم تا بتواند میزان استفاده از گوشی را کاهش دهد.

 

 برای 5 دقیقه به هرچیزی که دل‌تان می‌خواهد فکر کنید به جز «خرس سفید». به خودتان بگویید که فقط برای 5 دقیقه به خرس سفید فکر نمی‌کنم. نتیجه چه شد؟ آیا موفق شدید؟ حدود سی سال پیش پروفسور دنیل واگنر در یک آزمایش ذهنی، به شرکت کننده‌هایش گفت که برای پنج دقیقه اکیدا به خرس سفید فکر نکنند و اگر در این مدت فکر خرس سفید وارد ذهن‌شان شد، زنگی را به صدا درآوردند. نتیجه جالب بود. شرکت کننده‌ها به طور متوسط در هر دقیقه یک بار زنگ را به صدا درآوردند. این‌که افراد نتوانستند مانع ورود یک فکر بی‌اهمیت مانند خرس سفید به ذهن‌شان شوند شگفت‌آور است اما شگفت‌آورتر آن بود که هنگامی که به شرکت کننده‌ها گفته شد در پنج دقیقه دوم اجازه دارند به خرس سفید فکر کنند، زنگ‌ها بارها و بارها در هر دقیقه به صدا درآمدند که ثابت می‌کرد شرکت‌کننده‌ها دم‌ به‌دقیقه یاد خرس سفید می‌افتند و از خیالش رهایی نداشتند! این نتایج یک واقعیت مهم را درباره ذهن و سرکوبی افکار به ما یاد داد و این واقعیت سال‌هاست که یکی از پایه‌های مهم روان درمانی است؛ اجتناب از افکار و سرکوب آن‌ها نه تنها بی فایده است بلکه باعث می‌شود بیشتر و بیشتر به آن موضوع فکر کنیم!

اما به جای اجتناب و سرکوبی افکار چه کار کنیم؟ اگر شما بیش از حد درگیر این مسئله هستید به روان شناس مراجعه کنید تا به شما آموزش دهد چطور این الگوی ذهنی ناکارآمد را تغییر دهید. من هم یک تمرین ساده اما بسیار موثر ذهن آگاهی را به شما توصیه می‌کنم.هر روز، برای دقایقی بنشینید و افکارتان را تماشا کنید. تصور کنید ذهن شما یک آسمان است و افکار ابرهایی هستند که وارد آسمان می‌شوند. بدون قضاوت، بدون تلاش برای تغییر دادن افکار  یا اجتناب کردن از آن‌ها، بدون درگیر شدن و جنگیدن با افکار، فقط آن‌ها را تماشا کنید. توجه کنید که چطور افکار از یک طرف آسمان ذهن شما وارد می‌شوند و از سمت دیگر خارج می‌شوند و نیازی نیست شما آن‌ها را بیرون کنید. در این دیدگاه افکار پدیده‌های گذرایی هستند و بدون دخالت ما می‌آیند و می‌روند.

این تمرین را بارها و بارها انجام دهید تا جایی که جایگزین الگوی ناکارآمد اجتناب فکری شما شود.