آثار شما
تعداد بازدید : 14
رویا
نویسنده : آرین نامور| 15ساله
به رویا دیدمش آن نیکرو را
که چون لبخند مهتاب زیبا بود
چو من خستهدل و آشفتهخاطر
چو من در پیله خویش تنها بود
نگاهش شیشه عمر غزل بود
لبانش چشمهسار بادهنوشان
بگفتم با خودم بنگر که انگار
نهفته در دلش دریای جوشان
بگفتم با خودم گویی فرشته
نهاده پای خویش بر خاک دنیا
به او کردم نگاهی و گریه کردیم
ز قلب تار شب تا صبح فردا
تنش نوغنچه باغ اقاقی
به زیر پرده انوار خورشید
به رویا دیدمش آن نیکرو را
که چون لبخند مهتاب زیبا بود
دریغا آن فرشته رفت آخر
دریغا که فقط یک رویا بود
رفقای جوانه، شما هم اگر شعر ، داستان ، دلنوشته یا پیشنهاد و نظری دارید خوشحال می شویم به شماره های بالای صفحه بفرستید.