پرونده
تعداد بازدید : 279
خالقان کارتونهای نوستالژیک
در روز جهانی انیمیشن با استودیوهای سازنده کارتونهای میکیموس، میگمیگ فوتبالیستها، بابا لنگ دراز و ... آشنا خواهیم شد
نویسنده : الهام حبشی | خبرنگار
این روزها به لطف پیشرفت فناوری، ذهنهای نامتناهی قصه گویان و گسترش هنر تصویرسازی، دنیا برای کودکان و نوجوانانی که از دهه 80 به بعد چشم به این جهان میگشایند، جای شیرین و گواراتری شده است. دنیایی لبریز از پویانماییها، انیمهها و کارتونهایی بینظیر که یکی بهتر از دیگری و گنجینههایی تمام نشدنی هستند اما برای ما آدمهایی که متولد دهههای 50، 60 و اوایل 70 بودیم و ایرانیتبار، تلویزیون برایمان بیش از چند پویانمایی دستچین شده، چیز دندان گیرتری نداشت. ما نه رایانه و تلفن همراه داشتیم و نه اینترنتی که ما را وصل کند به پویانماییهای معروف و مشهورِ جهانی، طولانی و پشتوانهدار. در واقع همان پویانماییهایی که ما در دهه 70 میدیدم، محصولاتی بودند که در کمال ناباوری در چندین دهه قبل تولید شده و 20، 30 سال بعد به ما رسیده بودند. با این حال یکایک آن پویانماییها به اندازهای زیبا و پر محتوا و دلنشین بودند که امروز کمتر پویانمایی قدرت پر کردن جایگاه آنها را خواهد داشت. از پویانماییهای تاموجری و میگ میگ گرفته تا میکیموس، فوتبالیستها، بابا لنگدراز و فیلمهای سینمایی سیندرلا و سندباد که یکی بیش از دیگری برایمان عزیز و گرامی بودند. تمام این حرفها را کنار هم آوردم تا امروز به بهانه روز جهانی پویانمایی، کمی بیشتر از کارتونهای خاطرهسازمان و از استودیوهای بزرگ و معروفی بگویم که با تولید این پویانماییها به کودکی و نوجوانی ما حلاوت و جذابیتی دو چندان بخشیدند.
خالهریزه و قاشق سحرآمیز و فوتبالیستها
کدام استودیو؟ پییِرو
سال تاسیس؟ 1979 میلادی
«خاله ریزه و قاشق سحرآمیز» را یادتان هست؟ همان مامان بزرگ کوتولهای که همیشه یک قاشق هم قد خودش را به همراه داشت و با همان قاشقِ طلایی گره هر مشکلی را باز میکرد. «خاله ریزه و قاشق سحرآمیز» در سال 1383 و در استودیو «پییِرو» واقع در توکیو ساخته شد. «ماجراهای شگفت انگیز نیلز» هم یکی دیگر از پویانماییهای دوستداشتنی و به یادماندنی این شرکت بود. ماجراهای پسرک بازیگوشی که طی حادثهای غیر منتظره تبدیل به یک آدم کوچولو شده بود؛ اما بزرگترین یادگاری شرکت «پییِرو» برای بچههای ایران زمین مجموعه «فوتبالیستها» یا «کاپیتان سوباسا» بود. «فوتبالیستها» با آن سکانسهای کشدار و طولانی بهترین پویانمایی یا بهتر بگویم بهترین انیمه دوران کودکی ما بود. سریال «فوتبالیستها» تا سالها بعد از شبکههای مختلفِ کشورهای متعدد باز پخش میشد. این شرکت ژاپنی که تنها 41 سال از تاسیس آن گذشته است، بعدها با تولید شاهکارِ تکرار نشدنی «ناروتو» و همچنین انیمههای سریالی «شبدر سیاه»، «بلیچ» و «توکیو غول» به اسم و رسم خود، جاودانگی بخشید.
میکیموس، پینوکیو
و سفید برفی
کدام استودیو؟ والتدیزنی
سال تاسیس؟ 1923 میلادی
شرکت والتدیزنی یکی از قدیمیترین و البته نام آشناترین شرکتهایی است که پا به دنیای نامتناهی رویا و لطیف کودکان گذاشت و شروع به تولید پویانمایی کرد. «والتر الیاس والت دیزنی» و برادرش «روی اولیور دیزنی» 97 سالِ پیش به همت یکدیگر، شرکت والت دیزنی را تاسیس کردند. والت دیزنی که در ابتدا بیش از یک استودیوی کوچک نبود، با سرعتی باورنکردنی شهرت یافت و فعالیتهای خود را گسترش داد. حالا 14 شهر بازی، 73 درصد سهام نشنال جئوگرافیک، چندین شبکه تلویزیونی و چند استودیوی مختلف از جمله والت دیزنی پیکچرز، والت دیزنی پیکسار و مارول استودیو لوکاس، تنها بخشی از داراییهای سرسامآور و بیشمار این مجموعه جهانی هستند. والت دیزنی کارش را با پویانماییهای صامت و سیاه و سفید شروع کرد و آهسته آهسته با مجموعه «میکیموس» رونق یافت. موش معروف دیزنی برای اولین بار در سال 1928 از سکوت بیرون آمد و با نعمت صدا، جانی دو چندان یافت؛ صدایی که البته هماهنگی دقیقی با تصویر نداشت. کارتون خاطرهانگیز «سفید برفی و هفت کوتوله» اولین فیلم پویانمایی بلندی بود که دیزنی برای تولیدش سه سال تمام زمان صرف کرد. سفید برفی در سال 1937 به اکران درآمد و تا دو سال بعد از جایگاه پردرآمدترین فیلم سال تکان نخورد. دیگر عناوینی که میتوان از آنها با دو مشخصه قدیمیترین و مشهورترین یاد کرد که توسط این استودیو ساخته شده است، «پینوکیو»، «دامبو»، «دونالد داک» و «بامبی» هستند، چهار پویانمایی که تولید آنها به اوایل دهه 20 شمسی باز میگردد. «پری دریایی کوچک»، «علاءالدین»، «دیو و دلبر»، «شیر شاه»، «هرکول» و انبوهی دیگر، از خوبترین پویانماییهایی است که توسط والتدیزنی در دوران کودکی ما دهه شصتی و هفتادیها تولید شدهاند.
ایکیو سان
کدام استودیو؟ توئی انیمیشن
سال تاسیس؟ 1948 میلادی
«توئی انیمیشن » یکی دیگر از استودیوهای معروف تولید انیمه و پویانمایی است و بیشترین قدمت را در میان استودیوهای ژاپنی دارد. معروفترین اثری که از این استودیو در شبکههای صدا و سیما پخش شده و با آن خاطره داریم، پویانمایی «ایکیو سان» است. این پویانمایی ژاپنی که شخصیت اصلی خود را از زندگی یک راهب بودایی الهام گرفته بود، از سال 1975 شروع شد و تا سال 1984 در 296 قسمت ادامه پیدا کرد. ایکیو، پسری کچل و باهوش که با فیگوری به خصوص، تمرکز کرده و به راه حلهایی استثنایی دست مییافت، از خاطرات هیچکدام ما محو شدنی نیست. استودیوی توئی انیمیشن آثار شهره و عظیمی را تولید کرده است که از داستانهای قدرتمندی برخوردار بود و زیر بنای انیمههای بسیاری را تشکیل داد. انیمههایی مثل «دراگون بال» که بر اساس رمانی چینی با عنوان «سفر به باختر» تولید و «وان پیس» که در سال 1999 آغاز شد و هنوز، پس از گذشت 19 سال و بیش از 947 قسمت به نقطه پایان خود نرسیده است.
هایدی، آن شرلی
و بابا لنگدراز
کدام استودیو؟ نیپون انیمیشن
سال تاسیس؟ 1962 میلادی
شاید هرگز درباره این موضوع چیزی نشنیده باشید اما بگذارید به شما یادآوری کنیم: «بهترین کارتونهایی که در دوران کودکیمان دیدهایم، انیمههای ژاپنی بودهاند». شرکت نیپون با ساخت انیمههایی از جمله «هایدی»، «حنا دختری در مزرعه»، «رامکال»، «زنان کوچک» و «تام سایر» سهم بزرگی در ایام نوجوانی ما داشت. «هایائو میازاکی» و «ایسائو تاکاهاتا» دو تن از بزرگان و موثرترینِ این مجموعهها بودند؛ افرادی که تمام تلاششان تبدیل کردن رمانهای برجسته ادبیات به پویانماییهای دیدنی بود. آنها اقتباسهای اصیل و بینظیری از آثار نویسندگانی بزرگ همچون «ژول ورن»، «لوسی ماد مونتگمری»، «جین وبستر»، «ویکتور هوگو»، «کارلو کلودی» و «مارک تواین» را به جامعه بشری هدیه کردند. «پینوکیو»، «آلیس در سرزمین عجایب»، «نیک و نیکو»، «بینوایان»، «دور دنیا در هشتاد روز» و «خانواده دکتر ارنست» همگی نتیجه تلاش و اشتیاق این گروه ژاپنی بودند؛ پویانماییهایی که حتی نمیتوان کودکیمان را بدون آنها متصور شد؛ بدونِ «جزیره ناشناخته»، سرندیپیتی صورتی و صدای لطیفِ مریم شیرزاد؛ بدونِ پر حرفیهای آن شرلی با موهای قرمز در مزرعه سر سبز گرین گیبلز و بدون «بابا لنگ دراز» و جودی آبوت با آن موهای عجیب و غریب.
تاموجری، گوریل انگوری و
یوگیودوستان
کدام استودیو؟ مترو گلدوین مایر
سال تاسیس؟ 1924
شرکت مترو گلدوین مایر که از زمان جنگ جهانی دوم به یکی از بزرگترین استودیوهای هالیوود تبدیل شده بود، بیش از 81 سال عمر نکرد و در سال 2005 به وسیله مجموعهای از شرکتها که سونی هم جزو آنها بود، خریداری شد. ویلیام هانا و جوزف باربرا دو تن از کارمندانِ شرکت مترو گلدوین مایر بودند که در دهه دوم زندگی خود، موفق به طراحی معروفترین موش و گربه تاریخ شدند. آنها با حمایت و پشتیبانی این شرکت ایده تام و جری را پیاده کردند. پخش اولین سری از تام و جری در سال 1940، یعنی 80 سال پیش آغاز شد. چهار سال بعد ویلیام هانا و جوزف باربرا شرکت خود را با عنوان «هانا باربرا» تاسیس کردند. این شرکت هم که به وسیله کارمندان خلاق مترو گلدوین مایر بنا نهاده شده بود، پویانماییهای خاطره ساز بسیاری را تولید کرد. پویانماییهایی از جمله «گوریل انگوری»، «یوگی و دوستان» و همچنین «عصر حجر».
توئیتی و میگمیگ
کدام استودیو؟ برادران وارنر
سال تاسیس؟ 1944 میلادی
شرکت عظیم و ثروتمند وارنر، دارای شرکتهای زیر مجموعه بسیاری است که بخش پویانمایی آن در سال 1944 تاسیس شده است. برادران وارنر بخش بزرگی از عصر طلایی پویانماییها را تشکیل داده و از موفقترین استودیوهای تاریخ آمریکا بودند. به همت آنها بود که بسیاری از شخصیتهای ساده و دلنشین پویانمایی، پا به جهان کودکی ما گذاشتند و ایام خوش نوجوانیمان را ساختند. «توئیتی»، آن قناری پر ناز و افاده طلایی رنگ؛ «باگز بانی» یا همان بانی خرگوشه معروف، «میگمیگ» سریعترین شترمرغ دنیا و «دافی داک» همگی در استودیوهای زیر مجموعه برادران وارنر «لونی تونز» و «مری ملودیز» متولد شدند. اغلب کسانی که در شرکت کارتون و پویانمایی برادران وارنر مشغول کار بودند، نامشان به عنوان چهرههای اصلی هنر و تاریخ پویانمایی به یادگار باقی ماند؛ انیماتورهایی مثل «چاک جونز»، «رابرت مک کیسمون» و «آرتور دیویس».
درس های کارتونی
از پرین تا بامزی
مروری بر تمام چیزهای جالبی که از پویانماییهای خاطرهانگیز روزهای کودکی یاد گرفتیم
کارتونهایی که ما در روزهای کودکی میدیدیم کم الکی نبود، همهاش درس زندگی بود و ما خبر نداشتیم البته بعضیهایش هم کمک درسی بود و از محتویاتش چیزی در امتحان زندگی نیامد، صرفاً برای اطلاعات عمومی خودمان بود. به مناسبت روز جهانی انیمیشن چند تا از این درسهای زندگی را با هم مرور میکنیم:
زجرکُش کردن مخاطب| از شخصیت «پرین» در «بیخانمان» یاد گرفتیم چه جوری لااقل 20 قسمت حرص مخاطب را دربیاوریم. یادتان هست جناب پرین چقدر موقعیت داشت همه چیز را به پدربزرگش بگوید و نمی گفت؟ ما که مخاطبی بیش نبودیم اما سگش «بارون» چه از دست پرین میکشید؟ سیگار؟ قلیون؟ چی واقعاً؟
پیادهروی در آسمان| تام و جری نکتههای آموزندهای در خصوص تعقیب وگریز داشت. یک سری اطلاعات غلط هم به مخاطب منتقل میکرد، مثل این که اگر چیزی بخورد تو کلهمان مثل برج ایفل میاد بالا! یا وقتی زیرمان خالی میشود تا به زیر پا نگاه نکنیم جاذبه عمل نمی کند! یک خانم چاق سیاه پوست هم تو سریال بود که شیوه استفاده از وردنه را به مخاطب یاد میداد!
آمادهکردن دهه شصتیها برای مشکلات زندگی| یک کارتونی هم بود به اسم «بچههای کوهستان تاراک» که سعی میکرد نسلهای بعدی جامعه را برای مشکلات عظیمی مثل تماشای سریال «ستایش»، بازیهای تیم ملی در جام ملتها و حتی سریال «دل» آماده کند و حتی نگاه بچه ها را به مشکلات زندگی تغییر بدهد! بالاخره بچههایی که با مشکلات شخصیتهای همچین کارتونی خو گرفتند به بیکاری و بی پولی که نمیگویند مشکل. اگر خاطر مبارکتان باشد شخصیت اصلی این سریال دوتا بچه خرس بودند که شکارچیهای ظالم انواع مصیبت را سر آنها پیاده کردند طوریکه ریزش بورس در مقابلش هیچی نیست.
اشک مادر| «توشیشان» که دیگر ته پیام بود، از این کارتون یاد گرفتیم که کار خلاف، ارزش اشک مادر را ندارد، حتی این استنباط استقرایی! مان را پشت وانتها هم نوشتیم. حتی عبارت «رفیق بی کلک مادر»هم از درونمایه این سریال چون الماسی غلتان استخراج شد.
آموزش قیافه آجیلها به کوزت| یک کارتونی بود به اسم «دهکده حیوانات» که با «شهر آجیلی» خیلی فرق داشت، هر دوی اینها خیلی نشاط آور بودند، چون قدیمها هم مثل حالا آجیل نمیخوردیم با کمک شهرآجیلی یاد گرفتیم قیافه آجیلها چه شکلی است. اما ما از «کوزت» یاد گرفتیم که هر قدر هم همچین کارتونهایی باعث خنده و شادی ما شوند آن خانواده «تناردیه» جزجیگر زده با بلاهایی که سر کوزت در به در شده آوردند همه شادی و خنده ما را تبدیل می کنند به غمی کوزت آلود که حتی مرام و معرفت ژان والژان هم مرهمی بر آن نیست؛ لذا یاد گرفتیم غم و غصه دوبرابر شادی و خنده تاثیر دارد. هی «میشا» کاش با «پسر شجاع» می رفتین کوزت را نجات میدادید. راستی کسی کشف کرد اسم پدرپسرشجاع قبل از تولد پسرشجاع چه بوده؟
مبارزه با شرکت هرمی غیرقانونی| اما «پینوکیو» به ما یاد داد دروغ چیز بدی است و اگر کار بدی انجام بدهیم فرشته مهربان شاکی می شود و به ما کارت زرد میدهد. هر قدر هم که پینوکیو دیدیم و از بلایایی که گربهنره و روباه مکار سر پینوکیو آوردند باخبر شدیم بازهم گول برخی شرکتها و صندوقهای اعتباری و نتورکرها را خوردیم و به این روز افتادیم.
محو شدن در افق| اما «لوک خوش شانس» و تیمش یعنی سگش «بوشوگ» و اسبش «جاری» به ما محو شدن در افق را یاد دادند. کم دستاوردی نبود. اگه بلد نبودیم تو افق محو شویم کلی جوک و استاتوس خندهدار تولید نمی شد.
اسفناج یا عسل بامزی؟| یک سری کارتونها هم بود که از حیث اصول تغذیهای به ما آموزشهای خوبی میدادند، از جمله بامزی که یاد داد اگر عسل خوب پیدا شود بسیار خوب و مقوی است که با یک ذره از آن میشود کارهای مهم کرد. حالا ما عسل خوب که گیر نیاوردیم اما من ملوان زبل را به خاطر ترویج اسفناج با آن مزه بدش نمیبخشم.