پرونده های مجهول
تعداد بازدید : 43
چاهی که ته ندارد
ماجرای پر پیچوخم تونلهای زیرزمینی جمهوری آذربایجان که درکنار گمانهزنیهای علمی، افسانههای قدیمی را هم احیا کرده است
نویسنده : فاطمه قاسمی | روزنامه نگار
سالها پیش در جمهوری آذربایجان چاهی کشف شد که توجه دانشمندان زیادی را به خود جلب کرد. از این چاه، نور آبیرنگی منتشر میشد و صداهای عجیب زوزهمانند از داخل آن به گوش میرسید. تعدادی از کاوشگران موفق شدند تاحدی از آن پایین بروند و چیزهایی یافتند که انتظارش را نداشتند؛ شبکه گستردهای از تونلهای زیرزمینی که بعدها معلوم شد با تونلهای زیرزمینی گرجستان و قزاقستان مرتبط است. ابتدا چنین تصور شد که این تونلها متعلق به دورههای ماقبل باستان است چرا که نزدیک ورودی آنها استخوانهای انسانی، نقاشیها و خطوط نوشتاری مشاهده شد. تحقیقات نشان داد عمر استخوانها کمتر از خطوط و نقاشی کشف شده است. به نظر میرسید که این گذرگاههای پیچدرپیچ حاصل دست موجودات متمدن بوده و نشانه تمدنی اسرارآمیز در زیرزمین است. در ادامه به خردهروایتها و گمانهزنیها درباره این چاه بیانتها خواهیم پرداخت.
پناهگاهی امن یا یک امپراتوری زیرزمینی؟
دانشمندان روسی معتقدند این تونلها بخشی از یک شبکه بزرگتر هستند که تا سمت ایران ادامه دارند و شاید هم به تونلهای جدیدی که بعدها حوالی «آمودریا» واقع در ترکمنستان و در نزدیکی افغانستان کشف شدهاند، وصل باشند. حدس میزنند حتی امکان دارد به دخمههای پیچدرپیچ زیرزمینی مرکز و غرب چین و تبت و مغولستان متصل باشند. بعضی از این تونلها را یک کاوشگر روسی به نام «اوزندو وسکس» در سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۲۱ کشف کرد که عقیده داشت مردم از ترس هجوم و قتل و غارت مغولها آنها را کندهاند تا بتوانند داخلشان مخفی شوند. «نیکولاس روریخ» شرقشناس معروف عقیده دارد در آسیا یک امپراتوری عظیم زیرزمینی به نام «شامبالا» وجود داشته است که این تونلها ممکن است گذرگاهی برای رفتوآمد آنها بوده باشد. روایت میشود این جامعه کمترشناختهشده در داخل این تونلها به یک منبع انرژی دست یافته بودند که گویا جانشین انرژی خورشیدی بوده و باعث رشد گیاهان و افزایش طول عمر انسانها میشده است.
روایت افسانههای قدیمی از سراسر جهان درباره تونلها
رد پای این تونل ها در نقاط مختلف دنیا وجود دارد، به طور مثال براساس افسانهای قدیمی نقل میشود که یک کاوشگر در دل جنگلهای آمازون، دخمه تودرتوی زیرزمینی را کشف میکند که روشنایی آن ازطریق یک منبع ناشناخته تامین میشده است. کاوشگر دراثر حمله موجودی شبیه به یک عنکبوت غولپیکر به بیرون فرار و هنگام فرار شبح انسانهایی را مشاهده کردهاست که داخل دخمه درحال تردد بودهاند! بازماندگان «اینکاها» هم افسانه عجیبی از اجداد خود نقل میکنند. به گفته آنها اجدادشان در دل کوهها ساکن بودند و به ندرت از آنجا بیرون میآمده و زیر نور ستارگان قدم میزدهاند. در ماجرایی دیگر «تام ویلسن» سرخپوستشناس کالیفرنیایی، مدعی میشود در دستنوشتهای قدیمی متعلق به پدربزرگش که روحش از افسانههای آمریکای جنوبی بیخبر بوده، اشاره شدهاست که او روزی به طور اتفاقی یک شهر بزرگ زیرزمینی را یافته و برای مدتی میان مردمان عجیبش که لباسی شبیه به چرم به تن داشتند و به زبان ناشناختهای حرف میزدند، زندگی کردهاست. آیا این مردم همان ساکنان تمدنهای زیرزمینی هستند؟ با توجه به این روایتها و گمانهزنیها، وجود تمدن زیرزمینی تا حدی ممکن به نظر میرسد زیرا دالانها و راهروهای زیرزمینی فراوانی از این دست نهتنها در سرزمین اینکاهای سابق بلکه در جاهای دیگر ازجمله کشور خودمان وجود دارند. باستانشناسان به شدت درپی کشف راز این چاهها و تونلها هستند، اگرچه ممکن است حقیقت آن تا چند قرن آینده هم برملا نشود. زیرا کندن و کنارزدن موانع سنگی و آهکی که تا عمق زیادی از ورودی آنها مسدود شده و خارج کردن بخارهای سمی که چندین قرن داخل تونلها محبوس بودهاند، بسیارسخت و پرهزینه است. ضمن اینکه حوادث غیرقابل پیشبینی دیگری مثل تلهها ممکن است جان کاشفان را بهخطر بیندازد.
منبع: infu