پرونده
تعداد بازدید : 70
جمعیت جهان در آستانه 8 میلیاردی شدن؟
در سالروز تولد هفت میلیاردمین شهروند جهان، مروری داریم بر سالهایی که جمعیت دنیا رند شد، پیشبینیها درباره آینده و عددهایی قابلتوجه درباره جمعیت
10 سال پیش در چنین روزی یعنی 7 ژانویه 2011، هفت میلیاردمین شهروند جهان متولد شد و جمعیت جهان از مرز هفت میلیارد گذشت. در سالهای اخیر، به طور میانگین سالانه 83 میلیون نفر بر جمعیت جهان افزوده میشود و با چنین شتابی پیشبینیها نشان میدهد که جمعیت کرهزمین تا سال 2050 به 9 میلیارد نفر خواهد رسید. شایان ذکر است که ۱۱ جولای ۱۹۸۷ جمعیت جهان به پنج میلیارد نفر رسید و از سال ۱۹۸۹ این روز به عنوان روز جهانی جمعیت نام گرفت. در پرونده امروز زندگیسلام، به آمارهایی شگفتانگیز و جالب از جمعیت جهان اشاره خواهیم کرد، از دلایل رشد جمعیت بعد از انقلاب صنعتی خواهیم گفت و به این سوال پاسخ خواهیم داد که زمین تحمل چند میلیارد نفر دیگر را دارد؟
سالهایی که جمعیت دنیا رند شدند
جمعیت جهان در مدت 200 سال اخیر شش برابر افزایش یافته است. در این بین، بعضی سالها هستند که جمعیت جهان در آنها به یک عدد رند تبدیل شده است. هرچند از زمان دقیق یک میلیاردی شدن جمعیت جهان خبر دقیقی در دسترس نیست اما جمعیت جهان در سال 1927 به دو میلیارد نفر، در سال 1959 به سه میلیارد نفر، در سال 1974 به چهار میلیارد نفر، در سال 1987 به پنج میلیارد نفر، در سال 1999 به شش میلیارد نفر و در سال 2011 به هفت میلیارد نفر رسیده است. هم اکنون هم، فقط کمتر از 120 میلیون نفر دیگر مانده تا جمعیت جهان از مرز هشت میلیارد نفر عبور کند.
پیشبینیها درباره آینده جمعیت قارهها
قاره آفریقا هم اکنون حدود 15 درصد جمعیت جهان را دارد که تا پایان قرن حاضر این رقم به 35 درصد خواهد رسید. اروپاییها نیز 10 درصد جمعیت جهان را دارند که نسبت به جمعیت این قاره در سال 1950 میزان 50 درصد کاهش نشان میدهد. همچنین گزارشهای سازمان ملل حاکی از آن است که درصد جمعیت اروپا از کل جمعیت جهان همچنان کاهش خواهد یافت و در سال 2100 به حدود 6 درصد خواهد رسید. هم اکنون 61 درصد جمعیت جهان در قاره آسیا زندگی میکنند که این رقم در پایان قرن حاضر به 45 درصد کاهش خواهد یافت. اکنون چین با یک میلیارد و 393 میلیون نفر پرجمعیتترین کشور جهان است که پس از آن هند با یک میلیارد و 353 میلیون نفر در رتبه دوم قرار دارد.
جمعیت جهان سال 2050، 10 میلیارد نفر خواهد شد
سازمان ملل چهار ماه پیش با انتشار گزارشی از افزایش 83 میلیون نفری جمعیت سالانه جهان، خبر داد که با چنین شتابی جمعیت کرهزمین تا سال 2050 به 9 میلیارد و 800 میلیون نفر خواهد رسید. در این گزارش با اشاره به این که جمعیت جهان از هفت میلیارد و 400 میلیون نفر در سال 2016 به هفت میلیارد و 600 میلیون نفر در سال 2019 رسیده، گفته شده است که افزایش زاد ولد در کشورهای در حال توسعه جهان یکی از دلایل شتاب بیسابقه در رشد جمعیت جهان بوده است. طبق پیشبینیهای این گزارش به این ترتیب جمعیت جهان در سال 2030 به 8 میلیارد و 600 میلیون نفر، در سال 2050 به 9 میلیارد و800 میلیون نفر و در سال 2100 میلادی این تعداد حدود 11 میلیارد و 200 میلیون نفر خواهد شد. بر همین اساس 47 کشور از توسعه نیافتهترین کشورهای جهان عمدتا عامل این رشد جمعیت خواهند بود و در آنها هر زن به طور میانگین چهار فرزند به دنیا میآورد که در نتیجه درمجموع تا سال 2050 حدود دو میلیارد نفر به جمعیت جهان اضافه خواهند کرد.
جمعیت جهان چه زمانی و چگونه منفجر شد؟!
انفجار جمعیت را به عنوان واژهای عام ممکن است بارها از زبان سیاستمدارها و جامعهشناسان شنیدهباشید که معمولا با هشدار و نگرانی همراه است اما کاربرد خاص این واژه برمیگردد به دوران بعد از جنگ جهانی دوم به ویژه وقتی پس از انقلاب صنعتی، جمعیت جهان به سرعت رشد کرد که از آن به«انفجار جمعیت» یا همان«population explosion» تعبیر شد. اواخر قرن هجدهم بود که بر جمعیت دنیا به سرعت افزوده شد و روند رشد آن ابتدا در قاره اروپا و سپس در سایر مناطق شتابی سریعتر از مرحله قبل از انقلاب صنعتی گرفت اما چرا و چطور این اتفاق افتاد؟
انقلاب صنعتی که بین سالهای ۱۷۶۰ تا ۱۸۲۰ به وقوع پیوست، نحوه اشتغال را بهکلی تغییر و شیوه تولید دستی جای خود را به تولید ماشینی داد. تداوم این تحول هم به کارگر و هم به مصرفکننده احتیاج داشت که جمعیت به سرعت درحال افزایش انگلستان هر دو را تامین میکرد. انگلستان در سال ۱۷۰۰ کمتر از هفت میلیون نفر جمعیت داشت و رشد جمعیتش چنان کند بود که آمارشناس انگلیسی «گرگوری کینگ» پیشبینی کرده بود کل جمعیت این کشور تا سال ۲۳۰۰ به 11میلیون نخواهد رسید اما نیمقرن بعد جمعیت بهسرعت رو به افزایش گذاشت. در نخستین دهههای قرن نوزدهم یعنی تنها کمی بیش از 100سال پس از پیشبینی کینگ، جمعیت انگلستان به 11میلیون نفر رسید. تعداد تولدها درطول قرن هجدهم افزایش یافت اما یک دلیل مهم افزایش جمعیت، کاهش چشمگیر در نرخ مرگومیر نوزادان بود. در لندن و حومه آن در سال ۱۷۰۰ حدود نیممیلیون مرگ بیش از تولد به ثبت رسید اما در سال ۱۸۰۰ تعداد مرگومیرها درنتیجه تحولات جامعه تنها 20هزار مورد بیش از تولدها بود. حالا دیگر ماماها بهتر آموزش میدیدند و زایشگاههای مجهزتری تأسیس میشدند بنابراین تعداد نوزادانی که از زایمان جان سالم به در میبردند، بیشتر شد. به علاوه مرگومیر بزرگ سالان براثر بیماری هم کاهش یافت و بیماریهای واگیردار شایعی که در سراسر سدههای پیشین کشور را به نابودی کشانده بود، پس از سال ۱۷۰۰ از بین رفت. مثلا از قرن چهاردهم طاعون خیارکی یا مرگ سیاه پی در پی جمعیت انگلستان را ازبین میبرد اما پس از شیوع طاعون در دهه ۱۶۶۰ این بیماری از انگلستان رخت بربست. دسترسی به غذای بیشتر، دلیل مهم دیگری بود که رشد جمعیت را توجیه میکرد؛ درنتیجه پیشرفت صنعت، تولید مواد غذایی درطول قرن هجدهم بیش از 60درصد افزایش یافت که دوبرابر میزان افزایش بین سالهای ۱۵۰۰ و ۱۷۰۰ بود. نتیجه این انقلاب کشاورزی و صنعتی، دسترسی بیشتر به غذای خوب بود که این باعث بقای نوزادان، از بین رفتن بیماریهای همهگیر و افزایش طول عمر انسانها شد. درنتیجه در نیمه قرن هجدهم مردم کودکان بیشتری داشتند و بیشتر عمر میکردند و به این ترتیب جمعیت رو به افزایش گذاشت.
7 میلیارد نفر به چه کاری مشغول هستند؟
اواخر سال گذشته میلادی، سازمان خواربار جهانی با ارائه آماری جالب به این سوال احتمالی مردم جهان پاسخ داده که هفت میلیارد همنوع آنان به چه کاری مشغول هستند؟ آمار فائو حاکی است که تقریبا چهار میلیارد نفر که حدود 54 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند، در بخش کشاورزی فعالیت دارند و در واقع تامین غذای تمام هفت میلیارد جمعیت جهان بر دوش آنان است. همچنین 19 درصد جمعیت جهان که یک میلیارد و 330 میلیون نفر هستند، در کارهای خدماتی مشغول اند. گزارش فائو حاکی است که 430 میلیون نفر در جهان بیکار هستند که حدود 6 درصد جمعیت دنیا را تشکیل میدهند. شایان ذکر است که شاغلان بخشهای صنعت، جمعیت از کارافتاده و زیر سن کار، سایر بخشهای جمعیتی جهان هستند که اطلاعات دقیقی از آنها در دسترس نیست.
زمین چند نفر دیگر جا دارد؟
بدیهی است که زمین ما منبسطتر نمیشود. زمین فضای زیادی دارد اما همه جای آن قابل سکونت نیست. جمعیت موجود در مرزها قابل به تعادل رسیدن نیست و در بعضی کشورها گسترش شهرها، طبیعت را در معرض تهدید قرار داده است. علاوه بر این، منابع طبیعی زیادی مثل غذا، آب و انرژی داریم که میتوانند نیاز جوامع انسانی را تامین کنند اما آن هم عادلانه توزیع نشده است. مشکل اصلی وقتی شروع میشود که ساکنان مناطق کم درآمد بخواهند سبک زندگیشان را تغییر دهند و مصرفشان هم به اندازه میزان مصرف کشورهای پردرآمد بشود. بسیاری معتقدند که با توجه به سبک زندگی بسیاری از افراد، همین حالا هم جمعیت جهان بیشتر از ظرفیت زمین و ناپایدار است. آنها برای دفاع از ادعایشان به مشکل تغییر اقلیم و مشکلات دیگری اشاره میکنند، مثل بحران انقراض گونههای زیستی مختلف، آلودگی اقیانوسها، این که یک میلیارد نفر قحطیزده و یک میلیارد دیگر هم دچار سوءتغذیه هستند. بنابراین عدهای از کارشناسان معتقدند که باید بتوانیم جمعیت جهان را روی ۹ میلیارد نفر ثابت نگه داریم. در نهایت، تعیین حداکثر جمعیت پایدار و قابل تحمل برای زمین به نحوه اداره جوامع وابستگی زیادی دارد. اگر بعضی از ما یا همه مصرف بالایی داشته باشیم، حداکثر جمعیت پایدار کمتر خواهد بود. در آینده بسیار دور، شاید بتوانیم به کمک فناوری جمعیت پایدار بسیار بزرگتری داشته باشیم مثلا زندگی در سیارات دیگر. اما فعلا زمین تنها خانه ماست و باید راهی برای زندگی پایدار روی آن پیدا کنیم.
منابع این پرونده: دنیای اقتصاد، کجارو، میزان، عصر ایران، ایسنا، worldometers