محوری
تعداد بازدید : 56
حلت میکنم
مهارت حلمسئله، یکی از مهارتهای ضروری برای بهبود زندگی، رفع مشکلات و پیشگیری از معضلاتی مثل افسردگی است
نویسنده : سید سورنا ساداتی| روزنامه نگار موفقیت
همه ما در زندگی فردی، خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی، شغلی و... با مسائل مختلفی سروکار داریم که میتوانند سدراه زندگی بیدغدغه ما باشند و به ما تنش وارد کنند. از دیرباز انسان با مسائل مختلف دست به گریبان بوده، برای انسانهای اولیه سرد بودن غار و برای ما بازدهی پایین پرسنل، ضعیف بودن درس، کمبود درآمد و پسانداز، تنش بین فرزندانمان با بچههای مجتمع آپارتمانی و... هر کدام میتواند یک مسئله باشد. مهارت حل مسئله یکی از 10 مهارت مهمی است که سازمان بهداشت جهانی، آموختن آن را برای زندگی بهتر انسانها ضروری میداند. وقتی مشکلات در زندگی ما تلنبار شوند، ذهنمان مشوش می شود، استرس داریم، تمرکز لازم برای تصمیم درست را نداریم و نمیتوانیم از زندگی لذت ببریم. با مهارت حل مسئله ما میتوانیم ارزیابی درستی از مشکلات پیشرو در زندگی داشته باشیم و بعد هم راهحلهایی متناسب با نوع مشکل را پیدا و پیاده کنیم. در این مطلب به این مهارت مهم میپردازیم. با ما باشید.
مهارت حل مسئله یعنی چه؟
قبل از هرچیز باید بدانیم مسئله یعنی چه؟ وقتی ما از وضعیت موجود خود آگاهی داریم، وضع مطلوب را هم میشناسیم و باید به دنبال یک مسیر درست برای حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب باشیم که این مسیر میشود مسئله ما. برای مثال وضعیت کاری مجموعه ما نامناسب است چون انگیزه پرسنل کم است؛ برای حل مشکل باید انگیزه بیشتر شود و راهکار افزایش انگیزه هم فلان اقدامات است. اگر شناختی از وضع موجود یا مطلوب نداشته باشیم، نمیتوانیم مسیر درست را پیدا کنیم. با این تعریف از مسئله، میتوانیم بگوییم توانایی یافتن علت اصلی یک وضعیت دشوار و فرمولبندی راههای عبور از آن میشود «مهارت حل مسئله» که میتواند به ما کمک کند اضطراب کمتری در زندگی داشته باشیم و هرچالش را به یک تجربه تبدیل کنیم.
چگونه مشکل را تعریف کنیم؟
اولین گام، تعریف دقیقی از مسئلهای است که ما را درگیر کرده است. اشتباه رایج بسیاری از ما این است که اولین نشانه از یک اتفاق بد را بهعنوان علت آن فرض میکنیم و بهجای ریشهیابی دقیق از مشکل و توجه به زمینههای اصلی، مبتنی بر سادهترین علتها، به دنبال راحتترین راهحلها هم میرویم. ما وقتی به دنبال تعریف خوب از یک مسئله هستیم ،باید یک بیان عینی، اختصاصی و قابل سنجش از مشکل داشته باشیم و یک راهحل منطقی و قابل دسترس برای آن درنظر بگیریم. بهعنوان مثال اینکه ریاضی من خوب نیست ،تعریف دقیقی از مسئله نیست. باید مشخص کنیم در کدام بخش ریاضی و بهچه دلیلی ضعف داریم و رفع آن مستلزم چهتغییراتی در برنامه زندگی است. برای کسی که نمره قبلی ریاضیاش 5 بوده، کسب نمره 20 بهعنوان هدف، یک انتخاب درست و معقول نیست. بهاین ترتیب شما میتوانید تعریف دقیقی از مسائل خود در زندگی کاری، خانوادگی، اجتماعی و... داشته باشید.
مراحل حلمسئله
شناسایی مشکل| گام اول را در بخش قبل توضیح دادیم. نکته مهم این است که اگر یک مشکل گروهی دارید، خیلی مهم است که درک مشترک و تعریف دقیقی از مسئله بین تمام گروه باشد.
تحقیق کنید| بعد از رسیدن به تعریف، در باره ماهیت و علل احتمالی تحقیق کنید و مشورت هم داشته باشید.
راهحلهای احتمالی| از خلاقیت و بارش فکری استفاده کنید. چند راهحل اصلی را بررسی کنید که انعطاف داشته باشند.
تصمیمگرفتن| حالا نوبت این است که تصمیم بگیرید بهترین راهحل از بین گزینههای موجود کدام است.
عملی کردن تصمیم| بدون عجله، با برنامهریزی دقیق و گامبهگام که یک زمانبندی غیر آرمانی و واقعی دارد ،تصمیم خود را عملی کنید.
رصد کنید| جوانب کار، مسیر، موانع و چالشهای رسیدن به وضع مطلوب و حل مسئله را بررسی کنید و اگر لازم است در برنامه خود تغییراتی بدهید.
مخلفات| گامهای اصلی موارد قبلی بودند، اما در کنار این گامها، داشتن انرژی جسمی و روحی با ورزش، مصاحبت با دوستان، ورزش فکری، آموختن یک مهارت تازه بهعنوان زنگ تفریح که به شما حس خوب میدهد را مدنظر قرار دهید و فراموش نکنید در کنار توکل بهخدا، با انگیزه و انرژی مثبت بهجای مرور مشکل و القای حس بد به خود، روی راهحل متمرکز شوید و مشکلات بزرگ را با تبدیل به کارهای کوچک به سرانجام برسانید.