محوری
تعداد بازدید : 45
تبدیل سرخوردگی به موفقیت توسط سوارز
زننده گل قهرمانی اتلتیکومادرید در لالیگا که فصل قبل با انتقادهای زیادی مواجه و از بارسلونا کنار گذاشته شد چگونه مسیر موفقیتش را از دل ناکامی های قبلی باز کرد؟
نویسنده : دکتر مهدی سودآوری| روان شناس و مدرسدانشگاه
اشکهای «لوئیس سوارز» پس از کسب پنجمین قهرمانی در لالیگا، این بار با لباس اتلتیکومادرید در سایتها و شبکههای اجتماعی جهان بازتاب زیادی داشت. این بازیکن که فصل قبل در بارسلونا با انتقادهای زیادی مواجه شده بود و برخی از بازیکنان اسبق بارسلونا و رسانهها میگفتند که افت زیادی کرده است و بعد از بارسا نمیتواند موفق شود، فصل درخشانی را در اتلتیکو داشت و به قهرمانی تیم مادریدی در لالیگا کمک چشمگیری کرد و گل قهرمانی این تیم را هم به ثمر رساند. اگر اتلتیکو در دیدار نهاییاش مقابل وایادولید کامبک نمیزد، قهرمانی را به رقیب همشهریاش یعنی رئال تقدیم کرده بود اما در دقیقه 66 لوئیس سوارز با فراری تند و تیز با دروازهبان وایادولید تک به تک شد و با یک بغل پای فنی گل دوم و پیروزی بخش تیمش را وارد دروازه حریف کرد. او بعد از قهرمانی با اتلتیکو گفت: «بارسا قدر منو ندونست و اتلتیکو دری رو برام باز کرد تا بتونم خودم رو نشون بدم که چقدر توانایی دارم» و البته به خوبی هم از این فرصت استفاده کرد. در این مطلب می خواهیم نگاهی روانشناسانه به بازگشت سوارز در مسیر کنار گذاشتهشدن از تیم بزرگ بارسلونا تا قهرمانی با اتلتیکو مادرید در لالیگا بیندازیم، مسیری که به جای ناامیدی به اثبات سوارز ختم شد.
تلاش مستمر برای بهتر کردن خود
سوارز بازیکنی است که در سایه مسی و رونالدو قرار گرفت و ناخواسته با نوابغی مقایسه شد که به گونهای نسل هزاره فوتبال را ساختند اما او هیچگاه ناامید نشد و همواره درصدد بهتر کردن خود بود. در این سالها خیلی از بازیکنان با استعداد به خاطر سیطره مسی و رونالدو بر فوتبال جهان سرخورده شدند و از تلاش برای رسیدن به بهترین بازیکن جهان عقبنشینی کردند اما سوارز همیشه با اعتماد به نفس و ایمان کامل به تواناییهای خود راهش را ادامه داد. شناخت کامل از مهارتهای خود و مقایسه نکردن کاستیها و مهارتهای خود با دیگران، یکی از مهم ترین عوامل موفقیت سوارز است.
منتظر تغییر شرایط نماندن
نکته بعدی تلاش او برای ایجاد تغییر است. بدون تغییر من، تغییر بیمعناست. بسیاری از افراد صرفا منتظر تغییر شرایط هستند تا تواناییهای خود را نشان دهند اما تا تغییری در خود ایجاد نکنیم، چیزی عوض نخواهد شد. سوارز از تغییر تیم برای بهبود خود استفاده کرد و بعد از قهرمانی با اتلتیکو گفت: «من به این تیم آمدم تا خودم را نشان بدهم که چقدر توانایی دارم.»
تبدیل سرخوردگی به انگیزه موفقیت
نکته بعدی تبدیل خشم یا سرخوردگی به انگیزه موفقیت است. مدلی که سوارز از بارسا جدا شد، به هیچ وجه محترمانه و در شأن بازیکنی در کلاس جهانی نبود. میتوان تصور کرد که این برخورد نوعی خشم یا دلخوری در او ایجاد کرده باشد اما به جای عمل روی این دلخوری، او احساسات خود را به انگیزهای قوی برای اثبات دوباره خود تبدیل و در مصاحبه خود هم به این موضوع اشاره کرد که بارسا قدر من را ندانست. این جاست که تفاوت افراد تابآور از دیگران نمایان میشود. تابآوری به معنای دوام آوردن در شرایط سخت است. افراد تابآور مانند درخت بید هستند که در مقابل توفان خم میشوند اما نمیشکنند.
درگیر حاشیهها نشدن
موضوع بعدی تمرکز کامل روی عملکرد خود است. سوارز به حاشیهها و عواملی که در کنترل او نبود، توجهی نکرد. مدیریت بارسا او را بازیکن مازاد اعلام کرد؛ موضوعی ناخوشایند و غیر قابل کنترل توسط او. پس او صرفا تمرکز خود را بر آن چه در کنترل دارد، مهارت و تمرین، معطوف ساخت.
مطمئننبودن از موفقشدن
در این بین باید به عدم خودبزرگپنداری این بازیکن هم اشاره کرد. در اخبار سال گذشته صحبت از تمرینهای فشرده سوارز بود. او موفقیت و حتی مهارتهای خود را تضمین شده فرض نکرد و به تلاش و تمرین ادامه داد. هر زمان مهارتهای خود را تضمین شده و بی نقص فرض کنیم، سقوط آغاز شده است. چون دیگران پیش میروند و ما در بهترین حالت ثابت میمانیم.
سوارز ثابت کرد که موفقیت میان بر ندارد!
البته در این میان نباید نقش تیم اتلتیکو مادرید در موفقیت سوارز را فراموش کرد. فوتبال بازی گروهی است و هیچ فردی به تنهایی توان موفقیت ندارد. تیم اتلتیکو یک تیم یکدست با سطح بالا بود و هیچ سوپراستار خاصی در آن وجود نداشت. تمرکز تیمی مثل رئالمادرید که سالهای متمادی بر سوپراستاری چون رونالدو بود، باعث شد که رئال بدون او از تکرار موفقیتهای خود باز بماند. در بیشتر موارد تیمی خوب و یکدست بهتر از تیمی با چند سوپر استار عمل میکند زیرا در آن حالت تمام بار فعالیت روی دوش ستاره قرار خواهد داشت، مثل بارسا که اگر مسی روی فرم باشد میبرد وگر نه میبازد. گویی بقیه تیم هیچ هستند. پس پرورش مهارتهای کار تیمی، همکاری و ایجاد اعتماد بین همکاران در بیشتر مواقع از مهارتهای فردی مهم تر هستند. موضوعی که در کشور ما نایاب است، همه میخواهند به تنهایی به همه چیز برسند و نقش قهرمان را بازی کنند. قهرمانی اتلتیکو مادرید با درخشش سوارز به ما نشان داد که موفقیت هیچ میانبری ندارد و تنها و تنها سختکوشی و تلاش در مسیر اصلی و درست میتواند راه موفقیت باشد.