گفت و گو
تعداد بازدید : 50
از هر لحظه عمرتان استفاده کنید
«ایرج میلانی» معروف به مارکوپولوی ایران، از سالها گردشگری و مطالعه تاریخ طبیعت میگوید
نویسنده : صادق جهانی| روزنامه نگار
همنشینیاش با طبیعت، گردشگری علمی و ماجراجوییهایش، داستان دیروز و امروز نیست و سر دراز دارد. بیش از 40سال است که رهسپار جای جای ایران میشود و دو دههای است که دستاورد سفرهایش را در قالب مستندهای تلویزیونی تقدیم نگاه هموطنان میکند. «ایرج میلانی» از نامآشنایان عرصه تولید برنامههای گردشگری است که سال 1342 در روستای «میلان» آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود. طبیعتگردی را بهصورت جدی از سال 57 شروع کرد و بعد از دوران دانشگاه به همکاری با صداوسیما رو آورد. اولین برنامه تولیدی سفرهایش را سال 81 روی آنتن برد و در نهایت در همان رسانه ملی بازنشسته شد. آنچه در ادامه میخوانید گپوگفت من با میلانی درباره تجربه سالها طبیعتگردی و همچنین حال و هوای این روزهایش است.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
با درخواست صدا وسیما مشغول مستندسازی در حوزه موضوعات اقتصادی هستم. البته ناگفته نماند فعالیت محیط زیستی و گردشگریام هنوز برقرار است که یک جورهایی جنبه تولیدی دارد. در واقع در تلاشم تعدادی از سفرنامههایم را در قالب پادکست ارائه دهم که اتفاقا اولین اثرم به نام پادکست «سفرنامه خودمانی میلانی» را که تجربه سفر سه روزهام به دره هزارجریب است، منتشر کردهام و مردم عزیز میتوانند با جستوجو در اینترنت دریافتش کنند.
در این ماهها کرونا چه تاثیری بر زندگی شما داشته است؟
متاسفانه خودم همان روزهای ابتدایی شیوع ویروس مبتلا شدم اما خوشبختانه وخیم نبود و به خیر گذشت. بعد از مدتی 10سفر اساسی و مفصل بهصورت فردی و بیشتر با دوچرخه به چهار گوشه ایران داشتم. یعنی دوچرخهام را داخل اتوبوس میگذاشتم، در استانی پیاده میشدم و مسافتهایی را رکاب میزدم. بهتر بگویم پنج سفرم با دوچرخه و بقیه هم در قالب کوهنوردی و پیادهروی بوده است.
خانواده هم مانند شما عاشق طبیعتگردی هستند؟
یک دختر دارم که دانشجوی سینماست. چون جنس سفرهایم ماجراجویانه و برای خانواده نامناسب است، نه. چه جوری بگویم... آدم یلخی میشود دیگر. در واقع در سفرهایم ضرایب شرایط آب و غذا و امنیت را پایین میآورم، یعنی برایم مهم نیست شب کجا میخوابم و چه میخورم. برای همین خانواده علاقهای به این سفرها ندارند.
اهل فیلم و کتاب هم هستید؟ اوقات فراغت را چطور میگذرانید؟
فکر میکنم حالا که سنم بالاتر رفته و حجم کاریام کمتر شده، ولع بیشتری برای کتابخواندن پیدا کردهام اما واقعیتش هرچه بیشتر کتاب میخوانم، میبینم که چقدر کم مطالعه کردهام. به مردم عزیز توصیه میکنم کتاب «ژن خودخواه» را که درباره شناخت ژنها، مکانیزم وراثت و نحوه رسیدن ژن به دیگران است، حتما مطالعه کنند. این را هم بگویم که در یک سال اخیر با پادکست خیلی آمیخته شدهام، چون رسانه فوقالعاده غنی و قوی است و همیشه با خودم میگویم چرا زودتر سراغش نرفتم. پیشنهاد میکنم هر کسی در وقتهای آزادش مانند رانندگیکردن، شبها قبل از خوابیدن، هنگام آشپزی و کارهای خانه پادکست گوش کند. به نظر من پادکست شنیدن مثل کتابخواندن است و به همان اندازه ارزش دارد. در مجموع آنقدر مطلب علمی مفید و جالب در پادکستها هست که اگر یک سال تمام از صبح تا شب پادکست گوش کنند، یک لحظه هم پشیمان نمیشوند.
بیش از 40سال طبیعت گردی را چطور توصیف میکنید؟
سالهای طولانی بیشتر صرف مطالعه میدانی تاریخ طبیعت و مردم شده است اما ایکاش علاوه بر مطالعه میدانی، صرف کتابخوانی هم میشد. متاسفانه بیشتر درگیر کار فیزیکی مطالعه میدانی شدم، در صورتی که باید ابتدا مطالعه میکردم و بعد از آن به سفر میرفتم. به نظرم آدم باید تعادلی بین مطالعه کتابخانهای و میدانیاش ایجاد کند که متاسفانه من فقط یک بعدش را پررنگ کردم.
تجربه سالهای زندگی به شما چه آموخته که بخواهید آن را به مخاطبان ما منتقل کنید؟
به همه توصیه میکنم سفر امروز را به فردا نیندازند. سفرتان را بروید و مدام نگویید بعدها که پولدارتر شدم یا سرم خلوتتر شد به سفر میروم. ممکن است خدای ناکرده و دور از جان این بعدها نرسد بنابراین از لحظه لحظه عمرتان استفاده کنید و لذت ببرید.