پرونده
تعداد بازدید : 80
ترسهای ملموس زندگی
ما ایرانیها، براساس فرهنگ، قصههای قدیمی و زیست اجتماعی نوع خاصی از ترسها را داریم که با هم مرور میکنیم
نویسنده : ملیکا اشراقی | روزنامهنگار
حس ترس از تورم و قیمت گوشت و مرغ و حتی حالا هویج و شیر جای خودش، اما در اصل گرانیها ما را نگران میکند، ترس چیز دیگری است. ما بابت اینکه کولر را بدون اجازه پدر روشن کردیم یا برخلاف نظر مادر از شیشه آب خوردیم و به ماهیتابه سیبزمینی سرخ کرده ناخنک زدیم نگران میشویم، نوعی استرس را تحمل میکنیم ولی میدانیم اتفاقی برایمان نمیافتد. اما ترس متفاوت تر از این نوع استرس است. به طور مثال نیاکان ما حین دیدن خرس یا یک جانور وحشی دچار وحشت میشدند، ضربان قلبشان تند میشد که به آنها اجازه میداد سریعتر بدوند، برای همین است که ما هم حین تجربه ترس موقع تماشای فیلم، البته در مقیاسی متفاوت با آنها، وقتی روی کاناپه هستیم و زامبی گرامی به قهرمان فیلم نزدیک میشود دچار عرق در ناحیه دستها و تپش قلب میشویم. هرچند ترس ملموس برای ما چیزی متفاوت از نیاکانمان و حتی متنوعتر از بقیه مردم نقاط مختلف دنیاست. بد نیست مروری بر جنس ترس خودمان که ورای نگرانی است، داشته باشیم.با این توضیح که در این قسمت به ترس هایی می پردازیم که عامل یا زمینه و بسترش کمی ماورایی است.
چندشآورها| پای ترس در میان نیست
خب تکلیف اینها که مشخص است. طبق یک قاعده قدیمی از اینها نمیترسیم، فقط چندشمان میشود مثل سوسک، ملخ و... . همین اول گفتیم حساب اینها را از اصل ماجرا جدا کنیم و برویم سراغ آیتمهای اصلی.
حمام| لوکیشن مهمونی از ما بهترون
خب منشأ ترس میتواند دو چیز باشد، چیزی که خطرناک است چون زورش از ما بیشتر است مثل خرس گریزلی و کوسه و چیزی که ناشناخته است و نمیدانیم چه رفتاری دارد. خب ترس از ناشناختهها هم به دو دلیل در حمام سراغ ما میآید، اول قصههای قدیمی درباره حمام و اجنه و این جور چیزها، دوم اینکه وقتی روی سر و صورتمان پر از کف است، تمام سکانسهای ژانر وحشت بهخصوص فیلمهای ژاپنی و تمام قصههای قدیمی درباره بزن و بکوب اجنه درحمام درذهنمان مرور میشود.
پشت سر و زیر مبل| پای فیلم وحشتناک در میان است
درست وقتی در خانه تنها هستیم، بهخصوص اگر در حال تماشای فیلم ژانر وحشت باشیم، قولنج تمام وسایل خانه میشکند، سر و صداهای عجیب میآید و فکر میکنیم کسی یا در حقیقت چیزی در خانه است. شاید این نگرانی هم بیشتر متاثر از سینمای ژانر وحشت باشد و القایی که این نوع فیلمها در ما ایجاد میکنند. همیشه نفس چیزی را پشت سرمان حس میکنیم یا فکر میکنیم چیزی میخواهد از زیر مبل مچپایمان را بگیرد.
مکانهای خلوت| در انتظار جناب زامبی
خب ما هم مثل خیلی از مردم دنیا از مکانهای خلوت میترسیم اما جنس ترس اش بیشتر شرقی محسوب میشود. خیلی از مردم دنیا همیشه تصور میکنند در مکانی خلوت مثل یک خیابان تاریک که با باران خیس شده و کمی مِه هم در آن هست احتمال ظاهر شدن یک زامبی، یک قاتل روانی یا موجودی فضایی هست. دنیای وحشت غربیها به خصوص آمریکایی ها عمرش به اندازه هالیوود است. دوربین مخفیهای ترسناک اروپایی و آمریکایی نشان میدهد مردم چه ترس عمیقی از یک آدم معمولی با ماسک دلقک و... دارند و واقعاً در مواجهه با چنین چیزی در حد نجات جان پا به فرار میگذارند. اما ما شرقیها قصهمان متفاوت است؛ هر چه شرقیتر، جنس ترس بیشتر و عمیقتر. ژاپنیها به روح ناآرام که کارش در دنیای زندهها تمام نشده باور زیادی دارند. سینمایشان هم متاثر از همین موضوع با ژانر وحشت و فیلمهایی مثل «حلقه» و «کینه» حسابی پول درآورد. ما هم با اینکه بهروح اعتقاد داریم اما عموماً «جن» و «از مابهترون» ما را میترساند. به ازای مناطق مختلف کشور، اسامی و نوع اجنه متفاوت است. حتی کاربری و اهدافشان هم متفاوت است. البته خوشبختانه سینمای ما اهل بازسازی قصههای عامیانه نیست. ما همین کمدیهای آبگوشتی و فیلمهای اجتماعی تلخ را ترجیح میدهیم. خلاصه کافی است یک نفر با گوشهای تیز، در مکان خلوتی باشد در این صورت صدای شاخ و برگ هم ترسناک میشود. بیشتر ما پدربزرگهایی داشتیم که خیلی جدی میگفتند یکی از هم ولایتیهایشان برای گرم کردن مجلس از ما بهترون دزدیده شده و دیگر هم برنگشته است. هر چند معلوم نمیشد اگر برنگشته، پس چه کسی خبر داده که طرف را برای مجلس از ما بهترون بردند؟
خرابهها| ترس اصیل ایرانی
مکانهای تاریک و خلوت میتوانند ترسناک باشند اما الزاماً خرابه نیستند. ممکن است وسط شهر نقطهای تاریک و خلوت باشد و اتمسفر ترسناکی بهخود بگیرد اما خرابهها هر جایی باشند، ترسناک هستند. انگار وارد لوکیشن فیلم «اره» شده باشی. خرابه خبر از یک فروپاشی میدهد. به خصوص اگر جایی شبیه یک کاروانسرای قدیمی باشد.
قبرستان| جنس جور ترس
خب نیازی به گفتن نیست که قبرستان برای خودش چند آپشن وحشت دارد. فضای وهم انگیز، سکوت، حضور مردهها و... . جنس قبرستان برای ترسیدن بدجوری جور است.
زیر تخت| جن مردم آزار
خب این یکی کمی کودکانه است اما هنوز هم میتواند ترسناک باشد. تصور کنید همیشه حضور یک موجود ماورایی را زیر تخت حس کنید. ترسناک نیست؟ پس هر قدر میتوانید زیر تخت را با وسایل غیرضروری پر کنید تا اجنه و اشباح نتوانند برای پیک نیک آنجا بروند.
زیرزمین| خونه مادربزرگه هزارتا وحشت داره
زیرزمین خانه مادربزرگها با طاق ضربی، دالانهای بزرگ، لامپ 100 که چشمک میزد و... انگار الهام بخش هیچکاک و فیلم سازان ژانر وحشت برای فیلم سازی بوده، مکانی که حالا جایش را به انباری داده است.
کانال کولر| صدای مخوف باد
انگار همیشه یک جفت چشم از توی کانال کولر در حال تماشای ما هستند. این یکی را هم حس نکنیم، بعید نیست صدای گربه، پرنده و حتی گریه بچه همسایه با پیچ و تاب در کانال کولر تبدیل به افکتهای صوتی و جلوههای ویژه فیلم ترسناک شود.
وسایل ترسناک| به آینه نگاه نکن
گاهی وقتها عروسکها هم ترسناک میشوند، اما بین وسایل هیچکدام مثل آینه ترسناک نیستند، البته خود آینه که نه، نگاه کردن به آن. گاهی آدم حس میکند چیزی قرار است او را غافلگیر کند. نصف شب، وقتی همهجا تاریک است و جلوی آینه میایستی حس میکنی قرار است تصویر مخدوش پشت سرت که با تاریکی یکی شده تبدیل به یک چیز ترسناک شود.
همزیستی مسالمتآمیز با ترسهایمان
ترسها از کجا میآیند؟ باید با آنها چه کرد؟ آیا ایرانیها ترسوتر از دیگران هستند؟
نرگس عزیزی| کارشناس ارشد مشاوره
کدام یک از ما هست که از چیزی نترسد؟ گاهی داستان ترس از ارتفاع است، گاهی ترس از سگ، گاهی ترس از تاریکی و گاهی ترس از سوسک، اما چه عواملی باعث میشود که ما از چیزی بترسیم؟ آیا ایرانیان نسبت به بقیه مردم جهان ترسوترند؟ و در نهایت این که مدیریت و از بین بردن ترسها آیا کاری دشوار است؟
ترسها از کجا میآیند؟
مطالعات روانشناسی میگویند از مهمترین عوامل ایجاد ترس، تجربههای ماست. در زندگی روزمره هم بسیاری از ما این مسئله را تجربه کردهایم. به عنوان مثال فردی که تجربه بدی از پرواز دارد و به دنبال آن از سوار شدن به هواپیما میترسد. گاهی اما به واسطه رفتار اطرافیان دچار ترس از موضوعی میشویم. به عنوان مثال فردی که پدرش دایم نگران بوده که فرزندش در زمان عبور از خیابان دچار حادثه شود، احتمال بیشتری دارد که از رد شدن از خیابان ترس داشته باشد. جدا از نگرانی نزدیکان در موضوعات مختلف، رفتار آنها در زمان مواجهه با برخی مسائل هم میتواند در شکلگیری ترسها اهمیت داشته باشد. به عنوان مثال وقتی مادری از سوسک میترسد، فرزندان هم احتمال بیشتری دارد که درگیر این ترس شوند. گاهی اوقات اما این اطلاعات اغراق شده است که باعث ترس میشود. شنیدن اطلاعات اغراقآمیز درباره خطر گاز گرفته شدن توسط سگها میتواند احتمال شکلگیری ترس از سگها را افزایش دهد. در نهایت اما جدای از موضوع یادگیری، برخی مطالعات میگوید در شکلگیری ترسهای شدید و به ویژه فوبیاها، ژنتیک هم میتواند نقش داشته باشد.
آیا ایرانیان ترسو هستند؟
برای بررسی وضعیت ایرانیان، نیازمند مطالعات در سطح ملی هستیم که خب متاسفانه چنین مطالعاتی تا امروز انجام نشده است. طبق مطالعات در دیگر کشورها بین 3 تا 15 درصد افراد در زندگی خود در دورهای فوبیا (ترسهای بسیار شدید) را تجربه میکنند. در ایران مطالعاتی در گروههای محدودتر مانند دانشجویان انجام شده که نشان میدهد میزان شیوع فوبیا در این گروهها مشابه شیوع جهانی است. مطالعات، نشان دهنده شیوع بسیار بالاتر ترسها در مقایسه با فوبیاها هستند ولی باز هم امکان نتیجهگیری درباره وضعیت ایران در این مورد وجود ندارد. اما جدای از آمار شیوع آیا میتوانیم بگوییم موضوعات ترسناک ما با دیگران متفاوت است؟
موضوعات ترسناک در کشورهای مختلف
برای بررسی موضوعات ترسناک در کشورهای مختلف، بهتر است موضوع را در دو دسته بررسی کنیم؛ شایعترین فوبیاها و ترسناکترین موضوعات. مطالعات میگویند برخی فوبیاها در غالب کشورها شیوع بالایی دارند، مواردی مانند فوبیای پرواز، ارتفاع، فضاهای بسته، خون و حیوانات، اما در کشورهای مختلف تفاوتهایی هم در این زمینه دیده میشود. به عنوان مثال در ژاپن فوبیا در موضوعات مرتبط با فناوری شیوع بالاتری دارد یا فوبیا از توفان در آمریکا یکی از فوبیاهای شایع است یا در انگلستان فوبیا در خصوص فردی که لباس دلقک پوشیده جزو 15 فوبیای اول است. در ایران اما میتوانیم حدسهایی در این زمینه بزنیم. به عنوان مثال با توجه به زلزلهخیز بودن ایران، احتمالا فوبیای زلزله در کشور ما جزو 10 فوبیای اول است یا با توجه به سبک زندگی غالب ما که ارتباط کمی با حیوانات داریم، احتمال این که فوبیا در خصوص حیواناتی چون سگ در کشور ما بیشتر باشد، دور از انتظار نیست. جدای از فوبیا، مطالعات نشان میدهد که جنس ترسها هم از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. به عنوان مثال ترس از بیماریها و به ویژه ایدز در برخی کشورهای شرق آفریقا به شدت بالا گزارش شده که ناشی از شیوع بالای این بیماریها در این منطقه است. از طرفی برخی موضوعات فرهنگی هم در شکلگیری ترسها نقش دارند. به عنوان مثال یک نظرسنجی در سال 2019 در آمریکا نشان میدهد که 9.3 درصد آمریکایی ها از «زامبیها» میترسند. موضوعی که احتمالا تحت تاثیر فیلمها و بازیهای رایانهای با حضور زامبیها ایجاد شده است. این روزها در ایران مشابه بقیه نقاط جهان به احتمال زیاد ترسناکترین موضوع کروناست. جدا از آن اما احتمالا موضوعاتی مرتبط با شرایط زندگی ما در این فهرست رتبههای بالا را به خود اختصاص دادهاند، مواردی چون سوسک، زورگیری در خیابان، خشکسالی و... .
با ترسهایمان چه کنیم؟
توجه به چند نکته میتواند به شما کمک کند تا ترسهای خود را بهتر مدیریت کنید.
اطلاعات بیشتری کسب کنید| همانطور که اشاره شد، گاهی اطلاعات غلط است که باعث ترس ما میشود. کسب اطلاعات معتبر و درست میتواند به ما کمک کند تا کمتر بترسیم.
بقیه را قهرمان تصور نکنید| این فکر که «دیگران خیلی شجاع هستند و فقط من هستم که این قدر ترسو هستم» باعث تشدید ترس و فشار ناشی از آن میشود. یادتان باشد همه ما آدم معمولیها بالاخره در زندگی از چند چیز میترسیم و این طبیعی است.
قدم به قدم جلو بروید| مواجهه قدم به قدم یکی از روشهای معتبر برای مسلط شدن بر ترسهاست. اگر ترس شدیدی نداشته باشید، میتوانید خودتان این برنامهریزی را انجام دهید. اما اگر از فوبیا رنج میبرید، بهتر است با همراهی متخصص این کار را انجام دهید.
از تاثیر روشهای آرامسازی غافل نشوید| همیشه لازم نیست ما کاملا بر ترسمان مسلط شویم تا بتوانیم به زندگی عادی برگردیم. گاهی فقط لازم است روشهای آرامسازی در زمان ترسیدن را تمرین کنیم. آشنایی با فنون تنفس در زمان ترسیدن یکی از روشهای کمککننده در این زمینه است.
کمک تخصصی را جدی بگیرید| درمان ترسها و فوبیاها در روانشناسی از جمله مواردی است که غالبا به درمان به خوبی جواب میدهد. آنقدر که برخی انواع فوبیاها تنها با یک جلسه و ادامه تمرینات توسط خود فرد میتوانند درمان شوند. پس اگر موضوعی باعث آزار شماست، دست روی دست نگذارید و برای درمان اقدام کنید.