شبکه های اجتماعی
تعداد بازدید : 56
خیانت به انسانیت با انتشار ویدئوهای کودکآزاری
پربازدید شدن ویدئوی شکنجه ۲ پسر بچه در بیابان از منظر جامعه شناختی آسیبهای زیادی دارد
نویسنده : دکتر امیر محمدیانخراسانی | جامعهشناس
انتشار و پربازدید شدن ویدئویی در شبکههای اجتماعی از یک مرد بیرحم که با انگیزه ای نامشخص به طرز هولناکی دو کودک را ضربوشتم و آنها را بلند و به شدت به زمین پرتاب میکند و در انتها از کودکان میخواهد تا کفشهای او را ببوسند، یک سری پیامدهای فردی و اجتماعی خواهد داشت. سوال این است که انتشار چنین ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی برای گرفتن چند فالوئر بیشتر، ارزشش را دارد؟ تماشایشان چه تاثیری روی روان بینندگان خواهد داشت؟ آیا بهتر نیست که ویدئو بدون انتشار در فضایمجازی، حداقل ابتدا به دست پلیس رسانده شود تا برخورد قانونی با فرد خاطی صورت بگیرد و اگر پیگیری نشد، سپس منتشر شود؟ در ادامه و از منظر روانشناختی، درباره آسیبهای انتشار و پربازدیدشدن کلیپهای کودکآزاری در فضایمجازی، چند نکته را مطرح می کنیم.
آزار را به نمایش گذاشتن و دیدن آزار
در خصوص برخی آسیبهای اجتماعی در زمان کنونی با چند مسئله مواجه هستیم: 1- آزار دادن، 2- آزار دیدن (قربانی)، 3- آزار را به نمایش گذاشتن و 4- دیدن آزار(بیننده). چون آسیبهای موارد یک و دو بسیار واضح است و مجال دیگری را میطلبد، در این یادداشت به مسائل 3 و 4 میپردازم.
خیانتی که به قربانی میشود
شکی نیست که ظهور و حضور فعال شبکههای اجتماعی و دوربینهای گوشیها در تسریع این روند شتابان جنونآمیز چه از بعد نشان دادن و چه از بعد تماشا کردن بسیار موثر بوده و حتی به ابزار اصلی آن بدل گشته است. وقتی که قربانی با خبر میشود که لحظات رنج کشیدن و تحقیر او را دیگران دیدهاند مخصوصا اگر قربانی، کودک باشد و تماشای رنج او همراه با خنده، تمسخر، قضاوت نادرست و همراهی با آزاردهنده باشد، رنج او مضاعف می شود و بسته به سن، جنسیت روحیه و شخصیت، درجاتی از آسیب روحی-روانی به او وارد و دچار داغ ننگ می شود و توسط اجتماع برچسب میخورد. این برچسب خوردن حتی گاهی حالت پنهانی از نوع ترحم دارد یا بیننده میگوید: «با او باید (آزاردهنده) مقابله میکرد»، بدون آنکه شرایط را بداند به طوری ظریف برچسب ضعیف را به قربانی تحمیل میکند.
کودکآزاری برای جلبتوجه و این همه آسیب دیگر
همچنین دیده شدن این نوع کلیپ ها به طور گسترده در فضایمجازی به چندبرابر شدن لذت آزاردهنده و تشویق او به انجام کار مشابه، فیلم برداری و نمایش آن منجر میشود، حتی اگر دیدن کلیپ همراه با اظهارات محکوم کننده باشد، شخص به هدف خود که جذب مخاطب و جلب توجه بوده، رسیده است. دیگران هم چون موفقیت شخص را در این عرصه میبینند به خصوص اگر در سن تاثیر پذیری باشند یا به بلوغ عقلی، اجتماعی و عاطفی نرسیده باشند به انجام اعمال مشابه و نمایش آن تحریک میشوند و این چرخه باطل از آن جایی که ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی به خصوص از نوع دیداری آن بالاست ادامه پیدا میکند و نتیجه اصلی آن ترک خوردن پوسته و سپس مغز انسانیت و انسانیت زدایی از افراد است. انسانیت زدایی در این مسیر هم شامل آزار رسان و هم شامل قربانی و بینندگان میشود. عمل آزار و نمایش آن، به ضعف انسانیت در وجود آزاررسان و تماشاچی و همچنین به تخریب شخصیتی قربانی و رفتار با او همچون شیء و ابزار منجر می شود. کرخت شدن و بیتفاوتی به دیدن آزار یا آزار دیده (قربانی)، آن را تبدیل به یک عادت در ذهن و جان ما میکند و این بسیار خطرناک است زیرا ذره ذره انسانیت ما را از بین میبرد. همچنین ممکن است این مسئله به قهرمانسازیهای مصنوعی و پوچ در عرصه مجازی از کسانی منجر میشود که هنر دیگری ندارند و از ذلت دیگری احساس قدرت میکنند و نیز روز به روز افرادی که حس ترس از نمایش عریان لحظات خصوصی یا آزار دیدنشان را دارند، بیشتر میشوند.