محوری
تعداد بازدید : 84
تولد یک ماشوجا
داستان تلاش های تحسین برانگیز خانم جوانی در کنیا برای نجات دوست دوران کودکیاش از دام اعتیاد که موفق هم شد
نویسنده : نرگس عزیزی | روزنامه نگار
داستان از یک روز صبح خیلی معمولی در پاییز سال 2016 شروع شد. یک روز صبح که «وَنجا موآر»، 32 ساله برای خرید روزانه خود از خانه بیرون آمد و در حال حرکت در یکی از خیابانهای نایروبی، پایتخت کنیا بود ضربه آرامی را روی شانه خود حس کرد. وقتی برگشت چهره ژولیده و کثیف فرد بیخانمانی را دید. «وَنجا» که پرستار باتجربهای در زمینه کار با مصرفکنندگان مواد مخدر و بازپروری آنها بود، خیلی زود متوجه شد فردی که سراغ او آمده، معتاد است. اما چیزی که وَنجا آن روز صبح از آن بیخبر بود، تاثیر این ملاقات خیابانی روی زندگیاش بود. مرد معتاد و بیخانمان اینطور خودش را به «وَنجا» معرفی کرد: «این منم، هینجا! یادته وقتی بچه بودیم!». چند لحظهای طول کشید تا وَنجا او را به یاد بیاورد. او دوست دوران کودکیاش بود. دوستی که سالها بود از او خبری نداشت و حالا بعد از سالها او را در وضعیت بسیار متفاوتی میدید.
توضیح «ماشوجا»: این کلمه در زبان سواحیلی به معنای قهرمان است، لقبی که در شبکههای اجتماعی به «وَنجا» داده شد.
دیداری بعد از 15 سال
«هینجا» سالها بود که درگیر سوءمصرف مواد بود و بیش از 10 سال بود که بیخانمان و کارتن خواب شده بود. صحبتهای بین این دو دوست قدیمی مشخص کرد که مشکلات هینجا از زمان فوت مادربزرگش شروع شده است. بعد از فوت مادربزرگ او جایی برای ماندن نداشته و آواره خیابانها شده بود. اتفاقاتی که هینجا طی این سالها تجربه کرده بود و وضعیتی که در آن قرار داشت برای وَنجا بسیار دردناک بود. به خصوص که تصویری که او در ذهنش از این دوست کودکیاش داشت، بسیار متفاوت بود؛ پسری اهل فوتبال که به او لقب «پله» داده بودند، حالا تبدیل به فردی شده بود که هر بار وَنجا میخواست با او صحبت کند، باید چانهاش را می گرفت و سرش را بالا میآورد. این دیدار دردناک وَنجا را مصمم کرد تا کاری برای دوستش انجام دهد.
آغاز مسیری سخت و دشوار
آشنا بودن وَنجا با موضوع ترک اعتیاد، باعث تسهیل کار شد. او توانست در مرکزی برای هینجا، جایی دست و پا کند اما کمکم مشکل دیگری سر و کلهاش پیدا شد؛ هزینه بازپروری در کنیا به دلیل نبود حمایت دولتی بسیار بالا بود (هزینه سمزدایی 9 روزه حدود 100 هزار شیلینگ کنیا - نزدیک به 600 دلار- میشد) و وَنجا آن قدر پول نداشت که بتواند از عهده تمام این هزینهها بر بیاید. وَنجا سراغ شبکههای اجتماعی رفت و در فیس بوک صفحهای برای جمعآوری کمک ایجاد کرد. بازنشر پست او در دیگر شبکههای اجتماعی باعث شد تا کارهای او مورد توجه رسانههای کنیا قرار بگیرد. بعد از جمعآوری مقداری کمک، اوضاع رو به بهبود رفت اما به هر صورت کار آسانی در پیش نبود.
یک نفر با ایدهای بزرگ
چندین سال اعتیاد شدید و زندگی در وضعیتی بسیار بد، بدن هینجا را بسیار آسیبپذیر کرده بود. از سویی افسردگی مشکلات او را تشدید میکرد. اما تیم هینجا و وَنجا به تلاش خود ادامه دادند. وَنجا با به روز رسانی صفحه مربوط به داستان هینجا در فیس بوک توانسته بود توجهی جهانی به موضوع اعتیاد در کنیا ایجاد کند. تا آن زمان اعتیاد در کنیا موضوعی مغفول مانده بود. هر چند طبق آمار حداقل 55 هزار نفر در کنیا به مواد مخدر اعتیاد داشتند اما برنامههای ترک و بازپروری هیچ کمکی از سوی دولت دریافت نمیکرد و البته رسانهها هم توجهی به این آسیب اجتماعی نشان نمیدادند. ننگِ داشتن یک معتاد برای خانوادهها بسیار سنگین بود و داشتن یک معتاد در خانواده، فشار زیادی را به خانواده وارد میکرد. اما به مدد فعالیت های وَنجا، توجه رسانهها به این موضوع افزایش یافت. هر چند نامه وَنجا به رئیس جمهور کنیا و درخواست کمک برای برنامههای ترک اعتیاد، پاسخی دریافت نکرد اما تاثیری که وَنجا روی فرهنگ عمومی کشورش گذاشت، غیرقابل انکار است. تلاش های وَنجا برای کمک به افراد معتاد باعث شد تا بسیاری او را در شبکههای اجتماعی «ماشوجا» بنامند. عبارتی که در زبان سواحیلی به معنای قهرمان است.
داستان ماندگار تلاش یک دوست
داستان ترک اعتیاد و بازپروری هینجا آرام آرام جلو میرفت. اما نکتهای که این داستان را متفاوت از بقیه داستانها کرد، فعالیت مداوم وَنجا برای اطلاع رسانی در زمینه اعتیاد و آگاهیبخشی در این باره بود. هینجا در نهایت توانست بر مشکل اعتیاد خود غلبه کند اما او که ایدههای بزرگی برای آینده خود داشت، به واسطه مشکلات جسمانی در مارچ 2019 به صورت ناگهانی درگذشت. هر چند داستان زندگی هینجا به پایان رسید اما امید وَنجا و تلاشهای او برای دوست دوره کودکیاش، به داستانی مانا تبدیل شد.