- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی اسم اختراع میآید، توقع داریم با ابزارها و وسایلی جالب و بدیع مواجه شویم که دنیا را تکان بدهد یا دستکم زندگی روزمره را راحتتر کند اما خب همیشه اینطوری نیست. اختراعات گاهی مضحک، بهدردنخور، مسخره و حتی خطرناک و مضر از آب درمیآید. مثل چی؟ ادامه مطلب را بخوانید تا متوجه شوید.
ماشین اصلاح دستهجمعی
وقتی هنوز سروکله موزر پیدا نشده بود، مردان مجبور بودند اصلاح صورتشان را با کف و تیغ انجام دهند که نسبت به ماشین هایاصلاح برقی زمان بیشتری میبرد و بریدن دایمی صورت بخشی از روند انجامش بود. تا اینکه در قرن نوزدهم ماشین اصلاح دستهجمعی اختراع شد. آرایشگرها به کمک این ماشین میتوانستند چندین مرد را همزمان اصلاح کنند ولی همانطور که از عکس معلوم است، نتیجه آنطور که انتظار میرفت، خوب نبود؛ کف ریش بهجای آنکه دقیقا روی محل روییدن ریش قرار بگیرد، سر از چشم و دهان و بینی مشتریها درمیآورد و بریدن صورت هم روی شاخش بود.
دوچرخه خانواده
این دوچرخه خانواده عجیبوغریب که برای چهار نفر جا داشت، دو نفر در آن پدال میزدند و حتی یک صندلی مخصوص خیاطی بههمراه داشت، نسل اولیه دوچرخههای دو و چند نفره امروزی بهشمار میرود با این تفاوت که بازدهی آن بالا نبود، خیاطی کردن حین حرکت و پرت نشدن بچه از بالایش امکان نداشت و درواقع اصلا بهدرد نمیخورد.
قفس کودک
قفس کودک که یکی از 50 اختراع بد شناخته میشود، سال 1930 ساخته شد تا بچههای کوچک بتوانند از هوای آزاد استفاده کنند. پزشکان آن زمان معتقد بودند این کار سیستم ایمنی بچهها را تقویت و کمک میکند به
بزرگ سالان سالمی تبدیل شوند. اگر قبول کنیم که این اختراع عجیب چنین فایدهای داشته، نمیتوانیم از خطرناک بودنش چشمپوشی کنیم؛ این قفسها که از پنجره ساختمانها در ارتفاع نصب میشدند، بچهها را در معرض خطر سقوط قرار میدادند.
دوناتنگهدار
این اختراع عجیب میگوید زمانی در قرن نوزدهم دغدغه عدهای از مردم این بوده است که دوناتشان را در فنجان قهوه فروببرند بدون آنکه انگشتانشان با نوشیدنی تماس پیدا کند. بنابراین یک مخترع آمار، این دستگاه دستوپاگیر را ساخت تا کار آسان قهوه نوشیدن را به یک آکروبات عجیب تبدیل کند. خب درست است که دونات خوردن به این شیوه واقعا مسخره بوده ولی درعوض انگشتان مردم داخل فنجانشان نمیرفته است! منبع: stacker.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سه شب قبل در برنامه «عصر جدید» لحظهشماری میکردیم تا دختران ورزشکار مشهدی به مرحله فینال مسابقه استعدادیابی احسان علیخانی برسند. بچههای تیم دختران خورشید با رأی ۱ میلیون و ۱۲ هزاری نتوانستند به مرحله بالاتر صعود کنند اما ناراحت نبودند و حضور در برنامه را سکوی پرتابی برای تیمشان میدانستند. در جوانه این هفته سراغ «هانیه خضراییمنش»، «ساجده بهرامی» و «زهرا طالبیفرد» رفتیم؛ سه تا از بچههای تیم که خودشان را بمب انرژی معرفی کردند و در چند روز گذشته خبرساز شدهاند.
برای شغل مهمانداری هواپیما پیشنهاد کار داشتم
«هانیه خضراییمنش» در چند روز گذشته جزو معروفترین چهرههای عصر جدید بوده است. او که بهعنوان نماینده بچههای ورزشکار تیم دختران خورشید روی صحنه رفته بود با صدای خاص و جالبش و شوخیهای احسان علیخانی خبرساز شد. هانیه میگوید: «خیلیها میپرسند صدا و لحنم مال خودم است؛ بله من واقعا توی خانه، خیابان و مدرسه همینطوری صحبت میکنم و صدایم دقیقا همین است. شاید بگویید ادای مهماندارهای هواپیما را درمیآورم اما از کسی تقلید نمیکنم. روی صحنه عصر جدید هم گفتم که بهترین نسخه از خودتان باشید و خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. من هیچوقت برای صدا و بیانم کلاس نرفتم.» هانیه ادامه میدهد: «بعد از حضور در عصر جدید که فیلم صحبت کردن من در فضای مجازی پخش شد، در پشت صحنه برنامه با چهرههای زیادی ارتباط و چند پیشنهاد کاری هم داشتم؛ برای شغل مهمانداری هواپیما و بازیگری. البته قبل از عصر جدید هم چند شرکت خواستند که برای مهمانداری هواپیما با
آن ها همکاری کنم اما من روی رشته مدیریت هتلداری تحقیق کردم و وارد این رشته شدم که یکی از زیرمجموعههای آن، مهمانداری هواپیماست.»
بچههای تیم از حاشیه شهر انتخاب شدند
«ساجده بهرامی» ۱۵ ساله را هم حتما
می شناسید. او که در کنار هانیه روی صحنه عصر جدید حاضر شده بود، با صدای خاصی شبیه گویندگان صحبت کرد و بیشتر از اینکه بابت ورزش شناخته شود با صدای خاصش مشهور شد. او درباره حضورش در عصر جدید میگوید: «بچههای تیم دختران خورشید از حاشیه شهر انتخاب شدند. یک روز آمدند و تست گرفتند. من هم که از چند سال پیش کونگفو کار میکردم، به پیشنهاد استادم تست دادم و نزدیک دو سال است که در قالب تیم، با دختران خورشید تمرین میکنم؛ تیمی که اگرچه حذف شد اما همچنان زنده است.» ساجده درباره صدای خاصش میگوید: «من از یک سال پیش در حال گذراندن دوره گویندگی هستم، چون دوست دارم تأثیرگذار و جذاب حرف بزنم. از چند سال پیش در رادیو خراسان کار میکنم و بعد از برنامه عصر جدید در رادیو فرهنگ هم تست دادم که امیدوارم قبول شوم. بعد از عصر جدید وقتی در کوچه و خیابان راه میروم، مردم از من میپرسند که صدای پیجر توی بیمارستان مال توست؟ بعضیها به من لقب خوشصدا دادهاند و عدهای هم من را گوینده عصر جدید میشناسند.» میپرسم اگر قرار باشد بین ورزش یا گویندگی یک رشته را انتخاب کند، کدام را بیشتر دوست دارد؟ میگوید: «با اینکه 11 سال است کونگفو کار میکنم اما گویندگی را بیشتر دوست دارم».
بیشتر اجرای دختران خورشید
بر عهده من بود
«زهرا طالبیفرد»، ورزشکار هنرمند 12 سالهای است که بینندههای عصر جدید، او را با خندههایش میشناسند.زهرا درباره خودش میگوید:«من از هشت سال پیش، ژیمناستیک را شروع کردم و مقام قهرمان قهرمانان استان خراسان رضوی و چند مقام دیگر در رده سنی خردسالان و نوجوانان دارم. بهدلیل شرایط اجرای برنامه در قسمت اول بیشتر اجرای تیم برعهده من بود. در دقایق آخر روی صحنه خسته شده بودم اما بهخاطر بچههای تیم خیلی سخت تمرین و اجرا کردم. با اینکه تیم دختران خورشید از عصر جدید حذف شد اما هنوز بچهها با همدیگر ارتباط دارند. در روزهای گذشته به چند برنامه و همایش دعوت شدیم و مردم هم خیلی از ما حمایت میکنند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این هفته هم در ادامه مبحث شماره قبل، به بررسی بعضی از کلمات پرتکرار در نقدهای سینمایی میپردازیم؛ آشنایی با ادبیات نقد به شما اجازه میدهد حرفهای منتقدان را بهتر بفهمید و راحتتر درباره این هنر جذاب مطالعه کنید.
تکگویی ذهنی Inner Monologue
این اصطلاح زمانی بهکار میرود که اندیشههای درونی شخصیت بهصورت کلامی شنیده شود. البته این تکنیک بیشتر متعلق به رماننویسی است و کاربردش باز گذاشتن دست نویسنده برای نفوذ به ذهنیات شخصیتهاست. در سینما از تکگویی ذهنی بهصورت گفتار روی فیلم هم استفاده میشود.
تیپ Character Type
تیپ، شخصیتی با ویژگیها و کیفیت های مشخص با نامهای متفاوت و با حضور بازیگران مختلف است که بهدفعات در فیلمها ظاهر میشود؛ از آن جمله میتوان به مادر مهربان و خوشقلب، پدر تندخو و بداخلاق، قاتل روانی و… اشاره کرد.
تیتراژ یا عنوانبندی Billing
نوشتن نام بازیگران پیش از شروع فیلم برحسب شهرت یا نقش مهم آنها را عنوانبندی میگویند. این مسئله برای بازیگران اهمیت خاصی دارد، هم از این حیث که نشاندهنده اهمیت نسبی آنها در فیلم است و هم به این دلیل که در قراردادهای بعدیشان، تأثیر بسیاری بهجا میگذارد. در گذشته در عنوانبندی اولیه، نام همه عوامل فیلم ذکر میشد اما بعدها بهدلیل خستهکننده بودنش برای تماشاگران، در عنوانبندی اولیه تنها به نامهای اصلی مانند بازیگران، کارگردان و فیلمنامهنویس اکتفا شد و حالا در عنوانبندی نهایی است که نام همه عوامل ذکر میشود.
عمق میدان Depth of field
بهطور ساده، میزان وضوح تصویر در فواصل مختلف از دوربین را عمق میدان میگویند. اگر اجزای تصویری از جلو تا عقب از وضوح بیشتری برخوردار باشد، تصویر دارای عمق میدان بیشتر است. برای دستیابی به عمق میدان وسیع، استفاده از عدسیهایی با زاویه باز توصیه میشود. این عدسیها، فاصله کانونی کم و درجه F کمی دارد و درعوض طول مدت نوردهی آنها زیاد است. برای دستیابی به عمق میدان وسیع، نورپردازی در عمق و وجود فاصلهای نسبتا زیاد میان سطح اصلی کانونی و دوربین لازم است.
حالت کانونی عمیق Deep Focus
سبکی در فیلمبرداری که در آن عمق میدان نسبتا وسیعی وجود دارد و تمام سطوح تصویر، پیشزمینه، میانزمینه و پسزمینه در حالت کانونی و واضح هستند. این حالت در مقابل روش کانونی سطحی است که در آن فقط بر سطحی که ماجرا در آن رخ میدهد تأکید میشود و پشت تصویر، واضح نیست.
راوی Narrator
صدایی که در فیلمهای مستند یا داستانی روی فیلم شنیده میشود و داستان یا شرحی از آن را روایت میکند. در فیلمهای مستند، راوی معمولا فرد بیطرف و مطلعی است که اطلاعات تکمیلی را به تصویر میافزاید اما در فیلمهای داستانی خودش معمولا درگیر قصه و ماجرای فیلم است.
کنترپوئن Contrapuntal Sound
نوعی صدا یا موسیقی که با تصویر روی پرده در تضاد است و برای ایجاد احساسی استعاری استفاده میشود. برای مثال تصور کنید یک مارش نظامی روی تصویری از یک مجلس مهمانی پخش شود؛ این مارش، در تضاد با تصویر، احساس نابودی، ناامنی و ناامیدی ایجاد میکند.
منبع: لیدرمارکت
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در شهر «تائوس» نیومکزیکو، به لاستیکهای کهنه، قوطیهای مچاله و بطریهای خالی نوشیدنی، نه به چشم دورریختنی بلکه بهعنوان مصالح ساختمانی نگاه میشود. لاستیکها و قوطیها در کنار هم چیده، فشرده و در سیمان جاسازی میشوند تا شالوده سازه ساختمانی را تشکیل بدهند و بطریهای رنگارنگ ظاهر زیبایی به نمای این ساختمانها میدهند.این طرح که معمار پروژه، «مایکل رینولدز» آن را «کشتیهای زمینی» نامیده است،در ابتدا کمی دور از ذهن بهنظر میرسید. هدف مایکل ساخت خانههای سازگار با محیط زیست، سبک و مقاوم هنگام بحرانها و بلایای طبیعی بود. این ساختمانها شش ویژگی محیط زیستی مهم دارند؛ از مواد طبیعی ساخته شدهاند، از گرمایش و سرمایش حرارتی یا خورشیدی استفاده میکنند، برق را از انرژی خورشیدی و بادی تأمین میکنند، آب باران را برداشت و مجدد استفاده میکنند، تصفیه فاضلاب اختصاصی دارند و ساکنان میتوانند غذای خود را در همان محل پرورش دهند یا تولید کنند. ایده «کشتیهای زمینی» بیش از ۵۰سال پیش شکل گرفت اما مدلهای ابتدایی، خالی ماندند زیرا افراد کمی علاقهمند به زندگی در این خانهها بودند اما این روزها بهویژه در شرایط همهگیری کووید-۱۹ و تغییرات اقلیمی مردم به استفاده از این سازهها بیشتر علاقهمند شدهاند. کشتیهای زمینی میتوانند از خانوادهها در شرایط اضطراری مانند توفانهای زمستانی، زلزله، خشکسالی و... محافظت کنند. هم اکنون این سازهها در ۳۵ ایالت ساخته شده اما تا همگانی شدن زندگی در آنها، طراحی زیبا و متنوع کشتیهای زمینی بیشتر یک جاذبه گردشگری است که گردشگران زیادی را از سراسر دنیا جلب میکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاعر: عباسعلی سپاهی یونسی
انتشارات: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
قیمت: ۱۲۵۰۰تومان
«عباسعلی سپاهی یونسی» شاعر گنابادی در هر سه حوزه کودک، نوجوان و بزرگ سال کار کرده اما از آنجاییکه روحیاتش را به نوجوانان نزدیکتر میداند، بیشتر کارهایش در این حوزه است. اولین کتاب او با نام «صبح و سیب» در سال ۱۳۷۹ منتشر شد. مجموعه شعر نوجوان «دوچرخه فکر میکند به ما دو تا» یکی از جدیدترین کتابهای آقای سپاهی است. یکی از شعرهای کتاب را با هم میخوانیم:
میشود در زندگی باشی/ چیزهای جورواجوری
میتوانی تیرگی باشی/ یا نَه، باشی ماهِ پر نوری
میشود در زندگی باشی/ مثلِ یک پروانه آرام
میتوانی یک مگس باشی/ یک مگس افتاده در یک دام
زندگی مانند یک دریاست/ میتوانی موجِ آن باشی
زندگی کوهی است در یک دشت/ میتوانی اوجِ آن باشی
میتوانی چند روز عمر/ سنگ باشی -یا نه- یک دانه
انتخاب توست، میخواهی/ کوسه باشی یا که پروانه؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در روزهای آینده، دقیقتر بگویم بین هشتم تا یازدهم تیر که به ایام «مصیبت بزرگ» معروف است، اتفاق بزرگی رخ خواهد داد. اینجانب، خبرنگار افتخاری سابق و دانشجوی امروز، قصد دارم از تجربه شخصیام در روز مصیبت بزرگ برایتان بنویسم. روز کنکور صبح زود از خواب بیدار شدم و به طرف حوزه برگزاری آزمون حرکت کردم. پس از ورود به محل و طی شدن دقایقی پراسترس، چیزهای عجیبی توجهم را جلب کرد. دختری با کتابی به بزرگی تنه درختی که به آن تکیه داده، سخت مشغول مطالعه بود؛ گویی پس از 12 سال از خوابی عمیق بیدار شده، آن هم درست 30دقیقه قبل از شروع آزمون. در سمت دیگر خانوادهای همراه با وسایل کامل پیکنیک روی چمن نشسته بودند و به راز و نیاز با خدا میپرداختند.
حضور تمام اعضای خانواده داوطلبان در محل حوزه چیزی بود که من در دفترچه راهنمای ثبتنام به آن بیتوجهی کرده بودم. در حین تعمق در این چیزها بود که شیء سنگینی به کمرم برخورد کرد. بعد از شوک اولیه متوجه شدم ضربه مذکور ناشی از برخورد کیسه پلاستیک حاوی خوردنی های متعلق به دانشآموزی است که از شواهد پیدا بود برای مدت طولانی هیچ غذایی تناول نکرده و دکتر تغذیه او را مجبور به خوردن آن حجم از مواد غذایی تنها در عرض 4 ساعت کرده است. در سمت دیگر دانشآموز فعال و فرصتطلبی، غرفه لوازم تحریر باز کرده بود البته بعد از پرسوجو متوجه شدم تمامی آن 60 عدد مداد و 40 عدد پاککن و 30 عدد مدادتراش برای مصرف شخصی است و قصد فروش ندارد. بعد از ورود به حوزه و پیدا کردن صندلی مخصوصبهخود، کمی احساس آرامش کردم. گویا سایر داوطلبان هم در این حس با من شریک بودند چون بهمحض باز کردن دفترچه متوجه شدم سازمان سنجش تعدادی قرص خواب کنار سوالات تجویز کرده است که عدهای از داوطلبان بلافاصله آن را مصرف میکنند و برای 4 ساعت به خوابی راحت میروند. بعد از اتمام آزمون با خستگی شدید از ساختمان حوزه خارج شدم که ناگهان نور فلش دوربینهای والدین حاضر در صحنه چشمانم را آزرد و بین عطر حلقههای گل و قطرههای اشک پدرومادرها خودم را گم کردم. هوشیاری ام نسبت به قبل از آزمون کمتر شده بود اما مطمئن بودم در 4 ساعت نمیتوان سالن فرودگاه را به محل کنکور منتقل کرد؛ پس متأسفانه به این نتیجه رسیدم که مادر و پدرم هم دفترچه ثبتنام را با دقت مطالعه نکرده بودند زیرا تنها کسی که حلقه گل و فیلم یادگاری از آن روز منحوس نصیبش نشد، من بودم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.