چرا درخواست کمک کردن برای برخی از ما دشوار است و چطور میتوانیم آسانش کنیم؟
تعداد بازدید : 41
موانع ذهنی بر سر راه کمک خواستن
نویسنده : الهه توانا | روزنامه نگار
آخرین باری که به فرد عزیزی کمک کردهاید، کی بود؟ شاید وساطت کردهاید تا بتواند شغل مناسبی پیدا کند، میانجی یک قرار ملاقات شدهاید، توصیه و مشورت ارزشمندی به او هدیه کردهاید یا حتی کار سادهای مثل معرفی کردن یک لولهکش ماهر برایش انجام دادهاید. وقتی میفهمید حمایت و همراهی شما باعث شده که دوست و آشنای عزیزتان چالش سختی را پشتسر بگذارد یا قدم مثبتی در زندگیاش بردارد، چه احساسی به شما دست میدهد؟ بیشتر مردم در این مواقع احساس خوبی دارند. ما بدون آن که توقع جبران و پاداش داشته باشیم، از سهیم شدن در موفقیت و خوشحالی دیگران لذت میبریم. خب حالا به آخرینباری که از کسی درخواست کمک کردهاید، فکر کنید. خاطرتان هست کی بود؟ زمان زیادی از آن گذشته؟ خب، شما تنها نیستید. بین نگرش ما نسبت به ارائه و درخواست کمک، گسست زیادی وجود دارد. صرفنظر از جنسیت و فرهنگ، بیشتر مردم از کمک کردن لذت میبرند اما برای درخواست کمک از دیگران با خودشان کلنجار میروند. چرا چنین است؟ چرا برای ما دشوار است که از دیگران کمک بخواهیم و چطور میتوانیم این کار را آسان کنیم؟
نمیخواهیم سربار باشیم
کسی که درخواست کمک میکند، خودش را یک قدم عقبتر از دیگران میبیند و احساس سربار بودن میکند درحالی که همه ما میدانیم اغلب مردم از کمک کردن به دیگران لذت میبرند؛ پس شاید فقط لازم باشد که روی نحوه درخواست کمک کردنمان تمرکز کنیم تا احساس تحت فشار گذاشتن دیگران و سربار بودن نداشته باشیم. چطور؟
راهکار: درخواستتان را شفاف و مشخص مطرح کنید. کمک گرفتن یعنی جلب همراهی دیگری برای آسانتر شدن کارها نه اینکه کاری را تماما به او بسپاریم. پس حواستان به حد و مرز کمک گرفتن باشد. درخواستتان را در زمان مناسبی مطرح کنید؛ یعنی وقتی که طرف مقابل خودش درگیر مشغله یا موقعیتهای استرسزا نباشد. درخواست کمک را به بحث و گفتوگوهای طولانی راجع به موضوع دیگری گره نزنید تا اصل حرفتان به حاشیه نرود. درباره میزان پیشرفت در کاری که بابتش کمک گرفتهاید، به فرد مقابل بازخورد بدهید و قدردانی را فراموش نکنید. قدردانی لزوما قرار نیست دادن هدیه ای گرانقیمت باشد، یک یادداشت تشکر یا تماس تلفنی صمیمانه کافی است که به فرد بگویید سهم او را در پیشبرد کار فراموش نکردهاید.
نمیخواهیم آسیبپذیر باشیم
یکی از بزرگترین موانع بر سر راه درخواست کمک، ترس از آسیبپذیر بهنظر رسیدن است اما این ترس از یک سوءتفاهم ساده ناشی میشود. مردم، آسیبپذیری را نقطه ضعف میدانند در حالی که چنین نیست و حتی میشود آن را نقطه قوت دانست؛ وقتی به دیگران میگویید که راهحل همه مشکلات را نمیدانید، درواقع از قدرتتان در پذیرفتن واقعیت پرده برداشتهاید. طبیعی است که ما توانایی انجام همه کارها را نداریم و اقرار به این موضوع، خود نوعی توانایی است. بهعلاوه شما با دریافت کمک و حمایت دیگران در مسئلهای و رسیدن به نتیجه دلخواه، در آن مسئله قویتر خواهیدشد.
راهکار: هنگام درخواست کمک ممکن است در موضع ضعف بهنظر برسید اما این موضوع ربطی به آسیبپذیری ندارد. نحوه درخواست کمک شماست که تعیین میکند از چه جایگاهی نیازتان به حمایت را مطرح میکنید. برای مثال میتوانید بهجای بر زبان آوردن چنین جملهای «تو کارم به مشکل خوردم، هیچکس از عملکردم راضی نیست. میتونی کمکم کنی؟»، بگویید «من آمادهام که اقدام بعدی را بهتر انجام بدهم. میتوانی با من همراهی کنی؟»
فرضیهسازی میکنیم
پیش از درخواست کمک مدام فکر میکنید «شاید نتونه بهم کمک کنه»، «شاید اصلا دلش نخواد»، «شاید اینقدر گرفتاره که وقتشو نداره»؟ خب اینها همه احتمالاتاند اما اجازه بدهید دیگران خودشان درباره واکنششان به درخواست شما تصمیم بگیرند. درواقع این احتمالات برای آن در ذهن ما قطار میشوند که دلمان نمیخواهد جواب منفی دریافت کنیم. ما پاسخ منفی را نوعی طرد میدانیم و به اینترتیب خودمان را از دریافت حمایت محروم میکنیم.
راهکار: قرار نیست همیشه «نه» بشنوید اما حتی درصورت رد شدن درخواستتان هم باید بدانید که «نه»، پاسخی توهینآمیز و غیرمنصفانه نیست. دلایل موجه مختلفی وجود دارد که دیگران بنا به آنها نتوانند پاسخ مثبتی به درخواست کمک شما بدهند، پس «نه» شنیدن را نوعی رد و طرد قلمداد نکنید. بهعلاوه بالاتر یاد گرفتید که درخواستتان را از فرد مناسب و در زمان مناسب مطرح کنید تا احتمال رد شدنش را کاهش بدهید. وقتی درخواست کمک میکنید، فقط با «احتمالِ» دریافت نکردن حمایت مواجه هستید اما وقتی کمک نمیخواهید، «یقینا» از دریافت حمایت محروم خواهیدشد.
درنهایت به لذتی که از کمک کردن به دیگران نصیبتان شدهاست، فکر کنید و به کسانی که خوشحالی و موفقیت شما برایشان مهم است، این شانس را بدهید که بهتان کمک کنند.
منبع: psychologytoday.com