اینطورکی
تعداد بازدید : 20
کولر بزنی سرده، نزنی گرمه! تکلیف چیست؟
دانیال دایی داووداینا
طنزپرداز
بلاتکلیفی خیلی چیز مزخرفیه، اواخر مرداد که می شه کولر بزنی سرما میخوری، کولر نزنی گرما می خوری، تنها راهحل موجود اینه که کولر بزنی اما پتو هم بندازی تا کله و دماغت سرما بخورن، اما بقیه بدنت گرما بخوره. اما اواخر شهریور و اوایل مهر بلاتکلیفی بهاوجش میرسه، با آستین کوتاه بری بیرون سرما میخوری، با لباس گرمتر بری بیرون گرما میخوری. تنها راهحل اینه که نری بیرون که باز توی خونه کولر بزنی سرما می خوری و نزنی گرما میخوری. می خوام بگم زندگی خیلی پیچیده و فلسفیه، پر از همین تناقضات و بلاتکلیفیها. مثلاً یکی از فامیلهای ما بود خیلی بلاتکلیف بود، تو مهمونی نیمساعت در معایب نوشابه چیزی گفت، بقیه هم تو رودربایستی سخنرانی ایشون لب به نوشابه نزدن، یهو نوشابهاش رو سرکشید و گفت: «چه خنک بود، اگه شما نمی خورین نوشابههای شما رو هم بخورم»! از ایشون بلاتکلیفتر اون فامیلمون بود که گفت: «نوشابه ضرر داره، اما سُس ضررش بیشتره». بعد هرچی سس بود ریخت روی سالادش. فکر کنم اینا بلاتکلیف نیستن، فقط تله میذارن برای ما که خوراکیهامون رو بخورن. راستش منم یکبار بلاتکلیف بودم، فال گرفتم، حافظ هیچی نگفت، دیدم بلاتکلیفی بده، اونقدر فال گرفتم تا نتیجه یکیش همونی شد که می خواستم و از بلاتکلیفی دراومدم و در نهایت سسها رو ریختم تو نوشابهها و خوردم. تجربه خوبی بود.