محوری
تعداد بازدید : 57
مقصران اشتباهات آگاهانه
چرا با اینکه میدانیم بعضی رفتارها مانند دروغگفتن، پرخاشگری، تنبلی و ... اشتباه و آسیبزاست اما باز هم مرتکب آنها میشویم؟
نویسنده : دکتر پرستو امیری| متخصص روان شناسی سلامت
حتما شما هم تا به حال از خودتان پرسیدهاید که چرا نمیتوانم فلان اخلاق یا رفتارم را تغییر دهم؟ رفتارهایی که میدانیم اشتباه یا آسیبزننده است اما همچنان انجامشان میدهیم و نمیتوانیم از دستشان خلاص شویم، مانند عصبانیت و پرخاشگری، دروغگویی و تنبلی، رفتاری مضر برای سلامت مثل مصرف سیگار، تغذیه نادرست و ... . چرا تغییر این رفتارهای اشتباه و آزاردهنده، این قدر دشوار است؟ رویکردهای متفاوت
روان شناسی، پاسخهای متفاوتی به این سوال میدهند. ما در این مطلب به برخی از این پاسخها میپردازیم.
دشواریِ تغییر رفتارهای عادتی
مغز ما تمایل دارد به انجام رفتارهایی که انرژی کمتری مصرف میکنند تا رفتارهایی که انجامشان انرژی بر است. بر این اساس رفتارهای عادتی،کمترین انرژی را مصرف میکنند چراکه آنقدر تکرار شدهاند که دیگر به صورت خودکار انجام میشوند. رفتار عادتی برای مغز ما، شبیه راه رفتن روی چمن است؛ اگر همیشه از یک قسمت خاصی عبور کنید، پس از مدتی چمنهای آن قسمت کوبیده و صاف شده و راه رفتن روی آن آسانتر میشود و به صورت خودکار تمایل پیدا میکنید از آن قسمت رفتوآمد کنید. بنابراین اگر رفتار اشتباه و آزاردهنده شما یک عادت است، تغییر آن نیازمند انرژی، تمرین، مداومت و انگیزه بسیار است.
فقدان مهارتهای کارآمد
گاهی ما ناخواسته به رفتارهای اشتباه و ناکارآمد میچسبیم چرا که بلد نیستیم به جای آنها، چه رفتاری انجام دهیم. در واقع مهارت کافی برای انجام رفتار درست را نداریم. مثلا نمیدانیم زمانی که خشمگین هستیم به جای پرخاشگری چه کار کنیم؟ چطور بر تنبلی غلبه کنیم؟ چطور به جای دروغ گفتن، جرئتمندانه حرفمان را بزنیم؟ زمانی که استرس داریم به جای پرخوری یا مصرف سیگار چطور خودمان را آرام کنیم؟ بنابراین مهارتآموزی یک بخش مهم در تغییر رفتارهای اشتباه و ناکارآمد است.
نقش باورها و نگرشهای اشتباه در تغییر رفتارها
جالباست که بدانید این موضوع فقط یک تغییر رفتاری ساده نیست بلکه میتواند به افکار ما هم مرتبط باشد. ممکن است ما در ارتباط با یک رفتار اشتباه، باورها و نگرشهای متضادی داشته باشیم.
مثلا باور داریم که دروغگفتن اشتباه است، اما در عین حال فکر میکنیم اگر حقیقت را بگوییم طرفمقابل ناراحت میشود. یا باور داریم سیگار کشیدن یا پرخوری غلط است اما یک نگرش بنیادین داریم مبنی بر اینکه عمر دو روز است و باید از آن لذت برد! بنابراین پیدا کردن و اصلاح تمام افکار، باورها و نگرشها درباره یک رفتار، در تغییر آن بسیار کمککننده خواهد بود.
بررسی نادرست سود و زیان رفتارها
یادمان باشد ما هیچ رفتاری را نگه نمیداریم مگر آنکه سودی برایمان داشته باشد(نه لزوما در سطح خودآگاهی). ممکن است آنقدر زیانهای رفتار برجسته باشند که سودهای آن به چشم نیایند و به خودتان بگویید چنین رفتار مضری چه سودی میتواند داشته باشد؟! اما با دقت و کنکاش میتوان آنها را کشف کرد. مثلا اهمال کاری باعث میشود ما از برنامهها و کارهایمان عقب بمانیم اما در عین حال به نوعی در اهمال کاری به ما خوش میگذرد! اهمال کاری باعث میشود سختی انجام کارها را متحمل نشده، یا با استرس نتیجه کارها مواجه نشویم. یا پرخاشگری به ما، عزیزانمان و روابطمان آسیب میزند اما در بعضی از مواقع ما را به هدف و خواستهمان میرساند.
چه کار میتوان کرد؟
اول باید بدانیم اشکال کار ما کجاست؟ آیا ما گرفتار یک عادت هستیم؟ مهارت کافی نداریم؟ باورهایی داریم که انجام رفتار اشتباه را تشویق میکنند؟ رفتار اشتباه ما سودهایی برای ما دارد؟ در ابتدای راه، سود و زیان رفتارهای اشتباهمان را روی کفه ترازو بگذاریم تا برای تغییر آنها انگیزه پیدا کنیم. به باورها و نگرشهای قدیمی و ناکارآمدمان سری بزنیم و آنها را اصلاح کنیم تا راه برای تغییر رفتارها هموار شود. با یادگیری مهارتهای ضروری مثل حلمسئله، جرئتمندی، مدیریت خشم و استرس و ... خود را مجهز کنیم. در نهایت عادتهای تازه و کارآمدتری پیدا کنیم و آن قدر در انجامشان پافشاری و مداومت داشته باشیم که این رفتارهای جدید تبدیل به عادت شوند.