- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اینجا روی زمین، ما به نوع خاصی از آبوهوا عادت کردهایم. البته گاهی ممکن است اوضاع جوی غیرقابل پیشبینی و ترسناک باشد اما دستکم مطمئن هستیم آن چه روی زمین میبارد، صورتی از آب است؛ برف، باران، تگرگ. بنابراین جای تعجب ندارد که وقتی قرار باشد به بارش در سیاره های دیگر فکر کنیم، شکلی از آب را تصور کنیم اما خب زمین تنها سیارهای است که آب مایع دارد. در سیارات دیگر بارش وجود دارد اما آب نیست. پس چیست؟
باران الماس در زحل
بیایید با جالبترین نوع بارش در سیارات غیر از زمین شروع کنیم، الماس! دانشمندان تخمین میزنند که سالانه حدود هزار تن الماس بر سطح زحل میبارد. آنها میگویند طبق یافتههایشان احتمالا در زحل، نپتون، مشتری و چند سیاره دیگر باران الماس وجود داشتهباشد و معتقدند که شرایط زحل برای این بارش مهیاتر است. توفانهای شدید همراه با رعدوبرق در زحل (10 بار در هر ثانیه) و دمای بسیار بالا میتواند باعث شکسته شدن مولکولهای متان در اتمسفر شود. با شکسته شدن متان، یک مولکول کربن و 4 مولکول هیدروژن آزاد میشود که بهدلیل سنگینی کربن، این اتم به سطح سیاره سقوط میکند. این اتمها حین حرکت در جو متراکم و لایهای زحل به گرافیت تبدیل میشوند، تحت فشار قرار میگیرند و درنهایت بهشکل قطرات ریز الماس (با قطر کمتر از یک میلیمتر) میبارند، اما پس از رسیدن به عمق
36 هزار کیلومتری، بهدلیل دمای بسیار زیاد، الماسها ذوب میشوند. اگر رویای سفر به زحل و جمعآوری الماس به ذهنتان خطور کرده، لازم است یادآوری کنیم که این نظریه هنوز ثابت نشده است.
بارش اسیدسولفوریک در زهره
جو سیاره زهره مملو از ابرهای اسیدسولفوریک است اما از آن جایی که سیاره دمایی حدود 894 درجه فارنهایت (480 درجه سانتیگراد) دارد، قطرات باران اسیدی (اسیدسولفوریک مایع) قبل از اینکه به سطح سیاره برسند، در ارتفاع 25 کیلومتری، بخار و به گاز تبدیل میشوند. بنابراین اصلا لازم نیست نگران باشید که باران اسیدی در زهره شما را ذوب کند اما خب متأسفانه دمای 480 درجهای قطعا در کسری از ثانیه شما را نابود خواهد کرد. پس سفر به زهره هم مثل گشتوگذار در زحل بهامید جمع کردن الماس، فعلا منتفی است!
باران متان در تیتان
روی تیتان که بزرگترین قمر زحل است، بارانهای توفانزایی از جنس متان یخزده میبارد. درست مثل زمین که چرخه آب دارد، تیتان هم چرخه متانی دارد و بارش متان در آن فصلی است. باران متان دریاچهها را پر میکند، دریاچهها بعد از آن تبخیر میشوند و بخار مجدد بهشکل ابرهایی از متان درمیآید و همهچیز دوباره آغاز میشود. از آنجاییکه دمای سطح تیتان بسیار سرد و منفی 290 درجه فارنهایت (منفی 179 درجه سانتیگراد) است، متان در این سیاره به حالت مایع درمیآید. کوههایی از یخ جامد هم در این قمر وجود دارند. علاوهبر اینها در مریخ پدیده بارش یخ خشک، در مشتری بارش هلیوم مایع و در خورشید بارش پلاسما وجود دارد و زمین تا جایی که امروزه میدانیم، تنها سیاره بارانهای آبی است.
منبع: science.howstuffworks.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اواخر مرداد امسال اولین دوره مسابقات بدمینتون آسیای میانه در کشور تاجیکستان برگزار شد و بروبچههای نوجوان تیم ملی ایران، حسابی درخشیدند. هر هشت نفری که در بخشهای انفرادی و دونفره در ردههای سنی مختلف شرکت کرده بودند، توانستند مدال طلا بگیرند. در جوانه این هفته با یکی از این قهرمانها بهنمایندگی از کل تیم گفتوگو کردیم. «امیرعلی احمدلو» نوجوان 14 ساله اراکی که در اولین تجربه مسابقه برونمرزیاش یک طلا و یک نقره (در دو بخش انفرادی و دونفره) کسب کرده است، درباره چندوچون قهرمان شدن و رشته بدمینتون میگوید.
چی شد که رفتی سراغ بدمینتون؟
پدرم معلم ورزش است و مدرک مربیگری بدمینتون دارد. ما همیشه با هم بدمینتون بازی میکردیم و من ازطریق ایشان با این رشته آشنا شدم. در 9 سالگی، تصمیم گرفتم بهصورت حرفهای بازی کنم. بدمینتون همان رشتهای بود که میخواستم؛ هم تحرک دارد و هم توانایی ذهنی بالا میطلبد، آنقدر که به «شطرنج متحرک» معروف است.
بدمینتون از آن ورزشهایی است که خیلیهایمان بهصورت غیرحرفهای در پارک و حیاط خانه تجربهاش کرده ایم. آیا بههمان سادگی است که ما فکر میکنیم؟
بدمینتون حرفهای به تمرینهای جدی نیاز دارد؛ تمرین با توپ، بدنسازی، سرعتی، هوازی و... . بدن و ذهن آماده، چیزهایی است که یک ورزشکار لازم دارد. در ورزش حرفهای ما بهفکر امتیاز گرفتن هستیم، برای هر یک امتیاز میجنگیم و گاهی رالیهایمان خیلی طولانی و خستهکننده میشود اما خب توی پارک و حیاط خانه فقط میخواهیم تفریح کنیم و سرمان گرم شود.
موفق شدن در بدمینتون چه شرطی دارد؟
بعضیها میگویند کسانی که قد کوتاهی دارند، در بدمینتون موفق نمیشوند اما این حرف اصلا درست نیست. بازیکنی بهنام «جیتینگ» داریم که قدش خیلی کوتاه است ولی با هر حریفی میتواند بازی کند و نفر سوم جهان است. هیچکدام از کسانی که الان در بدمینتون موفق هستند، از روز اول ویژگی خاصی نداشتهاند بلکه با تلاش و تمرین و علاقه، خودشان را به جایگاههای خوب رساندهاند.
ورزش حرفهای اصلا آسان نیست؛ استرس دارد، باخت دارد، ناامیدی دارد. تو چطور با این چیزها مواجه میشوی؟
تجربه استرس برای ورزشکارها عادی است. هرکس روش خودش را برای مقابله با استرس دارد. من آدامس میجوم و موسیقی گوش میدهم. شکست هم از آن چیزهایی است که در ورزش زیاد پیش میآید. خب آدم ناراحت میشود و حسرت میخورد که اگر بهتر بازی کردهبود، میتوانست برنده شود. من از باخت غمگین میشوم اما برای بازی بعد آنقدر تلاشم را زیاد میکنم که این حسرت خوردن دوباره تکرار نشود.
برای رسیدن به طلا و نقره آسیا چقدر تلاش کردی؟
در یک ماه منتهی به مسابقات روزی چهار ساعت تمرین میکردم و پیش از آن که تمریناتم سبکتر بود، روزی 2 تا 3 ساعت زمان برای بدمینتون صرف میکردم. خب تعادل برقرار کردن بین مدرسه و ورزش کار آسانی نیست ولی چون دلم میخواهد در هر دو زمینه موفق شوم، سختیاش را تحمل میکنم.
بدمینتون غیر از مدال و رتبه، چه چیزهایی به تو داده است؟
باعث شده که روی اخلاق و اعصابم مسلط شوم. وقتی از چیزی خشمگین هستم، با بدمینتون بازی کردن آرام میشوم چون کمک میکند خشمم را کنترل کنم. ورزش حرفهای به من مسئولیتپذیری آموخته و دوستان خوبی داده است که تشویقم میکنند و به من انگیزه میدهند. اگر همتیمیهایم نبودند، نمیتوانستم توپ بزنم و با نوع بازیهای مختلف آشنا شوم. ما حالا پنج، شش سال است که با هم رفیقیم و چیزهای زیادی از یکدیگر یاد میگیریم.
چشمهایت را که میبندی، در عالم خیال خودت را کجا میبینی؟
از همان بچگی، وقتی اولین مقام کشوریام را بهدست آوردم، هدف و رویایم شد قهرمانی المپیک. در بدمینتون ایران، سال گذشته یک نفر در ورزش زنان به المپیک راه پیدا کرد و من هم میتوانم روی این هدف حساب کنم با این شرط که تلاش کنم و خسته و ناامید نشوم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دختری 15 ساله هستم که پدر و مادرم به من اهمیت نمیدهند و سر هر چیزی با هم بحث میکنند. در پی اینهمه بحث و جدلهای پدر و مادرم مسلما به من آسیبهای روحی زیادی میرسد، افسرده شدهام.
اضطراب و افسردگی، از رایجترین مسائل روانی نوجوانان هستند. اگرچه این مشکلات در هر فرد علتهای خاص خود را دارد، مشکلات عاطفی و ارتباطی یکی از اصلیترین علتهای اضطراب و افسردگی است. در دوران نوجوانی، از یکسو وابستگیهای دوران کودکی را پشتسر گذاشتهایم و از سوی دیگر، هنوز به استقلال کامل از خانواده نرسیدهایم و بیشترین زمان خود را با خانواده میگذرانیم. بنابراین طبیعی است که هر نوع تنش در خانواده، ما را بسیار تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا اولا نیاز ما به آرامش، توجه و احساس امنیت بهخوبی تأمین نمیشود، ثانیا هنوز آنقدر استقلال و قدرت نداریم که بتوانیم خود را از فضای آسیبرسان خانواده جدا کنیم و ثالثا ممکن است در نگاه خانواده هنوز کودکی باشیم که درک زیادی از مشکلات یا حق اعتراض ندارد. راهبردهای زیر به شما کمک میکند خودمراقبتی بیشتری داشته باشید.
عدم دخالت و سرزنش خود
حل کردن مشکلات والدینتان برعهده شما نیست. اگر تلاش کنید برای آنها راهحلی پیدا کنید، بخش زیادی از زمان و انرژی ذهنیتان را ازدست میدهید و به نتیجهای هم نمیرسید. بنابراین هیجانات منفی شامل احساس گناه، ناتوانی و بیعرضگی، مهم نبودن و درماندگی افزایش مییابد. این احساسات، یکی از دلایل ایجاد افسردگی و تشدید آن هستند. گاه والدین از فرزندان بهعنوان قاضی اختلافاتشان استفاده میکنند. هرگز وارد موقعیت جانبداری از یکی از والدین نشوید؛ این کار نهتنها روابط بلندمدت شما را با آنها مختل میکند بلکه آسیب و فشار روانی زیادی دارد. در این موقعیتها قاطعانه «نه» بگویید؛ «فکر نمیکنم بتونم بین شما داوری کنم، اجازه بدید من در این موضوع دخالت نکنم.»
تنظیم احساسات
احتمالا همانطور که تنشهای میان والدینتان بالا میگیرد، اضطراب و احساس فشار شما افزایش مییابد. بهطور کلی برای مقابله با مشکلات، دو دسته راهبرد داریم؛ مسئلهمدار و هیجانمدار. راهبردهای مسئلهمدار یعنی تلاش برای پیدا کردن راهحل مشکلات اما در برخی موقعیتها نمیتوانیم یا نیاز نداریم به راهحل فوری برسیم. در این موقعیتها، راهبردهای هیجانمدار به کمک ما میآیند؛ یعنی راهبردهایی که کمک میکنند قدری احساساتمان را تنظیم کنیم. در شرایط پرتنش خانواده، چه راهبردهای هیجانمداری برای شما متناسب و عملی است؟ آیا میتوانید قدری موسیقی ملایم گوش دهید تا صدای بحث آنها را کمتر بشنوید؟ این امکان را دارید که بیرون از خانه قدم بزنید؟ درددل کردن با یک دوست مطمئن، نوشتن احساسات و افکار روی کاغذ، نوشیدن آب خنک و تنفس عمیق از راهبردهای دیگری است که به کاهش احساسات منفی کمک میکند.
اقدام موثر
حالا باید سراغ راهبردهای مسئلهمدار برویم و مشکلات را رها نکنیم. ابتدا سعی کنید
به طور مستقیم با والدین یا یکی از آنها که با او راحتترید، گفتوگوی بدون تنشی داشته باشید. از جملات با زبان «من» استفاده کنید و بهجای سرزنش، از نیازها و احساسات خود بگویید. بهجای «شما دارین منو با دعواهاتون دیوونه میکنین. پدر و مادر خوبی نیستین» بگویید «من اینروزها تحتفشارم و احساس افسردگی میکنم. نیاز به آرامش دارم و اینکه حالم رو بیشتر درک کنید.» در گامهای بعد شاید لازم باشد مشکل را با مشاور مدرسه یا فردی مورد اعتماد از خویشاوندانتان مطرح کنید. اگر علایم افسردگی را بهشکل مداوم و مختلکنندهای تجربه میکنید، حتما به روانشناس مراجعه کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به نظرم ما نوجوونا باید تو زندگی حواسمون باشه که همه آدمهای بزرگ از صفر شروع کردن.
آره، یکیش خود من که مثل بیل گیتس و استیو جابز از صفر شروع کردم و چون میخواستم پایه کارم قوی باشه هنوز تو صفر موندم. البته با احتساب پولی که به دوستم بدهکارم، در حقیقت الان منفی هستم.
اگه کلمه «دقیقا» رو از فرهنگ لغات پاک کنن، نصف مردم نمیدونن چطور منظورشون رو به بقیه برسونن.
دقیقا...
من از شهریور متنفرم چون بوی مدرسهها رو میاره.
اتفاقا از یک سنی عاشق شهریور می شی چون نه هوا گرمه، نه سرده، روزها هم کوتاه نیست. بقیه هم استرس شروع مدرسهها رو دارن و تو بهشون میخندی.
چرا ما هروقت میخوایم بریم مهمونی سر این که کی دیرتر آماده شده، دعوامون می شه؟
چون یک خانواده اصیل ایرانی هستین. همیشه قبل سفر و قبل مهمونی دعوا می شه. اما جالبترین بخش ماجرا بعد از رستورانه و بحث سر اینکه همین غذا تو خونه یکسوم قیمت درمیاومد و غذاش بد بود و از این حرفها.
جوانه جون، چرا من هر وقت پام از زیر پتو میاد بیرون احساس میکنم یک موجود زشت میخواد کف پام رو قلقلک بده؟
چون احساس نیست، واقعیته. اینا اسمشون «اجنه کفپا قلقلککُنـ»ـه که موقع خوندن روزنامه هم پشت سر آدم فوت میکنن.
جالبه، هروقت وسط فوتبال حرف بدی به داور یا تیم حریف می گم، مامانم می گه: «چشمم روشن. ما اینا رو یادت دادیم؟» در حالی که همهاش حاصل تلاش خودم بوده.
چه با افتخار هم می گی.
دوستم ساعت هوشمند خریده 20 میلیون، من عین همون رو خریدم 40 هزار تومن. خیلی کیف داره.
آره خیلی کیف داره. بهخصوص وقتی که بعد از دو روز ساعت فیکه خراب
می شه اما همچنان دستت میکنی و به همه
می گی شارژ نداره.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نویسنده: کیتی اسمیت میلوی
مترجم: الهام خشهچی
نشر: اطراف
قیمت: 36 هزار تومان
سلام دوستان عزیزم، امیدوارم حال همه شما خوب باشد. چند وقت پیش یکی از بهترین دوستهایم کتابی به من هدیه داد که از آن بسیار خوشم آمد و تصمیم گرفتم به شما معرفیاش کنم؛ «دختری که باغ را سرسبز کرد»، داستان دختری همسنوسال خودمان است که تسلیم مشکلات محیط زندگیاش نمیشود و خیلی تلاش میکند تا در دنیای اطرافش تغییری ایجاد کند. این دختر نوجوان در یک خانواده چهارنفره در روستایی در یکی از کشورهای آمریکای شمالی زندگی میکند. پدر خانواده برای کار به جای دوری میرود اما قبل از رفتن یک زمین کوچک را به دست دخترش میسپارد. دختر قصه ما با این زمین چه کاری میتواند بکند؟ من این کتاب 40 صفحهای مصور را خیلی دوست داشتم و از ماجرای واقعیاش به این نتیجه رسیدم که همه ما میتوانیم طوری زندگی کنیم که خودمان انتخاب کردهایم، به شرط اینکه مثل او تلاش کنیم. خواندن این کتاب حس خیلی خوبی به من داد و تصویرسازیاش هم عالی بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هر فیلمسازی در یک ژانر تخصص دارد و از قواعد آن پیروی میکند تا استاندارد بودن اثرش تضمینشده باشد. ژانر به مخاطب هم کم وبیش تضمین میدهد که قبل از تماشا بداند حالوهوای اثر را دوست دارد یا نه و موضوع و فرم فیلم مورد علاقهاش هست یا نه. ژانرها و دستهبندی بعدیشان یعنی زیرژانر یک استاندارد جهانی دارند تا مواجهه همه مخاطبان سینما با فیلمها در یک چهارچوب کلی باشد اما در سینمای ایران گاهی ژانرهایی به فیلمها اطلاق میشود که وجود خارجی ندارد و هیچ مخاطب یا منتقدی خارج از کشور ما نمیتواند بفهمد یک فیلم با ژانر معناگرا یا اجتماعی در چه دستهبندی قرار میگیرد.
حالا چه ژانرهایی داریم؟
پیش از این در سینماتوگراف بهطور مفصل درباره ژانرها صحبت کردیم و راجعبه معنا و کارکرد ژانرهای اصلی توضیح دادیم. برای مثال میدانیم اکشن شامل صحنههای رزمی، انفجار و تعقیبوگریز است. ماجراجویی، کمدی، فانتزی، تاریخی، ترسناک، علمی-تخیلی، دلهرهآور و تریلر، موزیکال و بالاخره عاشقانه از دیگر ژانرهای متداول هستند. البته تعاریف سینمایی مثل فرمولهای فیزیک نیستند که نقض کردن آنها پردردسر و دشوار باشد؛ هر فیلم ممکن است بین چند ژانر سیال باشد و حتی قواعد تعریف ژانرها و فیلمسازی براساس آنها هم بهمرور تغییر کند، اما اکنون با یک تعریف جهانی مواجهیم که تعاریف داخلی نتوانستهاند راهی به آن باز کنند، مثل ژانر اجتماعی و معناگرا.
لوکیشن کثیف و جیغ و داد
ژانر درام به فیلمهایی میگویند که مبتنی بر واقعیت و چالشهای احساسی شخصیتهاست اما ما در دل این ژانر چیزی اختراع کردیم بهنام سینمای اجتماعی یا ژانر اجتماعی که درحقیقت ژانر محسوب نمیشود و بیشتر اوقات قصه آدمهای حاشیهشهر یا در نهایت طبقه متوسط است. سینمای فرهادی و بعد از آن «سعید روستایی» و «محمد کارت» نمونههای خوبی هستند از این نوع سینما که ما به آن اجتماعی میگوییم اما طبق داستان و فرم باید در ژانر درام یا موارد دیگر مثل ملودرام دستهبندی شوند. اساسا «اجتماعی»، نوع نگاه فیلمساز است نه ژانر فیلم. البته در برخی نقاط دنیا این ژانر را به رسمیت میشناسند اما اگر اجتماعی را ژانر بدانیم، آنوقت در دستهبندی بسیاری از فیلمها با چالش مواجه میشویم.
تفکربرانگیز و نمادگرایانه
دو دهه قبل، اصطلاح فیلمهای معناگرا وارد ادبیات سینمایی کشورمان شد و کمکم بعضیها به آن ژانر معناگرا گفتند. در این نوع تعریف از سینما، یک فیلم میتواند اکشن، درام یا عاشقانه باشد اما در دسته معناگرا هم تعریف شود. به طور مثال چنان چه در فیلمهای جنگی دفاع مقدس، جنبههای نمادگرایانهای اضافه میشد، فیلم بهجای اکشن، میشد معناگرا. یعنی فیلمی که تلاش میکند فراتر از لایه اول داستان حرفی برای گفتن داشته باشد، به دنبال نقب زدن به درون آدمها و وجوه انسانی شخصیتشان است و تلاش می کند فقط سرگرم کننده نباشد. آن روزها موجی از فیلمهای معناگرا ساخته شد و حتی در جشنوارههای داخلی هم به این نوع سینما اهمیت داده میشد. این سینما در فرم خیلی متاثر از آثار سینمای روسیه یا فرانسه بود اما تلاش میکرد در مفاهیم، حرفهای بومی و شرقی بزند اما هرچه باشد، معناگرا ژانر محسوب نمیشود و بیشتر این جنس آثار را میتوان سورئال دانست و گاهی در دل یک ژانر دیگر دستهبندیشان کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.