خاطره بازی
تعداد بازدید : 47
معجزه شیرکاکائو با کیک، ترجیحاً تیتاب
دانیال دایی داووداینا
طنزپرداز
بچه که بودیم همه چیز طعم متفاوتی داشت، انگار مزهها واقعی بود. خوراکیها خوشگل و خاص نبودن اما خوشمزه بودن. نصف بستهبندی کیک هوا نبود. بیسکویت میخریدیم و ذوق داشتیم که کِرِم بین بیسکویتها رو جدا بخوریم. میشد باچیزهای خیلی ساده، خوشحال و راضی بود. مامانها ساندویچ نون و پنیر و گردو درست میکردن، توی کاغذ روزنامه میپیچیدن و می ذاشتن تو کیفمون. ساندویچهای خوشمزهای که پنیرش بیشتر وقتها لیقوان تبریز بود. طعمی که الان فراموش کردیم. اما ما خیلی وقتها دوست داشتیم خوراکیهامون رو توی زنگ تفریح با رفیقمون عوض کنیم. مزه عوض کردن خوراکی بهاین بود که ندونیم چی داره و به اصطلاح «نادید» خوراکیها رو عوض کنیم. خانوادهها خیلی جدی معتقد بودن حتی اگه وضع مالی خوبی داشته باشن هم نباید خوراکی گرون تو کیف بچه بذارن تا بقیه غصه نخورن. برای همین این تبادلها از یک سطحی بالاتر نمیرفت. فوقش نونوپنیر و سبزی میدادیم، نون و پنیر و گردو میگرفتیم. بخش هیجانانگیز ماجرا وقتی بود که بعد مدرسه تو راه شیرکاکائو با کیک یا نوشابه و کیک می خوردیم. کیک هم باید تیتاب میبود تا با شیر بچسبه. شیرها یک درپوش نازک آلومینیمی داشتن، همیشه یک لایه نازک سرشیر و بعد هم طعم فراموش نشدنی ...