پرونده
تعداد بازدید : 96
10+10+10+10 نکته درباره پادشاه فوتبال
«پله» مردی بود که فوتبال را از ورزش تبدیل به هنری زیبا کرد و با او شماره 10 نماد بهترینها شد در این مطلب ناگفتههایی درباره این ورزشکار فراموش نشدنی میخوانید
نویسنده : سید مصطفی صابری | روزنامهنگار
چند بازیکن کنار یک تخته نشسته و راه های رسیدن به دروازه حریف را مرور میکنند. هرکسی یک پیشنهاد برای رسیدن به گل دارد.تا این که بازیکنی سیاهپوست از بینشان بلند میشود و راهحلی ساده مطرح میکند: «توپ رو بدین به من، خودم همه رو دریبل میکنم و گل....» اینها توصیفی از سکانس جذاب فیلم «فرار بهسوی پیروزی» با بازی ستارههای معروف فوتبال مثل پله، بابیمور، آردیلس و بازیگران معروف سینما مثل استالونه، مایکل کین و... بود. راستش بچههای امروز مسی و رونالدو را دوست دارند، بچههای دیروز ژاوی، زیدان و بکام، قبلتر مارادونا و ماتئوس، اما از نسلیکه بازیهای پله را بهخاطر داشته باشد کمتر کسی سراغ داریم؛ هرچند دلیل نمیشود او را نشناسیم، چون هر چهار سال یک بار که جامجهانی سر میرسید در مستندهای ورزشی و برنامههای فوتبالی نام او بهمیان میآمد و گوشههایی از هنرنماییاش را میدیدیم، کسیکه بازی هایش جادوی مارادونا، ظرافتهای زیدان، سرعت کریسرونالدو، نبوغ و تکنیک مسی و حتی جلوههایی از بازی هوشمندانه و بازی سازی امثال ژاوی و ماتئوس را داشت. در عین حال شروع رفاقت خیلی از ما با پله نه تماشای فوتبال که از یک جمعه خاص در دهه شصت شروع شد. زمانیکه تلویزیون بعد از کلی تبلیغ و انتظار «فرار بهسوی پیروزی» اثر جان هیوستون را پخش کرد. فیلمی که داستان مسابقه فوتبال بین اسرای متفقین با افسران آلمانی در جنگ جهانی دوم بود. همان فیلمی که در پایانش تیم اُسرا بیخیال فرار بین دو نیمه میشوند و میخواهند بهزمین برگردند تا آلمانها را شکست بدهند. در این فیلم پله بارها مصدوم شده بود؛ داور تعمداً خطاهای متعدد روی او را اعلام نمیکرد؛ اما لحظات پایانی سانتری به او رسید و در حالیکه دستانش روی دنده مصدومش بود با یک برگردون زیبا گل پیروزی را زد. من هیچ وقت بازی کاملی ازپله را ندیدم، اما با همین فیلم بیشتر از قبل عاشق فوتبال شدم روی زمین سفت کوچه بارها قیچی برگردون به سبک پله را تمرین کردم، آرنج دستم زخمی شد، بارها کمرم حین فرود درد گرفت اما برایم مهم بود مثل پله ضربه بزنم و این تنها بخشی از داستان الهامبخشی های او برای فوتبالدوستان بود. پله فقط برای بچههای خیابان دلیل فوتبال دوستی نبود؛ او دلیلی برای فوتبالیست شدن خیلی از ستارهها بود؛ از رونالدو و ریوالدو تا کاکا و نیمار. شاید بازیهای پله را ندیدیم اما او در ساق شاعر فوتبال رونالدینیو تکرار شد؛ در گلهای روماریو، در شعفی که بهبهتو بعد از گلزنی داشت. در این پرونده بهیاد او 10 نکته از زندگی، 10 نکته از فوتبال، 10 توصیف زیبا از او را مرور میکنیم و بخش ویژه مطلب ما روایتی است اختصاصی از مسعود معینی، فوتبالیست پیش کسوتی که روزی برابر پله، بازی و حرفهای پله را بعد از بازی برای همتیمیهایش ترجمه کرد. با این پرونده خواندنی همراه ما باشید.
10 نکته از زندگی پله
پله از بچگی درگیر مشکلات پیادهروی در خواب بود؛ گاهی در خواب راه میرفت، فریاد میزد: «گُلللللللللل» و بعد دوباره راحت میخوابید. بله، پله که باشید شبها هم خواب فوتبال و گلزدن را میبینید.
پله استعدادهای زیادی داشت، هنرپیشه بودنش را همه میدانیم اما بد نیست بدانید او دستی هم برنوشتن داشت. یکی از خواندنیترین یادداشتهای او مربوط به خاطره تلخ اش از فینال جامجهانی 1950 به میزبانی کشورش است. جایی که برزیل پیش افتاده، پله برای جشن زودتر از خانه خارج میشود و هرچه منتظر میماند مردم به خیابان نمیریزند، پله 9 ساله بهخانه برمیگردد و میفهمد برزیل بازی را واگذار کرده است. اما تیم کشورش تنها 8 سال بعد با هنرنمایی پله 17 ساله قهرمان جهان شد و پله کابوس کودکی اش را تبدیل به یک رویا کرد.
او در دوران فوتبالش با تور جهانی سانتوس بهنقاط مختلف دنیا سفر کرد.به طور مثال در نیجریه سعی کرد از شهرتش برای پایان جنگ داخلی و صلح استفاده کند.
سال 51 شمسی با سانتوس به ایران آمد و حتی از امکانات باشگاههای داخلی ما هم تعریف و تمجید کرد. بهچند رستوران رفت و چند برنامه هم اجرا کرد.
شهرت او در برزیل فراتر از باشگاهش سانتوس و حتی تیم ملی برزیل بود. طوری که برخی ادارهها یا کسبوکارها موقع مسابقات تابلویی نصب میکردند با این مضمون که: «امروز کار نمیکنیم، میخواهیم پله را ببینیم.»
او هیچوقت در یک باشگاه بزرگ و مشهور در سطح جهانی بازی نکرد. سانتوس برزیل و یک باشگاه معمولی در آمریکا مقاصد فوتبالی او بودند. مهمترین همبازی غیر برزیلیاش بکن بائر اسطوره فوتبال آلمان بود.
بعد از فوتبال هم سمت موسیقی رفت، هم اجرای برنامه، در یکی از برنامههایش برای مارادونا شعر خواند و گیتار نواخت. با اینهمه میانه اش چندان با مارادونا خوب نبود. چون پله معتقد بود بهترین تاریخ است و مارادونا هم این عنوان را شایسته خودش میدانست. طرفداران مارادونا معتقدند حضور و نفوذ برزیلیها در فیفا باعث شده این نهاد به دفعات عنوان بهترین بازیکن تاریخ را به پله بدهد. مارادونا هم از هاولانژ رئیس وقت فیفا که هموطن پله بود دلخوشی نداشت. بعدها پله کَلکَلهای زیادی با مسی برسر اینکه چهکسی بهترین است، داشت.
پله با حضور در فیلم «فرار بهسوی پیروزی» موفقترین تجربه سینماییاش را تجربه کرد. استالونه سالها بعد اعتراف کرد که در پشت صحنه و حین مهار یکی از شوتهای پله انگشتش شکسته. هرچه سینما در ماندگاری و محبوبیت پله نقش داشت، حضورش در دنیای سیاست، محبوبیت بینالمللی او را خدشهدار کرد. او مدتها وزیر ورزش برزیل بود. برزیلیها چندان با عملکردش مشکلی نداشتند، اما طرفدارانش در مقایسه با شخصیت عصیانگر مارادونا، حضور پله در قدرت و سیاست را نپسندیدند.
پیراهن شماره 10 او در باشگاه سانتوس برای همیشه بایگانی شد و هیچ بازیکنی این شماره را نخواهد پوشید.
بعد از فوتش و تا لحظه نوشتن این مطلب، مادر 100 ساله پله از فوت او بیخبر است.
10 نکته از رکوردهای پله
رکورد گلزنی پله که 1279 گل در 1363 بازی است و در گینس هم ثبت شده مورد تایید فدراسیون آمار و ارقام فیفا نیست چون بازیهای دوستانه زیادی در آن لحاظ شده است.
پله تنها بازیکنی است که قهرمان 3 دوره جامجهانی شده است. آنهم در شرایطی که در هر سه دوره ستاره تیم اش بوده است.
در جام 1970 رقیب برزیل در فینال تیم سراسر دفاعی و خاص ایتالیا بود که با بازی شگفتانگیز برزیلیها با 4 گل زمینگیر شد و راحت شکست خورد. یکی از یکطرفه ترین فینالهای تاریخ که بازی چشمنواز پله در آن بهیادماندنی است.
پله هیچوقت بازیکن سال جهان نشد. درحالیکه این جایزه در تمام سالهای فوتبال او اهدا میشد. اما ماجرا از این قرار است که در آن سالها فقط به بازیکنانی اهدا میشد که در لیگهای اروپایی حاضر بودند.
پله فوقستاره تمام دورانها بود اما هیچوقت رکورد قراردادها را نزد. در این روزها که کریس رونالدو بابت هرسال قرار است از النصر 200 میلیون یورو بگیرد بد نیست بدانید آخرین رقم قرارداد پله با تیم آمریکاییاش فقط دو و نیم میلیون دلار بود. البته تورم و ارزش پول متفاوت این دومقطع را هم لحاظ کنید.
پله بیشترین تعداد هتتریک را در تاریخ فوتبال دارد یعنی 92 هتتریک. خب حضور در لیگ غیردفاعی و جذاب برزیل شاید در این رکورد استثنایی بیتاثیر نبوده.
پله زمانی که 17 سال و 244 روز داشت در نیمهنهایی جامجهانی 1958 در مقابل فرانسه هت تریک کرد. این اتفاق پنج روز پس از آن افتاد که وی به جوانترین گلزن تاریخ جام جهانی تبدیل شده بود. در همان جام یک رکورد دیگر هم بهجا گذاشت و در فینال مقابل سوئد دو گل به ثمر رساند و با 17 سال و 249 روز به جوانترین گلزن تاریخ فینالهای جام جهانی تبدیل شد.
او بازیکن وفاداری هم برای سانتوس بود چرا که طی سالهای 1956 تا 1975 به مدت 19 سال برای این تیم به میدان رفت. طی این مدت پله با سانتوس شش مرتبه قهرمان لیگ برزیل شد، دو بار کوپا لیبرتادورس را فتح کرد و دو مرتبه هم به عنوان قهرمانی جام بین قارهای دست یافت.
پله سال 1999 از طرف کمیته جهانی المپیک لقب ورزشکار قرن را گرفت. یعنی بهترین در تمام رشتهها و همین موضوع برای درک جایگاه او در ورزش و بهخصوص فوتبال کافی است.
در اواخر قرن بیستویکم پله بهانتخاب مجله «تایم» جزو 100 شخصیت مهم قرن جا گرفت. یعنی در میان تمام اثرگذاران بر دنیایی که میشناختیم.
10 اظهارنظر جالب درباره «پله»
پله، اسطوره فوتبال برزیل که روز پنج شنبه در سن 82 سالگی درگذشت، در طول زندگیاش بارها تحسین دیگر بازیکنان و چهرههای این بازی را برانگیخت. در ادامه مجموعهای از به یاد ماندنیترین نقل قولها درباره برنده سه دوره جام جهانی از زبان فوتبالیستهای مطرح جهان آورده شده است.
کارلوس آلبرتو تورس (یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال و کاپیتان تیم ملی برزیل در جام جهانی ۱۹۷۰): «راز بزرگ او بداههنوازی بود. کارهایی که او انجام داد در یک لحظه بود. او درک فوقالعادهای از بازی داشت.»
آلفردو دی استفانو (بهترین گلزن تاریخ تیم ملی اسپانیا): «بهترین بازیکن تاریخ؟ پله. لیونل مسی و کریستیانو رونالدو هر دو بازیکنان بزرگی با ویژگیهای خاص هستند، اما پله بهتر بود.»
بابی مور(کاپیتان تیم ملی انگلستان در جام جهانی ۱۹۶۶ که پله او را بهترین مدافعی میداند که در برابرش بازی کردهاست): «پله کاملترین بازیکنی بود که تا به حال دیدم. او همه چیز داشت. دو پای خوب جادویی در هوا، سریع، قدرتمند. او بهترین بود زیرا میتوانست هر کاری و هر کاری را در زمین فوتبال انجام دهد.»
ژوزه مورینیو: «من فکر میکنم او فوتبال است. شما یک بازیکن خاص واقعی را دارید؛ آقای پله.»
سر بابی چارلتون: «گاهی احساس میکنم فوتبال برای این بازیکن جادویی اختراع شده است.»
میشل پلاتینی: «بازی کردن مثل پله به معنای بازی کردن برای خداست.»
فرنس پوشکاش: «بزرگترین بازیکن تاریخ دی استفانو بود. من از طبقهبندی پله به عنوان بازیکن خودداری میکنم، او بالاتر از این بود.»
کریستیانو رونالدو: «پله بهترین بازیکن تاریخ فوتبال است و تنها یک پله وجود خواهد داشت.»
یوهان کرایف: «پله تنها فوتبالیستی بود که از مرزهای منطق فراتر رفت.»
نیمار: «قبل از پله، 10 فقط یک عدد بود. من این عبارت را در جایی، در مقطعی از زندگیام خواندم. اما آن جمله زیبا ناقص است. میتوانم بگویم قبل از پله، فوتبال فقط یک ورزش بود. پله همه چیز را تغییر داد.»
10 ناگفته «معینی» از «پله»
در گفتوگو با «زندگیسلام»
مجید حسین زاده | روزنامهنگار
15 اردیبهشت 1351، تیم منتخب سانتوس برزیل که «پله» هم در آن حضور داشت برای یک بازی دوستانه به تهران آمد و در یک دیدار رسمی برابر تیم منتخب تهران، 5 بر یک برنده شد. «مسعود معینی»، پیش کسوت امروز، آن زمان در ترکیب تیم منتخب تهران به عنوان مدافع بازی کرد. شب بعد از بازی، اعضای دو تیم به یک کافه میروند و «پله» از «معینی» میخواهد که صحبتهایش را برای دیگر بازیکنان ایرانی ترجمه کند. «معینی» در گفتوگو با زندگیسلام و در پاسخ به این سوال که «پله» درباره چه چیزهایی با بازیکنان صحبت کرد، میگوید: «سوال خیلی خوبی کردید واقعا. تا حالا کسی این را از من نپرسیده بود و چیزی در این باره نگفته بودم اما کلمه به کلمه صحبتهایش یادم هست. صحبتهایش تقریبا یک ربع طول کشید.» در ادامه 10 ناگفته «معینی» از «پله» و توصیههایش به بازیکنان ایرانی را میخوانید.
او ابتدای صحبتهایش گفت: «من فوتبال بازی میکنم تا با ارائه هنرم بتوانم مردم را خوشحال کنم. میخواهم مردم در فوتبال من چیزهایی را ببینند که تا امروز در فوتبال ندیدند. هدف از ارائه بازی و لیگ، ایجاد شور و علاقه و اشتیاق بین هواداران و تماشاگرانی است که در ورزشگاه حضور دارند. هدف اولم این است که مردم از دیدن فوتبال لذت ببرند».
پله در ادامه گفت: «هیچوقت در فوتبال به برد و باخت فکر نکنید. بعضی موقعها خوب بازی میکنیم ولی میبازیم. بعضی موقعها بد بازی میکنیم ولی میبریم. اما یادتان باشد بعد از بازی هم بازیکنان همتیمی و هم بازیکنان رقیب را در آغوش بگیرید و تشکر کنید از ارائه فوتبال زیبایی که همه تلاشتان را برای آن به کار گرفتید».
پله رو به بازیکنان تیم ما کرد و افزود: «وقتی شما در یک تیم هستید، به فکر یکدیگر باشید، خودخواهی را کنار بگذارید و برای یکدیگر فداکاری کنید». اگر شما به گل چهارمی که برزیل در جام جهانی 1970 به ایتالیا زد، نگاه کنید، میبینید با اینکه خودش فرصت مسلم گلزنی داشت اما پاس داد و خودش گل نزند.
پله که لحن صحبتهایش جدی بود، گفت: «ما برای تیممان بازی نمیکنیم، ما برای مردم بازی میکنیم. مثل یک موزیسین که در اجرایش باعث خوشحالی و هیجان افراد حاضر در سالن میشود، ما باید همیشه به فکر کسانی باشیم که در سختترین شرایط میآیند تا فوتبال ما را ببینند».
سپس در ستایش فوتبالیستهای ایرانی بیان کرد: «سعی کنید تا فوتبالتان را جهانی کنید. شما استعدادهای فوتبالی خوبی دارید». این حرفش یادم نمیرود که گفت بازیکنهایتان میتوانند بروند در بهترین تیمهای جهان بازی کنند، این امکان را باید برای خودتان فراهم کنید.
آن زمان تیمملی کشورمان برای یک مسابقه به کرهشمالی رفته بود. «پله» بیان کرد: «خیلی دوست داشتم که این امکان فراهم بود تا در ایران بمانم و یک بازی هم با تیمملی اصلی ایران داشته باشم اما حیف که فرصت ندارم». کلا خیلی رفتارهایش پسندیده و اخلاق مدارانه بود.
او در پایان صحبتهایش به بازیکنان تیمملی ایران گفت: «من هرگز فکر نمیکردم که تهران به این زیبایی باشد». من خودم تعجب کردم و به او گفتم که شما از جامجهانی 58 سوئد به این طرف به بسیاری از کشورهای جهان سفر کردید؛ واقعا تهران زیباست؟ و گفت: «بله، واقعا تهران برایم زیباست. فکر نمیکردم در غرب آسیا، چنین جایی باشد».
درباره پله این را هم باید بگویم با وجود حرکات فردی زیادی که در بازی انجام میداد تا هنرش را نمایش دهد، برخوردهای شدیدی هم با او میشد. همانطور که در جامجهانی آلمان نتوانست به بازی ادامه دهد اما هیچگاه خشمگین نمی شد و همیشه میگفت که این جزئی از فوتبال است. اگر دقت کنید، یکی از بازیکنهای عصر حاضر فوتبال که من هیچگاه ندیدم بعد از سختترین برخوردها، عصبی یا ناراحت بشود و بر کیفیت بازیاش تاثیر بگذارد، مسی است. مسی همیشه گفته که الگوی من فوتبال برزیل و مخصوصا پله است.
او از نظر ساختار بدنی هم با تمام بازیکنان جهان فوتبال متفاوت بود. بدنی کاملا ورزیده با قدی بلند داشت. پله با هر دو پا شوت میزد و از دستانش هم به درستی هنگام دویدن بهره میبرد که او را از تمام بازیکنان جهان فوتبال متمایز میکرد. درباره شخصیت پله هم باید بگویم با وجود این که برترین بازیکن جهان بود، اما با تمام بازیکنان بیاندازه مهربان و شوخطبع بود و همین موضوع باعث شده بود ما شیفته اخلاق و رفتار او شویم.
یکی از خاطرات فراموشنشدنی آن بازی برای من به وجد آمدن بازیکنان و تماشاگران از تماشای بازی پله از نزدیک بود. یادم هست هر وقت پله صاحب توپ می شد، تماشاگران همه میایستادند، بیش از 60 یا 70 هزار نفر آن روز در ورزشگاه بودند که هر بار پله پا به توپ می شد، از جایشان بلند می شدند.
روحش شاد.