شوخی های فضای مجازی
*روش تدریس دبیران محترم: «علی آمد» علی: نهاد، آمد: گزاره! اما نوع سوالات در امتحان: نهاد و گزاره را مشخص کنید؟ به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم / بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم!
* تنها کادویی که تو زندگیم گرفتم سر صف مدرسه بود. بعدها فهمیدم که مامانم واسه این که پیش شاگرد ممتازها کم نیارم خودش گرفته و آورده داده مدرسه، اما وقتی آوردم خونه بازش کردم دیدم پارچ و لیوانه که اونم دادم به خود مامانم.
* با رفیقم بحثم شد، یک وُیس طولانی بهش دادم. اونم در جواب یک وُیس خالی فرستاد، گفتم: «این چیه؟» گفت: «یعنی دیگه حرفی باهات ندارم»!
* یکبار دعوا شد، شروع کردم با صدای بلند هوار کشیدن سر طرف. اما اون هیچ واکنشی نشون نمیداد. گفتم: «داداش چرا هیچ واکنشی نشون نمی دی؟ ناسلامتی داریم دعوا میکنیم» گفت: «منتظرم از بالای تیر برق بیای پایین، بیا پایین کاریت ندارم، یا سقوط می کنی یا برق میگیردت، جفتش دردسر می شه»
آرزوهای مختلف
در آغاز عید!
آرزوی کودک دبستانی:
خدایا پسته میخواهم زیادی! پلیاستیشن و یک توپِ بادی
خداوندا خودت با یک بهانه همین امشب بسوزان پیک شادی!
آرزوی یک پدر:
ندارم بیمه و قدری مریضم به جز این با عیالم در ستیزم
خداوندا چکم برگشت خورده خودت پاسش بکن فوری عزیزم!
آرزوی یک سرباز:
مزایای اضافی را بیاور و مدرکهای کافی را بیاور
خدایا لطف کن در اسرع وقت خودت حکم معافی را بیاور!
آرزوی یک پشت کنکوری:
الهی! کن کمک تا خوار گردند بدون جزوه و خودکار گردند
خداوندا کمک کن روز کنکور رقیبانم همه بیمار گردند!
امیرحسین خوشحال