دوره‌های انگیزشی برای رسیدن به موفقیت با راهکارهای عجیب و ساده، طرفدارهای خاص خودش را دارد. به تازگی ویدئویی در فضای‌مجازی پربازدید شده که دختری به یک سخنران انگیزشی می‌گوید: «چه جوری این دختره با 26 سال سن با معروف‌ترین بازیگر ایرانی ازدواج کرده؟» و او پاسخ می‌دهد: «خودت بهتر از هر کسی می‌دونی چی کار کرده؟ این دختره اومده با محمدرضا گلزار ازدواج کرده چون اول از همه خودش رو لایق این ازدواج کرده. ببینید بچه‌ها، ما به هر خواسته‌ای که داشته باشیم، می‌تونیم برسیم به‌شرطی که 1- یاد بگیریم که لیاقتش رو در خودمون ایجاد کنیم یعنی خودمون رو لایقش کنیم و 2- در فرکانسش قرار بگیریم، یعنی در شرایطی باشیم که بتونیم اون رو به دست بیاریم». از او پرسیده می‌شود: «پس چرا این رو به آدم‌ها آموزش نمی‌دی که هر چیزی رو که می‌خوان به دست بیارن؟» و او هم می‌گوید: «الان یک پست ضبط می‌کنم و بهتون آموزش می‌دم که چطور آدم‌ها با خواسته‌هاشون هم فرکانس بشن و به دست‌شون بیارن». آیا واقعا چنین چیزی وجود دارد؟ از منظر روان‌شناسی، هم‌فرکانس شدن را واکاوی خواهیم کرد.
    تفاوت روان شناسی علمی با زرد
روان شناسی زرد شاخه‌ای از «شبه علم» است که هیچ یک از تکنیک‌ها و روش‌هایش را علم روان شناسی و دیگر علوم تایید نکرده و  اغلب زاییده ذهن سخنوران و سودجویانی است که به دنبال فروش نسخه‌های یک شبه و جادویی خوشبختی هستند تا جیب مراجعان‌شان را به امید تغییرات یک‌شبه خالی کنند. هر محتوایی مانند کتاب، مقاله، پروتکل و... که علم،   تاییدش نکرده باشد و نام روان شناسی را یدک بکشد، روان شناسی زرد به حساب می‌آید، اما ویژگی‌های مهم روان‌شناسی زرد چیست؟
    تیترهایی وسوسه‌انگیز و جذاب
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های روان شناسی زرد، تیترهای وسوسه‌انگیز آن است. چه کسی دلش نمی‌خواهد یک شبه پولدار شود؟! چه کسی با شنیدن این جمله که از پس هر کاری برمی‌آید خوشحال نمی‌شود؟ چه کسی دلش نمی‌خواهد عشقش را یک شبه عاشق خودش کند، جذاب باشد و...؟ هر کدام از این تیترها به تنهایی می‌تواند این فکر را به سر شما بیندازد که امتحانش که ضرر ندارد! سنگ مفت و گنجشک مفت! اما مفت نیست دوست عزیز! روان‌تان و آسیب‌هایی که به آن می‌رسد، خرج امتحانش است که اصلا حواس‌تان به آن نیست.
    پشت گرمی به افراد مشهور
روان شناسی زرد همیشه برای شعارهای نشدنی‌اش چند مثال از افراد مشهور دارد: «فلانی از فقر مطلق به ثروت زیاد رسید»، «فلان شخص یک شبه توانست و تو هم می‌توانی»، «فلان جا پول ریخته است فقط کافی است خم شوی و از زمین برداری» و... . آن‌ها پشت‌شان به چند شخص معروف و چند مثال کلی گرم است درحالی‌که علم هرگز اجازه نمی‌دهد شما با بررسی و تقلید از زندگی چند نفر برای کل انسان‌ها تصمیم بگیرید! علم روان شناسی برای هر رویکرد و نظریه‌اش هزاران تحقیق و آزمایش تایید شده دارد، حتی فرهنگ به فرهنگ و قشر به قشر این تحقیقات را با هم مقایسه می‌کند تا مبادا نسخه از پیش تعیین شده‌ای را برای دیگران به اشتباه به کار ببرد.
    نادیده گرفتن محدودیت‌های انسان
روان شناسی زرد اغلب تفاوت‌های فردی و محدودیت‌های انسان را نادیده می‌گیرد و به همه وعده توانایی انجام هر کاری و خوشبختی را می‌دهد به طوری که به شما می‌قبولاند همه امکانات موفقیت در اختیار شماست و اگر موفق نیستید خودتان تنبلی و کوتاهی کرده‌اید! در صورتی که علم می‌پذیرد انسان محدودیت دارد، شرایط هر فردی با دیگری متفاوت است و شما مسئول تمام بلاهایی نیستید که به سرتان می‌آید، هرچند وظیفه دارید تلاش کنید  تا اوضاع بهتری داشته باشید.
    کار، نشد ندارد؟
برای روان شناسی زرد، کار نشد ندارد! از شیر مرغ تا جان آدمیزاد با تلاش شما به دست می‌آید! شما می‌توانید آرزوی دست نیافتنی‌ترین رویاها را داشته باشید و برای این کار تشویق هم می‌شوید! شما می‌مانید و کلی رویای غیرمنطقی که از واقعیت دورتان کرده است و اجازه نمی‌دهد فرصت‌های معقولتان را ببینید و به دست آورید! در روان شناسی علمی شما محدودیت‌های‌تان را می‌بینید و می‌پذیرید و با توجه محدودیت‌های‌تان تصمیمات منطقی می‌گیرید. منظور ما این نیست که حق پیشرفت و رویاپردازی ندارید، برعکس انسان با امید و رویا زنده است اما به شرط آن که حال شما و شرایطت‌تان را بهتر کند نه بدتر و امید واهی جلوی پیشرفت‌تان را نگیرد.

۴۴ ساله‌ام و هنوز ازدواج نکرده‌ام. در جوانی عاشق دختری شدم که خانواده‌ام مخالفت کردند، آن دختر ازدواج کرد و الان یک بچه دارد. چند وقت پیش او را به صورت اتفاقی در بیمارستانی دیدم که پدرم بستری بود. پرس‌و‌جو کردم و متوجه شدم که شوهرش به شدت دست بزن دارد و از لات‌های محله‌شان است. تصمیم دارم به او کمک کنم اما پدرم می‌گوید خودت را به کشتن می‌دهی. به‌نظر شما چه کنم؟ عذاب وجدان دارم.

مخاطب گرامی، داشتن احساس مسئولیت یکی از ویژگی‌های مثبت انسان‌ها تلقی می‌شود، به شرط این که این مسئولیت‌پذیری براساس قواعد و قوانین اجتماعی هم پذیرفته شده  باشد. این که شما در قبال این خانم و مشکلات مربوط به زندگی مشترک وی دچار عذاب وجدان شده‌اید، بر اساس نقش‌های تعریف شده در جامعه جایگاهی ندارد، بنابراین شایسته است همه افراد در نقش‌ها و جایگاه‌های تعریف شده‌شان برای خود شرح وظیفه کنند و اگر غیر از این باشد، نوعی ناهنجاری را به دنبال خواهد داشت. در ادامه، چند توصیه به شما خواهم داشت.
    تصمیم احساسی و رفتار هیجانی نداشته باشید
این که این خانم چه توصیفی از زندگی‌اش برای شما بیان کرده است، نمی‌تواند مبنای تصمیم‌گیری و رفتارهای هیجانی و احساسی شما باشد زیرا اولا شما حرف‌های شوهرش را نشنیده اید و ثانیا شما متخصص در حوزه خانواده و مشاوره نیستید که بتوانید راهکار مناسبی را پیشنهاد بدهید. توجه داشته باشید که ممکن است هر رفتار شما باعث وخیم‌تر شدن اوضاع شود بنابراین قبل از این که بخواهید اقدامی بکنید، بهتر است مشخص کنید که دقیقا با چه کمکی و به چه نحوی می‌خواهید این کار را انجام دهید که برایتان مشکل ساز نشود و اوضاع زندگی آن خانم را نیز بدتر نکند.
    اگر می‌خواهید کمکی کرده باشید...
بر اساس مطالبی که بیان کرده‌اید، هیچ‌گونه مسئولیت اجتماعی و حقوقی در قبال وی برای شما تعریف نشده است و در واقع هرگونه مداخله شما عواقب قانونی و اجتماعی برای‌تان به دنبال خواهد داشت. بنابراین اگر می‌خواهید کمکی کرده باشید، بهترین کار این است که ایشان را به یک متخصص در حوزه زوج‌درمانی ارجاع دهید. در خور ذکر است، نهادهای حمایتی قانونی از قبیل اورژانس اجتماعی، پزشکی قانونی و قوه قضاییه در جامعه وجود دارد که در این‌گونه موارد افراد می‌توانند با مراجعه به این نهادها از حقوق خود و همچنین حمایت‌های قانونی برخوردار شوند.
    شما هیچ اقدامی نکنید
در پایان هم با توجه به این که پرسیده‌اید به نظر شما چه کنم؟ خدمت‌تان عرض می‌کنم که شما هیچ اقدامی نکنید و فقط از وی بخواهید که در مرحله اول به یک روان شناس و مشاور خانواده مراجعه کند و درصورت نیاز با راهنمایی متخصص از طریق قانونی پیگیر حل مشکلات زندگی‌اش باشد.

راه ارتباطی با زندگی سلام    
    پیامک 2000999  و تلگرام 09354394576

* درباره پرونده «شهرهای قایقی»، اگر خونه من این جاها بود، هر روز می پریدم تو آب و از قایق هم استفاده نمی‌کردم چون دیگه تحمل این گرمای شدید رو ندارم!
* دلیل کف کردن روغن در موقع آشپزی اینه که از قیمتش خبردار می‌‎شه که چقدر گرون شده و کف می‌کنه.
* مطلب «سوالات غیرکلیشه‌ای در جلسه خواستگاری» و نکاتی که در اون مطرح شده بود، دقیق و جالب بود. به امید خوشبختی همه دختر و پسرهای دم بخت.
* زندگی در این شهرهایی که در صفحه اول زندگی‌سلام بهش اشاره کردین، باید خیلی باحال باشه. منم دلم خواست.
* مهم‌ترین اشتباه من در خرج کردن که باعث بی‌پولی می‌شه، اینه که پول زیادی در نمیارم.
* زندگی‌سلام، به نظرت این درسته که یک فوتبالیست سالی 20 یا 30 میلیارد درآمد داشته باشه و یک کارمند در تمام عمرش، به یک میلیارد هم نرسه؟

برای خیلی از مردم یکی از سخت‌ترین موقعیت ها  این است که عزیزان‌شان دچار درد عاطفی شود ولی ندانند چطور باید به او کمک کنند یا چطور به بهترین شکل با او همدردی کنند. دانستن این که در لحظات خاص و سخت باید درباره چه چیزی صحبت کرد به راستی کاری چالش برانگیز است. گرچه الزاما نمی‌توانید آن شخص را از درد و ناراحتی روحی خلاص کنید...
1- روی احساسات شخص مقابل تمرکز کنید.
2- وسوسه نشوید از تجربه‌های مشابه خودتان بگویید چون هیچ دو تجربه‌ای، دقیقا مثل هم نیست.
3- به او بگویید که خیلی متاسفم که گرفتار این مشکل شدی.
4- تا می‌توانید گوش دهید و حرف نزنید.
5- توصیه یا نصیحت  نکنید مگر این که خود آن شخص چنین چیزی از شما بخواهد.
6- سعی نکنید با جوک گفتن یا تعریف کردن یک موقعیت خنده دار، وی را شاد کنید.
 

امام‌رضا(ع) می‌فرمایند: «کسی که از صحنه کاری غایب باشد اما به آن کار راضی شود، گویا در آن جا حاضر بوده و آن کار را انجام داده است» (توحید صدوق، ص۳۹۲). اتفاقات گوناگونی اطراف ما می‌افتد که ما در آن زمان حضور نداشته‌ایم و از آن بی‌خبریم و پس از آن به طریقی مطلع می‌شویم. آن اتفاق ممکن است خیر و نیک یا شر و بد باشد که واکنش ما، رضایت داشتن یا نداشتن از آن است. حضرت می‌فرمایند، هر عملی که در غیابت اتفاق افتاد، اگر به آن  راضی بودی، گویا آن جا حضور داشته‌ و تو انجام داده ای. این فرمایش بر اهمیت واکنش انسان به اتفاقات و وجود حساب و کتاب برای آن تاکید دارد چراکه رضایت سبب تکرار و دوام آن اعمال می‌شود.