اینطورکی
تعداد بازدید : 28
شاعر شدن تضمینی در پاییز برگریز
دانیال دایی داووداینا
طنزپرداز
در کل فصل پاییز یهجوری آدم حس میکنه کودک درونش رفته و جاش یک شاعر یا فیلسوف اومده مخ آدم رو اجاره کرده. کافیه یک برگ خشک ببینی یا پات بره روش، یهو در حد دکترای فلسفه آکسفورد حس جمله ادبی گفتن بهت دست می ده، اما مشکل اینجاست که بیشتر ما در حد کمی بلدیم چیزی بنویسیم و این جاست که حسی غریب و متناقض داریم، پس بهراستی برای شاعر شدن تو پاییز چه کنیم؟
1. همون متنهای همیشگی رو بنویسین اما تا جایی که می شه بیخودی دکمه Enter رو بزنین. اینجوری حرفهای تکراری تبدیل می شه به شعر! لااقل اینایی که استوری شاعرانه میذارن همچین فکر میکنن.
2. از سه نقطه گذاشتن غافل نشین. این جوری: و پاییز... آمده... تا ... دوباره... رنگ برگها... زرد شود و... اگه Enter و سه نقطه رو با هم استفاده کنین دیگه در حد نوبل ادبیات شاهکار خلق کردین.
3. روی متنتون یک آهنگ غمگین بذارین و استوری کنین. ترجیحاً از فونت نستعلیق هم برای متن استفاده کنین. تهش هم یک افکت سیاهو سفید بدین.
4. برای ادبی نوشتن باید از چیزهای غمگین الهام بگیرین، به قیمت پراید فکر کنین، به برنامههای تکراری آیفیلم، به نتایج بعدی نمایندههای کشورمون تو لیگ قهرمانان آسیا، به صف طولانی نونوایی، به تموم شدن بسته اینترنت و... .
5. اگه تهش هیچ شعر و متنی ننوشتین لااقل یک عکس سیاهوسفید که توش فنجون قهوه یه دست و کتاب «بیشعوری» اون یکی دستتونه بگیرین و استوری کنین فقط یادتون باشه به دوردست خیره بشین. انگار ماهیت سیاهچالههای فضایی رو کشف کردین.