لکنت زبان ربطی به هوش ندارد

قبل از هر چیز باید گفت که این اختلال ربطی به شنوایی و هوش کودکان ندارد و اختلالی است که مرتبط به بخش دریافتی و بیانی زبان است. طبق تحقیقات متعدد این اختلال در10 تا 15 درصد افراد زیر 3 سال رخ می‌دهد و در 4 سالگی بروز بیشتری پیدا می‌کند. لکنت زبان زمانی اتفاق می‌افتد که گفتار عادی با تکرار یا کشیدن صداها یا کلمات خاص قطع می‌شود. این اختلال که من‌و‌من یا گرفتگی زبان نامیده می‌شود، می‌تواند از نظر فرکانس و شدت از خفیف تا شدید متغیر باشد.

 

علت آن ناشناخته است اما ...

علت ابتلا به این اختلال در بیشتر موارد ناشناخته است؛ اما ژنتیک، تغذیه، عوامل آب‌و‌هوایی، مشکلات شنوایی، آسیب مغزی، آسیب به سیستم عصبی مرکزی می‌تواند در بروز آن موثر باشد. در خور ذکر است   بسیاری از کودکان خردسال از 18 ماهگی تا 2 سالگی که مهارت‌های گفتاری و زبانی خود را تقویت می‌کنند، دچار لکنت زبان می‌شوند. این نوع لکنت زبان، معمولاً موقتی است.

 

علایم اختلال لکنت زبان

علایم مربوط به این اختلال در کودکان عبارت است از: استفاده از واژگان کم در مقایسه با سایر کودکان، اختلال در استفاده از کلمات و اتصالات جمله، تکرار یک سوال هنگام  فکر کردن به جواب، ترتیب اشتباه کلمات در جمله، مکث زیاد هنگام صحبت، صدای کشش برخی از کلمات و ... ؛ اما باید گفت برخی از این علایم مربوط به رشد طبیعی زبان بوده و بهبود می‌یابد. اما اگر علایم چند تا را در کودک مشاهده کردید حتما به روان‌پزشک یا گفتار درمان مراجعه کنید و در بیشتر مواقع با کمک گفتاردرمانی، بازی درمانی و کار درمانی درمان‌پذیر است.

 

این اشتباهات را در رفتار با آن‌ها مرتکب نشوید

اگر در اطرافیان خود یا فرزندتان چنین اختلالی را مشاهده کردید، چند توصیه را باید جدی بگیرید.

1 صحبت‌هایش را قطع نکنید

به کودکی که به چنین اختلال گفتاری مبتلاست، زمان دهید تا صحبت کند و صبورانه به حرف‌های او گوش فرادهید. در حین صحبت کردن و زمانی که این اختلال بروز پیدا می‌کند، صحبت او را قطع یا متوقف نکنید بلکه صبورانه به صحبت‌هایش گوش فرا دهید.

2 نگویید واضح‌تر بگو

هیچ‌گاه جملاتی مانند «آهسته بگو» یا «می‌شه واضح‌تر بگی» را به کار نبرید؛ زیرا این رفتار سبب آگاهی کودک از لکنتش و شدیدتر شدن آن می‌شود. تلاش کنید که با او در زمان صحبت کردن، همدلی کنید و تعجب هم نکنید.

3  از صحبت با او فرار نکنید

با کودک دارای لکنت خودتان زیاد صحبت کنید و سعی کنید در طول روز زمانی را برای صحبت با او و گفت‌و‌گو اختصاص دهید و درباره مسائلی مانند انتخاب ناهار و شام و دارو از او نظر خواهی کنید.

4 از طرح موضوع با دیگران خجالت نکشید

با سایر افراد خانواده و فامیل هم صحبت کنید و از آن‌ها بخواهید ساعاتی را با فرزندتان ارتباط برقرار کنند. این کار به افزایش دایره لغات و برقراری ارتباط صحیح با دیگران کمک زیادی می‌کند. از طرح این موضوع با دیگران خجالت نکشید اما از آن‌ها بخواهید که مواجهه اصولی با فرزندتان داشته باشند.

5 با کلمات سخت، او را به چالش نکشید

آرام و شمرده و با استفاده از کلمات ساده با فرزندتان صحبت کنید. هنگام صحبت با فرزندتان سعی کنید از ادای کلمات پیچیده و واژگان انگلیسی و عربی و کنایه کمتر استفاده کنید و او را به چالش نکشید.

6  از تماس چشمی پرهیز نکنید

زمانی که چنین کودکی در حال صحبت است، بعضی والدین تصور می‌کنند برای این‌که او کمتر خجالت بکشد، بهتر است سرخود را پایین بیندازند و به پایین نگاه کنند! این کار باعث می‌شود که فرزندتان بیشتر احساس خجالت کند؛ بنابراین بهتر است هنگام صحبت، تماس چشمی با وی برقرار کنید و کارهای دیگرتان را کنار بگذارید و کاملا به او توجه کنید.

 

ویژگی‌های یک خرید منطقی

خرید کردن منطقی همیشه بر اساس این‌که «چه چیزی نیاز دارم» و «چرا این را می‌خرم» شکل می‌گیرد. با این‌که من یکی از طرفداران خرید چندرنگ متفاوت از یک کالای خاصم، اما اگر رنگ دیگری را فقط به این دلیل می‌خرید که از آن لباس خوش‌تان آمده یا قیمت مناسبی دارد، دست نگه‌ دارید. خریدن چنین چیزی اگر شما هرگز آن را نپوشید، با پول دور ریختن فرقی ندارد. پس دوباره در خرید لباس به سوال اول برمی‌گردیم: آیا لازمش دارم؟ در کمد لباس هر کسی چیزهایی هست که زیادش هم کم است، مانند پیراهن سفید مردانه برای کارمندی که همیشه کت‌وشلوار می‌پوشد. پس اول به سراغ پوشیدنی‌هایی می‌رویم که خرید چندتایی آن نه‌تنها ضرر ندارد، بلکه در بسیاری از مواقع «کار راه‌انداز» هم است. مثلا خرید چندتایی برای اقلام بسیار ابتدایی مانند جوراب، زیرپوش و لباس‌زیر بسیار مقرون‌به‌صرفه است. این‌ها اقلامی محسوب می‌شوند که اگر خوبش را پیدا کردید، بهتر است چندتایی هم اضافه در

 رنگ های مختلف بخرید. دلیل این‌که این اقلام اغلب در بسته‌های چندتایی فروخته می‌شوند هم همین است که تولیدکننده‌ها این روش خرید را در نظر گرفته‌اند و کار شما را راحت کرده‌اند. حتی رنگ‌بندی‌های خوبی را هم از قبل برای خریدار آماده کرده‌اند. همچنین تی‌شرت‌ها هم با تنوع سرگیجه‌آورشان گاهی اوقات انتخاب را بسیار سخت می‌کنند. داشتن مجموعه چندرنگی از تی‌شرت‌های یکسان یقه‌گرد و یقه‌هفت سرعت لباس پوشیدن شما را چند برابر می‌کند.

نکات منفی خرید چندتایی

بزرگ‌ترین دامی که هنگام خرید چند عدد از یک کالا جلوی شما پهن می‌شود، خرج کردن پولی است که برای خرید چیزهای دیگر کنار گذاشته بودید. پس اول به سراغ آن چیزی بروید که واقعا لازمش دارید. خریدهای چندتایی نباید به عادت همیشگی شما تبدیل شود. داشتن چند لباس شبیه به هم ایرادی ندارد، اما اگر حواس‌تان نباشد به‌زودی کمد شما پر از لباس‌های شکل هم می‌شود و ظاهر شما در محل کار، تحصیل یا مهمانی مانند افرادی که لباس یک‌دست(یونیفرم) می‌پوشند، به نظر خواهد آمد. برای خرید چندتایی از یک کالا صبر کنید تا آن را بپوشید، یا حتی مطلوب این است که آن‌ها را بشویید. به‌این‌ترتیب، می‌توانید ببینید که هنگام پوشیدن و پس از شست‌وشو هنوز هم همان حس اولیه را به آن دارید؟ سپس تصمیم به خرید چندین رنگ از یک مدل لباس بگیرید.برای نوشتن این مطلب از «ایندیپندنت» کمک گرفته شد

 

مخاطب گرامی، گفته‌اید دختری مستقل و کارمند با مدرک تحصیلی بالا هستید؛ اما چرا تاکنون ازدواج نکردید؟ شاید خیلی سخت‌گیر برای انتخاب همسر آینده خود هستید. در ادامه، چند نکته را با شما در میان می‌گذارم.

 

موانع ازدواج‌تان را شناسایی کنید

35 ساله هستید و فرض‌های زیادی وجود دارد که می‌تواند مانع ازدواج شما باشد. در صورت وجود هرکدام از آن‌ها باید با مراجعه به مشاور و روان‌شناس به حل و درمان روان‌شناختی آن‌ها اقدام کنید. به طور مثال: 1- وجود یک عشق قدیمی و پایبندی سخت‌گیرانه شما و حتی وجود رابطه احساسی ذهنی و عینی با وی تاکنون. 2- وجود وسواس و دقت سخت‌گیرانه در انتخاب همسر. 3- وجود مسئولیت‌طلبی افراطی در قبال والدین و خواهر و برادر کوچک‌تر با این مضمون که با به تاخیر انداختن ازدواج یا حتی انجام ندادن آن، بار مالی به آن‌ها تحمیل نکنید و از سویی امکان ازدواج زودتر و راحت‌تر را برای کوچک‌ترها فراهم کنید. 4- ترس از شکست در ازدواج به دلیل آمار بالای اختلافات و طلاق‌ها که یکی از ترس‌ها و موانع شایع کنونی بین دختران و پسران جوان در آستانه ازدواج است.

 

شاید خودتان مقصر این شرایط باشید

درباره شرایط کنونی شما که در پیامک‌تان توصیف کردید، احتمالا خودتان به‌طور طبیعی و نه عمدی باعث آن شده‌اید ولی از آن ناراضی هستید. شما فرزند ارشد خانواده‌اید، شاغل و از نظر مالی مستقل و از سویی تحصیل کرده و ... . همه این صفات به والدین شما این امر را متبادر می‌کند که فرزندمان دیگر خودش بهتر از ما صلاح خود را می‌داند و به کمک ما در حل‌و‌فصل مشکلاتش نیازی ندارد. پس چاره کار این نیست که والدین خود را به بی‌توجهی متهم کنید بلکه آن‌ها در واقع با آزاد گذاشتن شما، فکر می‌کنند به شما احترام لازم می‌گذارند.

 

ارتباط‌ با والدین‌تان‌را صمیمی‌تر کنید

این نکته را هم به خاطر داشته باشید که از دید والدین و حتی دیگر افراد فامیل یک عضو مجرد خانواده فقط یک مشکل دارد؛ تجرد و تنهایی که راه‌حل کاملا مشخصی دارد! ولی عضو متاهل مشکلات و کم‌و‌کسری‌های بسیاری دارد که به‌طور طبیعی والدین و حتی دیگر اعضای فامیل همیاری بیشتری با وی دارند و این امر برگرفته از فرهنگ میل به تحکیم خانواده در ما ایرانی‌هاست و نه خدای نکرده بی‌فرهنگی تبعیض بین فرزندان. با این حال، به نظر می‌رسد که حل مشکل شما با برقراری ارتباط صمیمانه‌تر با والدین‌تان حل و فصل خواهد شد تا آن‌ها هم اطلاعات بیشتری درباره شما و کمک در صورت نیاز به دست بیاورند.

* با دیدن تصاویر صفحه اول زندگی‌سلام، دلم یکهویی ساحل خواست. بشینم تو ساحل و به دریا خیره بشم. حالا که نمی‌تونم برم، چی کار کنم؟

 

* سردرد بد دردیه و بعضی اوقات، با مسکن هم خوب نمی‌شه. مربوط به مطلب صفحه سلامت درباره عوامل مختلفی که باعث سردرد می‌‌‌‌شود و ...

 

* سواحل کشور ما هم خیلی خوشگله فقط یک مشکل داره که متاسفانه، زباله‌های زیادی در اطرافش ریخته شده.

 

* من هر وقت صورتم جوش می‌زنه، حس می‌کنم که دیگران از من، خوش‌شون نمیاد. خودم هم از دیدن خودم تو آینه، ناراحت می‌شم. البته نوجوانی‌هام خیلی بدتر بود و الان خیلی بهتر شدم.

 

* عکس ساحل مخفی که در مکزیک قرار داده، بارها در زندگی‌سلام چاپ شده و دیدمش. 

 

1-بیش از حد مثبت نگرید.

 

2- همیشه به دنبال یک نتیجه بی‌عیب و نقص هستید.

 

3- انتقادپذیر نیستید.

 

4-در میان گذاشتن دستاوردهایتان با دیگران برایتان مهم است.

 

5- قدرت نه گفتن ندارید.

 

6- برای همه چیز به اطمینان خاطر دیگران نیاز دارید.

 

7- زیاد فکر و خیال منفی می‌کنید.

 

8- زیاد دیگران را سرزنش می‌کنید.

 

شادها در سمت راست، برنامه‌گراها در سمت چپ

هوپ باستین، روان‌شناس گفت افرادی که ترجیح می‌دهند در سمت چپ تختخواب بخوابند، نسبت به افرادی که در سمت راست تختخواب به خواب می‌روند، حالت شادتری دارند. درعوض، افرادی که سمت راست می‌خوابند، عاقلانه تصمیم می‌گیرند و اغلب برای بلایای احتمالی از قبل برنامه‌ریزی می‌کنند. تئوری اخلاقی درباره افرادی که در سمت راست تختخواب می‌خوابند، نسبت به افرادی که در سمت چپ‌ تختخواب به خواب می‌روند، توسط روان‌شناس و هیپنوتراپیست برجسته، آرون سورتیز تقویت شد. وی می‌گوید: «تحقیقاتی وجود دارد که نشان می‌دهد این گزینش، چیزی بیش از یک عادت است و افرادی که در سمت چپ می‌خوابند با خلق و خوی مثبت‌تر، آرام‌تر و به‌طور کلی احساس اعتماد به نفس بیشتری نسبت به افرادی که در سمت راست می‌خوابند از خواب بیدار می‌شوند.»

 

تاثیر عوامل بیرونی بر این ماجرا

با این حال، تعدادی از عوامل بیرونی هم وجود دارند که به عقیده کارشناسان می‌توانند بر این‌که چرا یک فرد ممکن است به سمت راست تختخواب یا سمت چپ آن جذب شود، تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، الکساندرا کرومر گفت: «اگر تخت به‌گونه‌ای قرار بگیرد که سمت راست به دیوار نزدیک‌تر باشد، فردی که اضطراب را تجربه می‌کند ممکن است در آن قسمت تخت احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشد تا زمانی که در سمت راست تخت قرار بگیرند. کرومر توضیح داد که برعکس، اگر سمت راست تخت نزدیک به در  اتاق خواب باشد، فردی که اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)را تجربه می‌کند، به دلیل احساس محصور شدن در برابر دیوار ممکن است ترجیح دهد در آن سمت تخت بخوابد تا دسترسی نزدیک‌تری به خروجی داشته باشد.

 

جنبه کاربردی تخت

برخی افراد ادعا می‌کنند که دلایل انتخاب‌هایشان بیشتر به عملی بودن مربوط می‌شود تا شخصیت. نزدیک‌تر بودن به رادیاتور، دورتر بودن از سر و صدای بیرون، دید بهتر نسبت به تلویزیون، نزدیک‌تر بودن به کودکان یا دورتر از پنجره، همه دلایلی هستند که باعث می‌شوند افراد سمت تخت خود را بر اساس آن‌ها انتخاب کنند. در نتیجه تصمیم به خوابیدن در سمت راست تختخواب به جای سمت چپ ممکن است به سادگی به تدارکات بستگی داشته باشد تا شخصیت؛ شاید سمت راست تخت به پریز برق، تلویزیون یا حمام نزدیک‌تر باشد. حتی بیشتر، شاید سمت راست تخت دورتر از صداها، هوای سرد یا نور خورشید باشد که از پنجره اتاق خواب شما عبور می‌کند و همه این‌ها می‌تواند بر کیفیت خواب تأثیر بگذارد. با دانستن این موضوع، واقعاً هیچ سمت درستی برای خوابیدن وجود ندارد؛ زیرا هیچ انتخاب اشتباهی وجود ندارد. این‌که کدام سمت را ترجیح می‌دهید در نهایت توسط تعدادی از عوامل مختلف و نه محدود به شخصیت شما مشخص می‌شود.

برای نوشتن این مطلب از «ایسنا» کمک گرفته شده‌است