وزیر آموزش‌ و‌ پرورش: غول کنکور را در چراغ می‌کنیم

مافیای کنکور: باشه! ها ها ها...!

 

وزارت ارتباطات: قدم بعدی برای ارائه قانونی اینترنت ماهواره‌ای استارلینک در کشور برداشته شد

کاربران: قیمت چند؟ اول اونو بگین تا الکی از حالا دلمون رو خوش نکنیم!

 

دو فیلترشکن فروش ۴۶ میلیارد درآمد داشتند

یک فیلترشکن فروش: تازه نت قطع بود، نصف تراکنش‌های بانکیم انجام نمی‌شد!

 

سامسونگ: بیشتر کاربران شب‌ها نمی‌خوابند

کاربران آیفون: عوضش ما می‌خوابیم، دلتون بسوزه!

ماهی یک تومن شهریه باشگاه نمی‌دم که بهم بگی چرا دمبل رو گذاشتی تو ساک ورزشیت!

 

یکی از فانتزیام اینه در حالی که تو خیابون به یک قوطی نوشابه لگد می‌زنم برسم جلوی یک ساختمون که آتیش گرفته، یه خانمه بگه: «وای خاک عالم، بچه‌ام تو ساختمونه»، منم برم و بچه رو از تو آتیش بیارم بیرون، بعد خانمه بگه: «پسرم حداقل اسمت رو بگو»، من هم در حالی که سر و کله ا‌م سیاه سوخته شده، دوباره قوطی نوشابه رو شوت کنم و بی‌صدا محو بشم.

یک خبر خوندم که نزدیک بود چشمام از حدقه بزنه بیرون، اون‌قدر عجیب بود که به زحمت فکم رو از کف زمین جمع کردم. یک آقایی تو اندونزی داشته با عیالش می‌رفته مسافرت. حین سفر خانمش می گه: بابای بچه‌ها، زحمتت یک گوشه برای سرویس نگه دار! آقاهه هم می گه حالا باشه. وقتی می رسن پمپ بنزین خانمه می ره سرویس. کیف پول و تلفن همراهش هم تو ماشین بوده. آقاهه بنزین می‌زنه و راه می‌افته. فرداش یهو شک می‌کنه می گه یه کسی باهام بود، کی بود؟ عه خانمم نیست! تازه بعد از یک روز یادش میاد همسر مهربانش و مادر بچه‌ها رو جا گذاشته. خانمه هم شاکی میاد می‌بینه شوهرش نیست. از بدحادثه نه تنها پول و موبایل نداشته، بلکه شماره تلفن همسرش رو هم حفظ نبوده. تا صبح پیاده‌روی کرده. گرسنه و تشنه تا می‌رسه به ایستگاه پلیس. بالاخره روز بعد همدیگه رو پیدا می‌کنن و از سرنوشت آقاهه اطلاعات دقیقی در دست نیست. شما ببین اون مرد چقدر فکرش مشغول قسط و قرض بوده که نفهمیده خانمش نیست. طفلکی. اما چه نکته‌ای از ماجرا یاد می‌گیریم؟ اگه گفتین؟ یاد می‌گیریم شماره همراه همسر خود را حفظ کنیم؟ یاد می‌گیریم تو پمپ بنزین نریم سرویس بهداشتی؟